نام پژوهشگر: محمد حسن خاکباززاده
محمد حسن خاکباززاده محمد جواد زاهدی مازندرانی
فقر جنسیتی از موضوعات مهمی است که از اواخر دهه 1970 تا کنون، توجه زیادی را به خود اختصاص داده است. گزارش توسعه انسانی صندوق جمعیت ملل متحد حاکی از آن است که بیش از 70 درصد فقرای جهان را زنان تشکیل می دهند. شکاف میان زن و مرد در چرخه فقر در دهه گذشته افزایش یافته است و منجر به ایجاد پدیده ای شده که اغلب به عنوان « زنانه شدن فقر» یاد می شود. هدف اصلی پژوهش، بررسی عوامل موثر بر فقر درآمدی با تاکید بر جنسیت سرپرست خانوار می باشد. در این پژوهش از روش تحلیل ثانوی استفاده شده است. تحلیل ثانوی بر روی نتایج آمارگیری نمونه ای هزینه ودرآمد خانوارهای شهری و روستایی سال 1385 که توسط مرکز آمار ایران انجام شده، صورت گرفته است. حجم نمونه شامل 30910 نفر می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روشهای رگرسیون و تحلیل تشخیصی استفاده شده است. در این تحقیق مهمترین متغیرهای تأثیرگذار بر فقر درآمدی به جز جنسیت، تعداد افراد با سواد در خانوار، وضع سواد سرپرست، تعداد افراد شاغل در خانوار، وضع فعالیت و وضع تاهل سرپرست، و سن سرپرست شناخته شده اند.متغیرهای تاثیر گذار در ایجاد شکاف فقر جنسیتی به ترتیب عبارتند از: وضعیت تاهل، وضعیت فعالیت، وضعیت سواد سرپرست، بعد خانوار، تعداد افراد باسواد، سن، محل سکونت و تعداد افراد شاغل. بر اساس نتایج سرشماری سال 1385، میزان سهم زنان در سرپرستی خانوارها 4/9 درصد بوده که این میزان در سال 75، 4/8 درصد بوده است. بیشتر زنان کشورهای صنعتی به دلیل طلاق و جدایی سرپرست خانوار می شوند، در حالیکه این مساله در کشورهای جهان سوم به دلیل اعتیاد، طلاق، مرگ و بیماری همسر رخ می دهد. از دیگر یافته های این پژوهش این است که جنسیت با اثر 441/0 فقر درآمدی را به صورت منفی تحت تأثیر قرار داده است. به عبارت دیگر، سهم فقر زنان سرپرست خانوار بیشتر از مردان سرپرست خانوار (6/47 درصد در مقایسه با 1/17 درصد) بوده است و زن بودن احتمال قرار گرفتن در دایره فقر را افزایش می دهد.