نام پژوهشگر: مرضیه قاسمی پیربلوطی
مرضیه قاسمی پیربلوطی محمدرضا فدایی
چکیده پژوهش حاضر با عنوان «بررسی نوع استدلال کودکان شش ساله در دفاع از فرضیه های ریاضی خود» صورت گرفته است. به این منظور در سه حوزهی «عدد و عملگرها»، اندازهگیری، هندسه و تجسم فضایی فعالیت هایی در مدعای تجربی و نظری طراحی گردید. مدعای تجربی مدعایی است که کودک بتواند به صورت تجربی آن را مورد آزمایش قرار دهد. مدعای نظری نیز مدعایی خواهد بود که کودک نتواند آن را تجربه کند. گروه نمونه در پژوهش شامل30 آزمودنی مرکب از 14 دختر و 16 پسر، از دو آموزشگاه که آنها را آموزشگاه های (1) و (2) می نامیم، انتخاب شدند. آزمودنیهای آموزشگاه (1)، وضعیت اقتصادی بالا و بیشتر آزمودنیهای آموزشگاه (2) از نظر اقتصادی نسبت به آموزشگاه (1)، در وضعیت اقتصادی پایین قرار دارند. سوالات مصاحبه در سه حوزه ای که قبلاً ذکر شد طراحی گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه بدست آمد. پس از جمع آوری داده ها، آزمودنی ها کد گذاری شده و بر اساس متغیرهای جنسیت، وضعیت اقتصادی و آموزشگاه به آزمودنی ها پیش کدهایی اطلاق گردید. پس از تحلیل داده های بدست آمده نتایجی بدست آمد. 1) استدلال کودکان بیشتر بر مبنای آن چه که تجربه می کنند و یا بر اساس آن چه به طور ملموس ادراک کرده اند صورت می گیرد. 2) استدلال انتزاعی برای کودکان اغلب دشوار است. 3) کودکان بیش از بزرگسالان تحت تأثیر احساسات یا تجربیات خود استدلال میکنند و محتوا یا داستان مسأله می تواند استدلال آنها را بیش از فرضیه های ریاضی مسأله تحت تأثیر قرار دهد. همچنین به نظر می رسدکودکانی که از نظر اقتصادی، وضعیت مطلوب تری دارند، بیش از کودکان با وضعیت اقتصادی پایین، استدلال را به والدین، مربیان یا افرادی غیر از خودشان نسبت میدهند. همچنین پسران بیش از دختران استدلال را به خود نسبت می دهند. در مورد اصلاح نظر، کودکان در مواجهه با نظر مخالف اغلب در صورتی نظرشان را تغییر می دهند که نظر مخالف از نظر تجربی برای آنها منطقی به نظر برسد. در صورتی که تجربه نظر دیگری غیر از نظر مخالف را تقویت کند، آن نظر را نمی پذیرند.