نام پژوهشگر: محمدعلی مرادی
سیدمحمد موسی زاده محمدعلی مرادی
نقطه ی تمرکز این تحقیق "بررسی نقش و تاثیر آگاهی و مهارت حسابرسان نسبت به مبانی و روش های فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی حسابداری بر ارزیابی کنترل های داخلی، برآورد خطر حسابرسی و اجرای عملیات حسابرسی" بوده است. بدین منظور دو دسته سوال از پاسخگویان در جامعه آماری تحقیق پرسش گردید. در بخش نخست ، آگاهی و شناخت حسابرسان از عوامل و پارامترهایی که باعث افزایش مهارت در فناوری اطلاعات خواهد شد پرسش گردید و در بخش دوم از حسابرسان خواسته شد تا مهارت و توانایی خود در انجام فعالیت های حسابرسی را ارزیابی کنند. نتایج نشان داد علیرغم وجود رابطه همسو بین تمامی متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق، تنها چهار عامل اساسی مشتمل بر آگاهی از سیستم های اطلاعاتی حسابداری، شناخت سطوح امنیت سیستم، آشنایی در خصوص پردازش داده ها و آشنایی و کار با نرم افزارهای حسابداری دارای تاثیر معنی دار بر ارزیابی کنترل داخلی و اجرای عملیات حسابرسی می باشند و عامل هایی همچون آشنایی در خصوص انواع سیستم عامل، آشنایی در خصوص برنامه های رایانه ای کاربردی و آشنایی با زبان برنامه نویسی بر ارزیابی کنترل داخلی و اجرای عملیات حسابرسی تاثیر معنی داری ندارند. علاوه بر این نتایج نشان داد آگاهی از میزان امنیت سیستم های اطلاعاتی حسابداری و نیز آگاهی از امکانات پردازش الکترونیکی داده ها صاحب کار بر برآورد دقیقتر مخاطرات حسابرسی موثر خواهند بود.
حامد مددی زاده احمد ناصری
شتاب چشم گیر رشد فن آوری اطلاعات و توسعه ی روزافزون کاربرد رایانه ها آثار شگرفی بر کلیه ی جنبه های فعالیت سازمان های اقتصادی، و به خصوص بر فعالیت های حسابداری آنان گذارده است. امروزه انجام فعالیت های حسابداری، بدون استفاده از نرم افزارهای رایانه ای تقریباً محال به نظر می رسد. یک نرم افزار حسابداری مناسب در انجام سریع تر و ارزان تر عملیات حسابداری بسیار موثر است. انتخاب چنین نرم افزاری یکی از تصمیمات دشوار برای بسیاری از سازمان ها به خصوص شرکت های کوچک و متوسط است. بررسی های انجام شده نشان می دهند که یکی از علل غیر قابل استفاده بودن نرم افزارهای حسابداری در شرکت ها، انتخاب نامناسب نرم افزار توسط مدیران شرکت ها می باشد. در واقع اگر مدیران و انتخاب کنندگان نرم افزار بدون طی فرآیند علمی خاصی و بدون در نظر گرفتن نیازهای شرکت، اقدام به انتخاب و خرید نرم افزار حسابداری کنند، آن نرم افزار از کارایی و قابلیت های لازم برای برآوری نیازهای شرکت برخوردار نبوده و غیرقابل استفاده خواهد ماند. پژوهش حاضر معیارهای موثر بر انتخاب نرم افزار حسابداری را در صنایع کوچک و متوسط استان کرمان مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد. نتایج حاصله بیانگر این است که هر چند میزان اهمیت هر یک از معیارهای انتخاب یک نرم افزار حسابداری از منظر کاربران مختلف در صنایع کوچک و متوسط متفاوت است لیکن «امنیت نرم افزار» مهم ترین عامل و معیار اصلی انتخاب نرم افزار از منظر کلیه ی کاربران می باشد. این پژوهش نشان می دهد که میزان اهمیت هر یک از معیارهای انتخاب یک نرم افزار حسابداری نزد کاربرانی که دارای تجربه ی قبلی در انتخاب نرم افزار هستند در مقایسه با کاربرانی که فاقد چنین تجربه ای هستند، به نحو معناداری تفاوت دارد.
