نام پژوهشگر: مصطفی نیکنامی
منیژه محمودی عمرآبادی مصطفی نیکنامی
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی دوره های آموزشی ضمن خدمت کارکنان شهرداری شهرستان اراک با تاکید بر مدل کرک پاتریک انجام شد. این پژوهش مبتنی بر 1 سوال اصلی و 4 سوال فرعی می باشد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شهرداری شهرستان اراک بود.حجم افراد شرکت کننده در دوره آموزشی icdl به همراه مدیران برابر با 192 نفر می باشد. ابزار گرداوری اطلاعات در سطوح واکنش، مهارت و نتایج پرسشنامه بسته پاسخ و در در سطح یادگیری از نمره های پس آزمون و پیش آزمون استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش t تک گروهی و t همبسته استفاده شده است. نتایج بدست آمده از سطوح واکنش، یادگیری و مهارت و نتایج نشان می دهد که کارکنان واکنش مطلوبی نسبت به دوره داشتند، دوره آموزش در میزان یادگیری آنان تاثیر داشته است همچنین در میزان مهارت کارکنان تاثیر داشته است و طبق نظر مدیران نتایج مطلوبی را برای سازمان بهمراه داشته است.
حسین شهیدی نیا مرتضی امین فر
جامعه آماری شامل38 نفر از شاغلین سازمان می باشد. فرآیند نمونه گیری نداشته و از روش سرشماری کامل استفاده شده است. در این پژوهش از الگوی نیازسنجی آموزشی کلاین استفاده گردیده. سوالات پژوهش عبارتند از: 1- نیازهای آموزشی مشاغل سازمان کدامند؟ 2- میزان تسلط کارکنان سازمان به دانش و مهارت های شغل خود چقدر است؟ 3- فاصله میان وضع موجود شاغلین ازحیث تسلط بر دانش و مهارت های شغل حود با وضع مطلوب دانشی و مهارتی شغل ایشان چه میزان است؟ 4- برنامه های آموزشی مناسب جهت بهسازی منابع انسانی سازمان چیست؟ به منظور جمع آوری اطلاعات از روش های متعدد از جمله: تجزیه و تحلیل شغل و وظیفه- مشاهده- فرم های مصاحبه- پرسشنامه و فرم های اولویت بندی استفاده شده است. در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش عبارتند از: 1- نیازهای آموزشی مشاغل سازمان شناسایی، تعیین و اولویت بندی شدند.2- میزان تسلط شاغلین سازمان در مورد استانداردهای مشاغل مورد مطالعه مشخص گردید. 3- نیازهای آموزشی شاغلین سازمان در مشاغل مورد مطالعه تعیین شد.4- مشمولین آموزشی(شاغلین سازمان)در دوره های مختلف شناسایی شدند تا برنامه ریزی آموزشی تسریع گردد.
مرتضی تقدسی مصطفی نیکنامی
به منظور بررسی آسیب شناسی وضعیت توانمندسازی کارشناسان در مرکز مطالعات وبرنامه ریزی شهرداری شهر تهران و ارائه راهکارهای مناسب جهت بهبود آن ،پژوهشی به روش توصیفی درمرکز مطالعات وبرنامه ریزی شهرداری شهرتهران در سال 1388 انجام شد. هدف از این پژوهش در راستای اهداف تحقیق و به منظور شناسایی شایستگی ها و مهارت های کارشناسان وبررسی وشناسایی شکاف توانمندی کارشناسان درسطح وضع موجود ومطلوب در سازمان مورد پژوهش است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارشناسان مرکز مطالعات وبرنامه ریزی شهرداری شهرتهران درسال1388است، که شامل 100 نفر می باشند. بااستفاده از روش نمونه گیری جدول گرجی و مورگان جامعه به عنوان نمونه انتخاب شده است. بدین منظور برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت استفاده شده است. که با اعمال نظرات اساتید محترم راهنما و مشاور، نهایی شده و روایی آن نیز مورد تائید قرار گرفت و همچنین برای بررسی پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شده و نتایج حاصله نیز بیانگر پایایی قابل قبولی می باشد. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آمار توصیفی (درصد، فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه) وجهت بررسی نرمال بودن عامل ها نیزاز آزمون تک نمونه ای کلموگروف ـ اسمینرف می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده اند که: 1- وضعیت مطلوب توانمند سازی با توجه به مبانی نظری و تجربی موضوع در ابعاد توانمندسازی در وضعیت مطلوب، با اهمیت است و باید این بعد در حد بالایی در مرکز مطالعات مورد توجه قرار گیرد. 2- وضعیت موجود توانمندسازی در مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهرداری شهر تهران از وضعیت نسبتا نامطلوبی برخوردار است. 3- بین وضع موجود و مطلوب توانمندسازی در مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهرداری شهر تهران تفاوت وجود دارد. بیشترین شکاف در بعد سبک رهبری و به تبع آن در ابعاد تشکیل تیم، مدیریت مشارکتی و دسترسی به اطلاعات وجود دارد. 4- شاخص های مطلوب توانمندسازی در مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهرداری شهر تهران به ترتیب زیر می باشند: سبک رهبری، مدیریت مشارکتی، تشکیل تیم های کاری، دسترسی به اطلاعات، واگذاری مسئولیت، جبران مالی وآموزش ضمن خدمت. 5- راهکارهای مناسب برای بهبود وضعیت توانمندسازی در مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهرداری شهر تهران انتصاب مدیران بامشورت ومشارکت کارشناسان،حضور کارشناسان در تصمیم گیری های سازمانی ،تفویض اختیار و تشکیل تیم های تخصصی از کارشناسان برای ارتباط مستقیم با مدیریت و...
اسماعیل نوشیروانی شیخ احمد مصطفی نیکنامی
جامع? آماری این پژوهش شامل دو گروه است که عبارتند از: الف) کلیه دانش آموزان زبان انگلیسی اول دبیرستان شهر اردبیل در سال تحصیلی 1388-1389 ب) کلیه معلمان زبان انگلیسی اول دبیرستان شهر اردبیل در سال تحصیلی 1388-1389 از این میان تعداد 196 دانش آموز و 42 معلم به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو پرسشنام? محقق ساخت است که شامل 19 سوال بسته پاسخ و یک سوال باز پاسخ هستند. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روایی صوری و محتوایی و برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی مثل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد، همچنین از روشهای آمار استنباطی مانند تی تک گروهی و تی مستقل دو گروهی و برای انجام هر چه بهتر تحلیل از نرم افزار spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که: 1) دبیران زبان انگلیسی برنامه درسی زبان انگلیسی اول دبیرستان را نسبتاً مطلوب ارزیابی می کنند. 2) دانش آموزان اول دبیرستان برنامه درسی زبان انگلیسی اول دبیرستان را منفی ارزیابی می کنند. 3) بین ارزیابی معلمان از برنامه درسی زبان انگلیسی اول دبیرستان با ارزیابی دانش آموزان از این مقوله تفاوت معنی داری وجود دارد. به گونه ای که میانگین نمرات ارزشیابی برنامه درسی زبان انگلیسی معلمان به صورت معناداری بالاتر از میانگین نمرات ارزشیابی دانش آموزان می باشد .
