نام پژوهشگر: احمدرضا شکوهی خانیمنی
احمدرضا شکوهی خانیمنی خیراله محمودی
این رساله در9 فصل با هدف بررسی نظرمولوی در مورد ریاضت و نمود آن در مثنوی معنوی تدوین گردیده است. در مقدمه که فصل اول این رساله را تشکیل میدهد روش، اهداف،پیشینه و اهمیت تحقیق به طورمختصر و مفید آمده است. در فصل دوم برای شناخت بیشتر مولوی با فرض صوفی بودن او مکتب تصوف مورد تحقیق قرار گرفته است،در مورد ضرورت ایجاد این مکتب سخن گفته شده و با توجه به اقوال صوفیان و مولوی، صوفیان گروه بندی شده اند ودر آخر این نتیجه حاصل آمده که مولوی صوفی عاشق است. درفصل سوم تعاریف مختلف ریاضت در لغت نامه ها وگفتار صوفیان پیدا شده است ریاضت در کلام الهی وگفتار ائمه جستجو گردیده و این مقوله در مذاهب مختلف خصوصا مسیحیت مورد فحص قرار گرفته و تفاوت آن با رهبانیت بیان شده است.ریاضت در عصر مولوی و از نظرسعدی و نجم رازی بررسی شده است. فصل چهارم از کتابهای مهم عرفانی موارد مشمول ریاضت استخراج شده است. فصل پنجم بانگاهی انتقادی ریاضت دوازده تن از بزرگان تصوف که همگی از صوفیان خائف هستندبررسی شده است. در فصل ششم با روندی منطقی از هفده موردی که مستقیما به ریاضت اشاره شده است «خود» و«تن» تعریف شده اند از اشعار مثنوی این نتیجه به دست آمده که .قیاس،پندارآفرین است وموجب ایجادتصورات واوهام وشخصیت کاذب می گردد ،هدف اصلی ریاضت زدودن این زنگارهاست. صمت،جوع،سهر،عزلت،ذکر،صبر،ترک تقلید،دوری از اندیشه های وهم آفرین،ترک نفس و هوای نفس،ترک دنیا برای آخرت ودوری از حشمت و جاه از مواردی است که در فصل هفتم مبسوطا به آن پرداخته شده است. از آن جا که مولوی از صوفیان عاشق است در فصل هشتم به عشق پرداخته شده است،صفات عشق بیان شده واین نتیجه حاصل آمده که عاشق از ریاضت بی نیاز است،عاشقی در بر گیرنده تمام ریاضت هاست ولیکن لازمه عاشقی ریاضت کشیدن و تهذیب نفس است.