رباب شاهینی محمدعلی مرادی
«ارزیابی تاثیر به کارگیری سیستم های اطلاعاتی حسابداری بر بهبود عملکرد مدیریت در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی» کانون تمرکز این مطالعه بوده است. براین اساس ما به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش بوده ایم که «آیا به کارگیری سیستم های اطلاعاتی حسابداری موجبات بهبود عملکرد مدیریت دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور را به دنبال خواهد داشت یا خیر؟» این تحقیق جایگاه، نقش، مفهوم، انواع، ابعاد و تاثیرات سیستم های اطلاعاتی حسابداری را بر بهبود عملکرد مدیریت بررسی و تبیین می نماید. فرضیه اصلی این تحقیق«به کارگیری سیستم های اطلاعاتی حسابداری سبب بهبود عملکرد مدیریت دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور می شود.» است. برای تایید یا رد فرضیه ها از روشهای آماری و آنالیز واریانس استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که به کارگیری سیستم های اطلاعاتی حسابداری سبب بهبود عملکرد مدیریت دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور می شود و نیز سیستم های اطلاعاتی حسابداری در تامین ویژگیهای کیفی اطلاعات مالی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور موثر است.
حامد دهقانزاده محمدعلی مرادی
از عوامل مهم توفیق مدیریت در دست یابی به اهداف سازمان، اثربخشی سیستم های اطلاعاتی حسابداری است و استفاده کنندگان سیستم های اطلاعاتی حسابداری نقش بسزایی در اثربخشی این سیستم ها دارند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی وجود تأثیر عوامل انسانی از جمله ویژگی های شخصیتی و فردی استفاده کنندگان سیستم های اطلاعاتی حسابداری مبتنی بر کامپیوتر بر اثربخشی این سیستم ها است. به این منظور نمونه ای شامل 62 اداره، سازمان و شرکت بخش دولتی و خصوصی که از سیستم اطلاعاتی حسابداری مبتنی بر کامپیوتر استفاده می کنند، به طور تصادفی انتخاب و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است. برای پی بردن به ویژگی های شخصیتی استفاده کنندگان از پرسش نامه ی نئو (neo) که بر مبنای مدل پنج عاملی شخصیت طراحی گردیده، استفاده شده است. برای بررسی وجود رابطه بین شخصیت و اثربخشی سیستم، به پنج فرضیه فرعی بر مبنای پنج ویژگی اصلی شخصیت پرداخته شده است. بعلاوه برای بررسی وجود رابطه بین تخصص (رشته، میزان تحصیلات و میزان دوره های مهارت آموزی کامپیوتر)، تجربه و رضایت شغلی استفاده کنندگان با اثربخشی سیستم های اطلاعاتی حسابداری مبتنی بر کامپیوتر هم فرضیه هایی تدوین شده و مورد بررسی قرار گرفته اند. اطلاعات مربوط به اثربخشی سیستم ها نیز به وسیله پرسش نامه ای خودساخته جمع آوری شده است و با استفاده از همبستگی اسپیرمن و خی دو صحت فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ویژگی های شخصیتی گشودگی، خوشایندی، وظیفه شناسی و همچنین رضایت شغلی و تجربه کار با نرم افزارهای مالی استفاده کنندگان بر اثربخشی سیستم های اطلاعاتی حسابداری مبتنی بر کامپیوتر موثر است.
