نام پژوهشگر: اسماعیل دهقان
اسماعیل دهقان فرشاد فرشچی تبریزی
در فرآیند فیشر- تروپش با ترکیب دو گاز مونوکسید کربن و هیدروژن در مجاورت کاتالیست، محصولات هیدروکربنی تولید می شود. به دلیل کاهش منابع نفتی و گران شدن قیمت نفت و کشف ذخایر گاز که یک منبع مناسب برای تولید گاز سنتز جهت فرآیند فیشر- تروپش می باشد، فرآیند فیشر تروپش موضوع مهمی شده است. در این تحقیق مدل سازی سینتیکی واکنش فیشر – تروپش بر روی کاتالیست آهن – پتاسیم تهیه شده به روش همجوشی مورد بررسی قرار گرفته است. داده های سینتیکی تست کاتالیست در رآکتور بستر ثابت و تحت شرایط مختلف فشاری و دمایی به دست آمده است. با استفاده از واکنش های ابتدایی ای که می توانند روی سطح کاتالیست انجام شوند، مکانیسم هایی در نظر گرفته شد و با استفاده از این مکانیسم ها، معادلات سرعت واکنش به دست آمدند. مکانیسم مناسب برای کاتالیست مورد نظر، به وسیله ی تطبیق داده های سرعت تجربی با معادلات سرعت پیشنهادی، با استفاده از نرم افزار پلی مث ارائه گردید. مدل ft- ii-1 بر اساس داده های موجود ، بهترین برآورد را از سرعت واکنش co بدست آورد. انرژی اکتیواسیون (e) برای مدل ارائه شده، برابر 48/19 کیلو ژول بر مول کلوین بدست آمد که در محدوده ی انرژی اکتیواسیون موجود در مقالات منتشر شده ی موجود برای کاتالیست آهن- پتاسیم می باشد.
علیرضا استاجی فاطمه سفیدکن
چکیده نوروزک (salvia leriifolia bent.) گیاهی علفی، چندساله، متعلق به تیره نعناعیان و بومی استان خراسان و سمنان می باشد که در سال های اخیر خواص مختلف دارویی این گیاه شناخته شده است. جوانه زنی پایین یکی از مشکلات اساسی بذور نوروزک می باشد. به منظور بهبود جوانه زنی بذر این گیاه، دو آزمایش به صورت مجزا در قالب طرح کاملاً تصادفی با 21 پیش تیمار شامل: چهار نوع تیمار مکانیکی، چهار دوره متفاوت پیش سرمادهی، غلظت های متفاوت اسید جیبرلیک و نیترات پتاسیم، مدت زمان های متفاوت اسید سولفوریک به همراه تیمار شاهد در دو محیط پتری دیش و سینی کاشت انجام شد. نتایج نشان داد که تیمار مکانیکی حذف پوسته، بیشترین شاخص های جوانه زنی و سبز شدن را نسبت به شاهد داشت. به نظر می رسد که مانع اصلی جوانه زنی در نوروزک پوشش نفوذناپذیر بذر باشد. القاء پلی پلوئیدی به عنوان یک تکنیک مهم و کاربردی در اصلاح گیاهان دارویی و معطر است. به همین منظور جهت بررسی تاثیر کلشیسین بر ویژگی-های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و ترکیبات شیمیایی گیاه نوروزک آزمایشی انجام گرفت. القاء پلی پلوئیدی بوسیله تیمار بذور و تیمار مریستم انتهایی گیاهچه ها (به روش گلوله های پنبه ای) انجام شد. تیمار بذور با غلظت های مختلف کلشیسین (0، 05/0، 1/0، 2/0 و 5/0درصد) همراه با سه سطح زمانی مختلف (12، 24 و 36 ساعت) انجام شد. تیمار مریستم انتهایی گیاهچه ها در دو مرحله دو و چهار برگ حقیقی و هر یک در غلظت های مختلف کلشیسین (0، 05/0، 1/0، 2/0 و 5/0درصد) همراه با سه سطح زمانی مختلف (24، 48 و 72 ساعت) صورت پذیرفت. طبق نتایج تیمار بذر با کلشیسین به دلیل حساسیت بالای نوروزک در مرحل? جوانه زنی روش مناسبی جهت اعمال تیمار در این گیاه نبود. مرحله رشدی تاثیر بسزایی در القاء پلوئیدی داشت به طوری که علی رغم مرحله دو برگ حقیقی استفاده از روش تیمار مریستم انتهایی در مرحل? چهار برگ حقیقی بهترین روش مذکور در القاء پلوئیدی شناخته شد. شناسایی سطح پلوئیدی گیاهان تیمار شده با بررسی های مورفولوژیکی، میکروسکوپی، فلوسایتومتری و شمارش کروموزومی تعیین شد. غلظت 05/0 درصد با زمان 48 ساعت در مرحله چهار برگ حقیقی، به عنوان بهترین تیمار جهت انگیزش تتراپلوئیدی (3/23 درصد) در گیاه نوروزک مشخص گردید. القاء تتراپلوئیدی در نوروزک سبب تغییرات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، سیتولوژیکی و ترکیبات شیمیایی از قبیل، افزایش معنی دار وزن تر و خشک، میزان کلروفیل، میزان فتوسنتز، سطح برگ، تعداد برگ، ضخامت برگ، عرض برگ، قطر دمبرگ اصلی، تعداد جوانه های جانبی و همچنین کاهش طول برگ و ارتفاع گیاهان شد. همچنین، افزایش سطح پلوئیدی سبب تغییرات قابل توجهی در ترکیبات موجود در اسانس شد.
