نام پژوهشگر: ندا گلیجانی مقدم
ندا گلیجانی مقدم فاطمه جان احمدی
چکیده منطقه مازندران ، دیلمان و گیلان از دیرباز بستر مناسبی برای حضور قدرت های محلّی و نفوذ افکار و اندیشه های مستقل از خلافت عباسی بود . وجود حکومت های محلّی با پیشینه ای از دوره ساسانیان و ورود اندیشه های شیعی همراه با حضور زیدیان و اسماعیلیان که منجر به سلطه سیاسی گردید ، سامان گر روابطی میان این قدرت ها در منطقه شد . نیاز این قدرت های سیاسی ـ مذهبی برای حفظ موجودیّت خود ، منجر به تعامل ایشان گردید و براساس نظام فکری و فرهنگی موجود در هر یک ، علل متفاوتی موجد ساختار رفتاری آن ها شد . شناسایی و تبیین علل تعامل و سنجش زمینه های اصلی در روابط میان قدرت های مذکور و تأثیر این روابط بر ساختار کلی سیاسی و اجتماعی جامع? آن روز دغدغه اصلی پژوهش حاضر است که تحت عنوان « علل تعامل حکومت های محلّی مازندران ، دیلمان و گیلان با زیدیان و اسماعیلیان ( 175 – 656 ق ) » طراحی گردیده و بر این اساس هدف اصلی ، شناسایی علل تعامل حکومت های محلّی و دو فرق? سیاسی ـ مذهبی زیدیه و اسماعیلیه قرار گرفته است . مطابق مستندات تاریخی ، هر یک از قدرت های موجود برای پایایی و ماندگاری ، بنا به ضرورت با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و برای دستیابی به اهداف مورد نظر که در حیط? منافع شناخته شده برای هر یک قرار می گرفت ، شیوه های رفتاری متفاوتی اعم از همگامی ، تقابل و تقسیم منافع اتخاذ کردند . بر مبنای مطالعات صورت گرفته حفظ حاکمیّت برای حکومت های محلّی موجود مانند جستانیان ، پادوسبانان ، باوندیان و مسافریان علّت برقراری رابطه با زیدیان و اسماعیلیان شد و به فراخور دور? تاریخی و منافع ، شیوه های متفاوت رفتاری رقم خورد و در مقابل ،کسب حاکمیّت و حفظ موجودیّت مذهبی نیز برای زیدیان و اسماعیلیان علّت اصلی ایجاد رابطه با حکومت های محلّی گردید . نگاهی نو و روش مند به شیوه و علل تعامل قدرت های مقارن در منطقه مورد نظر برای دستیابی به واقعیّت های تاریخی و تلاش در ایجاد سیر منطقی در وصول به نتایج عمیق تر مدّ نظر پژوهشگر بوده است . تجزیه و تحلیل داده ها براساس دو روش قیاس و استقراء به طور مجزا و در نهایت در استنتاجی مشترک انجام شد . براساس طرح فرضیه ، شیوه تحقیق سیر از قوانین کلی به وقایع جزئی و به لحاظ استفاده از وقایع جزئی تاریخی ، شیوه حرکت از اجزاء به سوی کل مجموعه بود که در نهایت این دو دریافت به جمع بندی مشترکی در اثبات فرضیه ها منجر شد .
