نام پژوهشگر: زهرا کاشانی نیا
فاطمه جوام زهرا کاشانی نیا
هدف: هدف از این مطالعه، تعیین تاثیر برنامه توانبخشی خانواده-محور برکیفیت آپگار و عملکرد خانواده کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر می باشد. روش بررسی: پژوهش حاضربه روش نیمه تجربی انجام گرفته است. نمونه ها 51 خانواده دارای پسر کم توان ذهنی دبستانی بودند که بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شده و به طور تصادفی، به دوگروه آزمایش(26 نفر) و شاهد(25 نفر) تقسیم شدند. ابزارها شامل پرسشنامه های دموگرافیک، آپگار و عملکردخانواده بود که پس ازسنجش روایی و پایایی به کارگرفته شد. پس ازجمع آوری داده های مرحله قبل از مداخله، جلسات توانبخشی خانواده-محور (6جلسه 2ساعته، آموزش روانی-اجتماعی مادران خانواده ها) درگروه آزمایش اجرا شده و پس از گذشت 6 هفته از اتمام مداخله، داده های مرحله دوم جمع آوری شدوتحلیل آماری توسط نرم افزار آماری spssتحت ویندوز صورت گرفت. یافته ها: آزمون کای اسکوئر تفاوت معناداری ازلحاظ ویژگیهای دموگرافیک بین دوگروه نشان نداد. (05/0< p) همچنین نشان داد قبل ازمداخله، بین دو گروه اختلاف معناداری درکیفیت آپگار وجودندارد. (05/0< p) اما بعداز مداخله، اختلاف معنادار است. ( 05/0< p) همچنین آزمون آماری مک نمار، نشان دادکیفیت آپگارقبل-بعد مداخله درگروه مداخله معنادار است(05/0>p) اما در گروه شاهد معنادار نیست.(05/0 < p ? همچنین آزمونهای آماری من ویتنی و تی مستقل نشان داد قبل از مداخله بین دو گروه اختلاف معناداری درکیفیت ابعاد عملکرد خانواده وجود ندارد (05/0< p) اما بعداز مداخله، اختلاف معنادار است. (05/0>p) همچنین آزمون های آماری ویلکاکسون و تی زوجی نشان دادند که کیفیت ابعاد عملکرد خانواده قبل-بعد مداخله در گروه مداخله معنادار است (05/0> p) اما در گروه شاهد، اختلاف معناداری وجود ندارد.( 05/0< p ) نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش نشان دادکه توانبخشی خانواده-محور سبب ارتقاءکیفیت آپگار و عملکرد خانواده های دارای کودک کم توان ذهنی شده است.
نسرین علوی ارجمند زهرا کاشانی نیا
هدف: تعارض کار- زندگی شکلی از تعارض بین نقشی است که نتیجه نا سازگاری فشار نقش ها از حوزه های کاری و خانوادگی می باشد.از طرفی استرس کاری پرستاران تاثیر به سزایی بر عملکرد حرفه ای و زندگی شخصی آنها گذاشته و موجب تعارض بین کار زندگی می شود، هدف از این مطالعه، تعیین تاثیر مدیریت استرس بر استرس کاری و تعارض کار- زندگی در پرستاران می باشد. روش بررسی: در مطالعه شبه تجربی دو گروهی ، 64 نفر از پرستاران بیمارستان شهید لواسانی تهران سال 1391 بر اساس معیار های ورود با روش تصادفی از بین فهرست اعضا ئ جامعه ( چار چوب نمونه گیری) انتخاب شدند . ابزار گردآوری داده ها : پرسش نامه های اطلاعات دموگرافیک، تعارض کار- زندگی و استرس پرستاری بودند. 3/56 % پرستاران محدوده سنی 35 تا 45 سال، 2/67% زن ، 8/32% مرد بودند. ابتدا دو گروه پرسش نامه ها را تکمیل ، برای گروه مداخله کارگاه دو روزه آموزش مدیریت استرس اجرا شد. پرسش نامه ها یک ماه بعد از مداخله مجددا ? تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار 18. v، spss بعمل آمد. ثبات درونی پرسش نامه ها با محاسبه آلفای کرومباخ جهت استرس پرستاری(78/0) و تعارض کار-زندگی(80/0) تایید گردید. یافته ها: با آزمون تی مستقل، میانگین تعارض کار- خانواده در دو گروه قبل از مداخله، تفاوت معناداری مشاهده نشد (747/0 = p ) ولی بعد از مداخله اختلاف معناداری مشاهده شد( 007/0 = p ) . باآزمون تی زوجی درگروه مداخله قبل ویک ماه بعد ازمداخله اختلاف معناداری در میانگین تعارض کار– خانواده مشاهده شد. (001/0 > p ) نتیجه گیری : نتایج نشان داد، آموزش مدیریت استرس بر تعارض کار- خانواده و استرس کاری پرستاران موثر می باشد. لذا بایدآموزش مدیریت استرس در برنامه های آموزشی پرستاران قرار گیرد.