اسماعیل دهقان خلیل ولی پور
1- مقدمه طی سال های اخیر نصب واحدهای تولید پراکنده در شبکه های قدرت در حال افزایش است. این واحدها اغلب در مقایسه با نیروگاه های متمرکز دارای تولیدی بسیار کمتر و ابعادی بسیار کوچک تر می باشد. و بیشتر در شبکه های توزیع نصب می گردند. همچنین جاری شدن توان راکتیو در شبکه سبب افزایش تلفات، کاهش ظرفیت مفید بهره برداری خطوط و ترانسفورمرها و نیز کاهش کیفیت توان تحویلی می گردد. با تولید محلی توان راکتیو از طریق بانک های خازنی می توان ضمن کاهش دادن تلفات و آزاد سازی ظرفیت شبکه، افزایش کیفیت توان را نیز به دست آورد. جایابی واحدهای تولید پراکنده و نصب بانک های خازن در شبکه توزیع اثرات مختلفی بر شبکه، چه در سطح توزیع و چه در سطوح بالا دستی بر جای خواهد گذاشت. مطالعه اثرات نصب تولیدات پراکنده در شبکه قدرت می تواند بهره برداران و همچنین برنامه ریزان شبکه را در اداره و توسعه هر چه بهتر شبکه یاری نماید. 2- طرح مسئله خازن های موازی در سیستم های توزیع به خاطر کاهش تلفات توان، تنظیم ولتاژ شینه و بهبود ضریب قدرت نصب می شوند. در سال های اخیر به کارگیری منابع تولیدات پراکنده به عنوان مولدهای انرژی پاک و تولید همزمان انرژی برق و حرارت با بازده حرارتی بالا، به دلیل مشکلات ناشی از افزایش دمای زمین و اتمام سوخت های فسیلی افزایش یافته است. به طور کلی موضوع جایابی خازن و تولید پراکنده بیشتر شامل تعیین اندازه و موقعیت بانک های خازن و تولیدات پراکنده نصب شده است به طوری که حداکثر سود سالیانه به خاطر پیک توان و کاهش تلفات انرژی در برابر هزینه خازن به دست می آید. جایابی مناسب و اندازه بانک های خازن در شبکه توزیع می تواند در جبران توان راکتیو، بهبود تنظیم ولتاژ، اصلاح ضریب قدرت، کاهش تلفات و همچنین بهبود کیفیت توان موثر باشد. انتظار می رود تولیدات پراکنده (dgها) نقش قابل توجهی در سیستمهای قدرت در حال ظهور داشته باشند. منابع مختلفی در تولیدات پراکنده (از قبیل دیزل، گاز و ...) به کار برده می شوند که تاثیر آن روی سیستم های توزیع ممکن است بسته به شرایط بهره برداری سیستم ها اثرات مثبت یا منفی داشته باشند. اثرات مثبتی که با نصب تولیدات پراکنده در شبکه توزیع ظاهر می گردد. عبارتند از: - کاهش تلفات شبکه توزیع - بهبود پروفیل ولتاژ و کیفیت توان - امکان تامین بار، هنگام عدم دسترسی به شبکه بالا دستی - افزایش قابلیت اطمینان در سطح انتقال نیز نصب تولیدات پراکنده می تواند منجر به کاهش تراکم خطوط و آزادسازی ظرفیت خطوط انتقال و همچنین تعویق سرمایه گذاری جهت توسعه شبکه گردد. از سوی دیگر نصب یک واحد تولید پراکنده در شبکه قدرت موجب افزایش میزان تولید شبکه هر چند به مقدار بسیار کم خواهد بود. در صورتی که تعداد واحدهای تولید پراکنده موجود زیاد شوند و یا به عبارت دیگر ضریب نفوذ این منابع در شبکه بالا رود، افزایش ظرفیت تولیدی ناشی از نصب این واحدها در شبکه قابل ملاحظه خواهد بود. در این پایان نامه هدف بررسی تاثیر نصب خازن و تولیدات پراکنده به صورت همزمان در شبکه است. در تحقیقاتی که تاکنون جهت بررسی جایابی تولیدات پراکنده و خازن