نام پژوهشگر: محمد هادی امید
محمد هادی امید سید کاظم رسول زاده طباطبایی
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای میزان سلامت عمومی و شیوه های مقابله ای در دانشجویان دختر مبتلا و غیرمبتلا به کم خونی است. جامعه مورد مطالعه در این تحقیق کلیه دانشجویان دختر ورودی سال 1387 مقطع کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه تربیت مدرس که در سال تحصیلی 89-1388 مشغول به تحصیل بوده اند، را تشکیل می دهد. ابتدا با استفاده از یافته ها و نتایج آزمایشگاهی مرکز درمانی دانشگاه تربیت مدرس که توسط متخصصین مربوطه برای سلامت دانشجویان دختر ورودی سال 1387 به دست آمده بود، افراد مبتلا و غیرمبتلا به کم خونی مشخص شدند و سپس با روش نمونه گیری تصادفی ساده ، گروه نمونه شامل 120 نفر( 60 نفر دانشجویان دختر مبتلا به کم خونی و 60 نفر نیزاز دانشجویان دختر غیرمبتلا به کم خونی )انتخاب شدندو بااستفاده از دو پرسشنامه هنجاریابی شده سلامت عمومی(ghq ) فرم کوتاه 28 سوالی گلدبرگ و پرسشنامه روش های مقابله ای تلفیقی از دو پرسشنامه (بیلینگز و موس، 1981 )داده های پژوهش جمع آوری گردید. نتایج پژوهش نشان دادکه میان دو گروه افراد غیر مبتلا به بیماری کم خونی و افراد مبتلا به بیماری کم خونی در شیوه مقابله ای هیجان مدار تفاوت معنا داری وجود ندارد اما تفاوت معناداری در خرده مقیاسهای شکایت جسمانی و افسردگی وهمچنین وضعیت سلامت عمومی بین افراد مبتلا به کم خونی و افراد سالم مشاهده گردید ولی این تفاوت در خرده مقیاسهای اضطراب و اختلال در عملکرد اجتماعی معنادار نیست.در تبیین این نتایج می توان گفت که پیچیدگیهای روانشناختی در بیماران مبتلابه کم خونی های ارثی عمدتا ریشه در اثر نامطلوب بیماری برزندگی روزمره و دیدگاههای جامعه در خصوص آنهادارد. بنابراین می توان انتظارداشت که سلامت عمومی و همچنین افسردگی و دردها و شکایات جسمانی و روابط اجتماعی افراد دارای کم خونی، در مقایسه با افرادگروه غیربیمار بیشتر می باشد. کلمات کلیدی: سلامت عمومی ، شیوه های مقابله ای ، دانشجویان دختر، مبتلا و غیرمبتلا به کم خونی
محمد هادی امید احمد برجعلی
چکیده یکی از عوامل تاثیر گذار بر عملکرد تحصیلی و باورهای انگیزشی که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته، موضوع اهمال کاری است. اهمال کاری عبارت است از به تاخیر انداختن اعمالی که قصد انجام آن ها را داریم، علی رغم این که از نتایج منفی آن نیز آگاه هستیم. پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش کاهش اهمال کاری با رویکرد شناختی - رفتاری بر باورهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی با توجه به جهت گیری هدف پیشرفت در دانشجویان دختر شهر تهران می پردازد. جامعه آماری مورد بررسی در پژوهش حاضر دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه علم و فرهنگ، در سال تحصیلی 1392-1391 است که آمار آنان بر اساس اعلام دانشگاه علم وفرهنگ 2500 نفر دختر می باشد که از طریق روش غربالگری و روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 75 دانشجو در چهار گروه با ویژگی های اهداف پیشرفت تسلط – گرایش، تسلط – اجتنابی، عملکرد – گرایش و عملکرد – اجتنابی و یک گروه کنترل انتخاب شدند. طرح حاضر از نوع طرح های شبه آزمایشی با عنوان طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری چهار گروهی با گروه کنترل می باشد. در این مطالعه جهت بررسی متغیرهای پژوهش از مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984)، پرسشنامه ی راهبرد های انگیزشی برای یادگیری و معدل تحصیلی ترم اول سال تحصیلی 92-91 پیش آزمون؛ و معدل ترم دوم سال تحصیلی 92-91 پس آزمون؛ به عنوان عملکرد تحصیلی استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش های گذشته مورد تایید قرار گرفته بود ولی برای اطمینان از این پرسشنامه ها در این پژوهش روایی و پایایی همه آنها مجددا با استفاده از روش تحلیل عاملی و آلفای کرنباخ مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت که نتایج بدست آمده از روایی و پایایی این پرسشنامه ها نشان دهنده وضعیت مطلوب و مناسب آنان در این زمینه است. همچنین برای بررسی نمره پیشرفت تحصیلی از معدل نمره پایان ترم دانشجویان استفاده شد. و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوورایانس تک متغیری استفاده گردید. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که آموزش کاهش اهمال کاری با رویکرد شناختی - رفتاری باعث افزایش انگیزش یادگیری، عملکرد تحصیلی و کاهش اهمال کاری در دانشجویان گردید. علاوه بر این آموزش کاهش اهمال کاری با رویکرد شناختی - رفتاری باعث افزایش بیشتر انگیزش یادگیری و کاهش اهمال کاری در دانشجویان دارای هدف پیشرفت گرایشی در مقایسه با هدف پیشرفت اجتنابی شد ولی باعث افزایش بیشتر عملکرد تحصیلی در دانشجویان دارای هدف پیشرفت گرایشی در مقایسه با هدف پیشرفت اجتنابی نشد. با توجه به این یافته ها می توان گفت با آموزش چگونگی کاهش اهمال کاری با رویکرد شناختی - رفتاری تحصیلی می توان در درجه اول باعث کاهش اهمال کاری شد و همزمان باورهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی را افزایش داد. و