مهدی سرانجام کیان نوروزی
پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی دو گروهی قبل و بعد است که در سال1391 بر روی 42 سالمندزن دچار شکستگی هیپ در تهران انجام شد.نمونه ها به روش در دسترس جمع آوری و به روش بلوکهای تصادفی در دو گروه کنترل و آزمون تخصیص داده شدند. داده های مطالعه با پرسشنامه های دموگرافیک، ترس از سقوط و وفعالیت روزمره زندگی پس از سنجش روایی از طریق اعتبار محتوی و پایایی از طریق آلفای کرون باخ ،جمع آوری شد. مداخله به مدت 5/1 ماه انجام شد. اعضای تیم توانبخشی متشکل از پرستار، پزشک، فیزیوتراپ و کارشناس تغذیه بودند. ابتدا هر کدام از مددجویان بطور جداگانه ارزیابی شدند. سپس درجلسات نوع درمان انجام شده، نیازهای آموزشی و درمانی هر مددجو تشخیص داده شد و بر اساس نیاز، اهداف و طرح درمان تعیین، و اجرای طرح درمان و توانبخشی توسط اعضای تیم برای هر مددجو بطور جداگانه انجام شد. پس از ترخیص از بیمارستان درمان توسط پرستار توانبخشی در منزل ادامه یافت که بر نحوه انجام و ادامه درمان توانبخشی نظارت بعمل آمد.بعد از مداخله مجدداَ پرسشنامه ها توسط سالمندان (دو گروه) تکمیل گردید وتحلیل داده ها با نرم افزار اس پی اس اس نسخه 16 و با استفاده از آزمونهای تی مستقل،تی زوجی و مجذور کای انجام شد. یافته ها :دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک همسان بوده و اختلاف معنی دار آماری وجود نداشت.بین دو گروه از نظر ترس از سقوط وفعالیت روزمره زندگی قبل از مداخله تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت ولی پس از مداخله نتایج تفاوت معنی داری را بین امتیاز میزان فعالیت روزمره زندگی در دو گروه کنترل و آزمون بعد از مداخله نشان می دهد(p=0.016) و همچنین نتایج تفاوت معنی داری را بین امتیاز ترس از سقوط در دو گروه بعد از مداخله نشان می دهد (p=0.000) نتیجه گیری:یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بکارگیری پرستاری توانبخشی مبتنی بر منزل بر ترس از سقوط وفعالیت روزمره زندگی تاَثیر داشته است لذا پیشنهاد می شود این برنامه به عنوان یک درمان مکمل در جهت توانمندسازی و فعال سازی سالمندان بکار گرفته شود.
