نام پژوهشگر: عبدالرحمن راجح
عبدالرحمن راجح محمدسالار کسرایی
چکیده: در این رساله سعی شده است، تحولات سیاسی- اجتماعی، موسوم به انقلاب های عربی در کشورهای تونس، مصر و یمن که در سال 2011، رخ دادند بررسی شوند. مساله محوری این رساله، بررسی تطبیقی چرایی وقوع این سه انقلاب می باشد. سوال اصلی این پژوهش حول این محور شکل می گیرد، که چگونه می توان رخداد انقلاب های عربی: تونس، مصر و یمن را تبیین نمود؟ در پاسخ به این سوال پژوهشگر در ابتدا مبانی نظری پژوهش را تشریح کرد، و تئوری های فعلی انقلاب مورد بررسی قرار داد. سپس انقلاب های عربی را از دیگر انقلاب ها، در تعریف و ویژگی متمایز نمود. این پژوهش در بعد روشی، از نوع پژوهش های "استقرایی" است که در مقام جستجوی فرضیه های نظری با واقعیت های که این فرضیه ها بر آن ها دلالت دارند از روش تطبیقی- تاریخی استفاده می کند، واحد تحلیل و واحد مشاهده این پژوهش، کشورها بوده است، که باعنایت سعی شد فرآیندها و عوامل موثر در ظهور جنبش های انقلابی و وقوع انقلاب در این سه کشور را در سطح تجربی استخراج نماید. سپس محقق با کمک این عوامل و فاکتورهای موثر استخراج شده از مطالعه این سه مورد، در ابتدا سه مدل نظری به صورت جداگانه برای وقوع انقلاب در هر سه کشور ذکر شده ارائه نمود. در مرحله بعد محقق فاکتورهای موثر در وقوع انقلاب را که از مطالعه تطبیقی در سطح تجربی کشورهای تونس، مصر و یمن استخراج شده بود را با استفاده از روش توافقی استوارت میل به آزمون گذاشت و فاکتورهای موثر در ظهور جنبش های انقلابی و وقوع انقلاب در این سه کشور را به عنوان فاکتورهای نهایی و مشترک استخراج کرد، که براساس آنها انقلاب های عربی: تونس، مصر و یمن محصول ترکیب 10، شرط علی لازم به شرح زیر می باشند: 1) دولت اقتدارگرا، فاسد و سرکوب گر 2) تغییر مستمر قوانیین و مقررات کشوری به نفع رئیس جمهور و حزب حاکم3) تشدید بحران اقتصادی4) تشدید بحران مشروعیت دولت 5) گسترش و رشد رسانه های آزاد یا مخالف دولت 6) گسترش و رشد فرهنگ سیاسی آزادی خواهی7) بسیج و ائتلاف مخالفین دولت8) عامل شتابزا یا جرقه زننده 9) اعتراضات و تظاهرات گسترده10) حمایت گسترده رسانه ها از مخالفین
عبدالرحمن راجح محمدباقر خرمشاد
دموکراسی مفهومی گسترده و دارای اهمیتی فزاینده در مطالعات حوزه علوم سیاسی است این بحث بخصوص در کشورهای عربی، به دلایل متعدد از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این تحقیق عنوان " بررسی موانع دموکراسی در کشورهای عربی (مطالعه موردی:یمن)" سعی شده است با بررسی و مطالعه نظریات اصلی و نوین دموکراسی در جهان، تجزیه و تحلیل شواهد و مدارک در قالب یک چارچوب نظری ترکیبی انجام گیرد. چارچوب نظری ارائه شده به شناخت نسبی موانع دموکراسی در جهان عرب منجر شده است که از منظر این تحقیق قابلیت تطبیق با کشور یمن را دارد. چالش های نهادینه شدن دموکراسی در کشورهایی عرب، به دو دسته عوامل داخلی و خارجی در سطح کلان تقسیم می گردند. سابقه استعماری غرب در منطقه و دخالت های آنها در این مناطق و مساله منازعه اعراب و اسرائیل جزء موانع خارجی محسوب می شوند.موانع داخلی طیف وسیعی از مسائل از جمله ساختارهای تاریخ-قبائلی و فرهنگ رایج سیاسی در این کشورها، محیط و شرایط اقتصادی و سیاسی را شامل می شود