نام پژوهشگر: اعظم ده صوفیانی
اعظم ده صوفیانی علیرضا حسینی پاکدهی
پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا کلیشه های جنسیتی در برنامه های کودکان و به طور خاص فیلم های انیمیشن والت دیزنی، وجود دارد یا خیر و این که آیا زن و مرد به شکل طبیعی از هم تفکیک شده اند یا بر مبنای کلیشه های جنسیتی. به علاوه، دوره های مختلف تاریخی و نژاد های مختلف نیز تحلیل می شوند. چون تحقیق سعی در شناسایی بازنمایی ها، واقعیت ها و کلیشه های جنسیتی دارد و نظریه بازنمایی نیز به معانی تصاویر رسانه ای، کلیشه سازی در رسانه ها و به نوعی دوبخشی کردن گروه های مختلف در محتواهای رسانه ای می پردازد، در این پژوهش رویکرد برساخت گرا در نظریه بازنمایی به کار می رود و نحوه بازنمایی متفاوت شخصیت های مذکر و مونث، از نظر ویژگی های ظاهری، ویژگی های شخصیتی، رفتارهای شخصی و رفتارهای ارتباطی بررسی می شود. از آن جایی که پیگیری این مسایل متضمّن شناخت محتوای فیلم هاست، به این منظور، از روش تحلیل محتوای کمّی و کیفی استفاده می کنیم. در تحقیق حاضر مجموعه فیلم های انیمیشن کلاسیک والت دیزنی از سال 1937 تا سال 2009 بررسی می شود که شامل 33 فیلم است که 45 درصد آن یعنی 15 فیلم با روش نمونه گیری احتمالی از نوع طبقه بندی شده انتخاب و تحلیل و ارزیابی می شود. یافته های توصیفی نشان می دهد که در فیلم های والت دیزنی، مردان، سفیدپوستان، وضعیت اقتصادی-اجتماعی متوسط و بالا، تنهایی و تجرد، جوانی، اندام متوسط و لاغر و صورت ها و بدن های طبیعی بیشتر به تصویر در می آیند. ویژگی های شخصیتی خونگرم، مستقل، مسئولیت پذیر، واقع گرا، سرکش و مقتدر، فعال و کنشگر، مهربان و با عاطفه، جذاب و زیبا، متمدن، شجاع و جسور، باهوش، شاداب و سرزنده، رفتارهای شخصی عصبانی شدن، تصمیم گیری کردن، جیغ و فریاد زدن و انجام فعالیت های رزمی و نمایشی و رفتارهای ارتباطی پرخاشگری کردن، دستور دادن و همدردی کردن بیشتر نمایش داده می شوند. با توجه به یافته های تحلیلی به نظر می رسد که در فیلم های والت دیزنی بسیاری از کلیشه های رایج منتسب به زنان و مردان وجود دارد. کلیشه های رایج زنانه نظیرجوانی، جذابیت، مسئولیت پذیری، بروز رفتارهای گریه کردن، فضولی و دخالت کردن، انجام کارهای خانگی، رابطه صمیمانه با اشیاء و عدم تنوع در شغل و کلیشه های مردانه مانند انجام فعالیت های بدنی، رزمی و نمایشی، عصبانی شدن، ورزشکاری و مشاغل متعدد و متنوع در این فیلم ها دیده می شود. علاوه بر این، این پژوهش مشخص کرد که وقتی زنان و مردان کارهای کلیشه ای جنس مخالف را انجام می دهند، عوامل گروه سنی، نژاد، نقش مثبت یا منفی داشتن و شغل اهمیت زیادی پیدا می کنند. همچنین دریافتیم که دوره تاریخی و نژاد عوامل مهمی در تغییر و تعیین اختلاف های میان زنان و مردان هستند. دهه 1990 نقطه عطفی برای تغییر در بسیاری از ویژگی های زنان و مردان بوده است. به علاوه، برخی کلیشه های نژادی از زردپوستان، سرخپوستان و سیاهپوستان به تصویر در می آید، هر چند که به نظر می رسد والت دیزنی نژادهای مختلف را بیشتر برای تنوع در داستان ها، شکل ظاهری شخصیت ها، مکان ها و فضاها و راضی نگه داشتن مخاطب جهانی خود به کار می برد و نه بیان و بازنمایی نژادهای مختلف. در مجموع این تحقیق نشان داد که کلیشه سازی و دوبخشی کردن جنسیت و طبیعی سازی آن در فیلم های والت دیزنی مشاهده می شود. موارد زیادی وجود دارد که در آن ها زن و مرد از هم تفکیک و متمایز می شوند، تفکیک و تمایزی که بیانگر تفاوت طبیعی دو جنس نیست بلکه ناشی از تفاوت هایی است که سازندگان فیلم ها برای زن و مرد در نظر گرفته اند.