فاطمه صنعتی زهرا کاشانی نیا
یکی از شایع ترین عوارض در طی 24 ساعت اول پس از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان، تهوع و استفراغ فاز حاد است. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر کپسول زنجبیل و کپسول بابونه بر تهوع واستفراغ حاد ناشی از شیمی درمانی انجام گرفته است. این کارآزمایی بالینی تصادفی سازی شده، شاهد دار، سه گروهی و سه سوکور از اردیبهشت تا آذر سال 1392 در مرکز تحقیقات سرطان پستان جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران بر روی 65 بیمار مبتلا به سرطان پستان که تحت شیمی درمانی یک روزه بوده و از تهوع ناشی از آن رنج می بردند انجام شد. پس از کسب رضایت نامه، نمونه ها به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل قرار گرفتند. کپسول های 500 میلی گرمی زنجبیل، در یک گروه مداخله و کپسول های 500 میلی گرمی بابونه، در گروه دیگر مداخله به صورت خوراکی علاوه بر رژیم ضد تهوع روتین که شامل آمپول دگزامتازون و متوکلوپرامید و کپسول اپرپیتانت بود، یک ساعت قبل از شیمی درمانی تا پنج روز پس از آن ، دو بار در روز به فاصله هر دوازده ساعت توسط بیماران مصرف شد و گروه کنترل فقط رژیم روتین را دریافت نمودند. برای سنجش اثر کپسول هااز یک پرسشنامه سه قسمتی شامل مقیاس دیداری استفاده شد و در نهایت تجزیه و تحلیل با توجه به ریزش افراد، با استفاده از آمار استنباطی مدل لگ خطی با تابع پواسون و تی زوجی بر روی داده های 45 نفر از بیماران انجام گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که کپسول زنجبیل و کپسول بابونه بر روی شدت دفعات تهوع تاثیری نداشتند (238/0 p=). کپسول زنجبیل در کاهش تعداد دفعات تهوع موثر بود (013/0p=) در حالیکه کپسول بابونه هیچ تاثیری نداشت (896/0p=). همچنین کپسول زنجبیل (0001/0p<) از کپسول بابونه (02/0p=) در کاهش تعداد دفعات استفراغ موثرتر بود. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که کپسول زنجبیل و کپسول بابونه بر روی شدت دفعات تهوع تاثیری ندارند در صورتی که هر دو بر روی تعداد دفعات استفراغ موثرند اگرچه کپسول زنجبیل تاثیر بیشتری دارد. همچنین کپسول زنجبیل بر خلاف کپسول بابونه بر روی تعداد دفعات تهوع نیز موثراست.
زهرا پیروی زهرا کاشانی نیا
چکیده مقدمه: آسم اختلال مزمن و التهابی راه های هوایی بوده و شایع ترین بیماری مزمن دوران کودکی محسوب می شود که می تواند بر کیفیت زندگی کودکان و والدین آنها و هم چنین بر نحوه کنترل بیماری اثرات نامطلوب بگذارد.این مطالعه با هدف تعیین تاثیر توانمندسازی خانواده بر سطح کنترل آسم و کیفیت زندگی کودکان دبستانی مبتلا به آسم و والدین آنها در مراجعین به بیمارستان دکتر مسیح دانشوریی شهر تهران در سال 1392-1391 انجام گرفته است. مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع شبه تجربی بوده که با شرکت 45 کودک سن دبستان مبتلا به آسم و والدین آنها که به درمانگاه آسم کودکان بیمارستان دکتر مسیح دانشوری مراجعه کرده بودند انجام گرفت. نمونه گیری به روش در دسترس و سپس تخصیص تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل انجام شد.مداخله شامل برگزاری یک جلسه 2 ساعته برنامه توانمندسازی خانواده درهفته به مدت 4 هفته بوده است.