نام پژوهشگر: جواد میرزایی
جواد میرزایی علی اکبر سیف
چکیده در این پژوهش رابطه بین اعتماد به نفس و رفتار تقلب بررسی شده است. تقلب در امتحانات و تکالیف کتبی یکی از مشکلات شایع محیط های آموزشی است که به طور چشمگیری در همه جوامع دیده می شود و به قدری شایع شده که از آن به عنوان اپیدمی یاد می کنند. طرح مورد استفاده در این پژوهش طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. تعداد 120 نفر از دانش آموزان پسر و دختر اول دبیرستان شهرستان بوئین زهرا به روش خوشه ای انتخاب شدند. پس از اجرای آزمون عزت نفس کوپر اسمیت، 60 نفر از هر جنس در سه گروه اعتماد به نفس پایین، متوسط و بالا (هر گروه 20 نفر) جای گرفتند. این افراد به طور تصادفی به گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. سپس، آزمون علمی مطالعات اجتماعی به منظور برآورد نمره تقلب پیش آزمون اجراشد. به گروه آزمایش طی 24 جلسه (در 2 ماه طی جلسات 1.5 ساعته) راه های افزایش اعتماد به نفس آموزش داده شد. مرحله دوم آزمون علمی به منظور برآورد نمره تقلب پس آزمون اجرا شد. داده های به دست آمده از طریق تحلیل کو واریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که بین اعتماد به نفس و جنسیت دانش آموزان تفاوت معناداری وجود ندارد. در دانش آموزان دختر با افزایش اعتماد به نفس، میزان تقلب کاسته شد. در دانش آموزان پسر،فقط در گروه اعتماد به نفس پایین با افزایش اعتماد به نفس از میزان تقلب آن ها کاسته شد ولی در دو گروه دیگر (اعتماد به نفس متوسط و بالا) افزایش اعتماد به نفس در کاهش تقلب موثر نبود. بدون در نظر گرفتن سطوح اعتماد به نفس، میزان تقلب پسران به طور معناداری بیشتر از دختران بود. در سه سطح اعتماد به نفس فقط در سطح متوسط اعتماد به نفس جنسیت در اقدام به تقلب تاثیر داشت. در هردو جنس، میزان همنوایی اطلاعاتی دانش آموزان دارای سطح پایین اعتماد به نفس به طور معناداری بیش از دو سطح دیگرِ اعتماد به نفس بود. در نتیجه گیری از این پژوهش می توان گفت: اگر دانش آموزان به سطح قابل قبولی از اعتماد به نفس برسند (اعتماد به نفس نسبتاً بالای واقعی نه کاذب)، از میزان تقلب آنان کاسته می شود، به جواب های خود اعتماد می کنند و کمتر همنوایی می کنند. کلیدواژه ها : اعتماد به نفس، تقلب، همنوایی اطلاعاتی.
امیره حاتمی حاجی کریمی
چکیده: در مطالعه حاضر به بررسی اثرات تغییر اقلیم و خشکسالی بر آبدهی رودخانه های میمه و دویرج شهرستان دهلران در استان ایلام پرداخته شده است. در ابتدا با استفاده از آزمون های آماری و روشهای مختلف بررسی روند، وقوع پدیده تغییر اقلیم و خشکسالی به اثبات رسیده و در نهایت به بررسی اثرات این پدیده بر آبهای سطحی منطقه مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج، وقوع تغییر اقلیم در منطقه و تأثیرگذاری منفی بر پارامتر های هواشناسی و هیدرولوژیکی منطقه را نشان می دهد. در طول دوره آماری از سال 50 تا 89 خشکسالی ها و تر سالی ها مشخص شدند و سال 87-86 به عنوان خشکترین سال در طول دوره آماری و سال 74-75 مرطوب ترین سال بوده اند که میانگین متحرک و شاخص های خشکسالی این موضوع را تأیید کرده اند. برای بررسی های خشکسالی از نرم افزار dip استفاده شد، که از بین شاخص های مورد استفاده شاخص czi، zsi، spi به عنوان شاخص های مناسب در تعیین خشکسالی ها انتخاب شدند. در بین پارامتر های مورد بررسی بارش ها و دبی اکثر ایستگاه ها در حال کاهش و دما در حال افزایش بود. در نهایت با بررسی نتایج آزمون های آماری، آزمون من - کندال و trend به ترتیب به عنوان بهترین آزمون ها برای بررسی روند انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد که دهه 80-70 شروع تأثیر گذاری تغییر اقلیم بر پارامترهای اقلیمی و دبی رودخانه ها بوده است. به علاوه با استفاده از روش های دومارتن و آمبرژه در طول دوه آماری مشخص شد که اقلیم منطقه از شرایط نیمه خشک به سمت اقلیم خشک گرایش دارد، که نشانگر تغییر اقلیم در منطقه است. تغییرات دمایی در انتهای دوره آماری نسبت به ابتدای آن بیش از دو درجه سانتی گراد افزایش داشته و بارش منطقه 42 درصد افت داشته و دبی ایستگاه بیات 46 درصد کاهش، دبی ایستگاه جاده دهلران 67 درصد افت داشته است که خود شاهدی برای تغییرات اقلیمی در منطقه می باشد. همچنین نتایج نشان داد که فراوانی و تداوم خشکسالی ها در طول دوره آماری افزایش داشته است. از طرفی خشکسالی های هیدرولوژیکی که یکسال بعد از خشکسالی هواشناسی اتفاق افتاده اند، نسبت به خشکسالی هواشناسی فراوانی بیشتری داشته اند.