نام پژوهشگر: مسعود شریعتی راد
فاطمه السادات حسینی معصومه حسنی موسوی
در این پروژه، تیتراسیون اسید- باز اسپکتروفتومتری همراه با روش تفکیک منحنی چند متغیره- حداقل مربعات متناوب (mcr-als) برای اندازه گیری هم زمان مخلوط های وانیلین، پاراهیدروکسی بنزآلدهید و مالتول پیشنهاد شده است. این روش هم زمان از ویژگی های اسیدی- بازی و اسپکتروسکوپی ترکیبات بهره می برد که منجر به انتخاب پذیری بالاتر می گردد. اندازه گیری کمی این ترکیبات در مخلوط های سنتزی مختلف و برخی از نمونه های حقیقی مانند پودر وانیل، بیسکویت، آبنبات و نمونه ی ادرار استفاده شده است و نیم رخ های غلظتی و طیفی برای گونه ها بدست آمده است. مشکل اصلی در آنالیز داده های تیتراسیون اسپکتروفتومتری، وجود کمبود مرتبه به دلیل بسته بودن مخلوط های دو یا چند جزئی است. استفاده از روش پیشنهادی، اندازه گیری کمی صحیحی را حتی با وجود کمبود مرتبه ممکن می سازد. حضور مزاحم های ناشناخته و کالیبره نشده در نمونه اثری روی اندازه گیری کمی آنالیت ندارد. از روش تقرب تصویر متعامد (opa) برای تخمین اولیه از نیم رخ های طیفی آنالیت ها استفاده شده است. این روش هم چنین برای اندازه گیری کمی ترکیبات مرتبط با تیروزین مانند 3-نیتروتیروزین، تیروزین و تیرآمین استفاده شده است. تنها با یک محلول استاندارد سنتزی از آنالیت، اندازه گیری کمی هر آنالیت در یک مخلوط پیچیده امکان پذیر می-شود. روش پیشنهادی به طور موفقیت آمیزی برای نمونه های حقیقی مانند عسل، پودر پروتئین، سس سویا و نمونه ادرار به خوبی مخلوط های سنتزی دوتایی و سه تایی بکار برده شده است. درصد بازیابی خوبی برای همه ی ترکیبات در گستره-ی76/109-42/92 بدست آمد
پگاه هاشمی معصومه حسنی موسوی
در این پروژه، ما تفکیک منحنی چند متغیره- حداقل مربعات متناوب را به عنوان یک روش مناسب کمومتریکس برای اندازهگیری اسپکتروفتومتری همزمان آنیلین، اورتوتولوییدین و پاراتولوییدین، و همچنین متیل پارابن، اتیل پارابن و پروپیل پارابن در نمونههای مختلف به کار بردیم. .به منظور اندازهگیری آنالیتهای مذکور، ماتریس دادههای آنها با استفاده از تیتراسیونهای اسپکتروفتومتری اسید- باز بهدست آمد. تعداد اجزای حاضر در این سیستمها و تخمین اولیه از نیمرخهای طیفی به ترتیب، با استفاده از تفکیک مقادیر ویژه و تقرب تصویر متعامد بهدست آمد. با استفاده از نیمرخهای بهدست آمده، غلظت آنالیتها با خطای کمتر از 9% اندازهگیری شد. این روش با موفقیت برای اندازهگیری آنالیتهای مذکور در مخلوطهای سنتزی دوجزئی و سهجزئی و همچنین در برخی نمونههای حقیقی بهکار برده شد. آب شهر، آب رودخانه، چای و آب کنسرو ذرت برای آنیلین و ترکیبات مربوطه آنالیز شد. شامپو و آب کنسرو ذرت برای پارابنها مورد آنالیز قرار گرفت.بازیابیهای بهدست آمده، بسته به نمونههای مورد بررسی، در گسترهی 91 % تا 107 % قرار میگیرند.
