نام پژوهشگر: زهرا محرابیان

بررسی صرف و نحو گویش خوانساری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  زهرا محرابیان   بلقیس روشن

چکیده گویش خوانساری متعلق به شاخه مرکزی از شاخه غربی زبان فارسی دری است. این گویش در زمره گویش های مرکزی و وابسته به گویش های میان کاشان و اصفهان است. این پایان نامه با عنوان " توصیف صرف و نحو گویش خوانساری" سعی دارد به بررسی صرف و نحو این گویش خوانساری و مطابقت و مقایسه ی آن گویش با زبان فارسی معیار بپردازد. روش پژوهش روش میدانی است و جامعه آماری نیز کلیه ی گویشوران خوانساری مذکر در دامنه ی سنی 50 تا 70 ساله اند، از این میان 20 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده اند و صدای آنان با دستگاه ضبط صوت ضبط گردیده است. پایان نامه حاضر مشتمل بر پنج فصل است. در این پایان نامه با ارائه کلیاتی پیرامون انگیزه ها، ضرورت انجام تحقیق، اهداف پژوهش، روش پژوهش، جامعه آماری، سوالات پژوهش و فرضیات آن آغاز گشته و با کلیاتی در درباره شهر خوانسار به توضیحاتی در مورد گویش خوانساری و همچنین پیشینه ی تحقیق می پردازد و سپس به صرف و نحو زبان فارسی معیار پرداخته و با ذکر نمونه هایی از نویسندگان معتبر در ادامه، در بدنه ی اصلی تحقیق، گویش خوانساری را در حوزه ی صرف و نحو بررسی کرده است. یافته های تحقیق در قسمت صرف تفاوت در شناسه ی افعال با فارسی معیار، تفاوت در صرف افعال لازم و متعدی، تفاوت در جایگاه قرار گرفتن تکواژهای ماضی ساز و مضارع ساز، تفاوت در تعداد واج های تشکیل دهنده ی افعال ماضی و تفاوت در ساخت افعال مجهول و سببی را با فارسی معیار نشان می دهد. همچنین تفاوت های موجود در اسم ها، صفات، ضمایر و قیدها، بویژه در حوزه اسم (ساخت اسم معرفه) مشاهده می شود. و در قسمت نحو تفاوت های در اجزای جمله، گروه های فعلی و نحوه قرار گرفتن آن ها در جمله، جایگاه شناسه در جمله، ساخت جملات مجهول ( با توجه به فعل آن که بسیار متفاوت با زبان فارسی معیار است)، ساخت جملات سببی وجود دارد. همچنین تفاوت در کاربرد وجوه افعال در گویش خوانساری با فارسی معیار دیده می شود. در مجهول سازی در این گویش دو شکل از مجهول بیان شده 1) مجهول سازی با تکواژ/ko/ در پایان بن مضارع فعل لازم و 2) مجهول سازی با فعل "شدن" که در گویش خوانساری /genân/ است که بعد از صفت مفعولی فعل متعدی می آید. و در ساخت جملات سببی در این گویش دو صورت مشاهده شد: 1) استفاده از تکواژ/nâ/ در پایان بن فعل مضارع(فعل سببی تکواژی) و 2) استفاده از فعل کمکی " کردن" که در گویش خوانساری /kertan/ است.و در جملات چهارجزیی مفعولی مسندی می آید. و در پایان پژوهش به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات پرداخته شده است. کلید واژه ها: صرف، نحو، فرایندهای ساختواژی، خوانسار، گویش خوانساری