نام پژوهشگر: مریم ریگی
مریم ریگی مریم خلیلی جهانتیغ
آثار ادبی بازتاب حیات اجتماعی عصرخویشند.با مطالعه ودقت درمتون گذشته می توان به پاره ای از ناشناخته های جوامع پیشین دست یافت.درحقیقت جامعه شناسی ادبیات گفتاری است درباره ی تأثیر وتأثر محتوای آثار ادبی با اجتماع عصرخود. ما برآنیم تا در این پژوهش با ژرف کاوی حکایاتی ازمثنوی مولوی، جوهره ی اجتماعی این حکایات را بررسی کنیم و تصویر کلی جامعه ی آن عصر را از خلال این حکایات نمایان کنیم. از آن جا که تاکنون در زمینه ی جامعه شناسی حکایات مثنوی پژوهشی صورت نگرفته است؛ مطالعه ی این امر درحکایت مثنوی امری ضروری می نماید تا جایگاه ادبیات درتحلیل های جامعه شناسی روشن شود. این پژوهش براساس بیست وچهار حکایت ازشش دفترصورت گرفته است.که درپنج فصل تنظیم شده .فصل اول شامل کلیات می شود وفصل دوم جامعه شناسی سیاسی، فصل سوم جامعه شناسی اجتماعی، فصل چهارم جامعه شناسی اقتصادی و فصل پنجم جامعه شناسی فرهنگی(دینی ومعرفتی) است. روش تحقیق تحلیل محتوا است که با مراجعه به اصل مثنوی انجام گردیده است.
مریم ریگی غلام علی جلودار
30 بیمار دیالیزی از دو جنس مذکر و مونث که در محدوده ی سنی50 – 25سال بودند و از لحاظ بیماری زمینه ای مشابه بودند انتخاب شدند. در ابتدا نمونه خون در دو نوبت قبل و بعد از دیالیز از آنها گرفته شد و میزان آنزیم های فوق و مالون دی آلدئید در خون آنها تعیین گردید سپس به این گروه به مدت یک ماه قرص ویتامینc خوراکی روزانه 200 میلی گرم داده شد و در پایان دوره ی مصرف قرص در دو نوبت قبل و بعد از دیالیز نمونه خون گرفته شد و مجدداً میزان آنزیم ها و مالون دی آلدئید در خون آنها بررسی گردید. نتایج حاصل حاکی از تغییرات میانگین آنتی اکسیدان ها و مالون دی آلدئید در دوره ی قبل از مصرف قرص در مقایسه با دوره ی بعد از مصرف قرص بود (p<0.050). مقایسه میانگین آنتی اکسیدان ها بعد ازدوره ی مصرف قرص افزایش و مالون دی آلدئید کاهش نشان داد. نتایج نشان می دهد ویتامین c نقش کمکی در بهبود وضعیت آنتی اکسیدان های آنزیمی و کاهش پراکسیداسیون لیپیدی داشته است. واژگان کلیدی: استرس اکسیداتیو، نارسایی کلیه، همودیالیز، پراکسیداسیون لیپیدها، آنزیم های آنتی اکسیدان، ویتامین c
مریم ریگی خلیل الله طاهری
واکنشهای تشکیل کمپلکس بین کاتیون نقره (ag+) با لیگاند¬های درشت حلقه¬ی 18-کرون- 6 و بنزو15-کرون- 5 در مخلوط¬های دوتایی از حلال¬هایی 1- بوتانول/ تترا هیدروفوران، 2- متیل1- پروپانول/ تتراهیدروفوران، ترشیوبوتانول/ تتراهیدورفوران، سیکلو پنتانول/ تتراهیدروفوران، 1- اکتانول/ تتراهیدروفوران در چهار دمای 15, 25, 35و 45 درجه سانتی گراد با روش هدایت سنجی مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین کمپلکسه شدن کاتیون نیکل(ni+2) با لیگاند درشت حلقه¬ی 18- کرون- 6 در حضور مخلوط دوجزئ 1- بوتانول/ تتراهیدروفوران مورد مطالعه قرار گرفت. هدف از انتخاب این مجموعه از واکنشها مطالعه اثر تعویض لیگاند (کرون اتر)، اثر تعویض کاتیون و اثر تعویض سیستم حلالی روی و اکنش تشکیل کمپلکس بین کاتیون های فلزی با لیگاند¬های درشت حلقه می باشد. برای بررسی اثر حلال، واکنش تشکیل کمپلکس بین لیگاند 18-کرون- 6 با کاتیون نقره در حضور هر یک از مخلوط¬های دو جزئی حلالی های مذکور بررسی شد. برای همه سیستم¬ها استوکیومتری تشکیل کمپلکس به نسبت 1:1 بوده که به تبعیت آن نوع کمپلکس [ml] می باشد.مقادیر ثابت های پایداری که از داده های هدایت سنجی بدست آمدند نشان می دهند که پایداری کمپلکس های مذکور تحت اثر ماهیت و ترکیب حلال قرار دارد پارامترهای ترمودینامیکی ، و که براساس معادلات وانتهف بدست آمد نشان می¬دهد که در برخی ترکیب حلالها عامل مساعد برای انجام واکنش آنتروپی و در برخی دیگر آنتالپی عامل مساعد می باشد. برای بررسی اثر لیگاند، واکنش تشکیل کمپلکس بین لیگاند بنزو15- کرون- 5 با کاتیون نقره در حضور حلالهای مذکور بررسی شد. منحنی¬های هدایت سنجی نشان می دهد کمپلکس¬هایی با نسبت استوکیومتری 1:1 تشکیل می شوند که ثابت پایداری برای این کمپلکسها برای همه ترکیب حلالها با لیگاند بنزو15- کرون- 5 کمتر از لیگاند 18- کرون- 6 بوده بنابراین کمپلکس¬های تشکیل شده با بنزو15- کرون- 5 ضعیف می باشند .برای بررسی اثر کاتیون، کمپلکسه شدن کاتیون های نیکل با لیگاند 18- کرون- 6 در حضور سیستم حلال 1- بوتانول/ تتراهیدروفوران مطالعه شد. منحنی هدایت سنجی نشان می دهد که برای کمپلکس نیکل، نسبت استوکیومتری لیگاند به کاتیون 1:2 بوده بنابراین کمپلکس دو هسته¬ای [m2l] می باشد.