گذاری انجام شده، بیشتر تمرکز بر جایابی و تاثیر هر کدام به صورت مستقل بوده و تحقیقات کمی می توان یافت که این موضوع را به صورت همزمان بررسی کرده باشد، از این رو هدف ما در این تحقیق بررسی تعیین اندازه بهینه بانک های خازنی و تولیدات پراکنده به صورت همزمان در سیستم های توزیع برای کاهش تلفات و اصلاح پارامترهای شبکه می باشد. روش های مختلفی برای مسئله جایابی و اندازه بانک های خازن و منابع تولیدات پراکنده وجود دارد، اما روش های جستجوی تکاملی به عنوان یک ابزار مفید جهت حل مسائل بهینه سازی به طور وسیعی به کار برده شده است. این روش ها هنوز قابل رشد هستند و همه ساله روش های جدیدی برای بهینه سازی قوی تر مسائل مختلف ابداع می گردند. در این تحقیق از الگوریتم جدید بهینه سازی مبتنی بر جغرافیای زیستی (bbo) برای بهینه سازی توابع هدف استفاده شده است. 3- هدف از تحقیق در این پایان نامه از الگوریتم بهینه سازی مبتنی بر جغرافیای زیستی برای حل مسئله جایابی بانک های خازن و منابع تولیدات پراکنده به صورت همزمان در شبکه توزیع و تاثیر آن بر شاخص های شبکه بررسی شده است. موضوع فوق در قالب سناریوهای پیشنهادی، در شبکه های مورد نظر با استفاده از الگوریتم bbo می باشد. برای ارزیابی نتایج و کارآمدی روش ارائه شده نتایج به دست آمده با نتایج الگوریتم ga مقایسه شده است. حالت های مختلف به صورت ذیل بررسی خواهد شد. - سناریوی اول: جایابی بهینه بانک های خازن و منابع تولید پراکنده به صورت همزمان با تابع هدف کاهش تلفات - سناریوی دوم: جایابی بهینه بانک های خازن و منابع تولید پراکنده به صورت همزمان با توابع هدف کاهش تلفات و انحراف ولتاژ - سناریوی سوم: جایابی بهینه بانک های خازن و منابع تولید پراکنده به صورت همزمان با توابع هدف کاهش تلفات و بهبود thd ولتاژ برای نشان دادن تاثیر بانک های خازن و منابع تولید پراکنده در نتایج شبیه سازی مسئله جایابی، سناریوی اول را در سه حالت ذیل و با تابع هدف تلفات بررسی شده است. - حالت اول جایابی بهینه بانک های خازن بدون حضور منابع تولید پراکنده - حالت دوم جایابی بهینه منابع تولید پراکنده بدون حضور بانک های خازنی - حالت سوم جایابی بهینه بانک های خازنی و منابع تولید پراکنده به صورت همزمان 4- ساختار پایان نامه در راستای تحقق موضوع مورد نظر در فصل دوم ابتدا آشنایی با منابع تولید پراکنده و فن آوری های مختلف آن و منابع تولید توان راکتیو از جمله بانک های خازنی و اثرات آن ها بر شبکه توزیع خواهیم داشت. سپس در مورد روش پخش بار به کار برده شده توضیح مختصری داده شده و در انتهای فصل مروری بر کارها و روش های مسئله جایابی خازن و تولید پراکنده پرداخته شده است. در فصل سوم فرمول بندی مسئله، توابع هدف و محدودیت های مسئله جایابی بهینه بانک های خازنی و تولیدات پراکنده در سیستم های توزیع بیان خواهد شد. در فصل چهارم روش بهینه سازی مبتنی بر جغرافیای زیستی به صورت کامل ارائه خواهد شد. در فصل پنجم شبیه سازی بر روی دو سیستم تست 33 و 70 شینه ieee اعمال می گردد و در نهایت در فصل ششم نتیجه گیری و پیشنهاداتی را برای تحقیقات تکمیلی ارائه خواهد نمود.