سمیه امری محسن ایراندوست
در این تحقیق کارایی نانو ذرات مغناطیسی با پوشش سیلیکا (smnps) برای جذب رنگ های متیل رد و متیل اورانژ مورد ارزیابی قرار گرفت. این یک روش توسعه یافته برای حذف ، پیش تغلیظ و اندازه گیری مقادیر بسیار اندک این رنگ ها از طریق جذب و به روش اسپکتروفتو متری است. به منظور یافتن شرایط بهینه اثر ph، زمان تماس جاذب با رنگ و مقدار نانو ذره با روش طراحی آزمایش بررسی شد. بیشترین درصد حذف برای متیل رد در 5=ph وmg 10 جاذب و زمان تماس 120 دقیقه بدست آمد و برای متیل اورانژ بیشترین درصد حذف در 66/2=ph و mg 10از جاذب و زمان تماس 30 دقیقه بدست آمد.برای بدست آوردن ایزوترم جذب داده های تجربی حاصل با دو مدل لانگمویر و فروندلیش تجزیه و تحلیل شد. ایزوترم جذب هر دو رنگ بر روی سطح جاذب از معادلات لانگمویر و فروندلیش پیروی می کند. ظرفیت جذب تک لایه لانگمویر برای متیل رد g/mg50/49 و برای متیل اورانژ g/mg 19/53 است. سینتیک جذب رنگ ها در شرایط بهینه بررسی شد و در هر دو مورد سینتیک جذب شبه مرتبه ی دوم است. نتایج نشان داد که بیشترین درصد بازیابی (بالای 99%) در ml 2 سود 1/0مولار طی یک مرحله شستشو و در مدت زمان کوتاهی بدست آمد. نانوذرات بازیابی شده با آب دیونیزه شستشو داده شد و برای چرخه های بعدی مورد استفاده قرار گرفت.و طی دو چرخه درصد حذف بالای 90% بدست آمد. منحنی کالیبراسیون برای متیل رد در گستره ی ml/ng /250-0/25 و برای متیل اورانژ در گستره ی ml/ng 0/120-0/10 خطی است. در این آزمایش فاکتور پیش تغلیظ 0/50 بدست آمد.
نیلوفر امین محسن ایراندوست
تعیین مخلوط چهار جزئی از پاراستامول، دکسترومتورفان، فنیل افرین و کلرفنیرآمین با موفقیت بدون کمترین مرحله آماده سازی و یا جداسازی با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و داده های جذب uvانجام گردید روش کالیبراسیون چندمتغیرهpls روی 35نمونه چهار جزئی بکاربرده شد ومدل حاصل برای پیش بینی اجزا در مخلوط های چهارجزءی بکار گرفته شدند. ناحیه طیفی مورد استفادهnm 210-300 بود. مقادیر q2که معیاری از قدرت پیش بینی مدلهای plsهستند بترتیب بین 0.9230 و 0.9757 برای مخلوط چهار جزئی بودند. مدل های plsبدست آمده با موفقیت برای تعیین این داروها در نمونه های حقیقی بکار برده شدند. درصدهای بازیابی میانگین بترتیب برای نمونه های چهار جزئی برابر93.52 و 103.55% بودند.