فاطمه کریمیان نصرآبادی زهرا الهویی نظری
دین زرتشت چهار قرن دین رسمی ایرانیان بود. درسده اول هجری با غلبه مسلمانان و سقوط دولت ساسانی گروهی از زرتشتیان ترک دین کردند و گروهی به هندوستان مهاجرت نمودند و گروهی از آن ها با قبول جزیه بر دین خود باقی ماندند. این تحقیق بر آن است تا با رویکرد تاریخی به بررسی وضعیت دینی و اجتماعی این گروه از زرتشتیان، در محدوده زمانی پس از ورود اسلام به ایران تا سقوط خلافت عباسی بپردازد. در وضعیت زرتشتیان از لحاظ دینی باید گفت که قبول اسلام اجباری نبود. زرتشتیان که اهل ذمه شمرده می شدند؛ مختاربودند که بر مذهب خودباقی بمانند و جزیه بدهند یا مسلمان شوند؛ به این ترتیب آنها به تدریج اسلام آوردند. از لحاظ اجتماعی زرتشتیان در قلمرو اسلام در امنیت و آسایش به سرمی بردند و رفتار مسلمانان با آنها مبتنی بر شروط ذمه از هر دو جانب بود. از منابع تاریخی بر می آید، در نتیجه ی رفق و مدارای مسلمانان با زرتشتیان تا قرن پنجم هجری این آیین در ایران هنوز رایج و عده پیروان آن زیاد بود و آتشکده ها در شهرهای ایران دایر و موبدان با آزادی کامل فعالیت های دینی و فرهنگی خود را دنبال می کردند. کلید واژگان : ایران اسلامی ،خلافت عباسی ،وضعیت دینی ،وضعیت اجتماعی
منیژه صدری زهرا نظری
بعد از هجرت پیامبر اکرم به مدینه، نخستین تجربه ی حکومت اسلامی در آن سرزمین شکل گرفت. شهر مدینه پایگاه اصلی دیانت و سیاست در عصر پیامبر(ص) بتدریج دچار تحول گردید و مرکزیت سیاسی خود را از دست داد. با روی کار آمدن امویان که اساس حاکمیت خود را بر پایه ی گرایش های قومی و قبیله ای بنا نهادند و جایگزین شدن سیاست دنیوی به جای سیاست دینی این مرکز مهم، بیش از پیش به انزوا کشیده شد. با دگرگون شدن مبنای خلافت اسلامی و اتکای آن بر قهر و غلبه حاکمان (الحکم لمن غالب) و پس از آن موروثی شدن خلافت، دست صحابه به کلی از خلافت کوتاه شد. این تغییرات بنیادی، که با مخالفت بزرگان اهل مدینه بیش از سایر نقاط مواجه می شد، اعمال سیاست های خاصی را نسبت به شهر اقتضاء می کرد. مهمترین اقدام امویان غیرسیاسی کردن مردم و غفلت از سیاست های جاری حکومت بود. به همین دلیل بود، که مدینه به زودی به یکی از مراکز لهو و لعب، شعر و موسیقی وآوازه خوانی تبدیل شد. البته این در کنار حفظ موقعیت شهر به عنوان مرکزی دینی و علمی بود، که به دلیل حضور امامان شیعه، بزرگان صحابه و تابعین اجتناب ناپذیر می نمود. لذا در این دوره مدینه مرکز مهم علوم دینی اعم از فقه، حدیث و تفسیر از سویی، فعالیت های غیردینی و حتی ضددینی از سوی دیگر گردید. در واقع هر دو نوع فعالیت به منظور برکنار ماندن مردم از امور سیاسی بود مورد تشویق قرار می گرفت. در پژوهش حاضر وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مدینه در این دوره تاریخی مورد بررسی قرارگرفته است.
نیره قاسمی دولت آبادی ندا گلیجانی مقدم