سید هادی مدنی بهمن حسینی
امروزه استفاده از تکنیک القاء پلی پلوئیدی در شرایط درون شیشه ای با استفاده از مواد شیمیایی جهش زا مانند کلشی سین، به عنوان یکی از روش های اصلاح گیاهان دارویی بطور وسیعی مورد استفاده قرار می گیرد. بدین منظور ابتدا جهت بهینه سازی باززایی و پرآوری در شرایط درون شیشه ای گیاه دارویی بذرالبنج مشبک، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور غلظت bap در سه سطح (صفر، 4/4 و 8/8 میکرومول برلیتر) و غلظت iaa در سه سطح (صفر، 1/1 و 2/2 میکرومول بر لیتر) انجام گردید. در ادامه به منظور بررسی افزایش سطح پلوئیدی از غلظت های مختلف کلشی سین بر روی شاخه های باززایی شده در شرایط درون شیشه ای استفاده گردید. سرشاخه های رشد یافته در شرایط درون شیشه ای در محیط کشت ms حاوی غلظت های مختلف کلشی سین (0/0، 0/05، 0/1، 0/2 و0/5 درصد (وزنی به حجمی))، جهت القاء پلی پلوئیدی کشت شدند. پس از گذشت مدت زمان مورد نظر تیمار (24، 48 و 72ساعت)، ریزنمونه ها به محیط کشت فاقد هورمون جهت رشد و تکثیر انتقال داده شدند. جهت تعیین سطح پلوئیدی گیاهان بررسی های مورفولوژیکی، میکروسکوپی، فلوسایتومتری و شمارش کروموزومی انجام شد. نتایج باززایی نشان داد که بیشترین شاخه زایی در محیط کشت ms حاوی 2/2 میکرومول بر لیتر iaa و 8/8 میکرومول بر لیترbap مشاهده گردید. به دلیل سمیت ماده کلشی سین اکثر ریزنمونه های تیمار شده پس از انجام اولین واکشت از بین رفتند. اثر تیمارهای مختلف کلشی سین بر درصد زنده مانی گیاهچه های گیاه بذرالبنج مشبک پس از تیمار در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد. مقایسه بین چهار تیمار 0/05، 0/1، 0/2 و 0/5 درصد کلشی سین بالاترین میزان زنده مانی ریزنمونه ها در تیمار0/05 درصد کلشی سین برابر با 94/67 درصد مشاهده گردید. همچنین بالاترین میزان مرگ و میر در اثر کاربرد این ماده بر روی مریستم های انتهایی در غلظت 0/5 درصد ثبت گردید. تیمار سرشاخه های رشد یافته با استفاده از غلظت 0/1 درصد کلشی سین به مدت 48 ساعت بهترین روش ممکن برای القای پلی پلوئیدی در محیط کشت بافت بذرالبنج مشبک شناخته شد. با افزایش سطح پلوئیدی، طول روزنه و عرض روزنه در سطح پشتی برگ به طور معنی داری افزایش و تراکم روزنه در واحد سطح برگ به طور معنی داری کاهش یافت. در گیاهان پلی پلوئیدی میزان برخی از صفات نظیر عرض برگ، مساحت برگ، میزان کلروفیل برگ نسبت به گیاهان دیپلوئید افزایش معنی داری یافت در صورتی که برخی از صفات دیگر نظیر میزان طول برگ و طول دمبرگ کاهش معنی داری در گیاهان پلی پلوئیدی، نسبت به گیاهان دیپلوئید نشان داد. ترکیبات آلکالوئیدی بسیار مهم اسکوپولامینی در گیاهان پلی پلوئیدی شامل تتراپلوئید و میکسوپلوئید افزایش یافت و به مقدار به ترتیب 8/66 و 3/21 درصد رسید.