طیبه امینی محسن ایران دوست
به عنوان یک ابزار آماری چند گانه قدرتمند برای تعیین اسپکترومتریک (pls) مدل کمترین مربعات جزیی همزمان آملودیپین و آتوروواستاتین در نمونه های دارویی بکار گرفته شد. رنج غلظتی خطی برای آملودیپین 40- 0.3 میلی گرم بر لیتر وبرای آتورواستاتین 100-0.1 میلی گرم بر لیتر بدست آمد. داده های جذب در فاصله 310-205 نانومتر برای این داروها ثبت شده است. برای تعیین همزمان با استفاده ازpls , 28مخلوط کالیبراسیون و12 مخلوط خارجی محتوی آملودیپین وآتورواستاتین تهیه شده است. مقادیر ریشه دوم خطاهای پیش بینی شده (rmsep) برای آتوروواستاتین و آملودیپن به ترتیب 0.927,0.169 می باشد. روش پیشنهاد شده با موفقیت برای تعیین همزمان آملودیپین وآتورواستاتین در نمونه های سنتزی و حقیقی استفاده شده است. قسمت دوم تفکیک مخلوط های دوتایی از اتینل استرادیول و لونوجسترول با کمترین پیش پردازش نمونه و بدون جداسازی آنالیت بطور موفقیت آمیزی انجام شده است. این کار بر اساس آنالیز دیتاهای uv با استفاده از روش تابع های اساسی شعاعی –حداقل مربعات جزیی می باشد. نمودارهای کالیبراسیون درفاصله 30-0.3 برای اتینل استرادیول و لونوجسترول خطی می باشد. برای مجموعه های تست کالیبراسیون وخارجی , مخلوط های دوتایی از داروها بطور تصادفی انتخاب شده اند. نتایج حاصل از مدل و متعاقباً پیش بینی در مجومه تست خارجی از مقدار q2 برای اتینل استرادیول و لونوجسترول حاصل می شود که برای اتینل استرادیول 94.1% و برای لونوجسترول 99.4%می باشد.در آنالیز نمونه های واقعی ما نواحی طیفی که در آن مزاحم های ناشناخته جذب دارند و اثر ماتریکس وجود دارد را حذف می کنیم. بازده ها برای نمونه های واقعی بین 106.8-90.6 می باشد. دقت محاسبه شده بر حسب rsd% در اکثر موارد زیر4% می باشد. قسمت سوم روش تابع های اساسی شعاعی– کمترین مربعات جزیی برای تعیین همزمان آملودیپین و آتورواستاتین در نمونه های دارویی با استفاده از دیتاهای بدست آمده ازاسپکتروفلوریمتری استفاده شده است. منحنی های کالیبراسیون در رنج های غلظتی 6-0.1 و9-0.5 میلی گرم بر لیتر برای آملودیپین و آتورواستاتین خطی بود. داده های فلوروسانس در فاصله 600-240 نانومتر برای این داروها ثبت شده است.ماتریکس کالیبراسیون با 17 مخلوط شامل این داروها طراحی شد. 8 نمونه مخلوط سنتزی برای ارزیابی روش مذکور استفاده شد. مجذور میانگین مربعات خطای پیش بینی (rmsep) برای آتوروواستاتین و آملودیپین به ترتیب0.067 ,0.004 می باشد. در آنالیز نمونه های واقعی اثر ماتریکس را حذف کردیم. بازده ها برای نمونه های واقعی تقریباً 100 می باشد.
سمیه ولی زاده معصومه حسنی موسوی
کمپلکس های انتقال بار دفریپرون با پذیرنده-?، ید و پذیرنده ? ، 3،2- دی کلرو-6،5- دی سیانو- پارا بنزوکینون (ddq) به روش اسپکتروفتومتری در حلال های کلروفرم، دی کلرومتان و 2،1- دی کلرواتان مورد بررسی قرار گرفت. نوار انتقال بار وابسته به زمان مشاهده شده برای سیستم دارو:ید و سپس تشکیل گونه i در محلول به تبدیل آهسته کمپلکس اولیه بیرونی دارو:ید به کمپلکس داخلی الکترون دهنده- پذیرنده (eda) ربط داده می شود. در مورد ddq کمپلکس eda تشکیل شده، به وسیله دو واکنش متوالی آهسته دنبال می شود. ثابت های سرعت شبه مرتبه اول برای مراحل آهسته، با استفاده از داده های جذب – زمان مربوطه در طول موج های 363 و 568 نانومتر به ترتیب برای ید و ddq ارزیابی گردیدند. استوکیومتری کمپلکس ها با استفاده از روش تغییرات پیوسته جاب 1:1 به دست آمد. ثابت های تشکیل و ضرایب جذب مولار کمپلکس ها با استفاده از معادله بنسی- هیلدبراند تعیین شدند. نتایج نشان داد که ثابت های سینتیکی وتشکیل کمپلکس ها به قطبیت حلال مورد استفاده بستگی دارد. یک روش اسپکتروفتومتری ساده و سریع برای اندازه گیری دفریپرون در حالت خالص و دارویی ارائه شده است. شرایط بهینه تجربی برای تشکیل کمپلکس انتقال بار برقرار گردید. با استفاده از این روش تعیین مقدار داروی دفریپرون در محدوده ی غلظتی mg/l 1-80 امکان پذیر است. انحراف استاندارد نسبی و حد تشخیص برای داروی دفریپرون به ترتیب 09/1 (5=n) و mg/l 27/0 به دست آمدند. بازیابی بالا با ضریب خطی خوب در محدوده 8/94-8/102 برای دفریپرون به دست آمد.
