نام پژوهشگر: خدیجه حیدری
خدیجه حیدری عباس عباسی
تحقیقات نشان می دهند که شرکت های کوچک و متوسط، اغلب سریعتر از شرکت های بزرگ رشد می کنند. این شرکت ها به دلیل افزایش روزافزون تعداد آنها و نقشی که در اقتصاد کشورها دارند، مورد توجه بسیاری از محققان و پژوهشگران قرارگرفته اند. اما بیشتر تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است، در مورد عواملی بوده که در زنده ماندن و حیات این گروه شرکت ها نقش داشته اند. اما این پژوهش در مورد درک عواملی است که در موفقیت و مزیت رقابتی شرکت های کوچک و متوسط دخالت دارند. در واقع استراتژی این تحقیق در مورد فهم این مطلب است که" چرا برخی شرکت ها در یک صنعت مشابه موفق اند و برخی دیگر نیستند؟" در این پایان نامه در ابتدا عوامل محتملی که ممکن است باعث رشد شرکت های کوچک و متوسط شوند، از مقالات متعدد خارجی استخراج شده اند. در این پژوهش این عوامل به دو دسته عومل داخلی و خارجی تاثیر گذار به روی رشد شرکت های کوچک و متوسط تقسیم شده اند. عوامل داخلی شامل نوآوری، مالکیت سازمانی و توانایی های سازمانی و عوامل خارجی شامل جهت گیری استراتژِیک، درک محیط سازمانی و تجارت الکترونیک می باشند. تاثیر احتمالی این عوامل به روی رشد این گروه شرکت ها توسط پرسش نامه ای که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است، بررسی می گردد. این پرسش نامه بین یک گروه از شرکت های کوچک و متوسط در خوشه های صنعتی استان اصفهان توزیع گردید و نقش عوامل احتمالی معرفی شده در رشد این شرکت ها، بررسی شد. نتیج حاکی از آن بود که نوآوری، جهت گیری استراتژِیک، محیط سازمانی و تجارت الکترونیک از عوامل موثر بر رشد شرکت های کوچک و متوسط هستند. پس از شناساسس عوامل موثر بر رشد این گروه شرکت ها و شناسایی شرکت های دارای رشد، با استفاده از پرسش نامه دیگری که در قالب فرایند تحلیل سلسله مراتبی تنظیم گردیده بود، عوامل شناسایی شده موثر بر رشد، اولویت بندی گردید تا سهم هر یک در رشد شرکت های کوچک و متوسط مشخص شود. جهت گیری استراتژیک بیشترین سهم را در رشد شرکت های کوچک و متوسط داشت و به ترتیب نوآوری، محیط سازمانی و تجارت الکترونیک از جمله عوامل تاثیر گذار بعدی بودند. در واقع این نتایج دلالت بر این موضوع دارند که عوامل خارجی تاثری بیشتری به روی رشد یا عدم رشد این گروه شرکت ها دارند. شناسایی این عوامل و درک آنها توسط مدیران و مالکان شرکت های کوچک و متوسط می تواند کمک شایانی در افزایش رشد و در پی آن افزایش مزیت رقابتی این شرکت ها کند.
خدیجه حیدری عباس رافت
افزایش نرخ باروری گوسفند در فصل تولید مثل، از 56 راس گوسفند متعلق به دو گروه ژنتیکی آرخار مرینو-قزل و آرخارمرینو-مغانی استفاده شد. هر گروه ژنتیکی بطور کاملا تصادفی به 4 دسته تقسیم بندی شدند. بعد از شناسایی فحلی به وسیله قوچ و قبل از تلاقی عملیات زیر اجرا شد: به گروه کنترل فقط آب مقطر تزریق شد، به گروه یک 5/2 میلی لیتر gnrh تزریق شده و 2 ساعت بعد از تزریق تلاقی یافتند، به گروه دوم، در روز 12 بعد از جفتگیری میزان 5 میلی لیتر gnrh تزریق شد و به گروه سوم، 30 میلی لیتر پروپیلن گلیکول خورانده شده و 2 ساعت بعد تلاقی یافتند و این عمل برای 4 روز دیگر ادامه یافت. نمونه های خون روز ششم بعد از تلاقی جمع آوری شده وسپس با استفاده