نام پژوهشگر: علی عبداله یار

تبیین دلالتهای تربیتی نظریه «شدن» از منظر انسان شناسی اگزیستانسیالیسم (با تاکید بر آرای سارتر) و نقد آن بر اساس نظرات شهید مطهری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1387
  علی عبداله یار   علیرضا صادق زاده قمصری

تحقیق حاضر به بررسی نظریه « شدن » اگزیستانسیالیسم و دلالتهای تربیتی آن با تاکید بر نظرات ژان پل سارتر می پردازد. به طور کلی صیرورت یا « شدن » عبارت از تغییرات مستمری است که باعث گذر از حالتی به حالت دیگر می شود. بر اساس نظریه « شدن » اگزیستانسیالیسم، جهان همواره در حال تغییر و دگرگونی بوده و آدمی نیز که در این عالم و ما بین امکانات بی شمار آن قرار دارد، از این امر مستثنی نمی باشد. او همواره در صدد کشف اسرار ناشناخته این عالم بوده و با توجه به ویژگی نظریه « شدن» که همانا گذشتن از آنچه هست و حرکت به سوی آنچه فعلا نیست، آدمی هیچ گاه از تکاپو و « شدن » دست بر نداشته و در هیچ مرحله ای متوقف نخواهد شد. ژان پل سارتر یکی از مشهورترین فیلسوفان اگزیستانسیالیسم معتقد است « وجود آدمی مقدم بر ماهیت اوست ». بر اساس این نظریه سارتر هر گونه طبیعت ثابت در انسان را انکار نموده و آدمی را موجودی کاملا متحول و تغییر پذیر می داند که هر وقت اراده کند می تواند ماهیت خود را دوباره شکل دهد. به نظر شهید مطهری نیز جهان ما ساکن و غیر قابل تغییر نبوده و موجودات جهان همه متغییر ، متحول و ناپایدارند. آنها دائما از حالی به حالی و از مرحله ای به مرحله ای تغییر می یابند. به نظر ایشان آنچه در جهان وجود دارد، جهان « شدن » می باشد اما ایشان معتقدند پذیرش « شدن » و صیرورت مستلزم انکار وجود فطرت و داشتن ماهیت در بشر نمی باشد و بر خلاف نظر سارتر که پایان و سر انجامی برای صیرورت و« شدن » بشر قائل نیست، شهید مطهری پایان و سر انجام بشریت را همانا رسیدن به آرامش و سعادت در سایه رحمت بی پایان پروردگار می داند. به طور کلی نظریه « شدن » با نگرش اگزیستانسیالیستی در عرصه تعلیم و تربیت جنبه های مثبتی همچون توجه به فعالیت متربیان در جریان یادگیری، مسئولیت پذیری و قبول نتایج و اعمال خویش در جریان یادگیری و تلاش شخصی در جهت بهبودی آنها، پرهیز از تکرار، عادت و تقلید کورکورانه و ... دارد. از سوی دیگر این نظریه با دادن آزادی بیش از حد به متربیان باعث بروز مشکلاتی در عرصه تعلیم و تربیت و اجتماع خواهد شد که از جمله این مشکلات می توان به احساس پوچی و وانهادگی، از بین رفتن اصول اخلاقی، فقدان معیار و ملاک نهایی برای اعمال خوب و بد اشاره نمود.