الهام سلیمی محمدعلی مرادی
ارزیابی عملکرد از دیرباز یکی از پیش نیاز های مهم مدیریت عملکرد بوده است. ارزیابی عملکرد سهام داران و اعتباردهندگان را برای سرمایه گذاری و خرید سهام راهنمایی می کند تا منابع خود به سمت شرکت هایی که اطمینان نسبی از بازگشت اصل سرمایه و دریافت بهره مورد انتظار وجود دارند سوق دهند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد مالی شرکت های خودروسازی و ساخت قطعات موجود در سازمان بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفته است. به این منظور ابتدا شاخص مالی ارزیابی عملکرد این شرکت ها در بورس شناسایی شده و سپس با استفاده از تئوری خاکستری شاخص های مهم شناسایی شده و وزن هر یک از این شاخص ها تعیین گردیده است. در ادامه، با استفاده از دو تکنیک تحلیل پوشش داده ها (dea) و topsis فازی این شرکت ها رتبه بندی و در نهایت نتایج این دو روش به وسیله آزمون ناپارامتری ویلکاکسون مقایسه شده اند. استفاده از دو تکنیک متفاوت ارزیابی عملکرد ضمن سنجش اعتبار آن ها، نقاط ضعف هر یک از این تکنیک ها را حداقل کرده و نقاط قوت دو روش را بهبود می دهد. به عبارت دیگر، ارزیابی این شرکت ها با استفاده از دو تکنیک مختلف دیدگاه جامعی از عملکرد این شرکت ها به خصوص از نظر کارایی به تصمیم گیرندگان ارائه کرده است. نتایج این تحقیق علاوه بر رتبه بندی شرکت های مذکور نشان می هد که رتبه بندی شرکت های صنعت خودروسازی و ساخت قطعات توسط دو روش تحلیل پوششی داده ها و topsis فازی مشابه و یا به عبارتی میانگین رتبه ها یکسان است.
حوا برادران عطار مقدس محمدعلی مرادی
با توجه به تاثیرات درماندگی مالی بر روی گروه های مختلف ذینفع، همواره ارائه الگوهای پیش بینی ورشکستگی یکی از جذاب ترین حوزه ها در تحقیقات مالی بوده است. پژوهش حاضر به مطالعه ی پیش بینی ورشکستگی مالی شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران به وسیله ی مدل تحلیل پوششی داده ها می پردازد. تحلیل پوششی داده ها یک روش ناپارامتریک برای ارزیابی کارایی واحدهای عملیاتی است، اما در این پژوهش کاربردی متفاوت از تحلیل پوششی داده ها بیان می شود. مدل تحلیل پوششی داده های استفاده شده در این تحقیق، مدل جمعی بر پایه ی ارزیابی ورشکستگی است. برای ساخت مدل از نه متغیر مالی شامل هفت ورودی و دو خروجی استفاده شده است. نمونه های انتخاب شده در برازش الگو شامل دو گروه50 عضوی از شرکت های ورشکسته و غیرورشکسته بورس اوراق بهادار تهران است که گروه ورشکسته بر مبنای مشمولیت ماده 141 قانون تجارت طی سالهای 1380 تا 1388 و گروه غیرورشکسته براساس روش نمونه گیری تصادفی از شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی تحقیق انتخاب شده اند. از مدل رگرسیون لوجیت به منظور مقایسه ی دقت پیش بینی مدل تحلیل پوششی داده ها استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون ویلکاکسون نشان می دهدکه این تکنیک، نتوانسته است ورشکستگی شرکت ها را به خوبی پیش بینی کند. در نهایت، نتایج حاکی از این است که مدل رگرسیون لوجیت از دقت بالاتری برخوردار است و برای پیش بینی مدل مناسب تری است.