از سانتریفیوژ سرم خون جدا شده وتا زمان انجام آزمایشات فریز و نگهداری شدند. متابولیت ها و عناصر خون از جمله گلوکز، اوره، توتال پروتئین و فسفر به روش آنزیمی کالریمتری و به وسیله کیت و دستگاه اسپکتروفتومتر و میزان بتاهیدروکسی بوتیرات سرم خون با روش ماوراءبنفش (uv) و با استفاده از کیت و دستگاه اسپکتروفتومتری و میزان هورمون پروژسترون با استفاده از دستگاه الایزا بوسیله کیت اندازه گیری شدند. داده های مربوط به زایش ثبت شد و نرخ باروری، دوقلوزایی و تزاید گله محاسبه شدند. داده ها با استفاده از آزمون کی-دو (2?( نرم افزار sas آنالیزشدند. همچنین رابطه لجستیک بین نرخ باروری و غلظت متابولیت -های خونی با proc logistic بررسی شد. اثر گروه ژنتیکی روی غلظت گلوکز معنی دار بوده (01/0p<) و در گروه ژنتیکی آرخار مرینو-قزل بالاتر بود. اثر معنی داری (05/0p<) در استفاده از پروپیلن گلیکول روی کاهش میزان بتاهیدروکسی بوتیرات بدست آمد. اثرگروه ژنتیکی روی میزان اوره و بتاهیدروکسی بوتیرات معنی دار بوده (01/0p<) و در گروه ژنتیکی آرخار مرینو-مغانی پایین تربود. غلظت پروژسترون بین تیمارها معنی دار نبود (05/0p>). اثر تیمارها بر روی غلظت فسفر و توتال پروتئین معنی دار نبود ) 05/0 p> ). تزریق-2.5ml gnrh روز تلقیح در جلوگیری از تکرر فحلی موثرتر بود. اختلاف معنی داری بین غلظت bhba در (05/0 p<) و پروژسترون (01/0 p<) و اوره (1/0 p<) مابین تلقیح 1و2 بدست آمد و در تلقیح 2 میزان bhba و اوره کمتر بوده و میزان پروژسترون بالاتر بود. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که اثرات سن میش و bhba (05/0p<)، اوره ( 01/0p<) و پروژسترون (1/0p<) بر روی نرخ بره زایی معنی دار بودند.
خدیجه حیدری مریم کریمی تبار
ظلم امری نکوهیده و مخالف فطرت انسانی است و روح انسان ها آن را بر نمی تابد. دین اسلام نیز همواره بر حفظ عزت و حرمت انسان ها تاکید داشته است، ظلم به موجب تضییع حدود معین الهی، سبب زیر پا نهادن حرمت و عزت انسان ها می گردد. به همین جهت خداوند متعال در قرآن کریم ،نوع بشریت را از ظلم کردن و پذیرش ظلم نهی می کند.در این نوشتار که با عنوان بررسی گونه های ظلم از منظر قرآن و روایات به رشته تحریر در آمده است،گونه های ظلم در سه دسته طبقه بندی شده اند که عبارت است از :ظلم میان انسان و خداوند ،ظلم میان انسان و نفس خویشتن و ظلم میان انسان و انسان های دیگر. در محور ظلم میان انسان و خداوند به بررسی امکان ظلم خدا به انسان و مصادیق جزئی ظلم انسان به خداوند از قبیل شرک و تکذیب آیات الهی و...پرداخته شده است. همچنین ظلم انسان به نفس خویشتن، در دو بعد ظلم به جسم و ظلم به روح مورد بررسی قرار گرفته است.و در نهایت ظلم انسان به انسان های دیگر که همان ظلم اجتماعی است ؛در تقسیمات اجتماعی از قبیل خانواده ،نظام سیاسی(مردم و مسئولین )و نظام تربیتی(استاد و شاگرد)و ....مورد بررسی قرار گرفته و مصادیق ظلم در هر یک از آنها معین و تشریح شده است . به طور کلی ،می توان گفت :منکرات و ناشایسته های اخلاقی مندرج در قرآن و روایات- به ویژه در جایی که حقی نادیده گرفته شود- مصداقی از ظلم شمرده می شود و به بیان دیگر ،هر جا بایسته های اخلاقی و حقوق معین الهی نادیده گرفته شده اند؛ ظلمی صورت پذیرفته که گاهی در اثر جهل نسبت به آنهاست.