طیب داریانی فرد مصطفی نیکنامی
هدف از تحقیق حاضر، بررسی میزان آمادگی مدیران جهت امکان استقرار مدیریت کیفیت فراگیر در مدارس متوسطه استان کرمانشاه است. در تحقیق حاضر جامعه ی آماری شامل کلیه ی مدیران و معاونین مدارس متوسطه استان کرمانشاه در سال تحصیلی 88-87 بود و تعداد آنها 790 نفر بود. از این میان براساس جدول مورگان 291 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق در این پژوهش شامل پرسشنامه ای بود که براساس مقیاس لیکرت و با همکاری استاد راهنما و اساتید متخصص در زمینه مدیریت کیفیت فراگیر طراحی شده بود. قابل ذکر است که پایایی پرسشنامه موردنظر توسط آزمون آلفای کرنباخ صورت گرفت (82%) که نشان داد پرسشنامه از پایایی بالایی برخوردار است. نتایج حاصل از تحلیل به صورت زیر می باشد: 1) سئوال اول که خود از سه قسمت تشکیل شده بود: الف) با توجه به نتایج آماری برای قسمت اول که توسط آزمون خی دو صورت گرفت و خی دو حاصل برابر بود با 174.701 و همچنین سطح معناداری آن مطلوب بود، لذا نتیجه گرفتیم که دانش و آگاهی لازم جهت استقرار مدیریت کیفیت فراگیر در مدیران مدارس متوسطه استان کرمانشاه وجود دارد. ب) با توجه به نتایج آماری برای قسمت دوم که توسط آزمون خی دو صورت گرفت و خی دو حاصل برابر بود با 167.278 و همچنین سطح معناداری آن مطلوب بود، لذا نتیجه گرفتیم که نگرش لازم جهت استقرار مدیریت کیفیت فراگیر در مدیران مدارس متوسطه استان کرمانشاه وجود دارد. ج) با توجه به نتایج آماری برای قسمت سوم که توسط آزمون خی دو صورت گرفت و خی دو حاصل برابر بود با 101.464 و همچنین سطح معناداری آن مطلوب بود، لذا نتیجه گرفتیم که مدیران دارای برنامه عملیاتی لازم جهت استقرار مدیریت کیفیت فراگیر در مدیران مدارس متوسطه استان کرمانشاه هستند.2) سئوال دوم نیز که از سه قسمت تشکیل شده بود: الف) با توجه به نتایج آماری برای قسمت اول که توسط آزمون تی صورت گرفت و تی حاصل برابر بود با 1.043 و همچنین سطح معناداری آن مطلوب بود، لذا نتیجه گرفتیم که بین میزان آمادگی مدیران جهت استقرار مدیریت کیفیت فراگیر با ویژگیهای آنها در مدارس متوسطه استان کرمانشاه رابطه وجود دارد. ب) با توجه به نتایج آماری برای قسمت دوم که توسط آزمون واریانس یک طرفه صورت گرفت و مقدار f حاصل برابر بود با 7.350 و همچنین سطح معناداری آن مطلوب بود، لذا نتیجه گرفتیم که بین میزان آمادگی مدیران با سطح تحصیلات آنها جهت استقرار مدیریت کیفیت فراگیر در مدارس متوسطه استان کرمانشاه رابطه وجود دارد.ج) با توجه به نتایج آماری برای قسمت سوم که توسط آزمون پیرسون صورت گرفت و ضریب همبستگی حاصل برابر بود با 0.167 و همچنین سطح معناداری آن مطلوب بود، لذا نتیجه گرفتیم که بین میزان آمادگی مدیران با سابقه خدمت آنها جهت استقرار مدیریت کیفیت فراگیر در مدارس متوسطه استان کرمانشاه رابطه وجود دارد. 3) با توجه به نتایج آماری برای سئوال سوم که توسط آزمون خی دو صورت گرفت و خی دو حاصل برابر بود با 112.625 و همچنین سطح معناداری آن مطلوب بود، لذا نتیجه گرفتیم که مدیران مدارس متوسطه استان کرمانشاه دانش آموز را به عنوان مشتری قرار می دهند. نتایج تحلیل آماری نشان داد که میزان آمادگی مدیران جهت امکان استقرار مدیریت کیفیت فراگیر در مدارس متوسطه استان کرمانشاه در سطح بالایی است. کلمات کلیدی : 1- ساختار مدیریت کیفیت 2- مدیریت امکان 3- ویژگی های مدیریت
سید یوسف رضوی یحیی مهاجر
هدف از انجام پژوهش حاضر ، بررسی نحوه گذران اوقات فراغت دربین دانش آموزان دبیرستانی شهرستان نکا و ارائه راهکارهایی برای غنی سازی آن در سال تحصیلی 1389- 1388 بود.روش تحقیق پژوهش حاضر، روش توصیفی از نوع پیمایشی می باشدکه جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسرسال سوم متوسطه آموزشگاه های شهرستان نکا درسه رشته انسانی ،تجربی وریاضی وفیزیک بود.دراین پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده است. برای گردآوری داده ها در این پژوهش از دو روش مطالعه کتابخانه ای و پرسش نامه استفاده شد، که پرسشنامه ی پژوهش حاضر از نوع «محقق ساخته » است. همچنین بر ای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد ، که نتایج زیر بدست آمد: 1- مدت زمان اختصاص داده به ابعاد اوقات فراغت هر فرددر ماه (به ساعت)به ترتیب شامل موارد زیر می باشد : بعد تفریحی- سرگرمی (میانگین=41/183(، بعد علمی (میانگین=49/86) ، بعد روابط فامیلی (میانگین= 29/76) ، سایر(یعنی استراحت کردن و کشاورزی) (میانگین= 93/49) ، بعد ورزشی(میانگین= 68/41)، بعد اجتماعی (میانگین= 2/13)، بعد هنری (میانگین= 73/2) واوقات فراغت ناسالم (میانگین= 13/2). 2- دانش آموزان به طور متوسط در ماه با میانگین (25/62) ساعت و به عبارتی دیگر می توان گفت با میانگین دو ساعت در روز وقت خود را با دوستان و همسالان می گذراندند. 3- میزان تحصیلات پدر و مادر برنوع گذران اوقات فراغت موثر بوده است. 4- طبقه اقتصادی-اجتماعی بر نحوه گذران اوقات فراغت موثر بوده است.
عباس رمضانی مصطفی نیکنامی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل انگیزشی و بهداشتی موثر بر اخلاق کار در بین کارکنان ناحیه 2 آموزش و پرورش زنجان در سال تحصیلی 89-1388 انجام شده است. برای سنجش اخلاق کار از پرسش نامه اخلاق کار حرفه ای پتی استفاده شد که پس از اعمال تغییراتی در آن، به لحاظ روایی و پایایی نیز مورد بازنگری قرار گرفت و ضریب پایایی آن برابر 0.938 به دست آمد و برای سنجش عوامل انگیزشی و بهداشتی موثر بر آن از پرسش نامه عوامل انگیزشی و بهداشتی مهرابی با ضریب پایایی برابر با 0.906 استفاده گردید. نوع پژوهش، توصیفی (پیمایشی) و از جنس تحقیقات علی-مقایسه ای است. جامعه آماری در این طرح مشتمل بر کلیه کارکنان زن و مرد واحدهای اداری و آموزشی ناحیه 2 زنجان (2800 نفر) بود و برای انتخاب نمونه آماری (228 نفر) نیز از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای استفاده شد. داده های حاصله با استفاده از شیوه های آمار توصیفی، مشتمل بر شاخص های مرکزی و پراکندگی و آمار استنباطی، شامل: آزمون t، تحلیل واریانس چندمتغیری و تحلیل رگرسیون چندگانه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش، نشان داد: 1- بین اخلاق کار کارکنان زن و مرد نمونه آماری، تفاوت معناداری وجود ندارد. 2- از بین عوامل بهداشتی، عامل روابط انسانی، بیشترین همبستگی را با اخلاق کار، دارد. 3- از بین عوامل انگیزشی، عامل های قدردانی و ماهیت شغل، بیشترین همبستگی را با اخلاق کار دارند.
معصومه نجفی مصطفی نیکنامی
مقایسه اثربخشی مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی شهر اراک در سال تحصیلی 90-1389 چکیده هدف اساسی پژوهش حاضر،مقایسه ی اثربخشی مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی شهر اراک در سال تحصیلی 90-89 بوده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل؛ کلیه مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی شهر اراک در سال تحصیلی 90-89 می باشد. روش نمونه گیری مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش خوشه ای چند مرحله ای است به این ترتیب که در مرحله نخست از بین مناطق دوگانه به طور تصادفی 10 مدرسه انتخاب شد و در مرحله دوم پرسشنامه مدیران در اختیار تمام مدیران 20 مدرسه قرار گرفت. در میان معلمان نیز، به نسبت نمونه گیری200 پرسشنامه توزیع گردید. ابزار آماری پژوهش، دو پرسشنامه محقق ساخته مدارس اثربخش بود که در چارچوب الگوی «کالدول» و «اسپینکس» تهیه و تدوین شد و به عنوان شاخص مقایسه مورد استفاده قرار گرفت. پرسشنامه معلم و مدیر به ترتیب شامل؛ 41 و 33 سوال بود وبا عنایت به آلفای کرونباخ؛ پرسشنامه مدیر، 0.89 و پرسشنامه معلم، 0.95ارزیابی شد که از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار هستنند. یافته های پژوهش حاضر، نشان دهنده موارد زیر است: 1. بین اثربخشی مدارس ابتدایی دولتی در مقایسه با مدارس غیردولتی شهر اراک تفاوت معنی داری وجود دارد که تفاوت مذکور به نفع مدارس غیردولتی است. 2. بین مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی در بعد مواد درسی تفاوت معنی دار وجود دارد که تفاوت مذکور به نفع مدارس غیردولتی است. 3. بین مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی در بعد تصمیم گیری تفاوت معنی دار به نفع مدارس غیردولتی وجود دارد. 4. بین مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی در بعد منابع تفاوت معنی دار به نفع مدارس غیردولتی وجود دارد. 5. بین مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی در بعد نتایج تفاوت معنی دار وجود ندارد. 6. بین مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی در بعد رهبری تفاوت معنی دار به نفع مدارس غیردولتی وجود دارد. 7. بین مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی در بعد جو آموزشی تفاوت معنی دار به نفع مدارس غیردولتی وجود دارد. 8. اثربخشی مدارس پسرانه نسبت به مدارس دخترانه، به جزء مولفه نتایج در سایر مولفه ها بیشتر است. واژگان کلیدی: اثربخشی، مدرسه اثربخش، مدارس دولتی، مدارس غیردولتی