داده ها با پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه کنترل آسم کودکی، پرسشنامه کیفیت زندگی کودکان آسمی و پرسشنامه کیفیت زندگی مراقبین کودکان آسمی گردآوری شده اند. در نهایت با توجه به عدم همکاری تعدادی از نمونه ها داده های 30 نفرشامل 14 نفر در گروه مداخله و 16 نفر در گروه کنترل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در مقایسه قبل و بعد گروه مداخله اختلاف مثبت ومعنی داری در مقایسه میانگین نمره کنترل آسم کودک(001/0=p)،نمره کل کیفیت زندگی کودک آسمی(001/0>p)و ابعاد آن شامل محدودیت فعالیتی(001/0>p)، علائم(001/0>p)وعملکرد عاطفی(001/0>p)ونمره کل کیفیت زندگی والدین کودک آسمی(003/0=p) وابعاد آن شامل محدودیت فعالیتی(001/0>p)و عملکرد عاطفی(003/0>p) پس از مداخله توانمندسازی خانواده مشاهده شد(05/0>p).هم چنین در مقایسه قبل و بعد بین دو گروه پس از انجام مداخله اختلاف معنی داری در مقایسه میانگین نمره کنترل آسم،کیفیت زندگی کودک آسمی و ابعاد آن و مقایسه میانگین نمره کیفیت زندگی والدین کودک آسمی و ابعاد آن ایجاد شده است(05/0>p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد انجام توانمندسازی خانواده می تواند سبب بهترشدن کنترل آسم کودک دبستانی مبتلا به آسم،کیفیت زندگی او و والدین وی شود. لذا پیشنهاد می شود به عنوان مداخله غیر دارویی جهت کنترل و مدیریت بیماری آسم دربیماران مورد استفاده قرار گیرد. واژگان کلیدی: توانمندسازی خانواده،کنترل آسم، کیفیت زندگی کودک مبتلا به آسم، کیفیت زندگی والدین کودک مبتلا به آسم، کودک سن دبستان.
روح انگیز معصومی زهرا کاشانی نیا
چکیده مقدمه: هویت مادری به درک و احساس فرد به عنوان مادر در روابط بین کودک و مادر گفته می شود و اعتماد به نفس مادری به عنوان عامل بهبود ارتباط بین مادر و کودک شناخته شده است. آموزش عملی نقشهای مادری می تواند بر افزایش اعتماد به نفس و شکل گیری هویت مادری در زنان نخست زا موثر باشد. روش کار: این تحقیق نیمه تجربی در سال 93 بر روی 57 نفر از زنان نخست زای مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اردبیل انجام شد. افراد به طورکاملا تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسش نامه اعتماد به نفس، هویت مادری و مشخصات دموگرافیک بود. یافته ها: بررسی اطلاعات نشان داد نمره اعتماد به نفس و همچنین نمره آزمون هویت مادری زنان گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل نسبت به مرحله قبل از مداخله افزایش معنی دار داشته است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش عملی نقش های مادری به زنان نخست زا می تواند بر افزایش نمره اعتماد به نفس زنان و افزایش شکل گیری هویت مادری آنها موثر باشد.
محمد مرادی بگلویی زهرا کاشانی نیا
نتایج پژوهش نشان می دهد که 58درصد پرسنل پرستاری دارای آگاهی خوب و 42درصد دارای آگاهی ضعیف بوده اند، 51درصد پرسنل دارای نگرش مثبت و 49درصد منفی بوده است . 51درصد پرسنل نیز دارای عملکرد درست و 49درصد دارای عملکرد نادرست بوده اند. لازم به ذکر است که در پژوهش حاضر واژه های آگاهی، نگرش ، عملکرد، پرستار، بیمارستان آموزشی، موازین شرعی و مراقبت مورد بحث قرار گرفته است .
مینا تدینی زهرا کاشانی نیا
مطالعات بیانگر این مطلب هستند که امروزه پرستاران رضایت شغلی کمتری نسبت به گذشته دارند و نارضایتی شغلی می تواند کیفیت مراقبت از بیماران را تحت تاثیر قرار دهد و ارتباطی که پرستاران با کودکان بیمار در طی انجام مراقبت برقرار می سازند جهت دستیابی این کودکان به سطح سلامتی مطلوب حیاتی است . نارضایتی شغلی پرستاران از یک سو و حجم زیاد کار و شلوغی مراکز بهداشتی و درمانی در جامعه ای اکثریت آن را کودکان یعنی آسیب پذیرترین قشر جامعه تشکیل می دهند می تواند هم پرستار و هم کودک بیمار را در معرض خطر قرار دهد. این تحقیق با هدف تعیین رابطه رضایت شغلی با میزان برقراری ارتباط پرستاران با کودکان 3 - 6 ساله بستری در بیمارستانهای تخصصی کودکان وابسته به دانشگاههای دولتی شهر تهران انجام گردید.
