نام پژوهشگر: لیلا ترابیان

رابطه فرهنگ مدارس و پرورش روحیه نوآوری در دبیران مقطع متوسطه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  لیلا ترابیان   پروین احمدی

فرهنگ مدارس الگویی از باورها و ارزشهای مشترک اعضای آن می باشد که بر رفتار آنها تأثیر می گذارد . با توجه به اینکه شکست یا موفقیت هر سازمانی را به حساب فرهنگ حاکم برآن می گذارند و برای ایجاد تحول و نوآوری در مدارس و قرارگرفتن در مسیر موفقیت به فرهنگ مدارس قوی نیاز است، از این رو شناخت فرهنگ مدارس ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در میان سازمانها، رسالت آموزش و پرورش در زمینه سازگاری و تطابق با تغییرات و تحولات محیط ، حساس تر و حیاتی تر از سایر سازمانها ست، زیرا وظیفه عمده ایجاد تغییر و تحول را برعهده دارد به همین منظور توجه به خلاقیت و نوآوری در سازمانهای آموزشی از اهمیت بیشتری برخوردار است . به منظور تقویت و پرورش روحیه نوآوری در نظام آموزشی و با توجه به اهمیت مدارس، در این پژوهش رابطه فرهنگ مدارس و پرورش روحیه نوآوری در دبیران مقطع متوسطه بررسی و ارزیابی شد. پرسشهای پژوهش : - نوع فرهنگ حاکم بر مدارس چیست؟ - ویژگیهای فرهنگ مدارس برای پرورش روحیه نوآوری چیست؟این پژوهش از نوع تحقیق توصیفی– همبستگی بود.جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش کلیه دبیران دبیرستانهای کرمان، انتخاب شد که تعداد آنها 1780 نفر در سال تحصیلی 88-87 بود. نمونه آماری این پژوهش 200 نفر بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل داده های آماری، فرهنگ حاکم بر مدارس فرهنگ ایدئولوژیک و فرهنگ مناسب برای پرورش روحیه نوآوری، فرهنگ مشارکتی بود و به استناد فرضیه های پژوهش ، یافته ها نشان دادند که فرهنگ مدرسه و متغیرهای آن ، انگیزش، معیار ارزشیابی اعضا، شیوه پیروزی، سبک رهبری، نحوه تصمیم گیری، مرجع اختیار، معیار عملکرد ، هدف سازمان و منبع قدرت با نوآوری رابطه مثبت و معنی داری دارند و کلیه فرضیه های تحقیق تأیید گردیدند.

بررسی مقایسه ای ویژگیهای شخصیت و سبک دلبستگی همسران خیانت دیده ، همسران بی وفا و همسران عادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  لیلا ترابیان   فریده عامری

بی وفایی و بی تعهدی نسبت به همسر عامل از همگسیختگی ساختار خانواده و نیز زایل‏کننده کارکرد مثبت این ساختار است، اما اطلاعات کمی از ویژگیهای افراد مستعد و عوامل زمینه ساز خیانت وجود دارد . طرح پژوهش علی مقایسه ای می باشد ، هدف از این پژوهش مقایسه تفاوت ویژگیهای شخصیت و سبک دلبستگی زنان خیانت دیده ، مردان بی وفا در مقایسه با همسران عادی (بدون چنین تجاربی) می باشد . بدین منظور 397 ( زن و مرد ) برای مطالعه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده از پرسشنامه های (شخصیت neo ،60 سوالی و سبک دلبستگی بزرگسالان raas ) استفاده شده است. داده های بدست آمده از طریق روش تحلیل واریانس یک راهه ، آزمون تی مستقل مورد بررسی قرار گرفته است . نتایج پژوهش نشان داده است که زنان خیانت دیده (دادگاه ) میزان نوروتیک بالاتر ، زنان خیانت دیده ( مراکز مشاوره )وجدان گرایی بالاتری نسبت به زنان عادی داشته اند . میزان اضطراب و اجتناب دلبستگی در زنان مراکز مشاوره و زنان دادگاه تفاوت معناداری نشان می دهد . مردان بی وفا میزان نوروتیک بالاتر ، وجدان گرایی پائین تر ، میزان اضطراب کمتر و اجتناب دلبستگی بیشتر نسبت به مردان عادی داشته اند .