مهدیه احمدخانبیگی مصطفی نیکنامی
چکیده: هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین سلامت سازمان و عملکرد مدیران مدارس دولتی دخترانه متوسطه شهر تهران می باشد و جامعه آماری کلیه دبیران دبیرستانهای مناطق 19 شهر تهران است. درسال تحصیلی 90-1389 است که در نهایت نمونه آماری استفاده شده 384 نفر از دبیران از طریق روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند از دو پرسشنامه سلامت سازمانی دارای 7 مولفه (یگانگی نهادی، نفوذ مدیر، ملاحظه گری، ساختدهی، پشتیبانی منابع، روحیه، تأکید علمی) که شامل 44 گویه است و پرسشنامه عملکرد مدیران که براساس وظایف شش گانه مدیریت آموزشی دارای 7 مولفه 44 گویه است استفاده شد.که شامل برنامه آموزش و تدریس، امور دانش آموزان، امور کارکنان، روابط مدرسه و اجتماع، تسهیلات و تجهیزات، امور اداری و مالی است برای اجرای تحقیق استفاده شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف استاندارد، و آمار استنباطی شامل خط های استاندارد میانگین و آزمون معنی داری ضریب همبستگی می باشد. برای آزمون فرضیات از نرم افزار spss استفاده گردید که مقدار ضریب همبستگی محاسبه، و برای آزمون معنی داری از آزمون معنی داری ضریب هبستگی استفاده شد. که در نهایت نتایج زیر بدست آمد: فرضیه اصلی: بین سلامت سازمانی و عملکرد مدیران دبیرستان های دخترانه دولتی شهر تهران همبستگی وجود دارد. که با 99%اطمینان می توان گفت بین سلامت سازمانی و عملکرد مدیران متوسط دخترانه شهر تهران رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج یافته ها در ارتباط با فرضیه های فرعی که بین سلامت سازمانی و هر یک از متغیرهای عملکرد مدیران مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران ؛ در قلمرو برنامه ی آموزشی و تدریس امور دانش آموزان امورکارکنان روابط مدرسه و اجتماع، امور تسهیلات و تجهیزات آن، امور اداری و مالی نشان داد که با 99 درصد اطمینان بین آنها رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
فهیمه حاجی اسماعیلی مصطفی نیکنامی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سبک های مدیریت تعارض مدیران دبیرستان های دخترانه شهر تهران در سال تحصیلی 90-1389 تدوین شده است. بدین منظور برای بررسی سبک های مدیریت تعارض پنج سبک همکاری،مصالحه ، گذشت،رقابت و اجتناب مورد توجه قرار گرفتند . روش تحقیق ،توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه ی آماری شامل کلیه مدیران دبیرستان های شهر تهران بوده است که از میان آنها 90 مدیر به صورت تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های هوش هیجانی سیبریا شرینگ و سبک های مدیریت تعارض رابینز بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t برای بدست آوردن رابطه بین هوش هیجانی مدیران با تحصیلات و سن آنها و از آزمون همبستگی پیرسون برای به دست آوردن ضریب همبستگی میان مدیریت تعارض و هوش هیجانی استفاده شد. به طور کلی یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی مدیران با سه راهبرد (مصالحه ،همکاری و گذشت) مدیریت تعارض همبستگی مثبت وجود دارد. و بین هوش هیجانی با راهبردهای(رقابت و اجتناب )مدیریت تعارض همبستگی منفی وجود دارد. همچنین بین میزان هوش هیجانی مدیران با سن و تحصیلات مدیران تفاوت معناداری مشاهده نشد.
سارا زاهدی نژاد مصطفی نیکنامی
چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی مشتری محوری شعب بانک سامان در شهر تهران بود. این پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی است. در این پژوهش از شاخص های مدل تعالی سازمان (efqm) استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مشتریان شعب بانک سامان در شهر تهران بود که به صورت حضوری از خدمات این بانک استفاده می کردند . نمونه آماری که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند 350 نفر بود. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بر اساس شاخص های مدل تعالی سازمان با ضریب پایائی 949/. بود که برای احتساب پایائی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شد.برای آزمون فرضیه ها از آزمون t تک گروهی بهره جسته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین مشتری محور بودن شعب بانک سامان در شهر تهران در وضع مطلوب و موجود تفاوت معنی داری وجود ندارد و موسسه 38/80 درصد از نمره کل وضعیت مطلوب را کسب نموده است.
فاطمه بازیاری عباس عباس پور
پژوهش حاضر با هدف" بررسی عوامل ایجادکننده استرس شغلی و تأثیر آن بر اثربخشی سازمانی مدیران آموزشی شهرستان فسا" صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات جزء روش های توصیفی – همبستگی است. متغیرهای پژوهش شامل استرس شغلی و اثربخشی سازمانی مدیران می-باشد. ابزارگردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه استرس شغلی کریشنا با پایایی 84/0 و پرسشنامه اثربخشی سازمانی پرداختچی با پایایی 96/0 می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران آموزشی شهرستان فسا است که تعداد کل آنها 104 نفر می باشد و نمونه به دست آمده با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 52 نفر می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده های آماری از شاخص های آمارتوصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین استرس شغلی و اثربخشی مدیران رابطه معنی دار منفی وجود دارد(53/0-=r)و بین تحصیلات مدیران و سابقه خدمت آنان با استرس شغلی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین جنسیت و استرس شغلی مدیران رابطه معنی داری وجود دارد و استرس شغلی مدیران مرد، بیشتر از مدیران زن می باشد. اما بین رشته تحصیلی و مقاطع تحصیلی مدارسی که مدیران در آن مشغول به کار هستند، با استرس شغلی رابطه معنی داری وجود ندارد.
زهرا کیانی مصطفی نیکنامی
چکیده این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین میزان استفاده بهینه مدیران از زمان و اثربخشی آنان در مدارس دولتی و غیرانتفاعی به روش توصیفی بر روی 32 نفر از مدیران شهر گیلان غرب در سال 1390 انجام شد. با استفاده از پرسشنامه خاکی برای سنجش مدیریت زمان با خرده مقیاس های برنامه ریزی در کار و وقت، تفویض اختیار و تقلیل حجم کار، حذف عوامل مزاحم و غنی سازی اطلاعات مدیریتی با پایایی به ترتیب 80%، 41%، 75% و 83% آلفای کرونباخ و پرسشنامه پرداختچی برای سنجش اثربخشی با پایایی 92% آلفای کرونباخ داده ها جمع آوری شد و با کاربرد آزمونهای میانگین، انحراف معیار و توزیع فراوانی در بخش توصیفی و آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیره و آزمون t مستقل برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش استنباطی این نتایج به دست آمد که : میان مولفه های برنامه ریزی در کار و وقت مدیران، تفویض اختیار و تقلیل حجم کار و غنی سازی اطلاعات مدیریتی مدیران با اثربخشی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین مولفه حذف عوامل مزاحم با اثربخشی مدیران رابطه معناداری مشاهده نشد. مولفه های استفاده بهینه از زمان می توانند پیش بینی کننده اثربخشی باشند و از میان چهار مولفه، غنی سازی اطلاعات مدیریتی مدیران بهترین پیش بینی کننده اثربخشی است. بین مولفه های برنامه ریزی در کار و وقت، غنی سازی اطلاعات مدیریتی مدیران و اثربخشی در مدارس دولتی و غیرانتفاعی تفاوت وجود دارد. به عبارتی برنامه ریزی در کار و وقت، غنی سازی اطلاعات مدیریتی و اثربخشی در میان مدیران مدارس دولتی بیشتر است. اما بین مولفه های تفویض اختیار و تقلیل حجم کار و حذف عوامل مزاحم در مدارس دولتی و غیرانتفاعی تفاوتی وجود نداشت. کلید واژه ها: مدیرت زمان، اثربخشی، برنامه ریزی در کار و وقت، تفویض اختیار، حذف عوامل مزاحم، غنی سازی اطلاعات مدیریتی
فاطمه علیجانزاده مصطفی نیکنامی
