نام پژوهشگر: منیژه فروز
منیژه فروز مهدی افخمی نیا
مطالعه نگاه در مائده های زمینی، رذل و آهنگ روستایی اثر آندره ژید بررسی شخصیت خود نویسنده را ایجاب می کند. چرا که آثار آندره ژید با وجود تنوع بسیار، وحدت خود را در حضور مداوم نویسنده ای می یابد که از خلال شخصیتهایی که آفریده است از خود سخن می گوید. در همین راستا در ابتدای این تحقیق سه ویژگی عمده شخصیت اندره ژید مورد بررسی قرار میگیرد، تا ارتباط تنگاتنگ انها را با نگاه شخصیت ها به نمایش بگذارد. علاقه نویسنده به اسطوره ی نارسیس او را به بهره گیری از این اسطوره رهنمون میسازد تا از خلال ان به جستجوی من واقعی خویش بپردازد. او چهره کهن نارسیس را دگرگون میسازد. نارسیس آندره ژید دیگر فریفته ی تصویر خود نمی باشد. تمام اشکال دنیای خارج او را تحت تاثیر قرار می دهد و بد ین ترتیب نویسنده از خلال این اسطوره به این نتیجه می رسد که من واقعی انسان خلاق و مبتکر است و اسیر افکار و توهمات خود نیست. از طرف دیگر روح حساس نویسنده که در برابر همه چیز به هیجان در می اید باعث می شود تا حرارت و سرزندگی به عنوان بخشی جدا ناپذیز از شخصیت نویسنده اثار او را پر از فریادها و شادی کند . دو گانگی و تضاد که مشخصه ی شخصیت غنی و پیچیده ی آندره ژید می باشد باعث می شود تا نویسنده قهرمانان اثارش را در تطابق کامل با این خصوصیت شکل دهد. اگر نگاه در اثار نویسنده نقشی اساسی ایفا می کند این بدان معنی نیست که از جایگاهی ثابت و غیر قابل تغییر برخوردار می باشد. بعضی از شخصیتها به خاطر نوعی تحول درونی که در انها بوقوع می پیوندد متحمل تغییردرنگاه می شوند، گویی که برای اولین بار چیزی را می نگرند. در دومین بخش از این تحقیق نشان داده شده است که نگاه در اثار آندره ژید جایگاه ویژه ای دارد و به یک روش برتر برای ایجاد ارتباط و همچنین انتقال احساسات و هیجانات میان شخصیتها بدل می شود. انچنان که گاهی اهمیتی فراتر از سخن میابد . نگاه به بیننده اجازه می دهد تا در گذشتهی خود کنکاش کند و انها را از نو در ذهن خود خلق نماید، نگاه این توانایی را به تماشاگر می دهد تا به دل زیبائیها نفوذ کند. در اثار اندره ژید نگاه ماهرانه به مناظر، جانداران و گیاهان پیوند می خورد. طبیعت مانند ا ئینه ای عمل می کند که انعکاسات ان شخصیتها را مجذوب می کند و بنظر می رسد که همه ی اینها بر جریان داستان تأثیر می گذارد. نباید فراموش کرد که نگاه محدودیتها و ضعفهای خود را دارا می باشد و زمانی می رسد که نا کافی و نا توان به نظر می رسد. فصل سوم ازاین پایان نامه سعی در نمایاندن این محدودیتها را دارد . کوری به عنوان موضوعی دلخواه برای آندره ژید، حالت ویژه ای را دارا می باشد. با آنکه نوعی بیماری تلقی می شود اما در عین حال به نتایج بزرگ میرسد. کوری در آثار آندره ژید به شخصیتها اجازه می دهد تا بصیرت پیدا کنند و حقیقت راببینند و فریب ظواهر را نخورند. از طرف دیگر علاقه ی شخصیتهای آندره ژید برای تصنع و نمایش انها را از واقعیت دور می کند به این تربیت انچه که نگاه انها به نمایش می گذارد چیزی جز نمایشی غیر واقعی و غیر طبیعی از حقیقت نیست و بالاخره اخرین بخش این پایان نامه را به نمایش گذاشتن نگاه متحرک شخصیتها که جز به حال به چیز دیگری نمی اندیشد تلاش دارد نشان دهد که از نظر آندره ژید، نگاه واقعی نگاهی ساکن نیست بلکه در حرکتی مداوم بدنبال تازگیهاست که در عین حال هدف مقدس خود را از مشاهده کردن از نظر دور نگاه نمیدارد.