نام پژوهشگر: محمدعلی حسینی میمی
محمدعلی حسینی میمی آناهید کریمی
این پژوهش یک مطالعهء نیمه تجربی است که به منظور، بررسی اثرات مشترک ورزش درمانی و آرامسازی در بهبود عملکرد ریوی جانبازان شیمیائی، انجام گرفته است . محیط انجام این پژوهش اقامتگاه شماره 1 جانبازان شیمیائی واقع در شهرستان چابکسر بوده و جهت انجام این پژوهش 45 نفر از جانبازان شیمیائی مبتلا به بیماری مزمن انسدادی ریهء دارای ویژگیهای مورد نظر پژوهشگر براساس روش مبتنی بر هدف انتخاب و سپس به دو گروه مساوی کنترل (22 نفر) و آزمایش (23 نفر) تقسیم شده بودند. روش انجام کار در گروه کنترل تقویت دیافراگم بوسیلهء کمربند کمک تنفسی (هاکس لی کاف لاک) در طی مدت 30 دقیقه در هر جلسه در مدت ده روز متوالی بوده و در گروه آزمایش علاوه بر روش فوق از روش آرامسازی پیش روندهء عضلات به مدت ده دقیقه قبل از شروع ورزش درمانی بوده است . قبل و پس از انجام تکنیکها از افراد تست عملکرد ریوی به عمل آمده و علائم حیاتی و علائم بالینی در چک لیست مخصوصی ثبت شده بود. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن بود که انجام ورزش درمانی در گروه کنترل باعث افزایش میانگین ظرفیت حیاتی (vc) ظرفیت حیاتی سریع (fvc) و حجم بازدهی (fev1) پی از انجام تکنیکها شده و تعداد ضربان نبض را نیز کاهش داده است . در گروه آزمایش ، انجام روش مشترک ورزش درمانی و آرمسازی علاوه بر افزایش میانگین fev1,fvc,vc حداکثر تهویه ارادی (mvv) را نیز به میزان قابل توجهی افزایش داده بود. همچنین انجام این روش شدت تنگی نفس ، تعداد ضربان قلب و تنفس و فشار سیستولیک خون را نیز به میزان قابل توجهی کاهش داده بود. در مقایسه درو روش ، روش مشترک در افزایش میزان حجم بازدمی سریع و نیز کاهش تعداد تنفس موترتر از روش ورزش درمانی تنها بوده است لذا عملکرد ریوی افراد در گروه آزمایش بهبود بیشتری نسبت به گروه کنترل نشان داده است .
سعید امینا محمدعلی حسینی میمی
این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که به منظور بررسی میزان تاثیر آموزش مراقبت های بهداشتی بر نحوه بهداشتی ارائه مراقبتهای مادریاران از کودک عقب مانده ذهنی مرکز نگهداری شبانه روزی مجتمع خدمات بهزیستی شهید دکتر بهشتی شهرستان سنندج در سال 1376 انجام گرفته است. در این حجم نمونه با جامعه پژوهش برابر بوده و شامل کلیه واحدهای مورد پژوهش در جامعه تحت مطالعه می باشد که با روش مبتنی بر هدف جمعا به تعداد 33 توانخواب شدند، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای مشتمل بر 53 سئوال بود که 13 سئوال در مورد دموگرافیک 22 سئوال در رابطه با سنجش سطح آگاهی و 18 سئوال در زمینه سنجش عملکرد واحدهای مورد پژوهش در 4 حیطه بهداشتی زیر: (1-بهداشت پوست-استحمام-تعویض البسه و ملحفه 2-بهداشت دهان و دندان 3-بهداشت تغذیه 4-بهداشت دستگاه تناسلی -دفعی) طراحی که در دو مرحله قبل . پس از اجرا برنامه آموزشی توسط واحدهای مورد پژوهش شخصا تکمیل و مورد استفاده قرار گرفته است به منظور تهیه و تحلیل داده ها 36 جدول و 20 نمودار تهیه از روشهای آمار توصیفی و استنباطی و جهت بررسی تاثیر آموزش از آزمون t و t دو تائی استفاده شد و نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در مقایسه میانگین امتیازات نهائی میزان آگاهی واحدهای مورد پژوهش در سطح p=0/000 از میانگین x1=10/30 قبل از آموزش به میانگین x2=16/33 پس از آموزش افزایش یافته، همچنین میانگین امتیازات نهائی نحوه ارائه مراقبت آنها در سطح p=0/000 از میانگین x=5/54 قبل از آموزش به x2=12/03 بعد از آموزش بهبود و ارتقا یافته که بیانگر اختلاف معنی دار بوده است در بررسی همبستگی میزان آگاهی دلخواه ارائه مراقبتهای بهداشتی واحدهای مورد مطالعه قبل و پس از آموزش در زمینه اطلاعات دموگرافیک برابر میزان آماری در حداکثر موارد ارتباط معنی دار مشاهده نشد. بنابراین با توجه به نتایج اخذ شده، اجرا برنامه آموزشی در واحدهای مورد پژوهش موجب افزایش میزان آگاهی در بهبود نحوه عملکرد و ارائه مراقبتهای بهداشتی آنان گردیده است.