چکیده به منظور ارزشیابی وضعیت اجرایی دوره های آموزش ضمن خدمت و اثر آن برعملکرد کارکنان پژوهشی با روش توصیفی بر روی 108 نفر از کارکنان ایران خودرو شهر بابل در سال 1390 (حدود 150 نفر) انجام شد. ابزار پژوهش استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بود. عملکرد شغلی شامل خرد ه مقیاس های علاقه شغلی ، دانش و مهارت ،تسهیل انجام کارها و وظایف پیچیده، خلاقت ، دقت وتوجه، کمیت و کیفیت کاری بود. ابزار براساس آلفای کرونباخ با پایایی به ترتیب 78 / .، 86/ . و66/ . 64/،067/،081/0به دست آمد. برای تحلیل یافته ها ازآزمون های میانگین، میانگین وزنی توزیع فراوانی و نمودارهای مربوطه نمرات در بخش توصیفی واز آزمونهای تحلیل واریانس چند متغیره(manova ) ،آزمون تعقیبی lsd در بخش استنباطی استفاده شد. در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که: دوره های عمومی، رنگ و صافکاری، بدنه سازی و تولید بر مولفه های عملکرد شغلی کارکنان در حد متوسط به بالا تاثیر داشته است. با توجه به نتایج آزمون تعقیبی lsd در همه متغیرها بین دوره های آموزشی عمومی و بدنه سازی تفاوت وجود دارد و این تفاوت از نظر آماری معنادار است. در متغیر دانش و مهارت بین دوره های رنگ و صافکاری- بدنه سازی تفاوت وجود دارد و این تفاوت از نظر آماری معنادر است. همچنین در متغیر کمیت و کیفیت کارها بین دوره های رنگ و صافکاری- تولید تفاوت وجود دارد و این تفاوت از نظر آماری معنادر است. کلمات کلیدی : ارزشیابی ، آموزش ضمن خدمت ، اثربخشی
مینا صفی خانی مصطفی نیکنامی
این پژوهش به منظور شناسایی عوامل موثر بر نگرش شغلی و سازمانی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان میانه ، به روش توصیفی- پیمایشی بر روی 35 نفر از کارکنان که کل جامعه آماری را تشکیل می دادند در سال 1390 انجام شده است. پژوهش حاضر با استفاده از پرسشنامه پژوهشگر ساخته برای سنجش نگرش شغلی و سازمانی با خرده مقیاس های عوامل ماهیت کار، عوامل سازمانی و عوامل محیطی با پایایی 79% ، 89 % و 89 % آلفای کرونباخ و با کاربرد آزمون های میانگین، انحراف معیار و توزیع فراوانی در بخش توصیفی و آزمون های t مستقل ، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون، برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش استنباطی به این نتایج دست یافت که: بین نظرات کارکنان بر حسب عوامل فردی و سازمانی مختلف ( جنسیت،سن، میزان درآمد و ... ) از لحاظ نوع نگرش شغلی و سازمانی آنها تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه بدست آمده حاکی از آن بود که تنها بین نوع نگرش شغلی و سازمانی کارکنان با میزان تحصیلات تفاوت معنی دار وجود دارد.میان ماهیت کار ( وابستگی شغلی، طراحی شغلی، ... ) و نگرش شغلی و سازمانی کارکنان، رابطه ی معنی داری وجود دارد. بین نگرش شغلی و سازمانی کارکنان با وابستگی شغلی و طراحی شغلی رابطه ی معنی دار وجود دارد. میان عوامل سازمانی مناسب ( رسالت سازمان، وابستگی سازمانی، ... ) و نگرش شغلی و سازمانی کارکنان رابطه ی معنی داری وجود دارد. بین رسالت سازمانی و مزایا و ترفیعات شغلی با نگرش شغلی و سازمانی کارکنان رابطه معنی دار وجود دارد.میان عوامل محیطی مناسب ( شرایط فیزیکی کار، شرایط روانی کار، ... ) و نگرش شغلی و سازمانی کارکنان، رابطه ی معنی داری وجود دارد. بین شرایط فیزیکی، شرایط روانی، همکاران، مدیران ومافوق، و تعادل و توازن بین زندگی شغلی و خانوادگی روابط معنی دار وجود دارد. کلید واژه ها: نگرش، نگرش شغلی و سازمانی، ماهیت کار، عامل سازمانی، عامل محیطی، عامل فردی و سازمانی
مهدی عزیزخانی مصطفی نیکنامی
چکیده پژوهش به منظور بررسی عوامل موثر بر فرسودگی شغلی و تعیین رابطه آن با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه تحصیلی تحقیقی به روش پژوهش توصیفی- همبستگی در میان معلمان شهرستان پاکدشت انجام شد . جامعه ی آماری شامل کلیه معلمان دوره متوسطه تحصیلی که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ایی در نهایت تعداد 100 نفر (50 نفر زن، 50 نفر مرد) بطور تصادفی از بین معلمان این شهر و 5 نفر از شاگردان این معلمان (در کل 500 نفر به طور تصادفی منظم ) بعنوان نمونه اصلی انتخاب شدند . ابزار سنجش این تحقیق عبارت است از : پرسش نامه 60 سوالی پنج عامل شخصیت (neo-ffi) . که ضریب پایایی برای هر یک از عوامل به ترتیب برابر 86/0، 73/0، 56/0، 68/0، و 87/0 گزارش شده است. پرسش نامه خودکارآمدی معلم(دولنجر و همکاران 2008 ) . پایایی بدست آمده با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای این پرسش نامه برابر 92/0 است و پرسش نامه 22 سوالی فرسودگی شغلی ماسلاچ. ضریب پایایی برای هر یک از سه بعد این پرسشنامه به ترتیب 90/0، 79/0، 71/0 می باشد. نمرات پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نیز از طریق معدل کل آنها استخراج شد. برای تحلیل فرضیه های پژوهش شاخصه های آمار توصیفی مورد استفاده قرار گرفته شامل میانگین و انحراف معیار و همچنین توزیع فراوانی نمرات می باشد ؛ نیز به منظور تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش از آزمون های آماری تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است . در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین برونگرایی، وظیفه شناس بودن ، توافق پذیری ، خودکارآمدی با فرسودگی شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد ؛ بین بعد باز بودن به تجربه ها و فرسودگی شغلی معلمان رابطه ای معنادار وجود نداشت ؛ همچنین بین بعد روان رنجورخویی و فرسودگی شغلی رابطه ای مثبت وجود داشت. نتیجه این تحقیق نشان داد که زنان نسبت به مردان فرسودگی شغلی بیشتری را تجربه می کنند. نتیجه این تحقیق گویای این بود که بین خودکارآمدی معلم و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه ای مثبت وجود دارد؛ همچنین بین ابعاد فرسودگی معلم و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه ای منفی برقرار است. واژه های کلیدی: فرسودگی شغلی، ابعاد شخصیت، خود کارآمدی معلم، پیشرفت تحصیلی دانش آموز .
محمدرضا براتی غلامعلی احمدی
چکیده هدف این پژوهش بررسی رابطه ابعاد تعهد سازمانی و عملکرد شغلی معلمان پسرانه مدارس راهنمایی و متوسطه شهر شیروان می باشد. بدین منظور نمونه ای به حجم 98 نفر به روش طبقه ای نسبتی از مدارس راهنمایی و متوسطه شهر شیروان انتخاب شدند. در این تحقیق برای تعیین میزان تعهد سازمانی از پرسشنامه ی استاندارد « آلن و می یر» ( 1990) که شامل 24 گویه می باشد استفاده شد. همچنین برای تعیین عملکرد شغلی از پرسشنامه ی عملکرد شغلی معلمان که شامل 30 گویه می باشد استفاده گردید. ضریب اعتبار پرسشنامه تعهد سازمانی 86/0 و عملکرد شغلی 97/0 برآورد گردید. تجزیه وتحلیل داده ها بااستفاده ازروش همبستگی پیرسون و z فیشر و آزمون t مستقل نشان دادکه: 1- بین تعهد سازمانی و عملکرد شغلی معلمان مدارس راهنمایی و متوسطه شهر شیروان رابطه معناداری وجود دارد. 2- بین تعهد عاطفی و عملکرد شغلی معلمان مدارس راهنمایی و متوسطه شهر شیروان رابطه معناداری وجود دارد. 3- بین تعهد مستمر و عملکرد شغلی معلمان مدارس راهنمایی شهر شیروان رابطه معناداری وجود ندارد. 4- بین تعهد مستمر و عملکرد شغلی معلمان مدارس متوسطه شهر شیروان رابطه معناداری وجود دارد. 5- بین تعهد هنجاری و عملکرد شغلی معلمان مدارس راهنمایی شهر شیروان رابطه معناداری وجود دارد. 6- بین تعهد هنجاری و عملکرد شغلی معلمان مدارس متوسطه شهر شیروان رابطه معناداری وجود ندارد. 7- بین میانگین تعهد سازمانی معلمان مدارس راهنمایی و متوسطه شهر شیروان رابطه معناداری وجود ندارد. 8- بین میانگین عملکرد شغلی معلمان مدارس راهنمایی و متوسطه شهر شیروان رابطه معناداری وجود دارد. واژگان کلیدی: تعهدسازمانی ، تعهدعاطفی، تعهد هنجاری، تعهد مستمر، عملکرد شغلی
محمدرضا براتی غلامعلی احمدی
چکیده هدف این پژوهش بررسی رابطه ابعاد تعهد سازمانی و عملکرد شغلی معلمان پسرانه مدارس راهنمایی و متوسطه شهر شیروان می باشد. بدین منظور نمونه ای به حجم 98 نفر به روش طبقه ای نسبتی از مدارس راهنمایی و متوسطه شهر شیروان انتخاب شدند. در این تحقیق برای تعیین میزان تعهد سازمانی از پرسشنامه ی استاندارد « آلن و می یر» ( 1990) که شامل 24 گویه می باشد استفاده شد. همچنین برای تعیین عملکرد شغلی از پرسشنامه ی عملکرد شغلی معلمان که شامل 30 گویه می باشد استفاده گردید. ضریب اعتبار پرسشنامه تعهد سازمانی 86/0 و عملکرد شغلی 97/0 برآورد گردید. تجزیه وتحلیل داده ها بااستفاده ازروش همبستگی پیرسون و z فیشر و آزمون t مستقل نشان دادکه: 1- بین تعهد سازمانی و عملکرد شغلی معلمان مدارس راهنمایی و متوسطه شهر شیروان رابطه معناداری وجود دارد. 2- بین تعهد عاطفی و عملکرد شغلی معلمان مدارس راهنمایی و متوسطه شهر شیروان رابطه معناداری وجود دارد. 3- بین تعهد مستمر و عملکرد شغلی معلمان مدارس راهنمایی شهر شیروان رابطه معناداری وجود ندارد. 4- بین تعهد مستمر و عملکرد شغلی معلمان مدارس متوسطه شهر شیروان رابطه معناداری وجود دارد. 5- بین تعهد هنجاری و عملکرد شغلی معلمان مدارس راهنمایی شهر شیروان رابطه معناداری وجود دارد. 6- بین تعهد هنجاری و عملکرد شغلی معلمان مدارس متوسطه شهر شیروان رابطه معناداری وجود ندارد. 7- بین میانگین تعهد سازمانی معلمان مدارس راهنمایی و متوسطه شهر شیروان رابطه معناداری وجود ندارد. 8- بین میانگین عملکرد شغلی معلمان مدارس راهنمایی و متوسطه شهر شیروان رابطه معناداری وجود دارد.