فرخنده بهزادی زهرا کاشانی نیا
این پژوهش یک مطالعه توصیفی است که به منظور ارزیابی عملکرد بهورزان در مراقبت از کودکان زیر 6 سال در خانه های بهداشت روستاهای بندر گناوه در سال 1380 - 1381 انجام یافته است .
اکرم جعفرزاده زهرا کاشانی نیا
امروزه ، کشورهای رو به رشد علیرغم افزایش امید به زندگی بر اثر گسترش برنامه های بهداشتی همچنان شاهد افزایش بیماریهای روانی مزمن و معلولیتها درسطح جوامع خود می باشند. از طرفی با توجه به کمبودها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی که این کشورها با آنها مواجه هستند، امکان دستیابی کلیه این مددجویان با خدمات بهداشتی درمانی و توانبخشی میسر نیست. استفاده از امکانات جامعه و مشارکت خانواده ها و خود افراد معلول در برنامه های توانبخشی و ارائه خدمات بهداشتی در محل زندگی راهی است که در حال حاضر در بسیاری از کشورها در حال اجرا می باشد .
شیرین بزرنجه عطری زهرا کاشانی نیا
این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی است ک به منظور بررسی مقایسه ای سالمندان مقیم خانواده و سرا نسبت به سالمندی و ارتباط آن با وضعیت اقتصادی اجتماعی و بهداشتی ایشان انجام شده است. جامعه پژوهش در این مطالعه سالمندان مقیم سرای سالمندان شهر سنندج و سالمندان مقیم خانواده در همان شهر بوده اند که با نمونه گیری تصادفی براساس معیارش پژوهش انتخاب گردیده اند. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادند:- بین نگرش دو گروه واحدهای مورد پژوهش نسبت به سالمندی اختلاف معنی دار آماری وجود دارد به این معنی که سالمندان مقیم خانواده از نگرش مثبت تری نسبت به سالمندی برخوردار بودند وضعیت اقتصادی اجتماعی کلیه سالمندان مقیم سرا در حد ضعیفی بود و سالمندان مقیم خانواده ها از وضعیت اجتماعی اقتصادی بمراتب بهتری برخوردار بودند. آزمونهای آماری اختلاف معنی دار را در زمینه اشتغال، تاهل، داشتن درآمد، مالکیت منزل مسکونی، تماشای تلویزیون و گوش دادن به رادیو نشان دادند.
شراره سلج محمودی زهرا کاشانی نیا
پژوهش اخیر از نوع پژوهش نیمه تجربی است که تاثیر تحریکات لمسی را بر افزایش وزن شیرخواران 10 روزه تا پایان یکسان مقیم در شیرخوارگاه سازمان بهزیستی استان فارس می سنجد. فرضیه پژوهش تحت عنوان افزایش وزن در شیرخوارانی که تحریکات لمسی دریافت می کنند نسبت به گروه شاهد بیشتر است می باشد. و متغیرهای وابسته این پژوهش شامل تغذیه، تعویض کهنه، حمام دادن و دریافت تحریکات لمسی اضافه می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات مشاهده بوده است که به کمک دوچک لیست که یکی توسط مراقبین شیرخواران و دیگری توسط پژوهشگر تکمیل می گردیده است، داده ها جمع آوری شده است. نمونه ها در این پژهش تمام جامعه پژوهش را در بر می گرفته است که پس از همگن نمودن نمونه های حائز شرایط تحقیق بطور تصادفی به دو گروه شاهد و آزمون تقسیم شدند و پژوهشگر پس از مشاهده شرایط محیط پژوهش اقدام به آموزش مادریاران در رابطه با انجام تحریکات لمسی بر شیرخواران نموده که این تحرزیکات در مدت 10 روز طول دوره پژوهش قبل از تغذیه صبحگاهی به مدت 7-5 دقیقه و روزانه یکبار بر شیرخواران انجام می گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که احتمالا تحریکات لمسی بر میزان شیر دریافتی و وزن شیرخواران گروه آزمون تاثیرداشته است، اگر چه بخاطر فقدان تفاوت معنی دار آماری فرضیه پژوهش رد شده است ولی مشاهدات پژوهشگر و اظهارات مراقبین و نیز بیشتر بودن میانگین وزن و شیر دریافتی در گروه آزمون حکایت از تاثیر احتمالی تحریکات لمسی بر افزایش وزن شیرخواران بی سرپرست دارد.