خلافت عباسیان درمیانه ی سالهای 232 تا 334 هـجری.قمری که به دوره دوم حکومت عباسیان و نفوذ ترکان شهرت دارد، ما را با شورشهای مداوم سپاهیان و گاه مردم علیه خلفاء که ناشی از اعمال خلفاء و درباریان و زنان در استفاده ی بی رویه از اموال و نادیده انگاشتن آنان بود، روبرو می سازد. حوادث مختلف و وقایع پیش آمده در داخل دربار فرصتی برای اشخاصی که قصد براندازی حکومت عباسیان و شکل گیری حکومت مستقل را داشتند ایجاد نمود و به آنان کمک کرد تا حکومتی در قلمرو عباسیان ایجاد کنند. علاوه بر آن، قیام هایی از طرف گروه هایی نظیر زنگیان و قرمطیان که از ضعف خلفای عباسی نشأت گرفته بود مدتها خلفاء را به خود مشغول داشته و به نوعی دیگرجامعه را به سوی نابسامانی کشانید. وقایع پیش آمده در بطن جامعه عباسی ما را بر آن داشت تا برای پیگیری حوادث موجود، به این مسئله که؛ عوامل اقتصادی چه تأثیری بر تحولات سیاسی خلافت عباسی در دوره دوم داشته است، بپردازیم و درصدد رسیدن به جوابی قابل توجه باشیم. دراین روند آشنایی با نهادها و نظامهای مالی و اداری و عایدات بیت المال که از طریق در آمدهای اصلی و فرعی وارد قلمرو عباسیان می شد، ضروری به نظر می رسد. هرچند این دوران ما را از مساعد بودن اوضاع اقتصادی آگاه می نماید اما حضور اشخاص سودجووفرصت طلبی همچون وزیران، کاتبان، حاجبان و درکنار آنان زنان درباری که به دخالت در امور دربار می پرداختند، خلیفه را در اداره امور ناتوان تر می کرد و بدین گونه راه چپاول بیشتر برای آنان بازمی شد. به وجود آمدن واستقلال حکومتهای کوچک و بزرگی چون صفاریان، علویان، بویهیان، بریدیان، حمدانیان و... در سطح جامعه و دخالت مستقیم آنان در کارهای ایالات و املاک و گاه بیت المال نشان از ضعف خلافت عباسی داشت و شورشهای مداوم سپاهیان در گرفتن مواجب و حقوق که به دلیل نگرانی از بحران مالی جامعه بود، گاه به عزل و قتل خلیفه می انجامید و این امور موجب آشفتگی و بحران بیشتر خلافت عباسی می شد. در این پژوهش تلاش شده است تا مسائل و حوادث پیش آمده را به صورت مرحله به مرحله دنبال وبه شیوه توصیفی و تحلیلی مورد موشکافی قرارگیرد. رهاورد تلاشهای انجام شده در این راه شناخت بحرانهای گاه و بی گاه بر اثرعوامل اقتصادی بود که موجد آشوبها و قیامها علیه رجال دولت نظیر؛ خلفاء، سرداران ترک، وزیران و امیرالامرایان وهمچنین زنان و ندیمه هایشان گردید که به قصد کسب منفعت بیشترازهیچ عملی مضایقه نکرده و در مجموع باعث اضمحلال و سقوط جامعه عباسی گردیدند.
سمیرا آقاجانی طالمی زهرا الهویی نظری
از ادوار درخشان تمدن اسلامی قرون چهارم و پنجم هجری است . بسـیاری از آثار علـمی مسلمانان در این دوره متعلق به حوزه حاکمیت آل بویه می باشد .علم دوستی و دانش پـروری حاکمان آل بویه وبالاتر از آن فرهیختگیو عالم بودن بسیاری از حاکمان، وزیران ، ندیمان و کارگزاران آنها عاملی موثر در گسترش علوم در این دوره بوده است . فارس به عنوان یکـی ازمراکز تحت نفوذ بویهیان از این قاعده مستثنی نبود . وجود مراکز علمی ، مساجد ،کتابخانه ها ، بیمارستان ها و نیزحضور دانشمندان ، ادیبان و شاعران در این خطه حاکی از این امر می باشد.این پژوهش با عنوان « وضعیت علوم در فارس در دوره آل بویه » در صدد است با تکیه بر منابع موجود به بررسی علوم عقلی و علوم نقلی در فارس در دوره آل بویه و هم چنین عوامل موثر در رواج علوم در دوران مذکور در فارس بپردازد . یافته های این پژوهش نشان می دهد که علوم اعم از عقلی و نقلی در فارس در دوره آل بویه درخشیدن گرفت و از عوامل موثر رواج علوم می توان به دانش پروری حاکمان آل بویه ، انتخاب وزرای دانشمند ، کثرت نهادهای آموزشی ، تساهل و تسامحذهبی ، گسترش بازار وراقان و... اشاره کرد که به همین دلیل دانشمندان بزرگی درعلوم مختلف در این منطقه در این دوره ظهورکردند . واژگان کلیدی : فارس ، آل بویه در فارس ، علوم عقلی ، علوم نقلی .
