نام پژوهشگر: محسن شیرازی زاده
محسن شیرازی زاده رضا غفارثمر
اظطراب در یادگیری زبان خارجی مدتهاست که از مباحث مورد علاقه محققان در حوزه تعلیم و یادگیری زبانهای خارجی است. بسیاری ازین محققان در پی یافتن منشأ های متفاوت این اظطراب بوده درحالیکه عده ای دیگر نیز در راه بررسی آثار ناشی از آن قدم برداشته اند. پیرو تحقیقات فراوانی که در رابطه با اظطراب زبان خارجی صورت گرفته است، تحقیق پیش رو به بررسی کمال گرایی به عنوان مولفه ی پیش بینی کننده اظطراب در خواندن و نوشتن زبان انگلیسی میپردازد. ازین روی 134 زبان آموز سالهای دوم و سوم مقطع کارشناسی در گرایش های زبان انگلیسی پرسشنامه های مورد نظر را پر کردند و نمرات آنان در دو درس مقاله نویسی و خواندن و درک مفاهیم نیز به عنوان شاخص های دستیافت نوشتن و خواندن قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که تنها کمال گرایی جامعه مدار است که می تواند به طور معناداری هم اظطراب خواندن و هم نوشتن را پیش بینی کند.کمال گرایی جامعه مدار همچنین تنها پیش بینی کنده معنادار دستیافت نوشتن و خواندن بود. شایان ذکر است که قدرت پیش بینی این متغیر مستقل در رابطه با هر یک از متغیرهای وابسته متفاوت بود. علل احتمالی این نتایج در فصل آخر به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
محسن شیرازی زاده رضا غفارثمر
رساله پیش رو به بررسی تاثیر رشته دانشگاهی بر استفاده از همنشین های واژگان دانشگاهی پرداخته است. به این منظور، تعدادی از واژگان دانشگاهی لیست واژگان گاردنر و دیویس (2013) انتخاب شدند و همنشین های هریک در چهار رشته علوم انسانی، پزشکی، علوم پایه و مهندسی مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تفاوت قابل توجهی بین رشته های دانشگاهی در بکارگیری همنشین برای واژگان دانشگاهی وجود دارد. دیگر هدف این رساله بررسی تاثیر زبان اول نویسندگان بر نوسان در همنشین های واژگان دانشگاهی بود. یافته های ما حاکی از آن بود که تفاوت هایی بین نویسندگان بومی با نویسندگان غیربومی و ایرانی وجود دارد. آنچه حائز اهمیت است این نکته بود که تفاوت های موجود در بین نویسندگان مختلف با زبان های مادری متفاوت بیشتر ریشه در همان تفاوت های بین رشته ای داشت که خود را در قالب تفاوت های متاثر از زبان اول نویسنده نشان داده بودند. در بخش نهایی این رساله ما به بررسی تاثیر آموزش واژگان دانشگاهی بهمراه همنشین های آنها بر عملکرد نگارش دانشجویان ایرانی پرداختیم. یافته های ما نشان داد که هیچ تفاوت معناداری بین گروهی که تنها با واژگان دانشگاهی آشنا شدند و گروهی که با واژگان بهمراه همنشین هایشان آشنا شدند وجود نداشت. به بیان دیگر تدریس واژگان بهمراه همنشین ها تاثیر معناداری بر عملکرد نگارش نداشت.