نام پژوهشگر: حمید رجبی
صغری نوری پروانه نظرعلی
هدف اصلی از انجام این پژوهش مطالعه اثر یک دوره تمرین اردویی فوتبال بر شاخص های عملکرد هوازی و شاخص های کارایی دستگاه تنفسی است.بدین منظور 17 بازیکن تیم ملی فوتبال زنان در رده جوانان با میانگین سنی31/1±11/17 سال ، وزن 19/6±2/55 کیلوگرم، و قد 32/5±2/162 سانتی متر در این پژوهش شرکت کردند. قبل از شرکت در دوره تمرین آزمودنی ها یک پروتکل تمرین فزاینده را به منظور تعیین حداکثر اکسیژن مصرفی ، vvo2max،vlt و میزان تهویه ریوی و معادل تهویه ای اکسیژن در دو سطح آستانه لاکتات و حداکثر اکسیژن مصرفی روی دستگاه نوارگردان متصل به دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی(gaz analyzer) انجام دادند .سپس آزمودنی ها در یک برنامه تمرینی اردویی فوتبال شامل شش اردوی 10 روزه شرکت کردندو پس از خاتمه تمرینات نیز متغیرهای فوق دوباره اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t جفتی استفاده شد.نتایج پژوهش تفاوت معنی داری را در متغیر ها پس از تمرین نشان نداد. با مقایسه عملکرد بازیکنان در دو آزمون به نظر می رسد که بازیکنان از آمادگی جسمانی کافی برخوردار نیستند و تمرینات نیز برای اثر گذاری بر این متغیر ها دارای شدت کافی نبوده است.
الناز فرشچی حمید رجبی
انجام فعالیت های ورزشی منظم به ویژه درسطوح قهرمانی،منجربه تغییرات ساختاری وعملکردی درعضله قلب(بطن چپ)می گردند.این تغییرات فیزیولوژیکی که درتضاد با تغییرات پاتولوژیک است وبه سازگاری مثبت قلبی می انجامد، "قلب ورزشکار" نامیده می شود و گستردگی این سازگاری ها به نوع فعالیت ورزشی ارتباط دارد. شواهد پژوهشی متعددی موجود است که نیمرخ ساختاروعملکرد قلب را درورزشکاران رشته های مختلف مورد مطالعه قرارداده است،اما معدودی ازآن ها ورزشکاران رشته های قدرتی،توانی وقدرتی،استقامتی را مقایسه کرده اند.لذا هدف کلی این پژوهش مقایسه ساختار وعملکرد قلب وزنه برداران وکشتی گیران نخبه ایران بود.اعضای تیم ملی کشتی جوانان حاضردراردوی آمادگی برای اعزام به مسابقات جهانی کره جنوبی (میانگین سن±انحراف استاندارد26/1±0/21 )واعضای تیم ملی وزنه برداری جوانان حاضر دراردوی آمادگی برای اعزام به مسابقات آسیایی ازبکستان ( میانگین سن±انحراف استاندارد33/1±2/20) ،آزمودنی های پژوهش حاضررا تشکیل دادند که بعد ازتکمیل پرسشنامه سلامت عمومی ،توسط دستگاه اکوکاردیوگرافیvivid3 ساخت آمریکا جهت تعیین ساختاروعملکرد قلب مورد آزمون قرارگرفتند. جهت مقایسه داده ها دردوگروه، پس ازاستفاده ازآزمون طبیعی بودن توزیع داده ها (اسمیرنف کولموگروف)، آزمونt مستقل (سطح معنی داری0.05=?)توسط نرم افزار spss16 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که هیچ تفاوت معنی داری بین ویژگی های ساختاری(ضخامت دیواره بین بطنی،ضخامت دیواره خلفی بطن چپ،قطر داخلی بطن چپ،حجم بطن چپ،توده بطن چپ) وعملکردی(حجم ضربه ای،کسرتخلیه ودرصد کوتاه شدن عضله بطن چپ) قلب ورزشکاران نخبه رشته های کشتی ووزنه برداری ایران به صورت مطلق یا نسبی(نسبت به سطح بدن) وجود ندارد. بنابراین به نظرمی رسد فشارهای وارده به قلب دررشته کشتی ووزنه برداری تا حد زیادی مشابه است.