بهنام مرادخانی محمدعلی مرادی
این تحقیق به دنبال بررسی رابطه بین اهرم مالی، اهرم عملیاتی و اهرم مرکب با بازده های سهام تعدیل شده بر اساس معیارهای مختلف ریسک می باشد. دوره زمانی این تحقیق، سال های 1383 تا 1388 است. جامعه آماری این تحقیق، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده که با توجه به معیارهای تعیین شده، شرکت هایی در نمونه نهایی قرار گرفته اند که حائز شرایط لازم در تحقیق باشند. جهت بررسی روابط بین متغیرها از مدل رگرسیون خطی و آزمون های ضریب همبستگی استفاده شده است. همچنین جهت بررسی رفتار متغیرهای در طول دوره های زمانی تحقیق از تحلیل روند سری های زمانی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در بعضی سال ها روابط معناداری بین متغیرهای مستقل و وابسته وجود دارد اما در مجموع هیچ گونه رابطه معناداری بین متغیرها وجود ندارد. از این روی اهرم های مالی، عملیاتی و مرکب قابلیت توضیح دهندگی بازده های سهام تعدیل شده بر اساس معیارهای مختلف ریسک (نسبت شارپ و نسبت ترینر) را نداشته، اما تحلیل روند سری های زمانی می تواند به پیش بینی سایر متغیرها کمک کند. بنابراین به سهامداران و سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران پیشنهاد می شود که از دیگر معیارها جهت تصمیم گیری در مورد بازده های تعدیل شده بر اساس ریسک سهام پرتفوی مورد نظرشان استفاده نمایند.
مجتبی اکبرپور حسن یزدی فر
امروزه یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بمنظور فراهم آوردن اطمینان برای سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان در جهت فعالیت های سرمایه گذار و تصمیم گیری های مالی، تهیه و ارائه اطلاعاتی است که این سرمایه گذاران را در امر تصمیم گیری های مالی و اقتصادی یاری رساند. در راستای همین هدف وجود ساز و کارهای اطمینان بخش برای سرمایه گذاران و سابر استفاده کنندگان، نسبت به کیفیت اطلاعات حسابداری مالی، با اهدافی همچون کمک به افزایش کارایی بازار سرمایه و در نهایت تخصیص بهینه سرمایه ضروری می باشد. سرمایهگذاران تمایل به خرید سهامی را دارند که در دوره های زمانی مختلف قادر به نقدکردن آن سهام باشند و از آنجایی که میدانیم سرمایه گذاران به منظور انتخاب پرتفوی خود از اطلاعات حسابداری منتشره توسط شرکتها استفاده میکنند. بنابراین در همین راستا سرمایهگذاران تمایل به استفاده از اطلاعات حسابداری با کیفیت بالا دارند تا بتوانند با اطلاعات شفاف در سهامی سرمایهگذاری نمایند که دارای نقدشوندگی بالایی باشد. این پژوهش به بررسی رابطه بین کیفیت اطلاعات حسابداری و ریسک نقدشوندگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در این پژوهش از تعداد روزهای معاملاتی، حجم نسبی معاملات، عمق ریالی نسبی، شکاف مطلق قیمت های پیشنهادی خرید و فروش و شکاف نسبی قیمت-های پیشنهادی خرید و فروش به عنوان متغیرهای وابسته (معیارهای مختلف ریسک نقدشوندگی) استفاده بعمل آمده است. متغیر مستقل استفاده شده در این پژوهش کیفیت اطلاعات حسابداری است که برای اندازه-گیری آن از کیفیت اقلام تعهدی مدل دچو و دیچو (2002) استفاده شده است. متغیر کنترلی استفاده شده در این پژوهش اندازه شرکت (لگاریتم طبیعی ارزش شرکت در پایان دوره) است. در این پژوهش داده های 104 شرکت طی سال های 89-1384 در سطح کل شرکت ها بررسی و نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل انجام شده حاکی از عدم تأثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر ریسک نقدشوندگی در بازار بورس اوراق بهادار تهران می باشد. لازم به ذکر است که متغیرهای پژوهش با نرم افزار excel محاسبه و سپس داده ها به صورت تلفیقی/ترکیبی در سطح کل شرکت ها با استفاده از نرم افزار eviews 6 تجزیه و تحلیل شده است.