طاهره عسکری ندا گلیجانی مقدم
چکیده آندلس درقرن شش هجری قمری شاهد فروپاشی ملوک طوایف و آغاز حکومت مرابطین است. این دوره گرچه به واسطه نبود حکومتی مرکزی و قوی به شدت دست خوش ناآرامی ها و ناأمنی های سیاسی- نظامی بود، اما از جهت فرهنگی نقطه عطفی در تاریخ آندلس به شمار می آمد. ابن بسام شنترینی یکی از پرشمار عالمان این دوره تاریخی است که دوران حکومت مرابطین را نیز تجربه نمود و با تکیه بر دانش، تجربه و قدرت قلم خود کتاب الذخیره فی محاسن اهل الجزیره را تالیف کرد. او در ظاهر کتابی در ادبیات تالیف نمود اما با اضافه کردن قطعاتی از تاریخ آندلس به کار خود، زمینه شناخت وی در ابعاد مختلف فراهم شد. نخبه گرایی شدید و جهت گیری های خاص سیاسی و مذهبی او یکی از مهمترین ویژگی های او به شمار می رود. امیال و افکار سیاسی-مذهبی ابن بسام و واکنش هایی که در مقابل گروه های حاکم از خود نشان می دهد روشنگر شخصیت مستقل صاحب نظری است که به جایگاه مورد نظرش در اجتماع پراکنده آن روز نرسیده، لذا بررسی پراکندگی های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره ی ملوک الطوایفی اندلس را هدف قرار داده است. واژگان کلیدی: آندلس- ابن بسام- الذخیره- نخبه گرایی- خلافت- ملوک الطوایف آندلس
فرزانه اصغری ندا گلیجانی مقدم
یکی از موضوعات مهم در اقتصاد دوره عباسیان در سرزمین های شرقی مسئله معادن و ذخائر زیرزمینی خراسان و فارس و رابطه ی آن با رشد و رونق اقتصاد در این دوره است. خراسان و فارس در دوره عباسیان دارای آب های زیرزمینی، طلا، نقره، مس، آهن، سرب، جیوه، نمک، فیروزه، مومیایی، مروارید و....بود که در سه رکن اقتصاد یعنی زراعت، صنعت و تجارت تأثیر داشت و کارایی، تلفیق و ترکیب بین این سه رکن موجب توسعه اقتصادی می شد. ذخیره زیرزمینی آب خراسان و فارس به صورت چشمه ها، چاه ها و قنات ها بر رونق کشاورزی تأثیرگذار بود. علاوه بر این استفاده از ابزارهایی که از مواد اولیه و خام معادن برای سهولت در کشاورزی تولید شده بود، در افزایش تولید و درآمدزایی برای مردم و حکومت تأثیر داشت. مواد اولیه برای صنعت نساجی از طریق کشاورزی حاصل می شد. علاوه بر این مواد خام معادن در ساخت اسلحه، ظروف خانگی، اشیاء فلزی و... نقش فراوان داشت. معادن و ذخائر زیرزمینی از طریق تأثیر گذاری بر این دو رکن به طور غیر مستقیم بر تجارت نیز موثر بود و بازرگانی را به یکی از مهمترین مشاغل تبدیل کرده بود. علاوه بر این مال التجاره ها وابستگی نزدیک به تولیدات این دو رکن داشت. در واقع معادن و ذخائر زیرزمینی ارتباط این سه رکن اقتصاد را زنجیره وار به هم پیوند می داد. تجارت، عواید و عوارض گمرکی برای دولت ایجاد می کرد. در این پژوهش تلاش شده است تا معادن و ذخائر زیرزمینی خراسان و فارس شناسایی شود و تأثیر آنها بر سه رکن اقتصاد دوره عباسیان به شیوه توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد.
زینب ایزدی نیا ندا گلیجانی مقدم
با لشکرکشی اعراب مسلمان به داخل ایران سراسراین سرزمین از جمله خراسان تحت نفوذ اعراب درآمد . بعد از فتوح اولیه ی مسلمین آن ها برای ادامه دادن فتوح خود در این ناحیه شروع به مهاجرت و اسکان در شهرهای ایران به ویژه خراسان کردند این مهاجرت تبعات سیاسی و اجتماعی زیادی به همراه داشت. مسأله اساسی پژوهش حاضر، این است که اعراب بنا بر کدام عوامل به خراسان مهاجرت کردند و مهاجرت آنها به خراسان چه پیامدهای سیاسی را به دنبال داشته است؟ در جواب بخش نخست مسئله پژوهش می توان گفت عوامل متعددی در مهاجرت اعراب به خراسان موثر بود، از جمله عامل دینیکه به دوگونهجهاد ،تبلیغونشردینمطرح بود از سوی دیگر اعرابدر جهت بهبود شرایط مادی و رفاهی زندگی خویش اقدام به مهاجرت کردند که از آن با عنوان عامل اقتصادی یاد شده است . همچنین دردوره مورد بحث مهاجرت های بسیاری از سوی شیعیان ، خوارج و مخالفان حکومت براساس برخیمسائل اجتماعی صورت می گرفت که از آن تحت عنوان عامل اجتماعی می توان یاد کرد. دسته ای دیگر از مهاجرت ها براساس عوامل سیاسی نظامی صورت گرفت که این امر از آغاز فتوحات و درادامهبرایتثبیتفتوحاتورفعمشکلاتاقتصادیواجتماعیاعرابتداومیافتازاینرو،نخستینمهاجرانبهخراسان رابایدنیروهای نظامی، فرماندهان و حاکمان دانست. وضعیت جغرافیایی ناحیه خراسان نیز به عنوان عاملی در مهاجرت اعراب موثر واقع شده اضست. شناسایی پیامدهای سیاسی حاصل از این مهاجرت بخش دیگری از این پژوهش است .به نظر می رسد مهم ترین پیامد سیاسی حضور اعراب ، قدرت سیاسی اعرابدر خراسان و هم چنین قیام های پی در پی ضد حکومتی که هرکدام اهداف خاصی را دنبال می کردند ، بوده است.