فاطمه علی آبادی حمید رجبی
مقدمه وهدف:توان هوازی در فوتبال دارای اهمیت است . هرچند آزمونهای آزمایشگاهی دارای اعتبار بالایی برای اندازه گیری اکسیژن مصرفی بازیکنان فوتبال در شرایط آزمایشگاهی هستند ، اما وجود آزمون های میدانی که نیاز واقعی فوتبال را شبیه سازی کنند و به تجهیزات پیچیده نیاز نداشته باشند نیز ، ضرورت دارد .هدف پژوهش حاضر ، مطالعه ارتباط بین آزمون های هاف ، بازیافت تناوبی یویو با آزمون آزمایشگاهی در تعیین توان هوازی بازیکنان تیم ملی فوتبال زنان بود . روش شناسی :20 بازیکن زن فوتبالیست (میانگین سنی06/1±2/23سال ،وزن 49/7±6/57 کیلوگرم،قد 64/5±163سانتی متر،شاخص توده بدنی 74/2±5/21 کیلوگرم برمتر مربع،درصد چربی بدن 05/6±4/23 )در مطالعه شرکت کردند.این بازیکنان آزمون های آزمایشگاهیروی نوارگردان با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی،هاف و بازیافت تناوبی یویو سطح 2 را در سه نوبت مجزا با حداقل یک روزفاصله اجرا کردند. توان هوازی،ضربان قلب،لاکتات در انتهای آزمونها،تعیین گردید . از روش آماری iccs جهت ارتباط سنجی متغیر های پژوهش در سه آزمون استفاده شد . یافته ها : اکسیژن مصرفی بیشینه در آزمون هاف (15/4±6/42 میلی لیتر برکیلوگرم در دقیقه) و آزمون آزمایشگاهی (23/5±6/43 میلی لیتر برکیلوگرم در دقیقه ) مشابه بود و ارتباط معنی داری ( 83/0(icc =بین یافته های دو آزمونوجود داشت . همچنین بین لاکتات خون (61/0=(icc و ضربان قلب (66/0 (icc= انتهای دو آزمون ارتباط معنی دار وجود داشت . به هر حال اکسیژن مصرفی بیشینه در دو آزمون یویو و آزمایشگاهی ارتباط معنی داری(07/0icc =) نداشتند . درمورد ضربان قلب (29/0icc =)و لاکتات خون (07/0- icc =) انتهای این دوآزمون نیز ارتباط معنی داری یافت نشد . نتیجه گیری :یافته های این پژوهش نشان داد که سنجش اکسیژن مصرفی بیشینه در طی آزمون هاف نتایج مشابه باآزمون آزمایشگاهی را به دنبال دارد و بنابراین آزمون معتبری برای سنجش اکسیژن مصرفی بیشینه در بازیکنان زن فوتبال ایران می باشد . کلمات کلیدی :توان هوازی ، آزمون آزمایشگاهی ، آزمون یویو ،آزمون هاف ، بازیکنان زن فوتبالیست
فرشته جلالی حمید رجبی
زمینه و هدف: از آنجا که بیماری های قلبی عروقی روز به روز در حال پیشرفت بوده و مسئول مرگ و میر و ناراحتی های فراوان در جامعه بزرگسالان است، پیشگیری از این بیماری ها آسان تر، کم هزینه تر و حتی مطمئن تر از درمان آنها به نظر می رسد. همچنین با توجه به اینکه پژوهشگران به این نتیجه دست یافتند که تلاش های پیشگیرانه باید در کودکی و خصوصاً دهه اول زندگی آغاز گردد، پژوهش پیرامون این موضوع در کودکی، ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با هدف ارزیابی منتخبی از عوامل خطرزای قلبی عروقی جدید و قدیم در کودکان فعال و غیرفعال سالم شهر کرمان صورت گرفت تا اثر فعالیت بدنی در سنین کودکی بر سلامت قلب و عروق را بررسی نماید. مواد و روش ها: میزان فعالیت بدنی 64 کودک داوطلب (26 پسر و 38 دختر) 10-9 ساله (48/0 ± 51/9 سال) با شاخص توده بدنی 98/0 ± 53/15 کیلوگرم بر متر مربع، از طریق پرسشنامه paq-c، پرسشنامه فعالیت جسمانی در سال گذشته و پرسشنامه فعالیت های کم تحرک در هفته ارزیابی شد و کودکان به دو گروه فعال (33 نفر) و غیر فعال (31 نفر) تقسیم شدند. پس از 12 ساعت پرهیز از غذا و 24 ساعت اجتناب از فعالیت سنگین، نمونه خون آزمودنی ها گرفته شده و متغیرهای crp، tg، ldl، hdl و tc/hdl سرمی و fg پلاسمایی اندازه گیری شد. سپس نتایج با استفاده از t-test مستقل توسط نرم افزار 18spss در سطح معنی داری 05/0 p?، در گروه کودکان فعال و غیرفعال مقایسه گردید. یافته ها: تجزیه و تحلیل آماری در مقایسه کودکان فعال و غیرفعال نشان داد تفاوت معناداری در هیچ یک از متغیرهای crp، fg، tg، ldl، hdl و tc/hdl بین دو گروه وجود ندارد (05/0p>). نتیجه گیری: اگرچه فعالیت بدنی عامل مهمی در سلامت عمومی و قلبی عروقی بزرگسالان است، با توجه به فعالیت ذاتی کودکان، میزان کل فعالیت در کودکان در کاهش عوامل خطرزای قلبی عروقی موثر واقع نگردید. لیکن عوامل مهمی که در این سنین به نظر می رسد احتمالاً بتوانند سودمند باشند شدت، مدت و نوع فعالیت جسمانی و آمادگی قلبی تنفسی می باشند. بنابراین بهتر است تحقیقات آتی با تمرکز بر این موارد انجام شود تا اثرات مطلوب احتمالی را در کودکان بررسی نمایند. واژه های کلیدی: عوامل خطرزای قلبی عروقی، پروتئین های فاز حاد، نیمرخ لیپیدی، کودکان، فعالیت بدنی
زینب السادات گرامیان حمید رجبی