نوشین مندمی محمدباقر قلیوند
کلیه کارها بر مبنای استفاده از hard-modelling و principal component analysisبرای مطالعه اسپککتروسکوپی برهمکنش ید و ddq با تعدادی پلی اترهای ماکروسیکل در حلالهای مختلف بوده است که به طور خلاصه به این شرح هستند: یکمطالعهاسپکتروفتومتریدررابطهبابرهمکنشانتقالباربین ید و هگزا متیل- هگزا آزا-18- کراون-6 (hmha18c6) در حلال کلروفرم در چهار دما برای مطالعه سینتیکی و در یک دما برای مطالعه ترمودینامیکی صورت پذیرفته است. بررسی نتایج تغییرات جذب نسبت به زمان، تشکیل i را نشان میدهد که ابتدا کمپلکس به شکل سریع و 1:1 و سپس آهسته و 2:1 (لیگاند : ید) تشکیل میشود. با استفاده از یکی از تکنیکهای کمومتری تحت عنوان مدل ثابت (hard-modelling) ثابت تعادل وثابتهای سرعت در هر دما به دست آمدندو با استفاده از معادلات آیرینگ و آرنیوس و داشتن ثابت سرعت در چهار دمای متفاوت پارامترهای فعال سازی eaو ?h#, ?s# محاسبه شدند. علاوه بر این ساختار بهینه شده هگزا متیل- هگزا آزا-18- کراون-6 و کمپلکس آن و ید در سطح dft-b3lypبا استفاده از 6-31g*محاسبه شدند که نتایج در متن اصلی آمده است. مطالعه بعدی بررسی اسپکتروسکوپی برهکنش انتقال بار بین دو لیگاند سنتزی با نامهای 5- تیا-2،8-دی آزا، (2،9)-1،10-فنانترولینوفان [phens(nh)2] و5-اکسو-2،8-دی تیا، (2،9)-1،10-فنانترولینوفان [phenos2] به عنوان دهنده الکترون و ید به عنوان پذیرنده در دو حلال دی کلرومتان و کلروفرم است. در ابتدا principal component analysis (pca) بر روی داده های سینتیکی و ترمودینامیکی انجام شد و بر اساس نتیجه حاصله و تشخیص تعداد گونه های فعال در هر مرحله مکانیزم پیشنهادی برای تشکیل یون تری یدید تأیید شد. ثابتهای تعادل و سرعت واکنش در چهار دمای مختلف و در هر دو حلال همینطور پارامترهای فعال سازی محاسبه شدند و دارای روند تغییرات منطقی بوده که به طور کامل در متن اصلی توضیح داده شده است. علاوه بر این ساختار بهینه شده هر دو لیگاند و کمپلکس آنها و ید در سطح dft-b3lypبا استفاده از 6-31g* محاسبه شدند که نتایج در متن اصلی آمده است. در کار بعدی تمام محاسبات ذکر شده در بالا برای بررسی برهمکنش انتقال بار بین 5، 6،7، 8، 9، 10، 11، 12-اکتاهیدرو-2h- بنزو [b] ] 1،4،7،11،15[ دی اکسا تری آزا سیکلو هپتادسین- 3، 13 (4h, 14h)–دی ان به عنوان دهنده الکترون و ید به عنوان پذیرنده الکترون در سه حلال دی کلرواتان، کلرو متان و کلروفرم انجام گرفته است. سرعتهای واکنش به ترتیب با کاهش ثابت دی الکتریک حلال و کاهش قدرت حلالپوشی کاهش می یابد و این امر مکانیزم پیشنهادی در برهمکنش انتقال بار را که گذار