این تحقیق به برسی مضامین"تفاوت" و "بیگانه" در de l’allemagne اثر مادام دو استال و غربزدگی اثر جلال آل احمد می پردازد. در این راستا، به بررسی نکات مشابه و متفاوت در دیدگاهای این دو نویسنده،که متعلق به دو فرهنگ کاملاً متفاوت می باشند، می پردازیم. نویسندگان مذکور به شکوفایی اجتماعی_فرهنگی کشورشان اعتقاد خاصی داشته اند، به خصوص در زمانی که پیشرفت های اجتماعی در ایجاد تفکرات جدید ادبی موثر بوده اند. در کتاب غربزدگی، آل احمد تاثیر غرب بر شرق و به ویژه مردم ایران را به طور گسترده بیان می کند. این نویسنده ایرانی پدیده غربزدگی را همانند نوعی بیماری در نظر می گیرد که روح همبستگی را در بین ایرانیان از بین می برد. هویت فرهنگی و ملی موضوعات اساسی هستند که می توان از طریق آنها به منشاء تفکر آل احمد در خلق این کتاب که همواره مرکز توجه و نقد اجتماعی بوده است، پی برد. از طرف دیگر، مادام دو استال با مطالعه و بررسی ویژگی ها و شخصیت آلمانی ها به تفکری نو در مورد آنها دست می یابد. این نویسنده فرانسوی تلاش کرده است تاثیر تفکرات اجتماعی و سیاسی آنان را بر ادبیاتشان نشان دهد. وی اولین فردی است که تحول چشمگیر آلمانی ها را که در حال فاصله گرفتن از گذشته تاریخی کشورشان می باشند، مطرح می کند. او در کتاب de l’allemagne عقب ماندگی های کشور فرانسه را با پیشرفتهای قابل توجه آلمان مقایسه می کند و به هموطنانش توصیه می کند که به تفکرات نوین و ظرافت های روح نیز اهمیت دهند. از این رو سعی کرده ایم شباهت ها و تفاوت های دیدگاهی این دو نویسنده را در باره ی زیان ها و منافع تاثیر "بیگانه" مورد بررسی قرار دهیم.