تیراندازی مهارتی است که به ثبات و یکنواختی بالایی نیاز دارد. کوچکترین تغییرات می تواند آثار بزرگی بر عملکرد تیرانداز داشته باشد. بر این اساس شیوه گرم کردن نقش مهمی بر اجرای تیراندازی خواهد داشت. هدف از این پژوهش مقایسه اثر سه روش گرم کردن ( فعالیت هوازی، حرکات ثبات مرکزی وکشش ایستا) بر عملکرد تیراندازان نخبه زنان ایران بود. روش ها: شانزده تیرانداز زن (سن65/3 ± 0/ 25، وزن0/10 ± 0/67، قد 09/5 ± 2/165، سابقه تیراندازی 90/0 ± 5/1و رکورد 45/4±14/367) در مطالعه شرکت کردند که به طور تصادفی به چهار گروه کشش ایستا، هوازی، ثبات مرکزی و کنترل تقسیم شدند. برنامه گروه ها به این صورت بود. کشش ایستا: پنج دقیقه کشش ایستا کل بدن. هوازی: پنج دقیقه فعالیت هوازی با حرکات ایروبیک به گونه ای که عملکرد عصبی عضلانی را تحریک کند. ثبات مرکزی: پنج دقیقه حرکات ثبات مرکزی روی زمین شامل هفت فعالیت. و گروه کنترل: بدون مداخله. ازمودنی ها چهار برنامه را در دو روز متوالی، بصورت صبح و بعدازظهر به شکل ضربدری اجرا کردند. پس از پایان هر برنامه گرم کردن، تیراندازان ?0شلیک در وضعیت ایستاده در فاصله ?? متر از هدف و با تپانچه بادی، انجام می دادند. در پایان روز دوم همه تیراندازان تحت هر چهار برنامه قرار گرفته و مجموعاً ، شصت و چهار تست تیراندازی انجام شده بود. عملکرد تیراندازان با دستگاه اسکات آنالیز می شد که شامل مقیاسهای عملکردی چون: رکورد، تجمع تیر،میزان نوسانات سر سلاح و میزان ثبات در مرکز هدف بود. بمنظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش آنوا با اندازه گیری های مکرر و جهت یافتن محل تفاوت ها از آزمون تعقیبی lsd استفاده شد. یافته ها: رکورد گروه هوازی، بطور معناداری از سایر گروه ها بالاتر بود(040/0( p=. تجمع تیر نیز در گروه هوازی بالاتر از دیگر گروه ها بود اما این اختلاف تنها با دو گروه کششی(030/0( p= و ثبات مرکزی(008/0( p=، معنادار بود. میزان ثبات در مرکز هدف تفاوت معناداری را میان گروه هوازی با دو گروه کششی(039/0( p= و کنترل(005/0( p= نشان داد، اما تفاوت میان چهار گروه در نوسانات سر سلاح، معنادار نبود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیان می دارد که انجام حرکات هوازی با شدت متوسط به گونه ای که هماهنگی عصبی عضلانی را درگیر نماید، می تواند عملکرد تیراندازی را بهبود بخشد.
ابوذر کاوه ای رضا قراخانلو
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر سه روش تمرینی پلایومتریک، سرعتی و ترکیبی بر ویژگی های الکتریکی عصبی - عضلانی و آمادگی حرکتی بازیکنان نوجوان فوتبال بود. در این پژوهش30 بازیکن نوجوان فوتبال با میانگین سن 79/0 ± 33/14 سال، قد 03/9 ± 01/155 کیلوگرم، وزن 75/7 ± 21/42 سانتیمتر و چربی بدن 91/2 ± 83/7 درصد بصورت دسترس انتخاب و بصورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند، گروه اول 8 نفر تمرین پلایومتریک در کنار مهارت های فوتبال، گروه دوم 8 نفر تمرین دو سرعت در کنار مهارت های فوتبال، گروه سوم 7 نفر تمرین ترکیب پلایومتریک و دو سرعت در کنار مهارت های فوتبال و گروه چهارم 7 نفر فقط تمرین مهارت های فوتبال را به مدت 6 هفته (16 جلسه تمرین) انجام دادند. قبل و بعد از تمرین آمادگی حرکتی بازیکنان با آزمون های دو سرعت 10 و 25 متر، چابکی، سرعت پا، پرش از حالت ایستاده (cmj)، بوسکو 5 و 15 ثانیه و یک تکرار بیشینه (1rm) ارزیابی شد. به منظور ارزیابی ویژگی های الکتریکی عصبی - عضلانی، قبل و بعد از دوره تمرین الکترومایوگرافی سطحی (semg) از عضلات پهن جانبی و داخلی و رفلکس هافمن از عضله نعلی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t زوجی و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد و سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج: هر دو گروه پلایومتریک و ترکیبی کاهش های معناداری در زمان دو سرعت 10 متر (05/4-، 33/2-%)، چابکی (99/8-، 5/7-%) و افزایش های معناداری در cmj (95/12، 3/7%)، بوسکو 5 ثانیه (08/14، 44/13%)، سرعت پا (44/13، 65/11%) و یک تکرار بیشینه (94/33، 13/26%) نشان دادند. گروه سرعتی کاهش معنادار در آزمون چابکی (47/14-%) و افزایش معنادار در cmj (75/5%) و یک تکرار بیشینه (57/25) را نشان داد. گروه کنترل تنها کاهش معناداری در زمان چابکی (4/5-%) را نشان داد. دو سرعت 25 متر تنها در گروه ترکیبی (6/1-%) و بوسکو 15 ثانیه تنها در گروه پلایومتریک (84/13%) بهبود داشتند. semg عضله پهن جانبی گروه پلایومتریک (54/36%) و عضله پهن داخلی گروه ترکیبی (06/15%) افزایش معنادار را نشان دادند. رفلکس هافمن در هیچ یک از گروهها تغییر معناداری را نشان نداد. بنابراین، با توجه به نتایج به نظر می رسد که تمرین پلایومتریک و ترکیب پلایومتریک و دو سرعت باعث بهبودهای عملکردی بیشتری نسبت به دو سرعت می شوند، و این سازگاری-های عملکردی در گروههای مورد مطالعه احتمالاً منشأ عصبی دارد که این ممکن است به فراخوانی واحدهای حرکتی بیشتر و شلیک عصبی سریعتر مربوط باشد، اما به نظر نمی رسد رفلکس حرکتی در این سازگاری ها نقش داشته باشد.