علی اکبر زاهدی محمد فتاحی
زرین گیاه با نام علمی dracocephalum kotschyi boiss گیاهی علفی و اندمیک ایران از خانواده نعناع است. تحقیقات اخیر دارویی مشخص نموده که فلاونوئیدهای متوکسی موجود در قسمت های مختلف گیاه خاصیت ضد سرطانی دارد. برداشت بی رویه گیاه از رویشگاه های طبیعی و مناطق پراکنش محدود گیاه از مهمترین دلایلی هستند که چرا گیاه در فهرست گیاهان در معرض انقراض قرار گرفته است. القای پلی پلوئیدی یک ابزار مهم در اصلاح گیاهان به شمار می رود. افزایش سطوح پلوئیدی یکی از روشهای تغییر وضعیت ژنتیکی گیاه است که روی ویژگی های مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی گیاه تاثیر گذار است. این مطالعه، یک روش موفق برای القای تتراپلوئیدی dracocephalum kotschyi boiss. به وسیله تیمار کشی سین از گیاهان دیپلوئید بود. تیمار مریستم انتهایی به روش خیساندن در مرحله دو و چهار برگی گیاه استفاده شد. کلشی سین در غلظت های 0، 05/0، 1/0، 2/0 و 5/0 درصد در هر یک از این مراحل به کار گرفته شد. در گیاهان تیمار شده با غلظت های 05/0 و 5/0 درصد میزان گیاهان تتراپلوئید بیش از 8 درصد توسط فلوسایتومتری تعیین شد. بررسی های مورفولوژیکی و شاخص های روزنه ای نتایج فلوسایتومتری را تایید کرد. مطالعات سیتولوژیکی افزایش تعداد کروموزوم از سطح دیپلوئید (2n=2x=20) به تتراپلوئیدی (2n=4x=40) اثبات کرد. از مجموع 165 دانهال بازمانده، 27/7 درصد تتراپلوئید، 3/13 درصد میکسوپلوئید و بقیه دیپلوئید بودند. در گیاهان تتراپلوئید روزنه ها به طور قابل توجهی بزرگتر و شاخص روزنه بیشتر از گیاهان دیپلوئید بود. همبستگی منفی و معنی داری بین اندازه روزنه و ارتفاع گیاه، تعداد برگ و تعداد شاخه های جانبی بدست آمد. محتوای کل فلاونوئید در گیاهان دیپلوئید 28/1583 و در گیاهان تتراپلوئید 07/1890 میکروگرم بر گرم وزن خشک بود. با توجه به نتایج به نظر می رسد تیمار 5/0درصد کلشی سین می تواند به عنوان یک تیمار موثر در القای پلی پلوئیدی در d. kotschyi باشد.
اسماعیل دهقان احمدرضا بهرامی
آلکالوئیدهای تروپانی مخصوصا هیوسیامین و اسکوپولامین از متابولیت های ارزشمند ثانویه گیاهی با کاربردهای دارویی گسترده می باشند. استخراج از گیاهان تنها منبع اقتصادی تولید این ترکیبات می باشد. شناسایی ژن های مسیر بیوسنتزی این ترکیبات و مطالعه الگوی بیان آن ها و تولید و تجمع متابولیت های مسیر در اندام های مختلف، نقش موثری در افزایش دانش ما از مسیر بیوسنتزی این ترکیبات، جهت موفقیت پروژه های مهندسی متابولیک به منظور تولید تجاری آن ها در شرایط این ویوو و این ویترو دارد. در این تحقیق علاوه بر مطالعه مسیر بیوسنتزی آلکالوئیدهای تروپانی، راه کارهای مختلف بیوتکنولوژیک جهت افزایش تولید هیوسیامین و اسکوپولامین در گونه های h. muticus و h. senecionis مورد بررسی قرار گرفت. همسانه سازی و تعیین توالی ژن کلیدی مسئول کاتالیز هیوسیامین به اسکوپولامین، هیوسیامین 6-بتا هیدروکسیلاز (h6h)، موید وجود توالی جدیدی از آن در گونه h. senecionis بود. آنالیزهای بیان ژن های مسیر موید تجلی hsh6h و سایر ژن ها در تمام اندام های مورد مطالعه گیاه و کشت های این ویترو h. senecionis، بر خلاف سایر گونه های تولید کننده آلکالوئیدهای تروپانی بود. همراستا با بیان ژن های مسیر، تجمع اسکوپولامین، محصول فعالیت h6h، از پیش ساز آن در اندام های هوایی بیشتر بود. بر خلاف دانش قبلی ما، نتایج پیشنهاد کننده فعالیت مسیر و تبدیل هیوسیامین به اسکوپولامین در اندام های هوایی علاوه بر ریشه می باشد. در این تحقیق همچنین h. senecionis به عنوان گونه مهمی جهت تولید اسکوپولامین از اندام های هوایی آن و هیوسیامین در ریشه و ریزوم های ضخیمش معرفی می گردد. مطالعات انجام شده به روی گونه h. muticus تاثیر چشمگیر سطح پلوئیدی، محیط کشت و غلظت ساکارز را بر میزان رشد و تولید آلکالوئیدهای تروپانی در کشت-های ریشه مویین آن نشان داد. هر چند هیوسیامین آلکالوئید اصلی گونه h. muticus می باشد، با دستورزی سطح پلوئیدی و شرایط کشت می توان این ترکیب را به فرآورده با ارزش تجاری بیشتر اسکوپولامین تبدیل نمود. مهندسی متابولیک مسیر آلکالوئیدهای تروپانی با بیش بیان دو ژن کلیدی pmt وh6h در کشت های ریشه مویین h. senecionis و h. muticus افزایش چشمگیر تولید هیوسیامین و اسکوپولامین را به همراه داشت. کاربرد الیسیتور متیل جاسمونات با تاثیر شدید بر الگوی بیان ژن و افزایش تولید آلکالوئیدهای تروپانی در کشت های ریشه مویین h. senecionis همراه بود. بر اساس نتایج کشت های ریشه مویین اتوتتراپلوئید h. muticus به عنوان منبع موفق تری جهت بیش بیان h6h و تولید بیشتر اسکوپولامین، نسبت به نمونه های دیپلوئید خود، در مطالعات مهندسی متابولیک معرفی می گردند.