فرشته محمدی ندا گلیجانی مقدم
پریم یا فریم، شهر و ناحیه¬ای با سابقه¬ی تاریخی از دوره¬ی پیش از اسلام در طبرستان بوده است. نام این سرزمین خصوصا در ذکر حوادث دوره¬ی فتوحات مسلمین و نیز حمله¬ی مغول¬ها در منابع جغرافیایی ذکر شده است. در پیدایش و رشد طبیعی پریم، رودها و منابع آبی فراوان، نزدیکی به دریای مازندران، وجود مراتع و اراضی قابل کشت موثر بوده است. قرار¬گیری در مسیر راه¬های تجاری نیز در شکل گیری و رشد جغرافیای انسانی پریم تأثیرگذار بوده است. منطقه¬ی پریم با توجه به کوهستانی بودن و نیز به عنوان دارالملک، وجود ضرّابخانه و سکه¬های مکشوفه، محلی امن برای ذخائر حکومتی باوندیان مشهور به ملوک جبال بود. این منطقه دوره¬ی اقتصادی پررونقی پشت سر گذاشته است. باوندیان تا زمان حمله¬ی مغول برآن¬جا حکم رانده¬اند. کاسته شدن قدرت نفوذ باوندیان طبرستان در قرون 2 و 3 ه.ق، انتقال دارالملک از پریم به ساری در قرن 5 ه.ق، زلزله¬های رخ داده در آن¬جا و نیز حمله¬ی مغول¬ها در دوره¬ی اولجایتو، از عوامل زوال و ویرانی پریم بوده است. ازین رو ضروری است عناصر موثر بر هر یک از عوامل ذکرشده، از طریق مطالعه¬ی تاریخی این شهر شناخته شوند. در این پایان نامه سعی شده است موقعیت جغرافیایی، سیاسی، نقش و جایگاه ارتباطی-اقتصادی و فرهنگی پریم تا زمان حمله¬ی مغول و نقش حمله¬ی مغول در زوال پریم بررسی شود.
کبری عابدینی فرد زهرا ربانی
سابقه حضور اهل ذمه در جوامع اسلامی به صدر اسلام باز می گردد. نحوه تعامل حاکمان با این گروه و موقعیت سیاسی ، اجتماعی و مذهبی ایشان در دوره ها و مناطق مختلف اسلام متفاوت بوده است. در پژوهش حاضر تلاش شده تا با توجه به اهمیت عصر سلجوقی در تاریخ اسلام و ایران، وضعیت این گروه در زمینه های یاد شده در این دوره و با تکیه بر منطقه ایران و عراق به روش توصیفی و تحلیلی بررسی شود. دستاورد تحقیق حاکی از آن است که در عصر مذکور رقابت های سیاسی موجود میان بزرگان حکومت سلجوقی از یک سو و رقابت سلجوقیان با خلافت عباسی از سوی دیگر در نوع برخورد و تعامل صاحبان قدرت با اهل ذمه تأثیر گذاشته و سبب اعمال محدودیت یا به عکس آزادی عمل ایشان در مقاطع مختلف گردیده است اما صرف نظر از این سیاست های مقطعی، ذمیان در این دوره از طریق تصدی مناصب حکومتی، اشتغال در امور دیوانی و نظامی و نیز همراهی و شرکت در قیام های سیاسی ـ اجتماعی این دوره در عصر سیاسی فعال بود. در زمینه اجتماعی نیز با چشم پوشی از پاره ای محدویت ها نظیر عدم جواز اشتغال در برخی مشاغل خاص، اجبار در پوشیدن نوع مخصوصی از لباس در برخی زمان ها و... آزادی عمل نسبی داشته، می توانستند به مشاغل مهم و پر درآمدی همچون پزشکی، بازرگانی و... و مشارکت در امور اجتماعی بپردازند هر چند نشانه هایی از عدم محبوبیت و گاه تحقیر این گروه در میان عامه مردم و نداشتن منزلت اجتماعی مناسب نیز در گزارش های این عصر به چشم می خورد. در زمینه مذهبی نیز گزارش ها حاکی از آن است که اهل ذمه با محدودیت خاصی مواجه نبودند و مراکز عبادی آنها در مناطق مختلف دایر بود، برای نظارت بر امور دینی تشکیلات و سلسله مراتب خاص روحانی خاص خود را داشتند و مراسم دینی آیین های مذهبی خویش را آزادانه به جا می آورند. نکته قابل توجه دیگر در زمینه مسائل دینی این گروه، وجود اختلافات مذهبی و اعتقادی در میان پیروان این ادیان بود که گاه منجر به بروز شورش و دخالت حکومت برای آرام کردن آن می باشد.