مهرناز شایان محمدعلی مرادی
تئوریهای مالی، هدف واحد های تجاری را حداکثر نمودن ثروت سهامداران می دانند. بنابراین، اگر هدف سازمانی افزایش ثروت سهامدارانش باشد باید دارای معیار اندازه گیری عملکردی باشد، که با خلق ارزش در بلند مدت همتراز و همسو باشد.لذا جهت دستیابی به این مهم، تحقیق حاضر به دنبال مقایسه ی همبستگی بین نسبت های مالی و نسبت q توبین با ثروت ایجاد شده برای سهامداران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر مبنای چرخه ی عمر شرکت ها می باشد. وجهت رسیدن به این هدف، ابتدا شرکت های عضو نمونه آماری با استفاده از متغیرهای رشد فروش، مخارج سرمایه ای، سود تقسیمی و سن شرکت به مراحل رشد، بلوغ و افول تفکیک شده و سپس با استفاده از روش های آماری تحلیل همبستگی و رگرسیون ترکیبی فرضیات تحقیق بررسی شده اند. نتایج حاصل از بررسی 588 سال- شرکت طی دوره زمانی 1384-1389 نشان می دهد که نتایج حاصل در حالت کلی با زمانی که مسئله ی چرخه ی عمر شرکت لحاظ می گردد ، متفاوت خواهند بود لذا این امر ایجاب می کندکه سرمایه گذاران در انتخاب معیار مناسب برای سنجش ثروت ایجاد شده برای سهامداران، به مراحل چرخه ی عمر نیز توجه داشته باشند.
سید مصیب حسینی متین محمدعلی مرادی
اصطلاح افشای اختیاری مفهوم گسترده ای است که از جنبه های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین نوع اظهارنظر حسابرس و سطح افشای اختیاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این راستا برای شاخص افشای اختیاری از 72 قلم (148 امتیاز) در قالب6 طبقه (اطلاعات پیشینه ای، اطلاعات تاریخی و مالی، اطلاعات اجتماعی و زیست محیطی، اطلاعات غیرمالی، اطلاعات پیش بینی و اطلاعات تحلیلی مدیریت) استفاده شد. نمونه آماری پژوهش شامل 105 شرکت در دوره زمانی 1388 تا 1390 می باشد. به منظور بررسی رابطه بین نوع اظهارنظر حسابرس و سطح افشای اختیاری، اثر متغیرهای اندازه شرکت، کیفیت حسابرسی، نسبت مدیران غیرموظف، سودآوری و اهرم مالی کنترل شده است. روش آماری مورد استفاده جهت آزمون فرضیه های مطرح شده در این پژوهش رگرسیون چندمتغیره و با استفاده از نرم افزار spss 20 می باشد. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل حاکی از آن است که بین نوع اظهار نظر حسابرس و سطح افشای اختیاری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین نوع اظهارنظر حسابرس با طبقات اطلاعات پیش بینی و اطلاعات تحلیلی مدیریت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، این در حالی است که بین نوع اظهارنظر حسابرس با سایر طبقات افشای اختیاری رابطه معناداری یافت نشد.
حامد جعفری محمدعلی مرادی
سود از جمله برترین شاخص های اندازه گیری فعالیت های یک واحد اقتصادی است، اما سهام داران فقط به سود دوره جاری توجه نمی کنند، بلکه آن ها برای تعیین ارزش سهام به سودهای آتی نیز توجه دارند. یکی از ابزارهای تعامل مدیران شرکت ها با بازار، ارائه اطلاعاتی در مورد پیش بینی سود شرکت است که بدین وسیله شرکت ها می توانند رفتار بازار را تحت تاثیر قرار دهند. اهمیت پیش بینی از این نظر که عنصر بنیادین و کلیدی در تصمیم گیری استفاده کنندگان درون سازمانی و همچنین برون سازمانی محسوب می شود، برهمگان روشن است. در این راستا برای اینکه پیش بینی ها باکیفیت تلقی شوند باید حائز یکسری