از حدواسط باردار است را توجیه میکند. مطالعه سینتیکی و ترمودینامیکی برهمکنش انتقال بار بین 5- تیا-2،8-دی آزا، (2،9)-1،10-فنانترولینوفان [phens(nh)2] و ddqدر حلال کلروفرم در چهار دمای متفاوت صورت گرفته است. در این کار با استفاده از تکنیک pcaتعداد گونه ها و مکانیزم این برهمکنش مشخص شد. با اعمال شرایط شبه درجه اول ثابتهای سرعت در هر دما و نتیجتا پارامترهای فعالسازی محاسبه شد. استوکیومتری و ثابت تشکیل کمپلکس انتقال بار با استفاده از hard-modellingنیز به دست آمد. و نهایتا تمام محاسبات ذکر شده در بالا برای بررسی برهمکنش انتقال بار بین 5، 6،7، 8، 9، 10، 11، 12-اکتاهیدرو-2h- بنزو [b] ] 1،4،7،11،15[ دی اکسا تری آزا سیکلو هپتادسین- 3، 13 (4h, 14h)–دی ان به عنوان دهنده الکترون وddq به عنوان پذیرنده الکترون در سه حلال استونیتریل، کلرو متان و کربن تتراکلرید انجام گرفته است.
طیبه قلعه محسن ایراندوست
در این تحقیق کارایی نانو ذرات مغناطیسی با پوشش سیلیکا برای جذب ،حذف و اندازه گیری رنگ رودامین b و داروی آملودیپین مورد ارزیابی قرارگرفته است. این روش برای حذف، پیش تغلیظ و اندازه گیری اسپکتروفتومتری مقدار بسیار کم رنگ رودامین b و داروی آملودیپین بر اساس این جاذب توسعه داده شده است. جهت پیدا کردن شرایط جذب مطلوب، تاثیر ph، مقدار جاذب و زمان تماس توسط طراحی ترکیب مرکزی مورد بررسی و بهینه سازی قرار گرفت. بیشترین درصد حذف برای رودامین b در4=ph ، مقدار نانو ذره 4/10 میلی گرم و زمان تماس 64 دقیقه و برای آملودیپین در6/10=ph ، مقدار نانو ذره 20 میلی گرم و زمان تماس 100 دقیقه به دست آمده است. داده های تجربی توسط ایزوترم های جذب فرندلیچ ولانگمویر تجزیه وتحلیل شدند. هر دو مدل برای داده های تعادلی مناسب بودند و حداکثر ظرفیت جذب برای رودامین b 100 میلی گرم برگرم و برای آملودیپین25/45 میلی گرم برگرم است . سینتیک جذب رنگ در شرایط بهینه بررسی شد که از مدل سینتیک شبه مرتبه دوم پیروی می¬کند. نتایج نشان داد که بازده واجذب بالاتر از 99? برای رودامین b می تواند در یک زمان تماس کمتر از 3 دقیقه و در یک مرحله شستشو با استفاده از 0/2 میلی لیتر از استیک اسید به دست آید. و برای آملودیپین بازده جذب 90% در یک زمان تماس کمتر از 3 دقیقه و در یک مرحله شستشو با استفاده از 0/2 میلی لیتر از هیدروکلریک اسید 05/0 مولار به دست آمد. منحنی کالیبراسیون در محدوده 960/0-096/0 میلی گرم بر لیتر برای رودامین b و برای آملودیپین در محدوده 44/20- 40/2 میلی گرم بر لیتر خطی بود. فاکتور پیش تغلیظ 50 توسط این روش به دست آمد. آملودیپین ازماتریس ادرار استخراج واندازه گیری شد.