اکرم ابراهیمی غلامعلی احمدی
چکیده هدف از پژوهش حاضر " شناسایی رابطه میان سبک رهبری روسای آموزشکده های فنی استان تهران و رضایت شغلی کارکنان بر اساس الگوی رهبری تراز پنج کالینز."می باشد که در آن 10 آموزشکده فنی و حرفه ای استان تهران(تعداد10نفر مدیر و 290 نفر اعضای هیأت علمی) مورد بررسی قرار گرفتند.با توجه به روش تحقیق توصیفی – پیمایشی وهمبستگی به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شده است که پرسشنامه اول ویژگیهای رهبری تراز پنج و پرسشنامه دوم میزان رضایت شغلی کارکنان روسای تراز پنج آموزشکده ها در مقایسه با روسای غیر تراز پنج را مورد بررسی قرار می داد .میزان پایایی پرسشنامه اول با در نظر گرفتن روش آلفای کرونباخ، 0.95 و پرسشنامه دوم0.891 بدست آمد. اطلاعات بدست آمده با بهره گیری از آمار توصیفی و استنباطی- از آزمونt استودنت تک نمونه ای،t استودنت برای گروههای مستقل و ضریب همبستگی پیرسون – و نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج حاصل از این بررسی عبارتست از: 1- روسای آموزشکده های فنی وحرفه ای دارای ویژگیهای شخصیتی رهبران تراز پنج هستند و بین میانگین نمره ویژگیهای شخصیتی و میانگین فرضی تفاوت معناداری وجود ندارد. 2- روسای آموزشکده های فنی وحرفه ای دارای ویژگیهای حرفه ای رهبران تراز پنج نیستند و بین میانگین نمره ویژگیهای شخصیتی و میانگین فرضی تفاوت معناداری وجود دارد. 3- بین ویژگیهای شخصیتی و حرفه ای روسای آموزشکده های فنی وحرفه ای رابطه معناداری وجود ندارد. 4- رضایت شغلی کارکنان روسای تراز پنج آموزشکده ها در مقایسه با روسای غیر تراز پنج بیشتر است. بطور کلی می توان نتیجه گرفت که اگرچه روسای آموزشکده های فنی وحرفه ای از ویژگیهای شخصیتی رهبران تراز پنج برخوردار هستند ولی میزان برخورداری آنها از ویژگیهای حرفه ای بسیار پایین است و با توجه به بالا بودن رضایت شغلی کارکنان روسای تراز پنج آموزشکده ها در مقایسه با روسای غیر تراز پنج ، این الگو می تواند الگوی مناسبی جهت پیشبرد اهداف آموزشکده های فنی وحرفه ای باشد.
مهدی صفایی مصطفی نیکنامی
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین تیپ شخصیتی و سبک رهبری مدیران مدارس متوسطه بوده است. . روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی مدیران مدارس متوسطه ی شهرستان سرخس به تعداد 40 نفر بود. در این پژوهش نمونه گیری به روش سرشماری بوده است.ابزار اندازه گیری این پژوهش شامل پرسشنامه ی شخصیت a و b راتوس اسپنسراِ، پرسشنامه ی سبک رهبری باردنز و متزکاس و پرسشنامه ی اطلاعات فردی بوده است.از روایی صوری با نظر متخصصان و صاحب نظران، جهت تعیین روایی هر دو پرسشنامه استفاده شد. پایایی این دو پرسشنامه با استفاده از روش کودر و ریچاردسون، برای پرسشنامه ی تیپ شخصیتی 73/. و برای پرسشنامه ی سبک رهبری 65/. بدست آمد. در این پژوهش علاوه بر آمار توصیفی، از جدول توافقی دوطرفه ، آزمون ضریب همبستگی فی و کرامر و همچنین آزمون کی دو، جهت آزمون فرضیه و سوالات استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که: 1- بین تیپ شخصیتی و سبک رهبری مدیران رابطه ی مستقیم و معنی دار وجود دارد.2-بین تیپ شخصیتی و سبک رهبری مدیران با توجه به جنسیت آنان رابطه ی معنی دار وجود دارد.3- بین تیپ شخصیتی و سبک رهبری مدیران با توجه به سطوح مختلف سنی آنان رابطه ی معنی دار وجود ندارد.4- بین تیپ شخصیتی و سبک رهبری مدیران با توجه به سابقه ی مدیریت آنان فقط در بین مدیرانی که از 1 تا 8 سال سابقه ی مدیریت دارند رابطه ی معنی دار وجود دارد.5- تیپ شخصیتی غالب و نیز سبک رهبری غالب در بین مدیران وجود ندارد. واژه های کلیدی: مدیر، شخصیت، تیپ شخصیتی، رهبری، سبک رهبری، مدارس متوسطه
مختار محمد خانی مصطفی نیکنامی
چکیده: هدف پژوهش حاضر مطالعه تعیین رابطه چند گانه هوش هیجانی وجو سازمانی با استرس شغلی کارکنان و مدیران دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی بود. روش مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان و مدیران دانشگاه می باشد. برای تعیین حجم نمونه بر اساس روش کوکران و نمونه گیری با روش طبقه ای تصادفی بود و تعداد 148نفر (52زن و 96 مرد ) به عنوان نمونه انتخاب شدند. سنجش متغیرها بوسیله پرسشنامه هوش هیجانی سیبر یا شرینگ(1996)، پرسشنامه جو سازمانی لیمین(2003) ، پرسشنامه استرس شغلی استاینمتز (1997)انجام شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، ازروش تحلیل رگرسیون گام به گام، تحلیل مسیر و از آزمون tبرای مقایسه میانگین گروههای مستقل با استفاده از نرم افزارspssاستفاده گردید. یافته ها نشان داد که بین هوش هیجانی و استرس شغلی رابطه معکوس معنی داری وجود دارد. هوش هیجانی می تواند به میزان 26 درصد از واریانس استرس شغلی را تبیین کند. مولفه هوش اجتماعی به میزان 25 درصد و خود آگاهی به میزان3 درصد از واریانس استرس شغلی را تبیین می کنند. جو سازمانی می تواند به میزان29 درصد از واریانس استرس شغلی را تبیین کند. از مولفه های جو سازمانی احترام به میزان 19 درصد و صمیمیت به میزان 7 درصد و عدالت به میزان 4 درصد از واریانس استرس شغلی را تبیین می کنند. نتایج تحلیل مسیر تاثیر مولفه های جو سازمانی در کل (مستقیم و غیر مستقیم) در کاهش استرس شغلی بیشتر ازمولفه های هوش هیجانی است. همچنین مولفه های جو سازمانی تقویت کننده هوش هیجانی(هوش اجتماعی)می باشند. با عنایت به نتایج پژوهش می توان گفت که جو سازمانی در تقویت هوش هیجانی و کاهش استرس شغلی نقش موثرتری دارد و باید در ایجاد جو سازمانی مطلوب اقدام نمود. کلید واژه ها: استرس شغلی، جو سازمانی، دانشگاه شهید رجایی، هوش هیجانی
زهرا مرادی نصرآبادی مصطفی نیکنامی
چکیده هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش آموزش های ضمن خدمت در توانمند سازی کارکنان است. لذا پژوهش حاضر برآن است تا به بررسی آموزش های ضمن خدمت در واحدهای دانشگاه پیام نور در استان کرمانشاه بپردازد و به این سوال پاسخ گوید که آموزش های به کارگرفته شده توانسته است که به اهداف واحدهای آموزشی و توانمندسازی کارکنان و پاسخگویی به نیازهای محیطی دست یابد. در این پژوهش با توجه به اینکه آموزشها قبلاً صورت گرفته و محقق هیچگونه نقشی در متغییر مستقل(آموزش ضمن خدمت ) نداشته لذا از روش تحقیق علی پس از وقوع استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه است که بالغ بر 400 نفر با تخصص های مختلف می باشد و با سطوح تحصیلات ازدیپلم تا کارشناسی ارشد می باشند. با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 150 نفر نمونه تحقیق انتخاب شدند که شامل گروهی که در آموزشهای ضمن خدمت شرکت کرده اند به تعداد 75 نفر و گروهی که در آموزشهای ضمن خدمت شرکت نکرده اند به تعداد 75 نفرمی شد. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه استاندارد استفاده شده است که روائی پرسش نامه توسط اساتید صاحب نظر مورد بررسی و تایید قرار گرفت؛ پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ = 84% محاسبه شده است.برای تحلیل اطلاعات، بررسی رابطه متغیر مستقل با متغیر وابسته و پیش بینی تغییرات متغیر وابسته با توجه به تغییرات متغیر مستقل از رو ش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است . در بخش آمار توصیفی از میانگین، انحراف معیار و... استفاده شده است. در بخش آمار استنباطی از روش های همبستگی و آزمون t test با استفاده از نرم افزار spss بهره گیری به عمل آمده است.بر اساس آنچه بدست آمد می توان بیان داشت آموزش ضمن خدمت در بهره وری کارکنان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه موثر بوده و کار کنان آموزش دیده از بهره وری و عملکرد بهتری برخوردارند.