حمید رجبی ناصر ندا
در این تحقیق به بررسی یکی از جدید ترین انواع mimo که سبب افزایش چشمگیر ظرفیت سیستم می شود، می پردازیم. این تکنیک که با عنوان mimo چند کاربره (mu-mimo) شهرت دارد، با پشتیبانی چند کاربر در هر منبع زمان-فرکانس و در لینک مستقیم، نرخ کلی ارسال را چند برابر می کند. در سیستم مبتنی بر این تکنیک، به منظور بالا بردن کیفیت ارسال و دریافت لازم است که به نحو مناسبی با پدیده تداخل بین کاربرها مقابله شود. برای مقابله با اثر مخرب این تداخل بر عملکرد مطلوب سیستم، راهکارهای مختلفی وجود دارد که بررسی های ما در این تحقیق، بر روی روش های آشکارسازی سیگنال در گیرنده این سیستم متمرکز است. سیستم مورد بررسی، تحت استاندارد lte کار می کند و کلیه ملاحظات این استاندارد در مورد آن رعایت شده است. در بحث کنترل تداخل در mimo چند کاربره، علاوه بر آشکارسازی، روش های مختلف پیش کدینگ نیز در فرستنده به کارگرفته می شود. به همین جهت بر آن شدیم که پیش از بحث بر روی آشکارسازی، مروری بر پیش کدینگ و انواع روش های آن شامل روش های کلاسیک و روش های جدید در lte داشته باشیم که در کنار این روش ها پیشنهاداتی نیز برای بهبود این عمل در lte، مطرح می کنیم. سپس به مقوله آشکارسازی می پردازیم که در اینجا نیز بررسی، شامل روش های کلاسیک و روش های جدید می شود. روش های جدیدی که در این تحقیق معرفی می شوند عمدتاً در راستای کاهش پیچیدگی محاسبات هستند و تمرکز ما در بحث بر روی این روش ها نیز بر کاهش حجم محاسبات است. در نهایت با توجه به روش-های مطالعه شده، روشی جدید در آشکارسازی سیستم mimo چند کاربره پیشنهاد می کنیم. در حالت کلی، این روش در حالی که عملکرد ber مطلوبی از خود نشان می دهد، نسبت به روش های مطالعه شده قبلی از حجم محاسباتی کمتری نیز برخوردار است که این مسئله، پیاده سازی آن را بر روی سخت افزاری با ابعاد کوچک میسر می سازد.
مریم هادی پور حمید رجبی
ملاتونین نقش بسیار مهمی در تنظیم دستگاه قلبی- تنفسی دارد و کاهش ملاتونین با افزایش رگ تنگی و در نهایت افزایش فشار خون و ضربان قلب همراه است. با توجه به تأثیر ملاتونین بر شاخص های قلبی-تنفسی، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مصرف ملاتونین بر برخی پارامترهای قلبی-تنفسی مردان فعال هنگام استراحت، حین و بعد از فعالیت ورزشی بود. بدین منظور 12 نفر از دانشجویان دانشگاه امام رضا با میانگین سنی82/2 ± 8/21 سال ? وزن 80/9 ± 7/72 کیلو گرم، قد 96/5 ± 1/178 سانتی متر و شاخص توده بدنی 63/2 ± 2/23 کیلوگرم بر متر مربع بصورت داوطلبانه برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. آزمودنی ها یک بار در گروه کنترل (بدون مصرف ملاتونین) و یک بار در گروه تجربی (پس از مصرف 10 میلی گرم ملاتونین) مورد آزمایش قرار گرفتند. آزمون بروس در دو روز متفاوت و به فاصله زمانی 72 ساعت و بین ساعت 13-15 اجرا و نتایج ثبت شد. مکمل ملاتونین 30 دقیقه قبل از فعالیت مصرف شد. شاخص ها با استفاده از دستگاه کاردیو اسکرین و گازآنالایزر اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss16 و آزمون تی زوجی در سطح معناداری p<0/05 انجام گرفت. یافته های این مطالعه نشان داد که ضربان قلب، نسبت زمان سیستولیک (نسبت سیستول الکتریکی به سیستول مکانیکی) و شاخص مقاومت منظم عروقی استراحتی، حین و بعد از فعالیت در حد معناداری پس از مصرف ملاتونین کاهش یافت. حجم ضربه ای استراحتی، حین و بعد از فعالیت در حد معناداری پس از مصرف ملاتونین افزایش یافت. شتاب خروج خون و سرعت خروج خون در حین فعالیت افزایش داشت و در استراحت و بازیافت تغییر معناداری نداشت. زمان تزریق بطن چپ در هر سه حالت تغییر معناداری نداشت. به هر حال حداکثراکسیژن مصرفی و تهویه ریوی در حد معناداری پس از مصرف ملاتونین افزایش یافت. بنابراین مصرف ملاتونین فشار وارده بر دستگاه قلبی-تنفسی را در حین فعالیت کاهش می دهد و باعث افزایش توان هوازی و بهروری دوره بازیافت می شود.