فرحناز نیازی مسعود شریعتی راد
در بخش 3-1، روش های اسپکتروفوتومتری ساده و سریع برای تعیین نیتریت در نمونه های آب و خاک پیشنهاد شدند. شرایط بهینه ی متغیر های مؤثر واکنش به وسیله ی طراحی ترکیب مرکزی (ccd)، به دست آمدند. در قسمت اول، روش مبتنی بر واکنش نیتریت با 4-آمینو3ـ هیدروکسی نفتالن1ـ سولفونیک اسید است. کالیبراسیون در گستره غلظتی 1-l mg 200/0-001/0 نیتریت خطی بود و حدتشخیص 1-l mg 4-10×5 به دست آمد. روش توانایی تعیین مقادیر کم نیتریت در نمونه های آب و خاک را دارد. در قسمت دوم، تعیین نیتریت مبتنی بر واکنش دی آزویی پارانیتروآنیلین و سپس جفت شدن با 4-آمینو 3- هیدروکسی نفتالن 1-سولفونیک اسید در اسید هیدروکلریک می باشد. کالیبراسیون در گسترهی غلظتی 1-l mg 0/2-1/0 نیتریت خطی بود و حدتشخیص 1-l mg 001/0به دست آمد. روش با موفقیت برای تعیین نیتریت در نمونه های آب و خاک به کار رفت. در بخش 3-2 روشی ساده، انتخاب پذیر و خیلی حساس برای تعیین اسپکتروفلوریمتری نیتریت در سبزیجات به کار رفت. روش مبتنی بر واکنش بین نیتریت و 4-آمینو3- هیدروکسی نفتالن1-سولفونیک اسید (ahnsa) است که به خاموشی فلوﺋورسانس ahnsa منجر می شود. بهینه ی مقادیرمتغیرهای واکنش بین نیتریت و ahnsa به وسیله ی طراحی ترکیب مرکزی به دست آمد. تفاوت بین شدت فلورﺋورسانس ahnsa در شرایط بهینه و شدت فلوﺋورسانس در حضور نیتریت در nm 443 به عنوان سیگنال تجزیه ای انتخاب شد. رابطه ی بین سیگنال و غلظت نیتریت در گستره 1-l mg 500/0-005/0 خطی بود. حد تشخیص 1-l mg 3-10×5/2 برای تعیین نیتریت به وسیله ی روش پیشنهادی به دست آمد. روش می تواند مقادیر کم نیتریت در نمونه های سبزیجات را با در صد خطای نسبی کمتر از 6% تعیین کند. در بخش 3-3، روشی برای تعیین نیتریت در نمونه های سبزیجات و خاک به وسیله ی اسپکتروسکوپی vis-uv پیشنهاد شد. داده های سینتیکی در طی واکنش بین نیتریت و 4-آمینو3- هیدروکسی نفتالن1-سولفونیک اسید با غلظت 1-l mg 001/0 و 6/1=ph جمع آوری شدند. برای جمع آوری داده ها ، افزایش استاندارد انجام داده شد. داده ها به وسیله ی تفکیک منحنی چند متغیره حداقل مربعات متناوب (als-mcr) با قید های ساختاری غیر منفی و سه راهه تجزیه شدند. ضرایب همبستگی برای نمودارهای افزایش استاندارد نتیجه شده برای خاک، کاهو، کلم و خیار به ترتیب 991/0، 994/0، 964/0 و 970/0 بودند. روش می تواند اثر ماتریس و تداخلات ناشناخته برای تعیین نیتریت در نمونه های پیچیده را حل کند. در بخش 3-4، روشی برای تعیین نیتریت در نمونه های خیار و آب به وسیله ی اسپکتروفلوریمتری پیشنهاد شد. داده های سینتیکی فلوﺋورسانس در طی واکنش بین نیتریت و 4-آمینو3- هیدروکسی نفتالن1-سولفونیک اسید با غلظت 1-l mg 001/0 و 3/2=ph جمع آوری شدند. برای جمع آوری داده ها ، افزایش استاندارد انجام داده شد. داده ها به وسیله ی تفکیک منحنی چند متغیره ـ حداقل مربعات متناوب (als-mcr) با قید های ساختاری غیر منفی، تک قله ای و سه راهه تجزیه شدند. ضرایب همبستگی برای نمودارهای افزایش استاندارد نتیجه شده برای آب و خیار به ترتیب 9204/0 و 9797/0 بودند. روش می تواند اثر ماتریس و تداخلات ناشناخته برای تعیین نیتریت در نمونه های پیچیده را حل کند.