اسماعیل دهقان مجید عزیزی
بذرالبنج مصری(hyoscyamus muticus) یکی از مهمترین گیاهان دارویی خانواده سولاناسه بوده که قادر به تولید آلکالوئیدهای تروپانی ارزشمندی همچون هیوسیامین و اسکوپولامین می باشد. این ترکیبات به خاطر اثرات تسکینی، ضد تشنجی، آنتی کولینرژیک و ضد درد کاربرد دارویی گسترده ای دارند. در بسیاری از گیاهان، القاء تتراپلوئیدی با درشت تر شدن قسمت های مختلف گیاه و افزایش پتانسیل تولید متابولیت های ثانویه همراه است. با توجه به تولید آلکالوئیدهای تروپانی در ریشه، مطالعات زیادی در مورد استفاده از ریشه های مویین جهت تولید این ویتروی آن ها صورت پذیرفته است و در این راستا راهبرد های مختلفی جهت افزایش تولید به کار گرفته شده است ولی تاکنون هیچ گزارشی در رابطه با تاثیر تتراپلوئیدی بر کشت ریشه های مویین این گیاه وجود ندارد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر تتراپلوئیدی در گیاه بذرالبنج و ریشه های مویین حاصل از آن انجام گردید. گیاهان تتراپلوئید بذرالبنج مصری با استفاده از تیمار کلشی سین به روش اتصال پنبه به دست آمدند و مطالعات مختلف مورفولوژیک و فلوسایتومتری جهت تایید سطح پلوئیدی آنها انجام پذیرفت. کشت های ریشه مویین دیپلوئید و تتراپلوئید بدست آمده از تلقیح باکتریایی، از نظر تولید بیوماس در محیط کشتms وb5 حاوی غلظت های مختلف ساکارز مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین میزان تولید اسکوپولامین در ریشه های مویین و گیاهان والدی توسط hplc با ستون c18 فاز معکوس مورد مطالعه قرار گرفت. گیاهان تتراپلوئید از نظر مورفولوژیک و پروفیل فلوسایتومتری با نمونه های دیپلوئید متفاوت بودند. در این مطالعه گیاهان تتراپلوئید خالص و پایدار، با توان تولید حدود 40 درصد اسکوپولامین بیشتر در برگ، نسبت به نمونه های دیپلوئید بدست آمدند. تایید ماهیت تراریختی ریشه های مویین نیز با تکثیر pcr برای قطعه ای از ژن rolc اثبات گردید. ریشه های مویین تتراپلوئید حاصله هر چند از رشد کمتری نسبت به نمونه های دیپلوئید برخوردار بودند، ولی در مجموع حدود 15 درصد توان تولید بیشتر اسکوپولامین داشتند. بر اساس نتایج به دست آمده، جهت تولید مناسب بیوماس و متابولیت، استفاده از محیط کشت b5 نسبت به ms و وجود حداقل غلظت 30 گرم بر لیتر ساکارز در محیط کشت ضروری به نظر می رسد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که می توان از القاء تتراپلوئیدی به عنوان راهبرد مناسبی جهت نیل سریع به تولید بیشتر ترکیب دارویی ارزشمند اسکوپولامین در شرایط این ویوو و این ویترو در گیاه h. muticus استفاده نمود.