نام پژوهشگر: محمدباقر پارسا قراملکی

بررسی سیتوژنتیکی گیاه باریجه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1389
  محمدباقر پارسا قراملکی   منصور امیدی

باریجه (ferula gummosa) یکی از مهمترین گیاهان داروئی بومی ایران محسوب می شود. باریجه کاربردهای فراوانی در صنایع داروئی، بهداشتی و عطر سازی دارد. بررسی و مطالعه شکل و ساختار کروموزوم ها در طی تقسیم میتوز از نظر به نژادی، سیستماتیک گیاهی و مطالعه روابط تاکسونومیکی گیاهان حائز اهمیت فراوان است. این پژوهش به منظور بررسی و تجزیه کاریوتیپ گیاه باریجه و مطالعه تنوع سیتوژنتیکی بین جمعیت های باریجه ferula gummosa و همچنین بررسی رابطه احتمالی سیتوتاکسونومیکی این گیاه با دو گیاه ferula hezarlalehzarica و dorema glabrum در آزمایشگاه سیتوژنتیک پژوهشکده گیاهان داروئی جهاد دانشگاهی و دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. چهار جمعیت باریجه از سه استان اصفهان، تهران و مرکزی جمع آوری گردیدند. ابتدا به منظور بهینه سازی جوانه زنی و یافتن بهترین تیمار به منظور رفع خواب بذر گیاه باریجه یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور جیبرلیک اسید به میزان ppm500 و آبشویی انجام شد. محیط کشت مورد استفاده ms کامل انتخاب شد و فاکتورجیبرلیک اسید در چهار سطح صفر، 12، 24 و 48 ساعت و آبشویی با چهار سطح صفر، 24، 48 و 72 ساعت و هر کدام در چهار تکرار به ترتیب روی بذور اعمال شدند و صفات سرعت جوانه زنی و درصد جوانه زنی پس از 70 روز یادداشت برداری، محاسبه شدند. نتایج آزمایش حاکی از تاثیر مثبت جیبرلیک اسید بر شکست خواب بذر باریجه بودند. حداکثر درصد جوانه زنی در این آزمایش 70 درصد تعیین شد که مربوط به تیمار 24 ساعت جیبرلیک اسید بود. بررسی های کاریوتیپی و شمارش تعداد کروموزوم های متافازی هر یک از 4 جمعیت فریدونشهر، اصفهان، دماوند و تفرش گیاه باریجه نشان داد؛ همه جمعیت های مورد مطالعه دیپلوئیدبوده و دارای22 کروموزوم هستند. فرمول کاریوتیپی برای تمام جمعیت های باریجه بصورت st1+ sm3 + m7 بود و میانگین طول کروموزوم در جمعیت های فریدون شهر، اصفهان، دماوند و تفرش به ترتیب برابر 178/2، 022/2، 035/2 و 880/1 اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد جمعیت های باریجه از نظر درصد نسبی طول کروموزوم ها و نسبت بازوها به لحاظ آماری مشابه بودند. اما از نظر طول بازوها و طول مطلق کروموزوم و نیز شاخص سانترومری تفاوت معنی داری را نشان دادند که این نوع تنوع درون گونه ای می تواند ناشی از تفاوت در مرحله تقسیم سلولی باشد. برای مثال طول نسبی کروموزوم در کروموزوم شماره 1در جمعیت شماره 1 (فریدونشهر) برابر70/11، در جمعیت شماره 2 (اصفهان) برابر 85/11 میکرومتر، در جمعیت شماره 3 (دماوند) مساوی 02/12میکرومتر و در جمعیت شماره 4 (تفرش) مساوی 04/12میکرومتر بود. نتایج تجزیه واریانس طول نسبی کروموزوم های همتا در بین جمعیت های باریجه نشان می دهد؛ هیچ یک از کروموزوم های همتا در بین چهار جمعیت از گیاه باریجه از نظر طول نسبی کروموزوم تفاوت معنی داری ندارند. بررسی کاریوتیپی دو گیاهf. hezarlalehzarica و d. glabrum نشان داد؛ این دو گیاه نیز دیپلوئید بوده و تعداد کروموزوم های آنها 22 عدد هست . فرمول کاریوتیپی برای این دو گیاه نیز بصورت st1+ sm3 + m7 بود. نتایج تجزیه واریانس نشان دادند تمام صفات کروموزومی اندازه گیری شده در این گیاهان در سطح احتمال 1 درصد اختلاف معنی داری دارند. تجزیه خوشه ای نمونه های مورد مطالعه را براساس خصوصیات کروموزومی در دو گروه مجزا قرار داد. دو گیاه f. hezarlalehzarica وd. glabrum در گروه اول و جمعیت های باریجه در گروه دوم قرار گرفتند. بررسی پارامترهای تعیین تقارن کاریوتیپ نشان داد میانگین شاخص تقارن( %s) در گروه اول برابر 22/56 و در گروه دوم برابر با 52/66 بود. میانگین اندیس عدم تقارن بین کروموزومی در گروه اول برابر با 2/0 بود در حالی که این میانگین در گروه دوم برابر14/0 بود. هر چند از نظر دسته بندی استیبنز هر سه گیاه در کلاس a2 قرار می گیرند و از نظر تکاملی ابتدایی محسوب می شوند، اما با توجه به شاخص های تقارنی دیگر مانند اندیس های عدم تقارن، دو گیاه d. glabrum وf. hezarlalehzarica نسبت به باریجه نامتقارن تر بوده و از نظر تکاملی پیشرفته تر محسوب می شوند.