مسعود شریعتی راد معصومه حسنی موسوی
شیوه هایی سیستماتیک بر اساس روش های مدل کردن درقالب و بدون قالب برای تفکیک فرایندهای سینتیکی و تعادلی پیچیده استفاده شده است. روش هایی ساده نیز برای تعیین همزمان در مخلوط ها و انتخاب متغیر پیشنهاد شدند. سینتیک تشکیل کمپلکس انتقال بار ایمیپرامین با 2،3- دی کلرو- 5،6-دی سیانو- 1،4- بنزوکینون (ddq) در حلال های استونیتریل، 1و2- دی کلرو اتان و کلروفرم و ریسپریدون با یُد در حلال های استونیتریل و کلروفرم، و نیز مطالعه ی تعادلی سیستم تشکیل کمپلکس یون های کبالت (ii)، نیکل (ii) و کادمیم (ii) با 1،10- فنانترولین در محلول آبی بصورت طیف نورسنجی با استفاده از روش های مدل کردن درقالب و بدون قالب بررسی شد. با توجه به نتایج تجزیه ی اکتشافی داده های سینتیکی و تعادلی حاصل از روش های بدون قالب و تغییرات طیفی، مدل هایی (مکانیسم هایی) برای این فرایندها پیشنهاد شد. سپس با بکارگیری روش مدل کردن درقالب چندمتغیره برای داده های سینتیکی و تعادلی جمع آوری شده، پارامترهای غیرخطی (ثابت های تعادل و سرعت) و پارامترهای خطی (نیمرخ های طیفی) با برازش داده های تجربی به مدل های (مکانیسم های) پیشنهاد شده بدست آمدند. مقادیر کوچک انحراف استاندارد در پارامترهای محاسبه شده، مجموع مربعات باقیمانده ها و عدم مناسبت، از انتخاب صحیح مدل های پیشنهاد شده حکایت داشت. شناسایی مدل (مکانیسم) با استفاده از روش های مدل کردن بدون قالب و سپس بکارگیری روش های مدل کردن درقالب، به مقدار قابل ملاحظه ای از ابهامات موجود در نیمرخ های غلظتی و طیفی بدست آمده می کاهد. تغییرات در ثابت های سرعت با مدل های پیشنهاد شده و قطبیت حلال ها در مطابقت کامل بود. برای مقایسه، تفکیک طیفی چندمتغیره با حداقل مربعات متناوب (mcr-als) نیز برای داده های تعادلی سیستم یون های فلزی- 1،10- فنانترولین بکار برده شد. نتایج نشان داد که مدل کردن درقالب یکپارچه بسیار مناسب تر از mcr-als بویژه برای سیستم هایی با مدل معلوم می باشد. یک مطالعه ی ارتباط کمّی ساختار- ویژگی شیمیایی (qspr) برای بناگذاری مدل هایی که ساختار 26 ترکیب دهنده را به ثابت های تشکیل کمپلکس های انتقال بار آنها با پارا- کلرانیل در حلال کربن تتراکلرید مرتبط می سازند، برای اولین بار انجام شد. مدل های qspr برای پیش بینی ثابت های تشکیل کمپلکس های انتقال بار با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه (mlr) و حداقل مربعات جزئی (pls) که بترتیب از رگرسیون مرحله ای و الگوریتم ژنتیکی بعنوان روش انتخاب متغیر