نام پژوهشگر: حسن شعاعی

شخص بودن یا هویت شخصی از دیدگاه فلسفه ی ذهن معاصر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  حسن شعاعی   فرشته نباتی

ما همه بر این باور ایم که به رغمِ تغییراتِ گوناگون همان کسی که هستیم باقی می مانیم. از این لحظه تا لحظه ای دیگر، از این ساعت تا ساعتی دیگر، از این روز تا روزی دیگر و ... . همچنان ادامه می یابیم تا هنگامی که شاید در اثرِ مرگ از بین برویم. همین طور هر کدام از ما می دانیم که یکی از اساسی ترین امیالِ خودخواهانه مان باقی ماندن و ادامه یافتن است. این که گاه می گوییم زندگی را دوست داریم حاکی از همین میل است. اما مسأله این است که، به فرض که این موضوع واقعیت داشته باشد، چه دلیلی داریم برایِ این که بگوییم در طولِ زمان و با از سر گذراندنِ تغییراتِ گوناگون همچنان همان شخص باقی می­مانیم؟ این پرسش همان مسأله یِ فلسفیِ «این­همانیِ شخصی در طولِ زمان» است. مسأله یِ دیگری هم هست. هنگامی که ما در شرایطِ عادی می خواهیم ادامه داشته باشیم، در واقع چه خواسته ای داریم؟ به عبارتِ دیگر، اساسی ترین خواسته یِ هر کدام از ما چیست؟ این پرسش عبارت است از این مسأله یِ فلسفی که «نخستین مسأله یِ حائز اهمیت در بقا چیست». تصورِ رایج این است که هنگامی که انسان ها می خواهند ادامه داشته باشند، چیزی که واقعاً خواهانِ آن هستند فقط همین است که ادامه داشته باشند. یعنی میلِ آن ها به استمرار نمی تواند از میلِ اساسی تری ناشی شده باشد. این نظر با این تعبیر معروف است: «این­همانی نخستین مسأله یِ حائز اهمیت در بقا است». اما خواهیم دید که ممکن است این تلقی نادرست باشد.