نام پژوهشگر: دانیال شریعتی مطلق
دانیال شریعتی مطلق محمدرضا ایزدپناه
در این تحقیق، نمونه¬های فولادی از جنس ck45 تحت عملیات¬ حرارتی کوئنچ-تمپر قرار گرفت و سختی (h) آنها بر اساس دماهای کوئنچ و تمپر) t1 و(t2 اندازه¬گیری شد، سپس مقاومت به سایش (ε) هر یک از این نمونه¬ها در مسافت¬های مختلف سایش (l)، تعیین گردید. نتایج نشان داد که بیشترین سختی و مقاومت به سایش، در دماهای شروع محدوده¬ی آستنیته به دست می¬آیند و با انحراف از این محدوده و یا افزایش دمای تمپر، این مقادیر کاهش می¬یابند. بیشترین سختی و مقاومت به سایش در محدوده¬ی دمایی c°820=t1 و c° 100>t2 به دست آمد. همچنین با افزایش سختی، میزان کاهش وزن در اثر سایش، کاهش و مقاومت به سایش افزایش می¬یابد. با این حال یک مسافت ویژه وجود دارد که با رسیدن به این مسافت سایش، نرخ کاهش وزن به شدت افت می¬کند. این مسافت ویژه برای نمونه¬ها با سختی کمتر نسبت به نمونه¬های سخت¬تر در مسافت¬های بیشتری اتفاق می¬افتد. نرخ کاهش وزن در مسافت¬های بیشتر از مسافت ویژه، برای تمامی نمونه¬ها تقریبا یکسان بوده و به سختی بستگی ندارد. به منظور کاهش هزینه¬ها، بالا بردن دقت، رسیدن به حالت بهینه در خواص مورد نظر و برقراری یک ارتباط غیر¬خطی با عوامل تأثیر گزار بر آن¬ها، از شبکه¬های عصبی در شبیه¬سازی این فرایندها استفاده گردید. انطباق نتایج حاصل از پیش¬بینی¬های این شبکه¬ها با نتایج آزمایشگاهی نشان داد که شبکه¬های عصبی، اعتبار و توانایی بالایی در بهینه-سازی خواص سایشی فولاد ck45 دارند. بررسی میکروسکوپی سطوح سایش توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) نشان داد که نمونه¬های سخت حاوی میکروترک¬های فراوان و نمونه¬های نرم شامل مناطق تغییر فرم پلاستیک یافته¬ی بسیاری می¬باشد. بنابراین در سطوح سخت، مکانیزم ورقه¬ای و در سطوح نرم، مکانیزم خراشان غالب می¬باشد.