استفاده می کردند، بدست آمدند. پتانسیل یونش و انرژی بالاترین اربیتال پر شده ی ترکیبات دهنده که بعنوان عوامل موثر در انتقال بار در کمپلکس های انتقال بار از آنها یاد می شود در این بررسی نیز با روش qspr با اهمیت شناخته شدند. مدل های بدست آمده با الگوریتم ژنتیکی دارای قدرت پیش بینی بهتری نسبت به مدل های بدست آمده با رگرسیون مرحله ای بودند. در یک کاربرد کمّی از mcr-als، مخلوط های استیل سالیسیلیک اسید، پاراستامول و کافئین با موفقیت با استفاده از داده های مرتبه ی دوم تجزیه شدند. این شیوه بطور همزمان خصوصیات طیف سنجی و اسید- باز ترکیبات را که بوسیله ی تیتراسیون phمتری با سدیم هیدروکسید ایجاد می شود، در نظر می گیرد که به گزینش پذیری بالاتری می انجامد. حتّی با وجود نقص پایه، در بیشتر موارد تعیین کمّی با خطاهایی کمتر از 5% بدست آمدند. در یک کاربرد جدید دیگر از روش mcr-als، با استفاده از طیف های ftir، کسر ساختارهای ثانویه ی مختلف 24 پروتئین به همراه نیمرخ طیفی آنها تفکیک شد. تخمین اولیه از نیمرخ های طیفی ساختارهای ثانویه ی مختلف با استفاده از تقرب تصویر متعامد (opa) بدست آمد. کسرهای پیش بینی شده برای α- مارپیچی و β- صفحه ای بوسیله ی این روش با مقادیر بدست آمده با روش حداقل مربعات جزئی مقایسه شد. نتایج نشان داد که mcr-als می تواند به عنوان روشی مناسب تر از pls برای تعیین ساختار ثانویه پروتئین ها بکار برده شود. توانایی انتخاب دو روش انتخاب متغیر شناخته شده یعنی حداقل مربعات جزئی با همبستگی فاصله (sipls) و الگوریتم ژنتیکی- حداقل مربعات جزئی (ga-pls) با استفاده از سری داده های شبیه سازی شده و حقیقی (داده های ذرت و متابولیت) مختلف از نظر همپوشانی طیفی اجزاء بررسی و مقایسه شد. تفاوت قابل ملاحظه ای بین نتایج دو روش انتخاب در بسیاری از موارد مشاهده نشد. صرفنظر از نوع داده ها، ga-pls مدل هایی با تعداد کمتر متغیرهای پنهان را ایجاد کرد. تصحیح علامت متعامد مستقیم- مجموع بارهای پنهان حداقل مربعات جزئی (dosc-splsll) بعنوان یک روش انتخاب متغیر ساده و جدید معرفی شد. با استفاده از دو سری داده ی qsar اعتبار روش مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و مدل های بدست آمده از نظر آماری با مدل هایی که قبلا گزارش شده بود، مقایسه شدند. بهترین مدل هایی که برای داده های مورد مطالعه با الگوریتم های پیچیده بدست آمده بودند، با روش پیشنهادی ما هم بدست آمدند. علاوه بر این،مدل هایی با پارامترهای آماری خوب برای اولین بار برای این داده ها بدست آمدند.