ویژگی های کیفی باشند. اصلی ترین ویژگی های کیفی اطلاعات پیش بینی شده را می توان میزان صحت، به موقع بودن و دفعات تجدید نظر اعمال شده بر آن ها دانست. از طرفی بسیاری از تحقیقات انجام شده در زمینه وجود سازوکارهای نظام راهبری شرکتی در شرکت ها، بر این مهم تأکید دارند که ضعف در سازوکارهای نظام راهبری شرکتی، با کیفیت گزارشگری پایین صورت های مالی، دست کاری و تقلب در سود و درآمد و هم چنین سطح پایین و ضعیف شفافیت اطلاعاتی در ارتباط است. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثر سازوکارهای راهبری شرکتی بر ویژگی های کیفی پیش بینی سود هر سهم می باشد. در پژوهش حاضر از مالکیت نهادی، تمرکز مالکیت، مالکیت مدیریتی و نسبت مدیران غیرموظف به عنوان مکانیسم های راهبری شرکتی استفاده شده است. برای این منظور داده های 155 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 91-1388 مورد بررسی قرار گرفتند، مهم ترین نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر حاکی از تاثیر منفی و معنادار تمرکز مالکیت بر صحت و افق زمانی پیش بینی سود هر سهم و همچنین تاثیر مثبت و معنادار نسبت مدیران غیرموظف بر صحت و افق زمانی پیش بینی سود هر سهم می باشد. هم چنین مالکیت نهادی و مالکیت مدیریتی نیز طی دوره مورد بررسی تاثیر معناداری بر ویژگی های پیش بینی سود هر سهم نداشته اند.
محمدعلی مرادی سهیلا کوشا
موج اعتراضات مردمی که از اوایل سال 2011 کشورهای عربی را فرا گرفت ، با وجود پیروزی زود هنگام در تونس و مصر، در بحرین، یمن، لیبی و سوریه با سرکوب نیروهای حکومتی به خشونت گرایید به گونه ای که در لیبی و سوریه منجر به جنگ داخلی شد. شورای امنیت سازمان ملل متحد که طبق ماده 24منشور،مسئول اصلی حفظ صلح و امنیت بین المللی است، با وجود داخلی بودن این رویدادها، ابعاد آن را در یمن، لیبی و سوریه نگران کننده توصیف کرده و برای مواجهه با گسترش آن تصمیماتی را اتخاذ کرد. این شورا در یمن با نظارت بر روند بحران و فشار بر دولت جهت آغاز اصلاحات، سعی در کنترل ابعاد بحران داشت که با استعفای رئیس جمهور یمن و تشکیل دولت اتحاد ملی، تا حدی به هدف خود دست یافت. شورای امنیت در لیبی با قاطعیت و سرعت وارد عمل شد و برای نخستین بار بر پایه اصل « مسئولیت حمایت» مجوز مداخله نظامی را صادر کرد که بعد از هفت ماه جنگ داخلی و مداخله نیروهای خارجی با سقوط حکومت « معمر قذافی» و کشته شدن وی پایان یافت. نقطه عطف این اقدامات، عملکرد ضعیف و انفعالی شورای امنیت در مواجهه با بحران سوریه بود که با وجود کشته شدن دهها هزار غیر نظامی و آواره شدن میلیون ها نفر، به دلیل اختلافات بنیادین اعضای دایم شورای امنیتبر سر آینده حکومت سوریه، نتوانست اقدام موثری را صورت دهد و با سه و توی مشترک و پی در پی روسیه و چین به قطعنامه های پیشنهادی که نشان از عمق تضاد مواضع اعضای شورای امنیت در مورد سوریه داشت ،عملاً شورای امنیت فلج شده و فضایی مشابه دوره جنگ سرد بر آن سایه گسترد. در این خصوص با هدف بررسی اقدامات شورای امنیت در مواجهه با بحران های اخیر کشورهای عربی و تبیین تأثیر آنها بر مفاهیمی نظیر مداخله بشر دوستانه و مسئولیت حمایت که در دوران اخیر تبدیل به موضوعاتی بحث برانگیز در جامعه بین المللی و رویه شورای امنیت شده اند، مبادرت به تدوین این پایان نامه نموده ام.