پروانه آذربخش ندا گلیجانی مقدم
درحوزه¬ی وسیع جغرافیایی شمال آفریقا، درمحدوده زمانی نیمه قرن دوم تا اواخر قرن سوم ه.ق حکومت¬های مستقل و نیمه مستقلی مانند حکومت¬¬های رستمیان، ادریسیان و اغلبیان بر آمدند. در ظهور، ثبات و انحطاط این حکومت¬ها دلایل عمده¬ای دخیل بود که وجود عصبیت یکی از مهمترین دلایل در شکل گیری و ثبات و عدم آن از دلایل اصلی انحطاط این حکومت ها بود. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی نقش عصبیت در سه شکل قومی ، مذهبی و سیاسی در دوره¬های شکل¬گیری، ثبات و انحطاط حکومت های مذکور می پردازد. یافته های این پژوهش نشان می¬دهد در دوره¬ی شکل¬گیری حکومت رستمیان عصبیت مذهبی و تاحدودی عصبیت سیاسی نقش عمده¬ای ایفا کرد و عصبیت قومی در این دوره بی¬تأثیر بود؛ در حالی¬که عصبیت قومی در ثبات و علی¬الخصوص در ضعف رستمیان نقش بارزی داشت، هرچند عصبیت مذهبی و سیاسی بی¬تأثیر نبودند. در دوره شکل¬گیری حکومت ادریسیان عصبیت قومی و مذهبی، به دلیل مخالفت با اعراب سنی اشعری، موثر بود که به مرور عصبیت سیاسی نیز به آنها اضافه شد؛ و در دوره های ثبات و انحطاط نیز همین¬گونه بوده است. حکومت اغلبیان به خاطر همبستگی سیاسی ومذهبی با خلافت عباسی شکل گرفت اما به دلیل برخورددار نبودن از عصبیت سیاسی، قومی و مذهبی با اتباع خویش، از دوره ثبات کوتاهی برخوردار بودو به سرعت رو به زوال نهاد.
سمانه خلیلی فر ندا گلیجانی مقدم
شهر رشت مرکز شهرستانی به همین نام و مرکز استان گیلان در شمال ایران است. این شهر به واسطه موقعیت ممتاز جغرافیایی، از نظر سیاسی، تجاری و اقتصادی ناحیه ای متمایز در جلگه گیلان به شمار می-آمده است. تا دوره صفویه رشت جزو بیه پس (گیلان غربی) با مرکزیت شهر فومن بود. در این دوره با انتخاب شهر رشت برای مرکزیت ولایت گیلان توسط شاه عباس صفوی این شهر رو به توسعه نهاد و گوی سبقت را از دیگر رقبای خود نظیر لاهیجان و فومن ربود. پس از آن با انعقاد قراردادهای متعدد تجاری بین ایران و دولتهای خارجی خصوصاً روسیه، رشت به عنوان یکی از مهمترین شهرهای تجاری ایران در دوره صفوی و قاجار درآمد. رشت در این ایام به سبب مرکزیت در کرانه های جنوبی دریای خزر به دارالمرز معروف شد. این شهر دوران پر فراز و نشیب و رو به رشدی از آغاز شکل گیری تا پایان دوره قاجاریه طی کرده است. برخورداری از عوامل مطلوب جغرافیایی و تأثیر این عوامل در شکوفایی اقتصادی عامل مهمی در توجه و تصرف رشت توسط دولتهای خارجی به ویژه روسیه بود. این پژوهش با استفاده از منابع مختلف تاریخی و جغرافیایی و به روش تاریخی– تحلیلی انجام شده است. مبنای تحلیل داده های تاریخی در این پژوهش، بررسی عوامل طبیعی و انسانی و تأثیر آنها در رویدادهای تاریخی است. با استفاده از این روش مشخص شد که بخش زیادی از موقعیت ممتاز فرهنگی و اجتماعی رشت که در دوره قاجار دروازه اروپا و از مهمترین شهرهای تأثیرگذار در تاریخ جدید ایران به شمار می ر فت متأثر از موقعیت جغرافیایی و قرار داشتن رشت بر کرانه جنوبی دریای خزر در همسایگی با روسیه بوده است.