شیلر حسینی حمید رجبی
چکیده هدف از این پژوهش تعیین تاثیر 8 هفته تمرینات خانگی یوگا و مقاومتی بر قدرت عضلات بازکننده ی پا، ظرفیت حرکتی و تعادل افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(ms) بوده است، بدین منظور پس از مطالعه مقدماتی، 26 نفر از بیماران مبتلا به بیماری ms به طور تصادفی به سه گروه، کنترل(8=n) ، تمرین مقاومتی (9=n) و تمرینات یوگا (9=n)تقسیم شدند. محدوده ی سنی، گروه کنترل (74/9 ± 0/33)، گروه تمرین مقاومتی (13/8 ± 9/32) و گروه یوگا (09/7 ± 3/31) بود و میانگین وزن، گروه کنترل (44/10 ± 0/66)، گروه تمرین مقاومتی (96/15 ± 8/59) و گروه یوگا (43/10 ± 9/64) بود. گروه تمرینات یوگا در 8 هفته تمرینات خانگی یوگا شامل هفته ای سه جلسه و هر جلسه به مدت 60 الی70 دقیقه شرکت کردند، گروه تمرینات خانگی مقاومتی نیز 8 هفته تمرینات خانگی مقاومتی، شامل هفته ای سه جلسه و هر جلسه به مدت 40 الی50 دقیقه انجام دادند، گروه کنترل فقط داروهای تجویز شده را مصرف نمودند.داده های حاصل با استفاده از نرم افزار spss-17 وتفاوت درون گروهی (پیش آزمون و پس آزمون) ازطریق آزمون t جفتی و تفاوت بین گروهی ازطریق تحلیل واریانس یک راهه (anova) مورد آزمون قرارگرفته و درصورت وجود اختلاف معنی دار بین گروه ها از آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید. میزان خطا درتمام موارد 5 درصد (5% = ) درنظرگرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد تمرینات خانگی مقاومتی موجب فزایش قدرت عضلات بازکننده ی پا افراد مبتلا به ام اس شود. اما تمرینات خانگی یوگا بر قدرت عضلات بازکننده ی پا افراد مبتلا به ام اس اثر معناداری ندارد.و همچنبن تمرینات خانگی یوگا و مقاومتی بر متغیرهای وابسته پژوهش شامل ظرفیت حرکتی، تعادل دو پا با چشم باز، دو پا با چشم بسته، یک پا با چشم باز افراد مبتلا به ام اس تاثیر معناداری ندارد. با توجه به نتایج این پژوهش می توان اظهار داشت برنامه تمرینات خانگی مقاومتی می تواند سبب افزایش قدرت عضلانی افرا مبتلا به بیماری ms شود اما تاثیری بر ظرفیت حرکتی و تعادل افرا مبتلا به بیماری ms ندارد و تمرینات خانگی یوگا نیز تاثیری بر افزایش قدرت، ظرفیت حرکتی و تعادل افرا مبتلا به بیماری ms ندارد.
رسول محمودی منیژه نوروزیان
هدف از این تحقیق مقایسه عوامل خطرزای قلبی-عروقی مردان میانسال با دو سطح مختلف فعالیت بدنی و چاقی شکمی بود.بدینمنظور 40 نفر از مردان میانسال شهر ساوه در محدوده سنی بین 35 تا 55 سال به صورت هدفمند انتخاب شدند . برای اجرای این تحقیق روش نیمه تجربی با طرح پس رویدادی انجام شد. دراین پژوهش برای سطح فعالیت آزمودنی ها از پرسشنامه فعالیت بدنی سال به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای اجرای این تحقیق روش نیمه تجربی با طرح پس رویدادی انجام شد. در این پژوهش برای تعیین سطح فعالیت آزمودنی ها از پرسشنامه فعالیت بدنی یک استفاده شد و برای تعیین سطح چاقی شکمی از محاسبه نسبت دور کمر به دور لگن wer بوسیله متر نواری شد. در ادامه آزمودنیها به 4 گروه تقسیم شدند: گروه اول (n=10) افراد فعال امتیاز بک بالای 10) با whr بالا (بیشتر از 94%) و گروه دوم (10=n) فعال با whr پایین کمتر از 94% و گروه سوم (10=n) غیر فعال (امتیاز بک زیر 10) با whr بالا و گروه چهارم (10=n) غیر فعال با whr پایین سپس این گروه جهت انجام خونگیری و اندازه گیری سطح پروتیین واکنش دهند-c (crp) و چربی سرم (شامل لیپوپروتیین های hdlldl و tc به آزمایشگاه معرفی شدند. جهت مقایسه از روش آماری تحلیل واریانس عاملی دو (سطح فعالیت) در دو (چاقی شکمی ) در سطح معناداری و نرم افزار spss استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که سطح پروتیین واکنش دهنده c (crp) سطح کلسترول لیپوپروتیین پرچگال (hdl-c) سطح کلسترول لیپوپروتیین کم چگال ldl-c و کلسترول تام tc در مردان میانسال فعال و غیر فعال با دو سطح متفاوت چاقی شکمی اختلاف معناداری وجو د ندارد فقط اثر اصلی سطح پروتینی واکنش دهند c (crp) در مردانا با whr بالا و پایین با احتمال 95 درصد معنادار گزارش شد یاقته های این تحقیق نشان دادکه چاقی شکمی صرف نظر از فعالیت بدنی عادتی بر روی crp اثر گذار می باشد
آیدین ظریفی صادق حسن نیا
چکیده تمرین تناوبی با شدت بالا (hit) با وجود حجم کلی پایین فعالیت ورزشی، موجب سازگاری های عملکردی و متابولیکی در عضلات اسکلتی می شود که مشابه تمرین استقامتی سنتی است. از طرفی، تمرین استقامتی موجب افزایش اکسیداسیون اسید چرب در عضلات اسکلتی می شود. اکسیداسیون اسید چرب در محل های مختلفی همچون انتقال اسید چرب از عرض غشای پلاسمایی تنظیم می شود و مشخص شده است که انتقال از عرض این غشاها به طور اساسی با میانجی گری پروتئین های ناقل اسید چرب غشایی صورت می گیرد. بنابراین هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر 4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین (hit با حجم پایین) بر محتوای سارکولمایی ناقل های اسید چرب fat/cd36 و fabppm مردان جوان بود. 20 نفر مرد جوان نسبتا فعال در دو گروه 10 نفره تمرین (سن: 3/19سال، وزن: 2/67 کیلوگرم و قد: 7/172سانتی متر) و کنترل (سن: 7/19سال، وزن: 9/65 کیلوگرم و قد: 4/174 سانتی متر) تقسیم شدند و گروه تمرین به مدت 4 هفته و سه جلسه در هفته به hit با حجم پایین پرداخت. هر جلسه تمرینی شامل 8 تا 11 تناوب رکاب زدن 60 ثانیه ای با شدتی برابر با اوج توان کسب شده در انتهای آزمون فزاینده vo2peak بود که بین هر تناوب، 75 ثانیه رکاب زدن با شدت30 وات به عنوان ریکاوری وجود داشت. در پیش و پس آزمون از گروه تمرین نمونه عضلانی (از عضله پهن جانبی) گرفته شد. پس از دوره hit، ما شاهد افزایش (8/17 درصد) vo2peak در گروه تمرین نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل بودیم (05/0>p). در پس آزمون، در پاسخ به فعالیت 60 دقیقه ای زیر بیشینه، گروه تمرین با درصد کمتری از vo2peak پس آزمون، به فعالیت پرداخت و میزان تغییرات کاهشی rer گروه تمرین بیشتر از تغییرات گروه کنترل بود (05/0>p). همچنین گروه تمرین به ترتیب دارای اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات بیشتر و کمتری نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل بود (05/0>p) و در تمامی مراحل اندازه گیری فعالیت 60 دقیقه ای تداومی در پس آزمون، نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل افزایش کمتری در لاکتات خون داشت (05/0>p). در نهایت این که محتوای سارکولمایی cd36 و fabppm پس از 4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین به ترتیب در حدود 14 و 25 درصد افزایش داشت (05/0>p). بنابراین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که پروتکل hit با حجم پایین استفاده شده در مطالعه حاضر که نسبت به پروتکل های قبلی (بر پایه آزمون وینگیت) تعدیل یافته بود، در ظرف 4 هفته می تواند ظرفیت هوازی و اکسیداسیون چربی بدن را افزایش دهد و موجب افزایش محتوای سارکولمایی ناقل های cd36 و fabppm شود که نشان دهنده سازگاری در تسهیل انتقال اسید چرب به درون عضله اسکلتی در جهت افزایش ظرفیت اکسیداسیون چربی است. واژه های کلیدی: تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین، fat/cd36، fabppm، اسید چرب
محمد ملکی احمد فرخی
چکیده ندارد.
