هدف کلی این پژوهش شناسایی رابطه سبکهای مدیریت مدیران سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی با توانمند سازی منابع انسانی ( کارکنان ) و شناخت عوامل موثر در توانمند سازی و ارائه راهکارهای مناسب در این مورد است . سوال اصلی پژوهش این است که آیا بین سبک های مدیریت مدیران و توانمندی کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی همبستگی وجود دارد ؟ لازم به ذکر است که در این تحقیق سبکهای مدیریت و توانمند سازی کارکنان به ترتیب متغیر مستقل و وابسته می باشند . یک فرضیه اهم و پنج فرضیه خاص مجموع فرضیه های تحقیق حاضر را تشکیل می دهند که برای تایید و یا رد فرضیات از روش پایایی همسانی درونی استفاده شده است . جامعه ی آماری پژوهش مذکور، کلیه کارکنان رسمی اعم از مدیران و کارکنان شاغل در ادارات سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی می باشد که بر اساس داده های اعلام شده از سوی سازمان 1500 نفر گزارش شده اند که از آزمون کوکران جهت تعیین حجم نمونه استفاده گردیده که در حدود 384 نفر تخمین زده می شود. تعداد 450 پرسشنامه بصورت حضوری در بین کارکنان و مدیران حوزه های مختلف سازمان توزیع گردیدکه تعداد 395 پرسشنامه عودت داده شد و تعدادی از پرسشنامه ها هم ناقص بودن که کنار گذاشته شدند و 384 پرسشنامه برای تجزیه و تحلیل انتخاب گردید و اطلاعات از طریق نرم افزار spss مورد تجریه و تحلیل واقع شد و نتایج بطور کلی ارائه شده است . در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. با به کار گیری مدل تحلیلی تحقیق که طرح نظری مساله تحقیق تدوین شده را با مشاهده ، جمع آوری و تحلیل اطلاعات به هم وصل می کند ، تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش آماری ضریب همستگی و آزمون معنی دار بودن ضریب همبستگی با استفاده از نرم افزار spss صورت گرفته است . تمام فرضیه ها با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری مورد آزمون قرار گرفت و در نهایت براساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها ، رد یا قبول گردید .

هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر مسئولیت پذیری و اولویت بندی این عوامل در دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کرج ، سال تحصیلی 94-1393است. در این پژوهش شش مولفه: مشارکت دانش آموزان در امور مدرسه ،توسعه بینش اجتماعی و سیاسی ، توسعه مهارت های همیاری همکاری ، موضوعات محتوای درسی ، فراهم نمودن زمینه برای ابراز عقیده و روش فعال تدریس، در قالب 6 سوال برای سنجش نظرات پاسخگویان مطرح گردیده است .جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان ، دبیران ، مدیران و اولیاء مدارس دوره دوم متوسطه مناطق چهارگانه شهر کرج به تعداد 176000 نفر می باشد. که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای حجم نمونه به تعداد 520 نفرانتخاب گردیده است . ابزار پژوهش جهت جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد که روایی آن توسط متخصصان تعیین شد و ضریب آلفای کرونباخ89/0نشان داد ابزار از پایایی بالایی برخوردار است. جهت تحلیل داده ها از دو سطح توصیفی ( میانگین ، انحراف معیار ، چولگی و کشیدگی ) و استنباطی (آزمون tتک نمونه ای جهت تاثیر پذیری مولفه ها وآزمون فریدمن جهت اولویت بندی مولفه ها )استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که هر شش مولفه در افزایش مسئولیت پذیری دانش آموزان نقش داشته و با مشاهده جدول میانگین رتبهها چنین استنباط میشود که توسعه بینش اجتماعی رتبه اول، موضوعات و محتوای درسی رتبه دوم، روش فعال تدریس رتبه سوم، مشارکت دانش آموزان رتبه چهارم، گسترش مهارت های همیاری و همکاری رتبه پنجم و فراهم ساختن زمینهای برای ابراز عقیده و انتقاد آزاد رتبه ششم را به خود اختصاص داده است. کلید واژه ها : مسئولیت پذیری مشارکت دانش آموزان ، مهارت های همیاری همکاری، محتوای برنامه های درسی ، ابراز عقیده ، انتقاد آزاد ، روش فعال تدریس