زهزا زمانی جهرودی زهرا الهویی نظری
قرن چهارم هجری از دوره های درخشان تمدن اسلامی است . در این عصر آل بویه شیعه مذهب در عراق و قسمت هایی از ایران به حکومت رسیدند . علم دوستی و دانش پروری امرای این خاندان ، انتخاب افراد فرهیخته برای تصدی مشاغل حکومتی و به خصوص برای منصب وزارت و ایجاد فضای باز فکری برای دانشمندان موجبات رونق علم و فرهنگ را در این عصر فراهم کرد . ری به عنوان یکی از مراکز تحت سلطه آل بویه از این قاعده مستثنی نبود . در دوره مذکور ، علمایی در علوم عقلی و نقلی از ری سر برآورده و به فعالیت های علمی و پژوهشی و نگارش کتب متعدد پرداختند . وجود مراکزی چون کتابخانه ها و رصد خانه ها در این خطه نیز در پیشرفت علوم تأثیر بسزایی داشت . پژوهش حاضر با عنوان " وضع علم و عالمان در شهر ری در دوره آل بویه " در صدد است با تکیه بر منابع موجود به بررسی علوم عقلی و نقلی در ری دوره آل بویه و همچنین به بررسی علل و عوامل موثر در رواج علوم در این دوره بپردازد . یافته های این پژوهش نشان می دهد به دلیل علاقه امرا به علم و حکمت ، انتخاب افراد دانش دوست و عالم برای تصدی منصب وزارت ، تسامح و تساهل مذهبی و ... علوم اعم از عقلی و نقلی در ری دوره آل بویه درخشیدن گرفت . واژگان کلیدی : ری ، آل بویه در ری ، علوم عقلی ، علوم نقلی .
هدی کسائی زهرا ربانی
رسیدن اتراک مسلمان به آناتولی، در حالی بود که مسیحیت باور بیشترینه ی ساکنان را تشکیل می داد و قریب به هفت قرن از عمر رسمی آن در این دیار می گذشت؛ ریشه های عمیق این دین که با سنت های هلنیستی در هم آمیخته بود، چیزی نبود که دفعتا به محاق رود و جای خود را به باوری جدید پیشکش کند. این اعتقاد عمیق، پس از استقرار ترکان سلجوقی، با ویژگی مدارای مذهبی آنان همراه شد و از همین روی مسیحیت توانست به گونه ای مسالمت آمیز در آن دیار استمرار یابد. در پژوهش حاضر، تلاش شد تا با استفاده از اطلاعات منابع تاریخی و به روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مسیحیان در این منطقه، در خلال سال های حکمفرمایی سلجوقیان روم پرداخته شود. دستاورد پژوهش حکایت از آن دارد که مسیحیان به لحاظ سیاسی توانستند، با استفاده از تسامح سیاسی سلاجقه و نیاز ایشان در اداره ی اموری که به آناتولی و بومیان اختصاص می یافت، به مناصب بالایی در تشکیلات سیاسی راه یابند و از منزلت خوبی برخوردار شوند. در زمینه ی وضعیت اجتماعی نیز علیرغم آشفتگی هایی که به دوران فتوح ترکان و تاخت و تازهای آن ارتباط می یافت، مسیحیان همچنان تا مدت ها درصد زیادی از جمعیت را به خود اختصاص دادند و به لحاظ تعداد نفوس بر تعداد نفرات مسلمانان، غلبه داشتند و بطور مسالمت آمیزی در کنار آنان می زیستند. آن ها همچنین دارای تشکیلات صنفی مخصوصی بودند و در مشاغل متعددی به فعالیت می پرداختند. در باب وضعیت فرهنگی نیز مسیحیان به دلیل نگرش های آزاد مآبانه ی دولتیان، ضمن باقی ماندن بر اصول اعتقادیشان، در اجرای آیین های مذهبی و عرفی خود با مشکلی روبرو نبودند و تشکیلات فرهنگی خاصی مانند انجمن های برادری مسیحی و... داشتند.
