نام پژوهشگر: بنفشه رحیم زاده رفویی
بنفشه رحیم زاده رفویی فیاض رحیم زاده رفویی
در چند دهه اخیر موضوع کاهش پاسخ سازه تحت اثر بارهای دینامیکی مورد توجه شدید محققان قرار گرفته است. در این بین، میراگرهای اصطکاکی به عنوان ابزاری جهت کنترل پاسخ سازه ها تحت اثر باد و زلزله، به طور گسترده ای مورد بررسی و استفاده قرار گرفته اند. در این پژوهش چگونگی تعیین بار لغزش بهینه میراگر های اصطکاکی مورد مطالعه قرار گرفته شده است. برای این منظور ابتدا یک مدل سازه ای سه بعدی از یک ساختمان هشت طبقه فولادی قرار گرفته بر روی خاک نوع iv طبق استاندارد 2800 ایران در نظر گرفته شد. مدل مزبور تحت اثر بار های ثقلی و نیز بارهای جانبی حاصل از روش استاتیکی معادل، بر اساس آیین نامه aisc lrfd طراحی گردید. سپس، نسبت به تعیین بار لغزش بهینه میراگرهای اصطکاکی تعبیه شده در کلیه طبقات، تحت اثر 7 زوج رکورد زلزله مناسب حوزه نزدیک در جهت های x و y اقدام شد. همه رکورد های زلزله که بر روی خاک نوع iv ثبت شده اند، پس از مقیاس شدن برای انجام تحلیل های تاریخچه زمانی مورد استفاده قرار گرفتند. همچنین رفتار میراگر اصطکاکی به صورت الاستوپلاستیک کامل در نظر گرفته شد. جهت در نظر گیری رفتار غیر خطی احتمالی مدل سازه ای در برابر تحریک زلزله، از مفاصل پلاستیک درمدلسازی سازه ای استفاده شد. میانگین حداکثر پاسخ سازه در جهات اصلی سازه ای و نیز برآیند آنها تحت اثر رکوردهای زلزله، به عنوان معیار قضاوت جهت تعیین مقدار بار لغزش بهینه در نظر گرفته شد. در ادامه، اثر ناشی از وجود خروج از مرکزیت بر روی میزان بار لغزش بهینه مورد بررسی قرار گرفت. اعمال خروج از مرکزیت با جابجا نمودن محل مرکز جرم طبقات نسبت به مرکز سختی آنها انجام شده و ضمن تکرار مطالعات صورت گرفته برای مدل منظم سازه ای برای این حالت، اثر وجود نا منظمی در سازه مورد بررسی قرار گرفت. در این حالت، به علت افزایش پریود ارتعاشی سیستم سازه ای ناشی از اثر نامنظمی، بطور کلی میزان بارهای لغزش بهینه نسبت به حالت قبل به میزان کمی کاهش می یابد.