حمید محمودی دلفان پژمان معتمدی
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تمرینات پلایومتریک قبل و بعد ازدوره بلوغ بر شاخص های الکترومایوگرافی و عملکرد بازیکنان فوتبال می باشد. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان فوتبالیست قبل از بلوغ با میانگین سنی53/±35/10 سال و بعد از بلوغ با میانگین سنی72/±43/15 سال شهرستان دلفان تشکیل می دادند.از میان جامعه آماری دانش آموزان فوتبالیستی که سابقه حداقل 9 ماه تمرین منظم در سطح دانش آموزی را داشتند، انتخاب گردیدند که 15 نفر آن ها در گروه تجربی یک( قبل از بلوغ) و 15 نفر در گروه تجربی دو (بعد از بلوغ) قرار گرفتند. برای ارزیابی سن، شاخص هایی مثل قد، سن دندانی و سن استخوانی استفاده گردید. سن استخوانی توسط روش پرتو نگاری استخوان های مچ دست غیر غالب ومقایسه آن با اطلس استاندارد(gp) توسط رادیولوژیست انجام گردید.از تعداد 30 آزمودنی دوران بلوغ 15 نفر آنان که در این دامنه سنی قرار داشتند، توسط رادیولوژیست انتخاب و جهت همگن کردن گروه هاازشاخص سن بیولوژیکی استفاده شد. قبل وبعد از تمرینات از آزمودنی ها تست های عملکردی دو20 متر سرعت، چابکی، پرش سارجنت وهمچنین آمپلی تود عضله پهن جانبی گرفته شد.نتایج تحقیق نشان می دهد که درگروه قبل از بلوغ در پرش عمودی،چابکی و20متر سرعت تفاوت معناداری مشاهده شد امادرآمپلی تود عضله پهن جانبی تفاوت معنادار نبود .در گروه بعد از بلوغ درپرش عمودی وچابکی تغییرات معنادار بود،اما در تست 20متر سرعت و آمپلی تود عضله پهن جانبی تغییر معناداری مشاهده نشد.در تغییرات بین گروهی آزمون tمستقل نشان داد که فقط در تست 20متر سرعت تفاوت معناداری مشاهده شد که برتری اثر تمرینات پلایومتریک را در گروه قبل از بلوغ نسبت به گروه بلوغ نشان می دهد که ممکن است به این دلیل باشد که تجربه تمرینی کمتری داشته اند یا به این دلیل که با این گونه حرکات کمتر از گروه دوران بلوغ آشنایی داشتند. در دروان بلوغ افزایش توان قابل ملاحظه ای را مشاهده می کنیم که به نظر می رسدمربوط به فاکتورهای عصبی می باشد که در نتیجه ی فراخوانی واحدهای حرکتی بیشتر و شلیک عصبی سریعتر مربوط می باشد. در آمار توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد استفاده شد و همچنین برای بررسی پیش آزمون و پس آزمون در هر گروه از t زوجی و از t مستقل برای بررسی اختلاف احتمالی بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد و اختلاف معنادار آماری در سطح 5? تعیین شدو تجزیه وتحلیل های آماری به کمک نرم افزارspss16 انجام شد.