شعله باجول زاده مصطفی نیکنامی
برخی مشکلات تحصیلی پیش آمده دانش آموزان راناچار به درخواست کمک قانونی از کمیسیون معین شورای عالی آموزش وپرورش کرده است این پژوهش به بررسی این مسئله وتعداد آنها پرداخته واز اقدامات دیگر این پژوهش ارائه راهکاری مناسب برای بهینه سازی صدور آرااین کمیسیون بوده است .
علی اشرف علی پور مصطفی نیکنامی
ھدف از این پژوھش، بررسی وضعیت سازمان حفاظت محیط زیست بھ عنوان سازمان یادگیرنده و ارائه الگوی مطلوب بوده است، بدین منظور وضعیت موجود و وضعیت مطلوب سازمان با توجه به ویژگی هایی که پیتر سنگه برای سازمان یادگیرنده برشمرده (تسلط و قابلیت های شخصی، مدل های ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی) تحقیقی به روش پیمایشی-توصیفی در میان مدیران و کارشناسان معاونت های پنجگانه سازمان اجرا شد. از میان جامعه آماری که تعداد آن ها تقریبا 600نفر بود 190 نفر به روش تصادفی، طبقه ای به عنوان گروه نمونه انتخاب گردید. نتیجه حاصل از آزمون سوال اصلی که ناظر به سنجش سازمان حفاظت محیط زیست برای برخورداری از ویژگی ھای یک سازمان یادگیرنده بود نشان داد که بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب سازمان بر مبنای اصول مذکور تفاوت معنادار وجود دارد و سازمان از لحاظ برخورداری از اصول و ویژگی های یک سازمان یادگیرنده در وضعیت نامطلوب بسر می برد.
سمیه صالحی مصطفی نیکنامی
به منظور بررسی رابطه بین جو سازمانی با خودکارآمدی مدیران، پژوهشی به روش توصیفی از نوع همبستگی در میان مدارس ابتدایی ناحیه 4 کرج انجام شد. نمونه آماری مشتمل بر30 مدرسه ابتدایی بود، که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 150 نفر از مدیران و معلمان انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه ی جو سازمانی مدارس ابتدایی ( ocdq-re) و پرسشنامه ی خودکارآمدی عمومی ( gse) استفاده گردید. ضریب پایایی این پرسشنامه ها، از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 79% و 71% محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در قسمت آمار توصیفی دادههای بدست آمده به صورت جداول و نمودارها، فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، ارائه شد و در قسمت آمار استنباطی، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد.نتایج نشان داد که: بین جو سازمانی مدارس ابتدایی و خودکارآمدی مدیران، رابطه معنا داری وجود ندارد. در پاسخ به سوالات پژوهش نیز می توان گفت: بین رفتار حمایتی، هدایتی و ممانعتی مدیران با خودکارآمدی آن ها رابطه معنا داری یافت نشد و بین رفتار حرفه ای، صمیمی و بیگانه معلمان با خودکارآمدی مدیران نیز رابطه معناداری وجود ندارد.
رسول حیدری مصطفی نیکنامی
این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی با یادگیری سازمانی در میان کارکنان شهرداری منطقه دو تهران انجام شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف تحقیق، از نوع کاربردی است و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق را موردی از کارکنان منطقه دو شهرداری تهران به تعداد 725 نفر تشکیل می دهند، لذا از این جامعه نمونه ای به حجم 107 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با رعایت نسبتها انتخاب شد و درنهایت تعداد 104 پرسشنامه قابل تحلیل بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود؛ لذا جهت سنجش سرمایه اجتماعی از پرسشنامه 31 سوالی محقق ساخته و جهت سنجش یادگیری سازمانی نیز از پرسشنامه 31 سوالی مایکل ماکوآرت (2003) استفاد شد. پایایی ابزار با روش آلفای کرانباخ محاسبه شد و نتایج، بیانگر پایایی مناسب ابزار بود. جهت تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی از جمله ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج بیانگر آنند که: 1. سرمایه اجتماعی دارای رابطه مثبت، مستقیم و معنادار درسطح معناداری 05/0 با یادگیری سازمانی می باشد. 2. ابعاد سرمایه اجتماعی دارای رابطه مثبت، مستقیم و معنادار با یادگیری سازمانی در سطح معناداری 05/0 می باشند. 3. و میزان سرمایه اجتماعی و یادگیری سازمانی کارکنان در سطح متوسط به بالا می باشد.
سجاد بیرانوند مصطفی نیکنامی
به منظور"بررسی رابطه ی بین سلامت سازمانی و رضایت شغلی تحقیقی به روش توصیفی- همبستگی در میان دبیران دبیرستانهای پسرانه دولتی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 91-90" انجام پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل دبیران دبیرستانهای پسرانه دولتی شهر خرم آباد در سال تحصیلی91-90بود. نمونه آماری این پژوهش نیز 170 نفر از دبیران یاد شده بودند که به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای دو مرحله ای انتخاب گردیدند. ابزار سنجش عبارت بود از: پرسشنامه سلامت سازمانی مدرسه هوی و همکاران(1991)و پرسشنامه رضایت شغلی برگرفته شده از ویژگیهای شغلی هاکمن و الدهام(1980). برای تجزیه و تحلیل داده ها از برخی شاخص های آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین وانحراف استاندارد و از برخی شاخص های آمار استنباطی شامل آزمون همبستگی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری همزمان، استفاده شده است.نتایج اینپژوهش نشان داد که بین سلامت سازمانیمدرسه و رضایتشغلی دبیران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد(62/0r=).همچنین بین هفت مولفه یگانگی نهادی، نفوذ مدیر، ملاحظه گری، ساخت دهی، پشتیبانی منابع، روحیه و تأکید علمی در متغیر سلامت سازمانی با رضایت شغلی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد؛که مقدار آن برای مولفه یگانگی نهادی(17/0=r)، نفوذ مدیر(38/0r=)، ملاحظه گری(38/0r=)، ساخت دهی(38/0r=)، پشتیبانی منابع(63/0r=)، روحیه(48/0r=) و تأکید علمی(39/0r=) بود.تحلیل رگرسیون چند متغیری همزمان نیز نشان داد که از بین مولفه های سلامت سازمانی، پشتیبانی منابع و روحیه بیشترین قابلیت پیش بینی رضایت شغلی دبیران را داراست. در کل میزان سلامت سازمانی و رضایت شغلی دبیران در هر دو منطقه آموزش و پرورش به طور معنی داری رضایت بخش بود. کلمات کلیدی: سلامت سازمانی، یگانگی نهادی، نفوذ مدیر، ملاحظه گری، ساخت دهی، پشتیبانی منابع، روحیه، تأکید علمی، رضایت شغلی.
باقر عالی نژاد مصطفی نیکنامی
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین جو سازمانی با میزان خلاقیت اعضای هیأت علمی دانشکده های روان شناسی/علوم تربیتی و حقوق/علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 92-91 به روش توصیفی-همبستگی انجام پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیأت علمی دو دانشکده روان شناسی/علوم تربیتی و حقوق/علوم سیاسی بود که تعداد آنها 115 نفر بود. نمونه آماری این پژوهش شامل 89 نفر بود که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار سنجش در این پژوهش عبارت بود از:پرسشنامه جو سازمانی هالپین و کرافت(1963) و پرسشنامه خلاقیت سنج دکتر عابدی(1363). برای تأیید روایی پرسشنامه ها از نظرات اساتید محترم راهنما و مشاورو چند تن از اساتید متخصص در این زمینه استفاده شد و روایی محتوایی پرسشنامه ها تأیید شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه ها 25 پرسشنامه اول تکمیل شده انتخاب و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ضریب پایایی آن محاسبه شد که ضریب پایایی پرسشنامه جو سازمانی 80% و پرسشنامه خلاقیت 91% به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازبرخی شاخص های آمار توصیفی شامل: فراوانی، درصد، میانگین، و انحراف استاندارد و برخی شاخص های آمار استنباطی شامل آزمون همبستگی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیری، آزمونt مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه(آزمونf) و آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که بین روحیه گروهی با میزان خلاقیت با ضریب همبستگی 39%(05/0>p)،صمیمیت با میزان خلاقیت با ضریب همبستگی28%(05/0>p)،علاقه مندی با میزان خلاقیت با ضریب همبستگی 34%(05/0>p)،ملاحظه گری با میزان خلاقیت با ضریب همبستگی27%(05/0>p)، نفوذ و پویایی با میزان خلاقیت با ضریب همبستگی 29%(05/0>p)، و تأکید بر تولید با میزان خلاقیت با ضریب همبستگی 24%(05/0>p) رابطه مثبت معنی دار وجود دارد، اما بین مولفه های مزاحمت و فاصله گیری و جنسیت و مرتبه علمی اعضای هیأت علمی با میزان خلاقیت رابطه مثبت معنی دار وجود ندارد. همچنین نتایج حاصل از روش رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که مولفه روحیه گروهی از میان سایر مولفه های متغیر جو سازمانی با98/0 = ? بر خلاقیت در سطح 5% بیشترین تأثیر معنادار را دارد.