مولود رادفر زهرا کاشانی نیا
این پژوهش یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع مقایسه ای است که برای بررسی مقایسه ای رفتارهای بهداشتی دوران عادت ماهیانه دختران نوجوان (18-11 ساله) تحت سرپرستی مراکز شبانه روزی بهزیستی با دختران تحت سرپرستی خانواده در شهر تهران سال 1375 انجام شده است. در این پژوهش واحدهای مورد تحقیق 116 دختر نوجوان بودند که 60 نفر آنها تحت سرپرستی مراکز شبانه روزی بهزیستی تهران و 56 نفر آنها تحت سرپرستی خانواده بودند که با واحدهای گروه اول در یک مدرسه تحصیل می کردند جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه و چک لیست که توسط پژوهشگر تهیه شده بود استفاده گردید. آمار توصیفی و استنباطی، برای تجزیه و تحلیل یافته ها مورد استفاده قرار گرفته است. برای بررسی ارتباط متغیرها با نمره رفتار بهداشتی از آزمون کای-اسکور و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t استفاده شده است. نتایج نشان داد که بیشترین درصد واحدها در محدوده سنی 15-13 سال و در مقطع تحصیلی راهنمایی بودند. اکثریت واحدهای تحت سرپرستی مراکز شبانه روزی قبل از ورود به مرکز در خانواده زندگی می کردند. اکثریت آنها در مراکز ملاقاتی داشتند و بیشتر پدرانشان با فاصله زیاد به دیدنشان می آمد. ولی اکثریت واحدها جهت دیدن اقوام خود از مرکز خارج نمی شدند، بیشتر این واحدها با مربیان مرکز ارتباط خوبی داشتند. در واحدهای تحت سرپرستی خانواده ها بیشترین آنها دختر خانواده بودند و نزد پدر و مادرانشان زندگی می کردند. تحصیلات پدر و مادر اکثریت واحدها دیپلم و بالاتر بود و مادران اکثر واحدها خانه دار بودند. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر سن شروع عادت ماهیانه، منظم بون عادت ماهیانه و میانگین سن دریافت آموزش وجود دارد.
حسین حسینی ایمنی زهرا کاشانی نیا
این تحقیق یک تحقیق نیمه تجربی می باشد که با هدف ارزیابی و مقایسه تاثیر برنامه های بازدید از منزل و آموزش در بیمارستان بر نحوه مراقبت والدین از کودکان تالاسمی 12-6 ساله شهر همدان در سال 1379 انجام شد. برای انجام تحقیق 39 خانواده که حداقل دارای یک کودک تالاسمی بودند انتخاب شدند این خانواده ها به دو گروه بازدید منزل (20 خانواده) و آموزش در بیمارستان (19 خانواده) تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده برای این تحقیق پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه مصاحبه و چک لیست تزریق دسفرال بود، در مرحله اول داده ها به وسیله پرسشنامه جمع آوری شده بعد برنامه های آموزشی در دو گروه به طور همزمان به اجرا درآمد. برنامه های آموزشی شامل مراجعات مکرر و به موقع به بیمارستان جهت خونگیری، تزریق به موقع دسفرال در منزل، رعایت رژیم غذایی، پیشگیری از عفونت، رعایت بهداشت فردی بوده است. در پایان نیز داده ها به وسیله پرسشنامه جمع آوری شد.