زهرا خدیوی بروجنی حمید رجبی
چکیده: هدف از تحقیق حاضر تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بر میزان میوستاتین و fgf-2 سرمی در موش های صحرایی نر نژاد ویستاربود. به همین منظور تعداد 20 سر موش صحرایی نر بالغ 150-250 گرمی خریداری شده از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به صورت تصادفی به دوگروه کنترل وتمرین مقاومتی تقسیم شدند. گروه تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته وهفته ای 5 جلسه روی نردبان مخصوص به ارتفاع 1 متر و 26 پله با حمل یک وزنه به میزان 30 درصد وزن بدن خود که به دم آنها بسته می شد، تمرینات خود را آغاز نمودند و این میزان به صورت فزاینده در هفته آخر به 200 درصد وزن بدن حیوانات رسید. تمرینات شامل 3 نوبت 4 تکراری با 3 دقیقه استراحت بین نوبت ها بود. خونگیری از چشم موش ها توسط لوله های موئینه به عمل آمد و اندازه گیری میوستاتین و fgf-2 هر دو با کیت الایزا انجام شد. نتایج آزمونt-test در گروه های مستقل نشان داد که سطوح سرمی میوستاتین در گروه تمرین مقاومتی به طور معنی دار(001/0=p) کاهش یافته است(مقاومتی= mg/dl 62 /19± 82/71 در برابر کنترل= mg/dl 49/17 ± 86/105)، همچنین سطوح سرمی-2 fgf در گروه تمرین مقاومتی به طور معنی دار(048/0= p) افزایش یافت (مقاومتی= mg/dl 135 /11 ± 462/102در برابر کنترل= mg/dl 606/12 ± 96/86). به طور کلی می توان نتیجه گرفت تمرین مقاومتی، باکاهش سطوح سرمی میوستاتین و همچنین، افزایش سطوح سرمی fgf-2 که هر دو از عوامل موثر بر سلول های ماهواره ای هستند باعث ایجاد هایپرتروفی عضلانی و افزایش قدرت می شود.
حمید رجبی منوچهر نحوی
افتادن در بین افراد سالمند یک موضوع مهم در بحث سلامت است. رشد جمعیت افراد کهنسال چالش های جدیدی در سرویس های مراقبتی، پرستاران و اعضای خانواده بوجود آورده است. یکی از بزرگترین چالش ها، چگونگی آشکارسازی افتادنِ افراد مسن است. آمارها نشان می دهد که در بسیاری از موارد بخصوص اگر شخص تنها زندگی کند، افتادن می تواند برای سلامتی وی خطرناک باشد. آشکارسازی افتادن می تواند در سه بخش شامل استفاده از سنسورها و ابزارهای پوشیدنی، روش بر پای? بینائی ماشین و در آخر روش ترکیبی بر پای? استفاده از هر دو روش سنسورها و بینائی ماشین طبقه بندی شوند.در این پایان نامه، دو روش جدید بر مبنای ویدئو پیشنهاد شده است. در روش اول، ویژگی های جدیدی برای آشکارسازی افتادن مورد استفاده قرار گرفته اند که پیش از این به عنوان ویژگی جهت آشکارسازی افتادن مورد استفاده قرار نگرفته بودند. اگرچه عملکرد این روش با سرعت صورت می پذیرد بطوریکه می توان از آن در پردازش های بهنگام استفاده نمود، اما توانائی شناسائی افتادن در صحنه های شلوغ را ندارد. روش پیشنهادی دوم، از یک الگوریتم ردیابی مرز اصلاح شده برای شناسائی و ردیابی افراد و آشکارسازی افتادن استفاده می کند. این الگوریتم ردیابی و آشکارسازی می تواند کانتور اجسام متحرک را ردیابی نموده آن ها را هنگام هم پوشانی مدیریت نماید. در ردیابی از برخی نقاط کانتور در هر فریم برای تخمین مکان این نقاط در فریم بعدی استفاده می شود. یکی از مزیت های روش پیشنهادی دوم، شناسائی افتادن در شرایط واقعی و در حضور چند شئ می باشد.در این پایان نامه بانک داده ای با 112 ویدئوی اخذ شده توسط یک دوربین دیجیتال مورد پردازش قرار گرفته اند. این ویدئوها شامل فعالیت های عادی و همچنین رویدادهای افتادن می باشد. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که الگوریتم های پیشنهادی قادر به تشخیص افتادن با دقت و سرعت خوبی می باشند.
مهدی سلطانی ایچی پژمان معتمدی
هدف از این پژوهش تعیین تاثیرحاد تمرین پلایومتریک همراه با تغییر ارتفاع فرود بر برخی از متغیرهای الکترومایوگرافی فرود-پرش پسران دانشگاهی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی دانشگاه خوارزمی تهران بودند که تعداد 10 نفر(سن286/1±10/21 ، قد467/6±73/1، وزن 420/7±200/68(در نهایت به صورت تصادفی به عنوان آزمودنی در نظر گرفته شدند. 72 ساعت پیش از شروع فرایند، آزمودنی¬ها جهت انجام یک تکرار بیشینه پرش ارتفاع خود به منظور تعیین شدت برای یک وهله تمرین پلایومتریک ، همچنین تعیین پای برتر آزمودنی¬ها و در نهایت آشنایی با پروتکل¬ها به آزمایشگاه مراجعه کردند. در این پژوهش که به صورت چهارنوبت پس آزمون با اندازه¬های تکراری برگذار شدآزمودنی-ها در معرض 2 متغیر مستقل تمرین حاد پلایومتریک و تغییر ارتفاع فرود که در 4 سطح اجرا می¬شد در 4 روز متفاوت قرارگرفتند. متغیرهای وابسته نیز شامل1) میانگین نسبت rms/mvc عضلات چهارسر(راست رانی، پهن خارجی) و همسترینگ(دو سر رانی) پای برتر حین فرود(فاز پیش آماده سازی)2) میانگین نسبت rms/mvc عضلات چهار سر(راست رانی، پهن خارجی) و همسترینگ (دو سر رانی)پای برتر حین پرش(نیرومند سازی پس فعالی) و 3) میزان ارتفاع پرش بود. برای تجریه و تحلیل داده¬ها از روش¬های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. از آمار توصیفی برای تعیین میانگین ، انحراف معیار، رسم نمودار¬ها و جداول استفاده شد. سطح معنی¬داری آزمون های آماری 005/0 p? در نظر گرفته شد . از روش آماری کولموگروف اسمیرنوف و تحلیل واریانس با اندازه¬گیری تکراری برای مقایسه تأثیر کاربندی متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته در آزمون¬های تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی برای بیان معناداری تفاوت بین اندازه¬گیری تکراری استفاده شد. تمام عملیات آماری با استفاده از رایانه انجام شده است. برای رسم نمودارها از نرم افزارexcel2010 و برای محاسبات از نرم افزار spss16 استفاده شد.یافته¬های این پژوهش نشان داد که نسبتrms/mvc عضلات(راست رانی، پهن خارجی،دو سر رانی) پس از تغییر ارتفاع فرود(از 40 به 60 سانتی متر) افزایش معناداری به ترتیب(002/ 0 p=،001/0p=،001/0 (p=داشته است. نسبتrms/mvc عضلات(راست رانی، پهن خارجی،دو سر رانی) حین فرود(فاز پیش آماده سازی) پس از اجرای پلایومتریک و تغییر ارتفاع فرود افزایش معناداری به ترتیب( 039/0p= و 001/0p=)(006/0p= و 000/0p=)(001/0p= و 014/0p=) داشته است. نسبتrms/mvc عضلات(راست رانی، پهن خارجی،دو سر رانی) حین پرش(نیرومند سازی پس فعالی) پس از اجرای پلایومتریک و تغییر ارتفاع فرود افزایش معناداری به ترتیب(003/0p= و 001/0p=)(004/0p= و 015/0p=)(171/0p= و 001/0p=) داشته است. میزان ارتفاع پرش نیز پس از اجرای پلایومتریک و تغییر ارتفاع فرود افزایش معناداری به ترتیب(007/0p= و 002/0p=) نشان داد. با توجه به نتایج پیشنهاد می¬شود مربیان ورزش¬های توانی- انفجاری برای افزایش عملکرد ورزشکاران خود در هنگام رقابت از تمرین پلایومتریک به شکل حاد به همراه اعمال ارتفاع مناسب در تمرینات پرش عمقی استفاده کنند.
