نام پژوهشگر: صادق کریمی مقدم

بررسی وروش شناسی تحلیلی تفسیرکنزالدّقائق وبحرالغرائب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده علوم انسانی 1389
  صادق کریمی مقدم   پرویز رستگار جزی

قرون11و12هـ.ق عصر حضور محدثان بزرگ و غلبه رویکرد حدیثی است. تفسیرکنزالدقائق و بحرالغرائب که از تفاسیر این دوره است، مهمترین اثرمحمد قمی مشهدی، نگاشته شده دراواخر این دوره می باشد. این تفسیر در این دوره که عصر طلائی و شکوفایی حدیث و غلبه رویکرد اخباری گری می باشد، به رشته تحریر درآمده است؛ لذا قمی مشهدی با تأثیراز فضای حدیثی زمان خویش تفسیرش را مملو از روایات تفسیری نموده وتفسیری نسبتاً روایی یا مأثور را ارائه نموده است. براساس سخن علمایی که درباره تفسیر مشهدی اظهار نظر کرده اند، این تفسیر از تفسیر نورالثقلین اثر عبدعلی حویزی بسیار تأثیر پذیرفته است، چنانکه آن را برطبق شیوه تفسیر حویزی دانسته اند. در این نوشتار برآنیم که نشان دهیم، تفسیر کنزالدقائق در روش روایی به کل برگرفته از تفسیرنورالثقلین نیست و قمی مشهدی علاوه بر به کار بردن شیوه حویزی و استفاده از اغلب روایات تفسیر نورالثقلین، شیوه ای ویژه به خودرا اتخاذ نموده و منابع روایی دیگری ازفریقین نیز در تفسیرش بازتاب داده شده است. همچنین در مواضعی به توضیح، جمع و حل تعارض اخبار و نقد روایات هم پرداخته است. قمی مشهدی در تفسیرش علاوه بر روش روایی، به مقدمات تفسیر یا علوم قرآن نیز توجه داشته و با جدیت شایسته ای به مباحثی نظیر اعجازقرآن، عدم تحریف قرآن، چگونگی نزول قرآن، مکی و مدنی، تناسب آیات وسور، قرائات، نسخ و محکم و متشابه، همت گماشته است. وی همچنین، روش عقلی- اجتهادی و انواع گرایش های آن را نیز در تفسیرش به کار برده است که از جمله آنها گرایش های قرآن به قرآن، ادبی، فقهی، کلامی و فلسفی را می توان نام برد.بدین ترتیب این تفسیر علاوه برتفسیری روایی، تفسیری اجتهادی نیز تبدیل شده است.