نام پژوهشگر: نفیسه ایرانی
نفیسه ایرانی سعید بزرگ بیگدلی
تذکر? خلاصهالاشعار و زبدهالافکار (تألیف 975-1016 هـ) مهم ترین و گسترده ترین اثر به جای مانده از تقی الدین کاشانی است و از مفصل ترین تذکره های عمومی زبان و ادبیات فارسی به شمار می رود که چه در زمان خود و چه پس از آن مورد توجه بوده است. نگارند? تذکره بر آن بوده با گردآوری اشعار شاعران پارسی گوی، نمایی از گذشت? ادبی ایران تا روزگار خویش به دست دهد؛ پس با گردآوری تفصیلی اشعار که همراه با بررسی دقیق و ارزیابی اشعار سرایندگان بوده گلچینی ترتیب داده که خواننده را از مراجعه به مجموع? کامل اشعار که گاه مستلزم وقت بسیار و جمع آوری از اطراف و اکناف است بی نیاز می کند و در کنار آن توانسته است سیر تحول و تطور نظم فارسی را نشان دهد و همچون دانشنامه ای معرف و گویای زندگی شاعران و اشعار برگزید? آنان از دیرباز تا روزگار خود باشد. بدین ترتیب تقی الدین، حدود سال 975 هـ نگارش خلاصهالاشعار را آغاز کرد، در سال 985 هـ چهار مجلد آن را تألیف کرد، در سال 993 هـ مجلد پنجم را برآن افزود و حدود بیست سال پس از آغاز کار یعنی حدود سال995 هـ عزم اختتام آن کتاب کرد و مشغول کتابت آن شد؛ اما پس از این سال پیوسته به مطالبی مواجه می شد که دریغش می آمد آن را وارد تذکره نکند؛ از این رو صورت کامل و نهایی خلاصهالاشعار تا بیست سال پس از اتمام اولیه یعنی تا سال 1016 هـ ادامه یافت و طی آن به تکمیل شرح احوال و اشعار صاحبان ترجمه و یا ذکر شاعران دیگر پرداخت. بنای این تذکره بر مقدم? آغازین در سبب جمع آوری اشعار، بیان عشق و محبت و شرایط آن در چهار فصل، بحثی دربار? عشق شعرا و ترجمه منظوم اشعار امام علی (ع)، چهار رکن در ذکر سرایندگان متقدم از زمان آل سبکتکین تا زمان تألیف و مقدمه خاتمه و خاتمه ای مبتنی بر دوازده اصل(مطابق بروج آسمانی) و هر اصل ویژه ناحیه ای، بنا نهاده شده است؛ البته بعدها ذیلی بر اثر خویش افزود که ویژه شاعرانی است که پس از اتمام کار، دیوانشان به دستش رسید و یا به تازگی به شاعری روی آورده بودند. با توجه به فهرست مندرجات و گستردگی مطالب این تذکره، باید گفت خلاصهالاشعار از حیث دربردارندگی شاعران و شرح احوال و ابیات بیان شده بسیار غنی است، از سویی گستردگی و حجم بسیار اثر، فرآیند تصحیح و بررسی کل کتاب را دیرانجام کرده است و از سویی دیگر پراکندگی نسخه-های موجود از خلاصهالاشعار بر دشواری کار افزوده است؛ از این رو اولین کار در احیای این اثر معرفی تفصیلی دستنویس های موجود از آن و بیان ارزش و اهمیت هر یک از آنها است که در این تحقیق به آن پرداخته شد و مشخص شد تاکنون حدود 36 دستنویس از خلاصهالاشعار به صورت پراکنده در فهرست نسخه های خطی معرفی شده است، که 22 مورد آن در ایران و 14 مورد آن در خارج از ایران موجود است. با مطالعه مطالب طبقه بندی شده از داده های این بخش نتایج زیر برای دستیابی به دستنویس کاملی از خلاصهالاشعار حاصل می شود: اغلب مطالب مجلد اول از رکن اوّل، در دستنویس شماره 272ف کتابخانه مجلس و اغلب مطالب مجلد دوم از رکن اول در دستنویس شماره 7790 کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است. از مطالب رکن دوم و چهارم جز شرح احوال و ابیاتی پراکنده در دستنویس های موجود و قابل دسترس در ایران یافت نشد، در فهرست نسخ خطی خارج از ایران ethe ش667 و lindesiana ش312 متذکر فاقد بودن دستنویس از رکن چهارم شده اند، از آنجا که نسخه کاملی که اشپرنگر و بلاند از آن یاد می-کنند نیز فاقد رکن چهارم است، این احتمال وجود دارد که نسخ? اساس این بخش به طور کلی از دست رفته باشد و یا میر تذکره در نگارش این بخش توفیق نیافته است حال آنکه تقی الدین در جای جای کتابش یادآور می شود که بارها تذکره را تمام شده تلقی کرده و بر آن شده دفتر فرو بندد. اغلب مطالب رکن سوم را دستنویس کتابخانه سالتینکوف شچدرین دارد که کپی آن در ایران موجود است. از این میان شرح احوال و ابیات قوامی گنجه ای از رکن اول تنها در دستنویس کتابخانه چشمه رحمت و ترجم? افضل الدین کاشانی از مجلد دومِ رکن اول تنها در دستنویس کتابخانه آقای نصیری امینی و شرح احوال معین الدین جوینی، لطف الله نیشابوری، رستم بسطامی و بهاءالدین برندق سمرقندی از رکن سوم تنها در دستنویس شماره 104ب کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است که مطالب رکن اول و سوم را کامل می کند. برخی مطالب رکن دوم و چهارم نیز به صورت پراکنده در دستنویس 104 ب کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و کتابخانه چشمه رحمت آمده است. کامل ترین صورت موجود و قابل دسترس از بخش خاتم? خلاصهالاشعار به کتابت محمد شرف ابن میرزا نظام و نظارت تقی کاشی در دست است که نیمی از آن، از اصل اوّل تا پایان اصل هفتم، در کتابخانه مجلس به شماره 5506 موجود است و نیم دیگر آن که البته از آغاز و انجام افتادگی دارد در کتابخانه شخصی عبدالعلی ادیب برومند نگهداری می شود. دربار? برخی دستنویس ها که ترتیب منطقی و منظم ارائه شده از سوی مولف را ندارند، این نکته شایان ذکر است که تقی کاشانی بعد از تکمیل مطالب یک یا چند شاعر از بخشهای مختلف، تکمله ای می ساخته و مطالب را آنجا ضبط می کرده است تا پس از تکمیل بخش مربوط به آن اضافه سازد؛ از این رو با دستنویس هایی چون 982ط مجلس، 6946 مرعشی نجفی، چشمه رحمت، 4078 ملک مواجه می شویم که ترجم? شاعران به ترتیب سیاق اصلی تذکره داخل نشده اند و به شکل مدخل های پراکنده از خلاصهالاشعارند. در ادامه با توجه به آنچه در مورد دستنویس های موجود از خلاصهالاشعار گفته شد به این نتیجه می رسیم که بهترین راه احیای این اثر، تصحیح به روش انتقادی و شیو? تلفیقی است؛ به عبارتی ضروری است در تصحیح هر قسمت، تمامی دستنویس های موجود از هر بخش مورد بررسی قرار گیرد؛ چراکه شیوه التقاطی که بر مبنای چند نسخه غلط است به دلیل ضبط صحیح دستنویس های موجود به کار نمی آید و شیوه نسخه اساس به دلیل ضبط ناقص اقدم نسخ و نبود دستنویس کامل به خط مولف و فرآیند تکمیل در طول نگارش کارساز نیست؛ از این رو در تصحیح اصل نهم تذکره (که مربوط به شاعران شیراز و نواحی آن است) ابتدا نسخ? "ب" (کاملترین نسخه که با نظارت مولف صورت گرفته است) اساس واقع شد؛ سپس با دستنویس "س و ج" مقابله و تصحیح صورت گرفت. دستنویس "ط" در بخش مولانا عرفی و غیرتی، و دستنویس "م" در بخش مولانا عرفی افزون بر دستنویس های "ب، س و ج" در مقابله و تصحیح به کارگرفته شد. در این میان مواردی که در دستنویس "ب" از قلم افتاده بود مثل پاره ای از ابیات مولانا غیرتی و شرح احوال مولانا حلاوی و ابواسحق اینجو از دستنویس "س" در اساس آمد. در مورد نحو? گردآوری اطلاعات مولف در بخش شیراز و نواحی آن باید گفت ارتباط تقی الدین کاشی با شاعران شیراز یا از طریق سفرکردگانی بوده که با آنها دوستی و ملاقات داشته، همچون مولانا غیرتی که مدتی در کاشان زیسته و ابوالقاسم کازرونی و حامد بهبهانی که مدتی در آنجا توقف داشته-اند، و یا از طریق شاعرانی بوده که در سفرهای خود با آنها دیدار داشته است مانند مولانا صحیفی که وی را در سفر اصفهان ملاقات کرده است؛ علاوه بر این موارد، وی دربار? مولانا مکتبی اشاره می کند که چون دیوانش به دستش نرسیده ترجم? احوال و ابیاتش را از "سفاین مستعدان" داخل تذکر? خویش کرده-است و در مورد میر هیبت الله غریبی اشاره می کند که دیوان وی نیز به دست نرسیده اما "معتمدی که در جمیع اقوال اعتماد به گفته ایشان" داشته گفته که در دیوان وی ثبت است. در مجموع ترجم? احوال و ابیات شاعرانی که از طریق شنیده ها ثبت شده اند بسیار مختصرتر از دیگر شاعران این بخش است که مدخل مولانا طرحی، مولانا انیسی، مولانا فروغی و نوروزشاه نمونه ای از آن به شمار می رود. آنچه در این بخش حائز اهمیت است معرفی شدن شاعرانی است که در تاریخ ادبی ما آن چنان که بایسته است شناخته نشده اند و از این طریق باب آشنایی با آنها گشوده می شود در این میان شناخت برخی شاعران چون عمادالدین محمود حافظ نامی، مولانا راستی، حامدی بهبهانی، عاجزی لاری، کمال-الدین حسین لاری، کاتب شیرازی لاری و حلاوی شیرازی منحصر به تذکره خلاصهالاشعار است و در دیگر آثار مورد بررسی، نام و نشانی از آنها نیامده است. به دیگر سخن این تذکره شناختی اجمالی از شاعران مورد بحث خود به دست می دهد که با معرفی شاعران باب تصحیح در آثار ارزشمند آنان نیز باز می شود. برخی دیگر از شاعران هرچند شناخته شده اند؛ این اثر زاوی? تاریکی از احوال و اشعار آنان را روشن می کند. در مدخل برخی شاعران همچون مولانا عرفی، خلاصهالاشعار به عنوان دستنویس نویافته ای از بخش هایی از دیوان وی قابل بررسی است. در مدخل عبدی بیگ خلاصهالاشعار از منابع موثقی است که از مولد و سال فوت عبدی سخن می گوید و احیاگر بخش هایی از دیوان عبدی بیگ است که در حال حاضر اثری از آن در جایی دیگر نیست. به طور کل تذکر? خلاص? الاشعار به دلیل ذکر ابیاتِ بسیار که همراه با دقت در گزینش است و همچنین بیان دقیقه هایی از زندگی شاعران، مطالب منحصر به فردی نسبت به تذکره های دیگر دارد؛ بنابرین در مورد اغلب شاعران معاصر خود دارای شرح احوال و ابیات نویافته ای است و از آنجا که برخی از شاعران مذکور در تذکره شاعرانی هستند که دیوانی نداشته اند یا اشعارشان شناخته نشده و یا از بین رفته است، این اثر در معرفی آنان نقش موثری ایفا می-کند.