خدیجه حیدری محسن نصرآبادی
متاگابروهای گرانولار مجموعه افیولیتی جنوب دهشیر دارای کانی شناسی کلینوپیروکسن+آمفیبول+پلاژیوکلاز+ ارتوپیروکسن +پرهنیت می باشند. اما در متاگابروهای فولیاسیون دار فضای بین آمفیبول های جهت یافته توسط پلاژیوکلاز پر شده و اثری از پیروکسن وجود ندارد. به داخل این متاگابروها مذاب پلاژیوگرانیتی بصورت رگه ای و توده های کوچک تزریق شده است. شواهد میکروسکوپی و بافتی مانند تجزیه بخشی کلینوپیروکسن به آمفیبول، نشان دهنده منشا دگرگونی آمفیبول ها است. بلورهای ریز ارتوپیروکسن نیز در فضای بین سایر بلورها قرار دارند. ویژگی های ژئوشیمیایی سنگ کل پلاژیوگرانیت های تزریق شده به سنگ میزبان متاگابرویی بیانگر نقش فرایند ذوب بخشی در تشکیل آنهاست. احتمالاً نفوذ سیالات آبدار از طریق شکستگی های موجود در نزدیک یک پشته کندگستر به بخش گابرویی توالی افیولیتی موجب دگرگونی هیدروترمال، انجام ذوب بخشی و تولید مذاب پلاژیوگرانیتی گشته است. به کمک ترکیب شیمیایی کلینو پیروکسن، دمای تبلور کومولای گابرویی 959 تا 977 درجه سانتیگراد تعیین شده و شرایط دما و فشار مرحله هیدروترمال با استفاده از ترکیب شیمیایی آمفیبول دگرگونی 750 و کمتر از 3 کیلوبار ارزیابی شده است. دمای ذوب بخشی و تشکیل مذاب پلاژیوگرانیتی نیز بواسطه شاخص های ژئوشیمیایی سنگ کل پلاژیوگرانیت-های مورد مطالعه و مقایسه آن با نتایج داده های آزمایشگاهی کمتر از 850 درجه سانتیگراد محاسبه شده است.در مجموعه افیولیتی شمال کامرود و جنوب دهشیر توده های کوچک پلاژیوگرانیتی وجود دارندکه دارای کانی شناسی فلدسپار+ کوارتز++بیوتیت ± گارنت می باشند.این پلاژیوگرانیت هابه داخل سنگ های دگرگونی گارنت-پیروکسن آمفیبولیت و اسپینل-گارنت هورنبلندیت و متاگابروهای غنی از آمفیبول فولیاسیون دار و گرانولار تزریق شده اند. شواهد ژئوشیمیایی سنگ کل از قبیل مقادیر کم تیتانیم و نسبت پائین آهن به منیزیم نشان دهنده آن است که فرایند ذوب-بخشی نقش اصلی را در تشکیل این پلاژیوگرانیت ها داشته است. احتمالاً تراوش آب از طریق گسل های جداکننده موجود در یک پشته کندگستر، باعث آبگیری گابروهای توالی افیولیتی و تشکیل متاگابروهای غنی از آمفیبول فولیاسیون دار و تجزیه بخشی کلینوپیروکسن به هورنبلند در انواع گرانولار شده است. با تزریق توده های ماگمایی داغ به داخل توالی گابرویی ضمن آب زدائی آن، ذوب بخشی و تشکیل مذاب پلاژیوگرانیتی صورت گرفته است.
خدیجه حیدری منیره احمد سلطانی
گروتسک ،طنز سیاه و چرایی و چگونگی ارتباط آن با جامعه، مساله ای بوده است که همواره ذهن مرا به خود معطوف نموده است .این امر باعث شد تا به موضوع گروتسک در آثار داستانی کوتاه نویسندگان معاصر بپردازم به دین سبب موضوع« گروتسک در آثار صادق هدایت»راباتوجه به جامعه ای که هدایت در آن می زیست انتخاب وبررسی نمودم ونیز به نوع نگاه و نگرش بزرگان ونویسندگان مطرح روزگار به وی پرداختم. پژوهش انجام شده نشانگر این موضوع است که صادق هدایت بیش از دیگر نویسندگان به جنبه های گوناگون گروتسک در آثار خود پر داحته است زیرا این موضوع بیان کنند? ذهنیت انتقادی وی از جامعه و گلایه مندی او از خرافاتی است که با عنوان اعتقادات دینی به شکل ناخودآگاهانه در باور های مردم جا گرفته است. ودلیلی است براین که گروتسک هدایت اعتراض اوبه خرافات تزریق شده توسط نظام حاکم بر جامع?وی می باشدودر بخش عناصر داستان بیشتر به مقوله هایی چون پیرنگ وعناصر ساختاری پیرنگ وتحلیل شخصیت های داستانی پرداخته شده است که در این میان بعضی از داستان های آن دارای دو بحران ودو اوج ودو گره گشایی می باشدشخصیت های داستانی وی شخصیتی ایستا هستندوهمچنین بیشتر پیرنگ داستان های وی ازلحاظ ظاهری گرچه بسته می باشند ولی درواقع ذهن خواننده رامدتها در گیر خودمی کند. وودر بخش معنا شناسی،مجاز وکنایه، ضرب المثل ،کلمات عامیانه وتشبیه از بسامد بالایی برخوردار می باشد. ونیز این پژوهش مبین آن می باشد که صادق هدایت یکی از نویسندگانی است که گروتسک ر ا ، در جامع?زمان خود به بهترین شکل درک کرده و درآثارش به تصویر کشیده است.