عطیه شریعت نژاد کیاسری ندا گلیجانی مقدم
معرفت به سرگذشت تاریخی مناطق به واسط? شناسایی جغرافیای منطقه و کندو کاو در اعلام جغرافیایی آن که بسا در طول تاریخ دچار نسیان و یا دگرگونی گشته اند، امکان می یابد. دگرگونی ها گاه در تحول معنایی واژگان و گاه در تحول زبانی بوده اند. شناسایی جغرافیای منطق? طبرستان برای فهم دقیق تر تاریخ آن، ضرورت پژوهش پیرامون منطق? ذکر شده را در تواریخ محلی، ایجاد کرده است. با توجه به کمبود اطلاعات جامع و فقدان فرهنگهای موضوعی در باب ناحی? طبرستان، تهی? فرهنگنام? اعلام جغرافیایی این منطقه ضروری می نماید. هدف از این تحقیق، شناسایی اماکن جغرافیایی طبرستان بوده و به این منظور اعلام جغرافیایی به شیو? فرهنگنامه و به ترتیب حروف الفبا تنظیم شده است. با توجه به جایگاه ممتاز کتاب تاریخ طبرستان در مطالعات تاریخی ایران و نظر به این که شاخص ترین و قدیمی ترین اثر نگاشته شده در تاریخ این منطقه است، اعلام جغرافیایی طبرستان در قرن هفتم، از کتاب تاریخ طبرستان تألیف ابن اسفندیار، استخراج شده و بر اساس تاریخ نوشته های محلی و کتب جغرافیایی و تواریخ دودمانی و تواریخ عمومی قرون نخستین تا قرن هفتم هجری و منابعی که در قرون پس از نگارش تاریخ طبرستان تألیف شده اند، واژه شناسی، حدود جغرافیایی اماکن و موقعیت کنونی آن ها، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که برخی از اعلام جغرافیایی، خاص کتاب تاریخ طبرستان است و در تاریخ نوشته های جغرافیایی و محلی پیش از قرن هفتم و پس از آن ذکر نشده است. در مواردی، رسم الخط های متعددی از یک مکان ارائه شده است اما تصریحی بر دلالت آن بر یک جایگاه نشده است و همچنین، جای نام ها، در طی دوره های متعدد با تغییرات زبانی همراه بوده اند و در منابع با تلفظ رایج درآن دوره ذکر شده اند.
خدیجه هوری ندا گلیجانی مقدم
دولت اسماعیلیان نزاری در ایران از سال 483ق به وسیله حسن صباح بنیان نهاده شد و تا سال 654ق، زمانی که با حضور مغول ها در ایران سقوط کرد، ادامه داشت. در این خاندان هفت نفر به حکومت رسیدند که در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود تأثیر بسزایی در تاریخ اسلام به جای گذاشتند. آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته، وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اسماعیلیان در زمان سومین حکمران این سلسله یعنی محمد بن بزرگ امید است و بر این اساس سعی شده تا به سوالاتی چون، 1. وضعیت سیاسی اسماعیلیان در زمان محمد بن بزرگ امید چگونه بوده است؟ 2. وضعیت اجتماعی اسماعیلیان در زمان محمد بن بزرگ امید چگونه بوده است؟ 3. وضعیت فرهنگی اسماعیلیان در زمان محمد بن بزرگ امید چگونه بوده است؟ پاسخ داده شود. در این پژوهش سوالات بر اساس روش پژوهش تحقیقات تاریخی با تکیه بر اسناد و منابع موجود کتابخانه ای بررسی و فرضیات مورد آزمون قرار گرفته اند، هر چند که در این زمینه کمبود منابع اسماعیلی مشهود است اما سعی بر آن بوده از منابع قابل دسترس حداکثر استفاده به عمل آید، و با مقایسه مطالب مأخوذه از منابع، تصویری روشن تر از موضوع ارائه گردد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که با وجود مشکلات فراوانی که در قلمرو حکومتی کیا محمد وجود داشت، وی بعد از حسن صباح در حوزه سیاست از برجسته ترین داعیان این سلسله بود و دوره اش با جنگ های مکرر با حکومت های وقت سپری شد. از لحاظ اجتماعی با ورود افراد متمکن اختلاف طبقاتی ایجاد شد و در حوزه فرهنگی به گسترش کتابخانه ها و مراکز آموزشی و نیز اعزام داعیان توجه زیادی مبذول شد.