امید میرزایی محمدعلی مرادی
چکیده امروزه یکی از عوامل مهم و تأثیرگذاری که به منظور فراهم کردن اطمینان خاطر برای سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و همه افراد جامعه در جهت فعالیتهای سرمایهگذاری و همچنین تصمیمگیریهای مالی آنها صورت میگیرد، تهیه و ارائه اطلاعاتی است که این گروهها را برای رسیدن به هدفشان یاری رساند. تغیرات گسترده و پیچیدهای که در دهههای اخیر در صنایع مختلف و همچنین در بازارهای مالی رخ داده است، نیاز استفادهکنندگان به این اطلاعات را دوچندان کرده است. نوسانات زیاد سود شرکتها و در نتیجه نوسانات نرخ بازده داراییها که در سالهای اخیر تمامی سرمایهگذاران و اعتباردهندگان را دچار واهمه کرده است و انها را با شرایط ابهام مواجه ساخته نیز یکی از عواقب این تغیراتی است که در سالیان اخیر رخ داده است. از دیدگاه استفادهکنندگان اطلاعات مالی هرچه این نوسانات در سالهای مختلف شرکتها پایینتر باشد، انها ریسک کمتری را تحمل میکنند و این ریسک کم ، موجب میشود که بازده مورد انتظار انها کاهش یافته و در نتیجه باعث افزایش ارزش شرکت میشود و هزینه سرمایه شرکت را کاهش میدهد . این پژوهش به بررسی تأثیر نوسانات نرخ بازده داراییها بر هزینه سرمایه سهام عادی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اواق بهادار تهران پرداخته است . در این پژوهش از نرخ بازده داراییها (roa) به عنوان متغیر مستقل استفاده شدهاست و نیز برای اندازهگیری هزینه سرمایه (متغیر وابسته) نیز از مدل فاما و فرنچ (1993) استفاده شده است . متغیر کنترلی استفادهشده در این پژوهش نیز اندازه شرکت (لگاریتم طبیعی ارزش داراییهای شرکت) است. در این پژوهش دادههای 139 شرکت طی سالهای 91-1387 در سطح کل شرکتها و همچنین در سطح صنایع مختلف بورس اوراق بهادار تهران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتتد که در نهایت تأثیر نوسانات نرخ بازده داراییها بر هزینه سرمایه سهام عادی به اثبات رسید. لازم به ذکر است که تمامی دادهها و متغیرهای این پژوهش نخست با نرم افزارexcel محاسبه و سپس با استفاده از نرم افزار eviews و spss در معرض تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. کلمات کلیدی: نوسانات نرخ بازده داراییها ، هزینه سرمایه سهام عادی ، مدل سه عاملی فاما و فرنچ
ریحانه قنبرپور لیموئی احمد ناصری
دانشگاه به عنوان مرکز تجلی علم و معرفت و تکیه گاه استوار انسان ها، برای برآورده ساختن همه ی نیازهای مادی و معنوی آنان، نقش بی بدیل و منحصربه فردی را ایفا می نماید. دیوان محاسبات کشوری هم به عنوان قاضی و مدعی العموم ملت، برای حفاظت و نظارت از بیت المال جهت برقراری درست و متعادل درآمدها و هزینه ها، نیاز مبرم و مبرهن به آموزش های دانشگاهی در رشته ی حسابداری را دارد. از این روی برای انجام این مهم و میزان انطباق سرفصل های دروس دانشگاهی رشته ی حسابداری با نیازهای دیوان محاسبات کشوری، از راه های مختلفی، پژوهش هایی صورت پذیرفته است که مهمترین آنها پژوهش پیمایشی از طریق پرسشنامه و منطبق سازی سرفصل های دروس دانشگاهی با سرفصل های تقویم دیوان محاسبات، جهت اندازه گیری و تعیین این توازن به عمل آمده است. نتیجه ی آن گردآوری 602 پاسخنامه از 31 استان کشور بود که فقط تعداد 367 پرسشنامه متعلق به دانش آموختگان کارشناسی و بالاتر در رشته ی حسابداری، مورد تجزیه و تحلیل از طریق محاسبه ضریب همبستگی خی دو و آزمون نسبت قرار گرفت؛که بیانگر رابطه ی معنادار و مستقیم، میان دروس تعریف شده دانشگاهی در رشته ی حسابداری با نیازهای حرفه ای دیوان محاسبات کشور می باشد؛ ولی در این میان برای پوشش خلاءهای موجود نیاز به تعریف دروسی منطبق با نیازهای دیوان محاسبات و همچنین ایجاد گرایش-های جدید در این رشته است. که در انتهای این پایان نامه پیشنهادهایی به صورت تفصیلی ذکر گردیده است.