مهران بهرامی مصطفی نیکنامی
این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و میزان خلاقیت در اعضای هیئت علمی در دانشکده های روان شناسی /علوم تربیتی و حقوق /علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در سال 92-1391 انجام شده است.روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است .جامعه این پژوهش شامل کلیه اساتید دانشکده های روان شناسی /علوم تربیتی و حقوق / علوم سیاسی می بانشد که تعداد آن ها 115 نفر بود.نمونه این پژوهش 89 نفراست. که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید.ابزار سنجش عبارت بود از پرسشنامه فرهنگ سازمانی کمرون و کوئین و پرسشنامه خلاقیت سنج عابدی که پایایی آن ها به ترتیب 90/0 و 91/0 می باشد.به منظور تحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی شامل؛توزیع فراوانی و میانگین ،و آمار استنباطی شامل آزمون کولموگروف اسمیرنوف ،آزمون همبستگی پیرسون ،آزمون f تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون خطی چند گانه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان دادُکه بین فرهنگ سازمانی قبیله با میزان خلاقیت با ضریب همبستگی 41/0(05/0>p)،و فرهنگ سازمانی ادهوکراسی با میزان خلاقیت با ضریب همبستگی 32/0(05/0>p) رابطه مثبت معنی دار وجود دارد؛ اما بین فرهنگ سازمانی سلسله مراتبی و فرهنگ سازمانی بازار و سن و رتبه علمی اعضای هیئت علمی با میزان خلاقیت رابطه معنی داری وجود ندارد.همچنین نتیجه حاصل از رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که فرهنگ قبیله ای با 41/0 = ?بر خلاقیت در سطح 5 درصد تاثیر معنادار دارد و مثبت بودن این ضریب در واقع نشان دهنده این است که با افزایش این عامل، میزان خلاقیت نیز افزایش می یابد.
حسین زارع مصطفی نیکنامی
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین هوش سازمانی با عملکرد مدیران در شرکت پتروشیمی شهر شیراز می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد . جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شرکت پتروشیمی که بالغ بر 1000 نفر بوده است . از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی –طبقه ای 260 نفر انتخاب شد . ابزار پژوهش شامل پرسشنامه هوش سازمانی که توسط آلبرخت ساخته وتوسط قهفرخی (1386) ترجمه شده است . ضریب پایایی این پرسشنامه به وسیله آلفای کرونباخ92/ درصد اندازه گیری شده است . پرسشنامه عملکرد مدیران محقق ساخته بوده و ضریب پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ 88/ درصداندازه گیری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده از آمار توصیفی هم چون میانگین ، انحراف استاندارد ، نمودار ها و جداول و آمار استنباطی هم چون رگرسیون چند متغیره، تحلیل واریانس و آزمونt مستقل با استفاده از نرم افزاز spss در پژوهش استفاده شده است . یافته ها نشان می دهد که : 1. بین هر یک از مولفه های هوش سازمانی (چشم انداز استراتژیک ، سرنوشت مشترک ، میل به تغییر ، روحیه ، اتحاد و توافق ، کاربرد دانش و فشار عملکرد )ر ابطه مثبت و معنا دار وجود دارد 2 . بین نظرات کارکنان زن و مرد در مورد عملکرد مدیران تفاوت معنی داری وجود دارد .نتیجه گیری کلی نشان می دهد که بین مولفه های هوش سازمانی با عملکرد مدیران رابطه معناداری وجود دارد .
بیژن رضایی مصطفی نیکنامی
چکیده پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی کارآفرینی دانشگاهی با تأکید بر ارتباط صنعت و دانشگاه انجام گرفته است. در این راستا با رویکردی تفسیر گرایانه چالش ها و راهکارهای بهبود کارآفرینی دانشگاهی با تأکید بر ارتباط صنعت و دانشگاه شناسایی شده است. رویکرد پژوهشی، روش شناسی کیفی بوده و از روش مردم نگاری برای انجام عملیات تحقیق استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری نظری و بهره گیری از شاخص اشباع نظری، تعداد 15 نفر از پژوهشگران و اساتید دانشگاه در حوزه علوم انسانی (علوم مدیریت) و مدیران صنایع در حال تعامل با دانشگاه به عنوان نمونه انتخاب شدند. نگرش و دیدگاه آنها نسبت به چالش ها و راهکارهای بهبود کارآفرینی دانشگاهی با تاکید بر ارتباط صنعت و دانشگاه، با روش مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه باز و عمیق جمع آوری و سپس با استفاده از تکنیک مثلث سازی ترکیب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و نتیجه گیری از یافته-های تحقیق از تحلیل تماتیک و نظریه داده بنیان استفاده به عمل آمد. یافته های اصلی پژوهش عبارتند از: موانع و چالش ها(موانع درون دانشگاهی، موانع سیاستگذاری، موانع مدیریتی، ناتوانی دانشگاهیان، موانع بیرونی، فرهنگی-شناختی، ساختاری و اطلاعاتی-شبکه سازی) و راهکارها(تحول در نقش دانشگاه ها به عنوان شرایط علی، شرایط فرهنگی، شرایط محیطی و بستر سازی به عنوان شرایط زمینه ای، عوامل انگیزشی، مهندسی مجدد و تغییرات مدیریتی به عنوان شرایط مداخله گر، شبکه سازی داخلی و بیرونی به عنوان فرایندها و تعاملات و ارتقاء فعالیت های دانشگاهی و آکادمیک به عنوان پیامد در نظر گرفته شده اند). می توان تمامی مقولات را زیر مقوله کارآفرینی دانشگاهی قرار داد. در نهایت با استفاده از این مقولات مدل پارادایمی ارائه گردید که بر طبق آن کارآفرینی دانشگاهی به عنوان مقوله هسته در این نظریه می باشد.
سیروس نادری مصطفی نیکنامی
به منظور بررسی رابطه بین سبکهای رهبری(ساخت دهی و مراعات)با روحیه معلمان این پژوهش در میان معلمان دبیرستانهای پسرانه به روش توصیفی همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام معلمان دبیرستانهای پسرانه شهر همدان در سال تحصیلی 91-92 بود؛ که از بین آنان 120 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.ابزار سنجش,پرسشنامه سبک رهبری هالپین شامل 30سوال و پرسشنامه روحیه معلمان شامل 23سوال که در مقیاس 5درجه ای لیکرت درجه بندی شده اند می باشد.برای تعیین ضریب پایایی ابتدا پیش آزمونی انجام گرفت که طی آن 30نفر از معلمان به عنوان نمونه انتخاب شدند و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ که برای پرسشنامه سبک رهبری 88/0 وپرسشنامه روحیه93/0 بدست آمد.نتایج ضریب همبستگی و تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که: بین سبک رهبری مراعات و نیز بین سبک رهبری ساخت دهی با روحیه معلمان رابطه معنادار وجود دارد. اما بین سابقه خدمت معلمان و روحیه معلمان رابطه معنادار وجود ندارد
زهرا عزیزی تراب مصطفی نیکنامی
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت بر عملکرد شغلی کارکنان بانک سپه انجام شد.روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان بانک سپه شهر کرج که در دوره های آموزش ضمن خدمت در سال 91-1390 شرکت کرده بودند تشکیل داد که نمونه ای متشکل از 100 نفراز کارکنان به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار سنجش عبارت بود از دو پرسشنامه محقق ساخته فرم کارکنان و فرم مدیران که پایایی آنها به ترتیب 93/. و 91/. بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد و نیز از آمار استنباطی که شامل آزمون دوجمله ای و آزمونt مستقل می باشد استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که : برگزاری دوره های آموزشی از نظر کارکنان و مدیران بر عملکرد شغلی تاثیر گذار می باشدو این دوره ها باعث افزایش دانش و مهارت های شغلی، بازده کاری و توان انجام وظایف محوله به وسیله ی کارکنان می شوند.
رضا شکورزاده عباس عباسپور
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عوامل سازمانی(فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات، مدیریت منابع انسانی و استراتژی و رهبری) با استقرار مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی در سال 92-93 به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی بوده است اطلاعات پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه مدیریت دانش لاسون و عوامل سازمانی با پایایی 96% و 97% از فرمول آلفای کرونباخ بدست آمد است. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دو طرفه و رگرسیون استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین عوامل سازمانی(فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات، مدیریت منابع انسانی و استراتژی و رهبری) با استقرار مدیریت دانش رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل واریانس دو طرفه نشان داد که هیچ یک از اثرات اصلی جنسیت و سابقه و نیز اثر تعاملی سابقه و جنسیت معنادار نمی باشد.
