نام پژوهشگر: نصرت مرادی زیرکوهی
نصرت مرادی زیرکوهی مجید ضماهنی
سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که امروزه در بررسی های اقتصادی و اجتماعی جوامع مدرن مطرح گردیده است. سرمایه اجتماعی را مجموعه ای از هنجارهای موجود در سیستم اجتماعی که از یک طرف موجب ارتقای تبادلات و سطح همکاری اعضای آن جامعه و از طرف دیگر موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد تعریف کرده اند. کوهن و پروساک اعتقاد دارند که سرمایه اجتماعی می تواند به توسعه اقتصادی کمک نماید. برخی از مزایای مورد اشاره این افراد به شرح ذیل می باشد: اشترک گذاشتن بهتر دانش ، ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد ،ایجاد روح تعاون (درون سازمان ،بین سازمان و مشتریان و شرکا) کاهش نرخ جابه جایی ،کاهش هزینه های استخدام ،کمک به آموزش ،ابقای دانش سازمانی ،کاهش تغییرات نیروی کار ،افزایش فعالیت های مرتبط با ثبات سازمانی و درک مشترک (کوهن و پروساک ،2001).کلارک سون سرمایه اجتماعی را به عنوان فرایند حل مشکل توصیف می نماید. یک شخص به تنهایی نمی تواند سرمایه اجتماعی را ایجاد نماید ،ولی منبعی است برای افرادی که در شبکه روابط اجتماعی کم و بیش بلند مدت قرار می گیرند. اهمیت سرمایه اجتماعی سازمانی در این است که سبب اجتماع افرادی می شود (گروه ها ،تیم ها ،سازمان هاو...)که با همدیگر به طور موفقیت آمیز کارها را به پایان می رسانند. سرمایه اجتماعی سازمانی احساس انسجام را از طریق اعتماد و همکاری ایجاد می نماید.(رحمانی،1387:81) در دنیای کنونی ،هر کس در هر سمت سازمانی و با هر نوع تحصیلات و شغلی به طور دائم در حال تصمیم گیری برای حوزه کاری یا زندگی خود است. سطح این تصمیمات یکسان نیست. بعضی ازاین تصمیم گیری ها در سطح فردی است ،گاهی برای سازمان و موسسه مربوط و در پاره ای از موارد در سطح ملی و گاهی در سطح جهانی ،به منظور تصمیم گیری درباره این موضوعات یا افراد ،در هر سطحی باید آنها را شناخت و برای شناخت آنها باید اطلاعاتی درباره جنبه های مختلف و ویژگی های آنها به دست آورد. این پژوهش به بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و رضایت شغلی کارکنان در سازمان میپردازد. این تحقیق در پنج فصل تنظیم شده است. فصل اول به کلیات تحقیق میپردازد ،در فصل دوم مروری بر مبانی نظری موضوع صورت میگیرد ،درفصل سوم روش تحقیق مرور شده است و در فصل چهارم آزمونهای آماری و نتایج بدست آمده از آزمون فرضیهها و یافتههای جانبی پژوهش بیان شده است و در فصل پنجم به نتیجه گیری و پیشنهادات میپردازد. در این تحقیق شاخصهای رضایت شغلی درابعاد ،عوامل سازمانی ،عوامل فردی ،ماهیت کار ،محیط کار ،مورد بررسی قرار میگیرد ،سرمایه اجتماعی نیز در سطح فردی و با ابعاد قابلیت اعتماد ؛مشارکت و رهبری مدنی ؛ بخشش و روحیه داوطلبی ؛توانایی برقراری روابط اجتماعی غیر رسمی ؛تنوع در معاشرتها و دوستیها و مشارکت سیاسی سنجیده میشود. تحقیق حاضر براساس هدف ،جزء تحقیقات کاربردی محسوب شده واز نظر گردآوری دادهها از نوع تحقیقات توصیفی – همبستگی است. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع ،از روش کتابخانه ای و شبکههای اینترنتی و برای گردآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شده است. با مطالعه پژوهش ها به این نتیجه رسیدیم که مناسبترین نوع مقیاس اندازه گیری نگرش ها استفاده از طیف لیکرت است که با استفاده از فرمول کرونباخ با ضریب برابر87/0روایی آن تائید شد.آزمون مورد استفاده برای بررسی و تحلیل نتایج اطلاعات جمع آوری شده ضریب همبستگی پیرسون میباشد. نتایج حاکی از تأیید فرضیه اصلی وپنج فرضیه فرعی آن می باشد ،یعنی میان رضایت شغلی کارکنان و مرتبه سرمایه اجتماعی آنان در سازمان رابطه معنی داری وجود دارد.