محمدعلی مرادی سعید شاه حسینی
هدف از این پژوهش، رابطه میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات با سواد اطلاعاتی و مهارت های تفکر انتقادی در بین دانشجویان مرکز آموزش علمی-کاربردی شهرستان دلفان در سال تحصیلی93-92 بود. روش به کار رفته در این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بوده است؛ زیرا ویژگی های جامعه آماری، شرایط موجود و چگونگی ارتباط بین آنها را توصیف می نماید. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجویان کارشناسی ناپیوسته مرکز آموزش علمی-کاربردی شهرستان دلفان نیم سال دوم 93-92 بودند که 243 نفر انتخاب شدند. با توجه به جدول مورگان تعداد حجم نمونه 150نفر انتخاب شد. روش نمونه گیری در این پژوهش، از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. در این پژوهش از سه پرسشنامه استفاده شد.1– پرسشنامه آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا 2– پرسشنامه استاندارد شده سواد اطلاعاتی 3– پرسشنامه استاندارد شده فناوری اطلاعات و ارتباطات. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از آمار توصیفی و استنباطی و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. تجزیه و تحلیل نشان داد که بین فناوری اطلاعات و ارتباطات با سواد اطلاعاتی همبستگی مثبت(0/518=r ) وجود دارد و در سطح 0/001˂p مورد تایید قرار گرفته است. یعنی هر چه فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشجویان نسبت به آینده بیشتر باشد، سواد اطلاعاتی آن¬ها نیز افزایش می یابد. و همچنین تجزیه و تحلیل نشان داد که بین فناوری اطلاعات وارتباطات با مهارت های تفکر انتقادی همبستگی مثبت(513%=r ) وجود دارد و در سطح 0/001˂p مورد تایید قرار گرفته است. یعنی هر چه فناوری اطلاعات دانشجویان نسبت به آینده بیشتر باشد، تفکر انتقادی آنها بیشتر می شود.
سمیه احمدی زاده محمدعلی مرادی
چکیده استفاده از تغییر در اقلام صورت های مالی در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی روشی است که بر اساس مفاهیم تئوری اطلاعات بنا گردیده است که در سال 1969 توسط هنری ثیل در رشته حسابداری توسعه یافته و ارزش اطلاعات و درجه تغییر اقلام صورت های مالی را با استفاده از مقیاس مشترک محاسبه می نماید. در این پژوهش با توجه به رونق شرکت های سرمایه گذاری در سال های اخیر و نیاز سرمایه گذاران به معیارهایی جهت تصمیم گیری لازم دانستیم که به بررسی ارتباط بین اقلام صورت های مالی بپردازیم. این رابطه برای تحلیل گران مالی که غالباً روند تغییرات اقلام را بررسی و تجزیه و تحلیل می کنند می تواند مفید باشد.مزیت این روش نسبت به روش های مرسوم تجزیه و تحلیل صورت های مالی (نسبت های مالی) این است که نسبت های مالی اقلام صورت های مالی را بطور جداگانه ای بررسی می کنند و پیش بینی وضعیت شرکت در آینده با استفاده از نسبت های مالی از دقت کمتری برخوردار است.در صورتی که روش جدید ارتباط بین اقلام صورت های مالی را بیان کرده و برای پیش بینی های مالی از نسبت های مالی دقیق تر می باشد.
فاطمه صالحی دزفولی فرهاد دژپسند
چکیده ندارد.