داود سعادتزاده حمید رحیمیان
چکیده تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش سازمانی با بهره وری منابع انسانی در سازمان آموزش و پرورش استان اردبیل به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان سازمان آموزش و پرورش بوده است، که تعداد آنها 190 نفر و تعداد نمونه مورد پژوهش127نفر بر اساس جدول مورگان، به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی می باشد. اطلاعات پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت(2003) و بهره وری منابع انسانی هرسیوگلد اسمیت(1980) به دست آمد. پایایی این پرسشنامه ها از طریق فرمول آلفای کرونباخبه ترتیب 88/. و 85/. بدست آمده است. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی،و برای رتبه بندی از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج همبستگی نشان داد که بین ابعاد هوش سازمانی با بهره وری منابع انسانی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان میدهد که در بین ابعاد هوش سازمانی کاربرد دانش بالاترین میانگین و فشار عملکرد پایین ترین رتبه را از نظر میانگین دارا می باشد.
محمود اوصالی مصطفی نیکنامی
پژوهش حاضربه منظوربررسی رابطه بین جوسازمانی ورضایت شغلی کارکنان اداره کل آموزش فنی وحرفه ای استان زنجان درسال تحصیلی 91-92به روش توصیفی –همبستگی انجام پذیرفته است.جامعه آماری این پژوهش شامل 153نفرازکارکنان رسمی،پیمانی وقراردادی بامدرک تحصیلی دیپلم به بالا بودندکه به دلیل محدودبودن جامعه آماری ،نمونه تحقیق برابرجامعه آماری تعیین شده است.ابزارسنجش پژوهش عبارت انداز:پرسشنامه جوسازمانی لیل ساسمن(1989)باابعاد(وضوح وتوافق هدف،وضوح وتوافق نقش،پاداشهای سازمانی،توافق برروی رویه ها،ارتباطات اثربخش)وپرسشنامه رضایت شغلی مارتین جی گانون باابعاد(پرداخت ،شغل،ارتقاء،سرپرستی وهمکاران)می باشد.روایی پرسشنامه ها توسط اساتیدومتخصصان تایید شده است. بااستفاده ازضریب آلفای کرونباخ توسط نرم افزارspssضریب پایایی پرسشنامه جوسازمانی 85%وضریب پایایی پرسشنامه رضایت شغلی 80%محاسبه شده است.برای تجزیه وتحلیل داده هابااستفاده ازنرم افزارspss ازبرخی ازشاخصهای آمارتوصیفی شامل :فراوانی،درصد،میانگین وانحراف استاندارداستفاده شده است وپس ازغیرنرمال بودن داده هابااستفاده ازآزمون کلموگروف اسمیرنف ،ازآزمون همبستگی اسپیرمن برای تعیین نوع رابطه بین فرضیات تحقیق ، برای رتبه بندی شاخصهاازآزمون فریدمن ،وبرای تعیین رابطه بین عوامل دموگرافیک ورضایت شغلی ازآزمون یومن ویتنی وکروسکال والیس استفاده شده است.نتایج این پژوهش نشان می دهدکه بین جوسازمانی ورضایت شغلی باضریب همبستگی78%رابطه مثبت ومعناداری وجوددارد.همچنین بین زیرمقیاسهای جوسازمانی(وضوح وتوافق هدف،وضوح وتوافق نقش،پاداشهای سازمانی،توافق برروی رویه ها،ارتباطات اثربخش)بارضایت شغلی کارکنان رابطه مثبت ومعنی داری وجوددارد.همچنین بین شاخصهای رضایت شغلی (پرداخت ،شغل،ارتقاء،سرپرستی وهمکاران)باجوسازمانی رابطه مثبت ومعنی داری وجوددارد.پس ازرتبه بندی شاخصها مشخص شدکه بعدارتباطات اثربخش باضریب 4.23 دراولویت قراردارد، درنتیجه بیشترین اثرگذاری رابرمتغیررضایت شغلی دارد.وازطرف دیگر بعدهمکاران باضریب 3.86 بیشترین تاثیرپذیری راازمتغیرجوسازمانی دارد.دربخش یافته های جانبی تحقیق مشخص شدکه بین هیچکدام ازعوامل دموگرافیک(جنس ،تحصیلات ،سنوات خدمت ،نوع استخدامی ونوع پست سازمانی ) بامتغیررضایت شغلی دراین سازمان رابطه معنی داری وجودندارد.
فاطمه حیدری مصطفی نیکنامی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک رهبری تحول آفرین مدیران با خلاقیت دبیران دوره اول متوسطه شهر خرم آباد در سال 92-93، به روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دبیران دوره اول متوسطه شهر خرم آباد است که تعداد آنها 1114 نفر است. نمونه آماری پژوهش حاضر بر مبنای جدول مورگان 285 نفر به دست آمد. در این پژوهش، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. اطلاعات پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه mlq بس و همکاران و پرسش نامه خلاقیت دبیران فصیح بدست آمد. پایایی هر دو پرسش نامه براساس فرمول آلفای کرونباخ به ترتیب 84% و 75% محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک رهبری تحول آفرین مدیران با خلاقیت دبیران، رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. هم چنین بر اساس آزمون رگرسیون چند متغیری مشخص گردید که از بین مولفه های سبک رهبری تحول آفرین، تنها دو مولفه نفوذ آرمانی و انگیزش الهام بخش قادر به پیش بینی متغیر خلاقیت هستند. رهبری تحول-آفرین به عنوان ابزاری تسهیل گر، زمینه ساز بروز و ارتقا خلاقیت است، بنابراین مدیران می توانند با آگاهی از این سبک، زمینه بروز و ارتقا خلاقیت در بین کارکنان خود را فراهم آورند.
اکرم طاهراحمدی مصطفی نیکنامی
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سازمان یادگیرنده با اثربخشی سازمانی در دانشگاه علامه طباطبائی در سال 93-94 با روش همبستگی انجام شده است. . در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی استفاده شد.نتایج نشان داد که بین سازمان یادگیرنده و اثربخشی سازمانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
عبدالعارف شجاعی مصطفی نیکنامی
چکیده ندارد.
محمد رمضانی مصطفی نیکنامی
چکیده ندارد.
طیبه وردی علایی غلامعلی احمدی
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه خلاقیت سازمانی و توانمندسازی در مدیران ادارات آموزش و پرورش استان تهران در سال 87-1386 بوده است .روش پژوهش ، روش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل تمامی مدیران و معاونان ادارات آموزش و پرورش استان تهران(178 نفر) بوده اند ، تمامی آنان در پژوهش شرکت داده شده اند و روش نمونه گیری از نوع سر شماری بوده است . برای جمع آوری داده ها از ابزارهای زیر استفاده گردید: 1- پرسشنامه خلاقیت سازمانی آمابیلی (1996) که هفت عامل « تشویق از سوی سازمان ، تشویق از سوی سرپرستان ، حمایت از سوی گروه کار ، منابع کافی ، کارپرچالش ، آزادی و خلاقیت» به وسیله آن ارزیابی شده است. 2- پرسشنامه ارزیابی توانمندی شخصی وتن و کمرون(1988) که پنج ویژگی « خود اثربخشی، خودسازمانی، احساس اثرگذاری، احساس ارزشمندی و اعتماد» به وسیله آن ارزیابی شده است. پرسشنامه های مورد استفاده دارای روایی و پایایی مناسب بوده اند. داده های حاصل از اجرای پرسشنامه های فوق با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی ، رگرسیون چند متغیره ) مورد تحلیل قرار گرفت .نتایج بدست آمده عبارت بودند از: 1. 69 درصد مدیران در این پژوهش ، خلاقیت سازمانی را در ادارات آ موزش وپرورش ، درحد بالاتراز متوسط ارزیابی نموده اند . 2. 69 درصد مدیران در این پژوهش ، توانمند ی شخصی(توانمندسازی) خود را بالاتر از متوسط ارزیابی نموده اند. 3. از میان هفت عامل خلاقیت سازمانی، سه عامل: « خلاقیت ، کارپرچالش و حمایت تیمی » با توانمندسازی در حدود 45/0 همبستگی دارند. 4. از میان پنج بعد توانمندسازی دو بعد « کنترل شخصی و احساس ارزشمندی » با خلاقیت سازمانی در حدود 78/0 همبستگی دارند.
رضا روحی مصطفی نیکنامی
پژوهش حاضر به منظور "بررسی تاثیر آموزشهای کوتاهمدت بر بهرهوری سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اردبیل"بود که از لحاظ روش کاربردی، و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان بالای دیپلم شاغل در سازمان مذکور بود . در این پژوهش از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی استفاده شده، به این صورت که از بین دورههای آموزش گذرانده شده در طی سال های 87-1386 سه دوره به صورت تصادفی انتخاب شد و از این میان 58 نفر از کارکنان که در این دورهها شرکت کرده بودند به عنوان گروه آموزش دیده و تعداد 35 نفر از کارکنان که در هیچ یک از دورههای فوق شرکت نکرده بودند به عنوان گروه آموزش ندیده انتخاب شدند. ابزاری که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت پرسشنامه مح.....