نام پژوهشگر: سکینه اسلامی
سکینه اسلامی احمد پهلوانروی
فرسایش بادی یکی از بزرگترین بلایای طبیعی است که سالانه خسارات فراوانی به مناطق مسکونی و زراعی وارد می کند. پیشروی تپه های ماسه ای به سمت روستاها، شهرها، شهرک های صنعتی، راه آهن، جاده ها و فرودگاه ها همه ساله موجب خسارات فراوانی می گردد و تاخت و تاز ماسه های روان به جز مشکلات اقتصادی و اجتماعی عدیده ای که به همراه دارد باعث از بین رفتن بخشی از تمدن ملی نیز گردیده است و بسیاری از آداب و سنت های دیرین به این طریق به فراموشی سپرده شده است. لذا با شناسائی نقاط حساس می توان گام های موثری در کنترل این پدیده برداشت. در این مطالعه با بررسی مهمترین عوامل موثر در تعیین نقاط برداشت، شامل بررسی تصاویر ماهواره ای، بررسی مورفولوژی عمومی تپه های ماسه ای، بررسی و مطالعه بادهای منطقه به منظور شناسایی شدت و تداوم شدیدترین بادها، نمونه برداری عناصر تپه های ماسه ای و خاک سطحی هر کدام از رخساره های منطقه برداشت، بررسی مرفوسکوپی عناصر تشکیل دهنده نمونه ها و تجزیه تحلیل فرایندهای رسوبگذاری، کانی شناسی نمونه ها و بررسی ارتباط ژنتیکی عناصر تپه های ماسه ای با سایر رخساره های مورد بررسی، سعی شده است منشأ ماسه های روان حوزه آبخیز مصر واقع در شمال شهرستان خور و بیابانک از توابع استان اصفهان تعیین گردد. به طور کلی نتایج حاصل از انجام دو مرحله جهت یابی و مکان یابی مناطق برداشت نشان می دهد منشأ رسوبات در قطاع جنوب غرب تا غرب و شمال غرب و بخش کوچکی نیز در جنوب شرقی ارگ واقع بوده و بادهای جنوب غرب و غرب بادهای فرساینده و بادهای شمال شرق و شمال غرب بادهای شکل دهنده اند. این گونه می توان بیان کرد که مناطق برداشت تپه های ماسه ای ارگ را آبرفت های دشت سر پوشیده تشکیل می دهد و رخساره های این تیپ در قسمت های جنوب غرب تا غرب و شمال غرب ارگ قرار دارد.
سکینه اسلامی بهنام رحیمی
گستره مورد بررسی در شمال خاوری ایران و در قلمرو ایالت ساختاری البرز قرار گرفته است. این گستره در محل پهنه گذری مشکان و در منتهی الیه جنوب باختری زون بینالود قرار داشته و عمده تغییرات آن نیز متأثر از فعالیت گسل های مرز شرقی این پهنه می باشد. زمین شناسی منطقه شامل سنگ های آتشفشانی تراکی آندزیتی به سن ائوسن است. نتایج بدست آمده از پردازش و فیلترینگ تصاویر ماهواره ای استر و لندست7 گویای قرار گیری گستره معدنی فیروزه نیشابور در یک زون تغییر شکل کششی است. در این سیستم گسل های دارای روند n145-155 به عنوان پهنه های اصلی جابجایی( pdz) در منطقه در نظر گرفته می شوند. فعالیت این سبب شکل گیری یک سیستم کششی در فضای داخلی پله می گردد. در داخل سیستم مذکور انواع برش های همسو و ناهمسو با پهنه اصلی جابجایی، با روند و سوی حرکت متفاوت شکل می گیرند به گونه ای که تقریبا منطبق بر هندسه سیستم های ریدل شکل گرفته اند. اکثر این گسل ها شیبی قائم و یا نزدیک به قائم دارند و ساز و کار آنها عبارتند از گسل های راستگرد با مولفه معکوس، چپگرد با مولفه نرمالی و نرمال. عمده ساختارهای منطقه متأثر از فعالیت این گسل هاست. آنالیزهای کینماتیک در گستره مطالعاتی بر جهت گیری محور تنش کمینه افقی و با راستای شمال باختری-جنوب خاوری دلالت دارد. رژیم تکتونیکی کششی علاوه بر تغییر شکل شکننده سنگ ها سبب ایجاد فضای مناسب برای کانی سازی می گردد. گسل ها و شکستگی ها مهترین کنترل کننده جریان سیال در محیط های معدنی به شمار می روند. بازشدگی شکستگی ها به سبب تغییر شکل منجر به بالارفتن جریان سیال شده، که خود توسعه گسترده رگه ها را در ناحیه رقم می زند. در محدوده معدن وجود زون های آلتراسیون و کانی سازی گسترده و مرتبط با زون های گسستگی شاهد مناسبی برای بالا بودن جریان سیال در پهنه مورد بررسی و متمرکز شدن سیالات به شمار می آید.
سکینه اسلامی غلام رضا سلیمانی
در بازارهای سرمایه فاکتورهای مختلفی از طرف سرمایه گذاران برای ارزشیابی ارزش بنگاه ها مورداستفاده قرار می گیرد، یکی از فاکتورهایی که به عنوان معیار ارزش آفرین در بازارهای پویا موردتوجه قرارگرفته، وجود مکانیزم های حاکمیت شرکتی می باشد که در تلاش است از حقوق ذینفعان دفاع و حراست و در این راستا ریسک سرمایه گذاری را کنترل و هدایت نماید درنتیجه مدیریت ریسک بکند. در همین راستا در تحقیق حاضر پژوهشگر به بررسی مکانیزم های حاکمیت شرکتی و تأثیر آن ها بر مدیریت ریسک پرداخت. بر این اساس اطلاعات مربوط به 92 شرکت پذیرفته شده در بورس طی سال های 1385 لغایت 1391 موردبررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل فرضیات نشان می دهد که مکانیزم های خارجی حاکمیت شرکتی یعنی مالکیت نهادی و اندازه حسابرس بر سطح ریسک بنگاه ها تأثیرگذار بوده و همچنین مکانیزمهای داخلی نیز یعنی اندازه هیئت مدیره، استقلال هیئت مدیره و امتیاز افشا و شفافیت نیز بر سطح ریسک تأثیرگذار بوده و درواقع تأثیرگذاری مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر سطح ریسک در خصوص عوامل خارجی و داخلی آن یک نتیجه را می دهد اما در خصوص بهبود عملکرد ناشی از بهبود مدیریت ریسک توسط حاکمیت شرکتی نتایج نمایان کرده است که مکانیزم های خارجی حاکمیت شرکتی قادرند از طریق مدیریت سود و تعدیل ریسک بر عملکرد داخلی و درنتیجه ارزش واقعی بنگاه که همانا سود می باشد نیز تأثیرگذار باشند اما در طرف مقابل مکانیزمهای داخلی حاکمیت شرکتی این توانایی را ندارند که از طریق بهبود ریسک و تعدیل آن بر عملکرد تأثیرگذار باشند.