محسن محمدنیا احمدی ستار طهماسبی انفرادی
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر دمای محیطی (غوطه وری در آب) هنگام فعالیت مقاومتی بر وزن و محتوای پروتئینی فاکتورهای رشدی (myod و مایوستاتین) و محافظتی (70hsp) منتخب در عضله fhl و حداکثر قدرت بالا رفتن از نردبان در موش صحرایی نر بود. بدین منظور 40 سر موش صحرایی نر نژاد اسپراگ-داولی بطور تصادفی به چهار گروه 1- کنترل (وزن 97/7±5/208 گرم)، 2-¬ تمرین مقاومتی (وزن 66/9±66/209 گرم)، 3- تمرین مقاومتی و غوطه وری در آب با دمای طبیعی (وزن 28/7±22/218 گرم) و 4- تمرین مقاومتی و غوطه وری در آب سرد (وزن 62/9±10/220 گرم) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 3 نوبت 5 تکراری بالا رفتن از نردبان 120 سانتیمتری بود (3 روز در هفته، 8 هفته) که از طریق اتصال کیسه ای محتوی وزنه ای معادل درصدی از وزن بدن به دم حیوان انجام شد. طی 8 هفته، وزنه بطور تدریجی افزایش می یافت. در فاصله استراحتی بین نوبت ها و در پایان نوبت سوم، موش های گروه های 3 و 4 به ترتیب درون استخر آبی با دمای ?c 27 و ?c 14 قرار گرفتند. حداکثر قدرت بالا رفتن از نردبان موش در آخرین جلسه تمرینی سنجیده شد. نمونه عضله fhl، 24 ساعت پس از انجام آخرین جلسه برداشته شد و پس از وزن-کشی و لیز شدن با بافر ریپا جهت تجزیه و تحلیل بعدی مورد استفاده قرار گرفت. سطوح پروتئینی myod، مایوستاتین و 70hsp با استفاده از روش الایزا سنجیده شد. تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0 نشان داد که برنامه 8 هفته ای باعث افزایش وزن نسبی عضله fhl در گروه های تجربی در مقایسه با گروه کنترل شد، حال آنکه تفاوت فقط در گروه 3 و 4 معنی¬دار بود (012/0= p). کاهش معنی¬دار سطح مایوستاتین عضله fhl در گروه¬های تجربی در مقایسه با گروه کنترل نیز اثر دیگر برنامه 8 هفته ای بود (001/0= p). از طرف دیگر این برنامه سطح myod در عضله fhl را فقط در گروه تمرین مقاومتی بطور معنی داری افزایش داد (027/0= p). البته نسبت myod به مایوستاتین در هر سه گروه تجربی به گونه معنی¬داری بیشتر از گروه کنترل بود (001/0= p). افزایش معنی¬دار سطح 70hsp در عضله fhl نیز فقط در گروه تمرین مقاومتی و غوطه¬وری در آب طبیعی مشاهده شد (04/0= p). در نهایت اگرچه برنامه 8 هفته¬ای منجر به افزایش معنی¬دار حداکثر قدرت بالا رفتن از نردبان موش-های گروه¬های تجربی در مقایسه با گروه کنترل شد (001/0= p) ولی بین سه گروه تجربی تفاوتی مشاهده نگردید. این یافته¬ها نشان می¬دهد که غوطه¬وری در آب طبیعی هنگام اجرای فعالیت مقاومتی، احتمالاً اثر سودمندی بر افزایش سطح پروتئینی 70hsp و کاهش سطح پروتئینی مایوستاتین عضله fhl اعمال نموده و از این طریق، افزایش بیشتر قدرت و توده عضلانی متعاقب تمرین مقاومتی را امکان¬پذیر می¬سازد.
حبیب اله خوجم لی حمید رجبی
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر حاد و مزمن فعالیت رکاب زدن همراه با انسداد عروقی پا بر سطوح سرمی عامل رشد اندوتلیال عروقی(vegf) در مردان جوان سالم بود. بدین منظور 18 نفر از مردان سالم 27-19 ساله واجد شرایط، ساکن شهر تهران به صورت در دسترس(میانگین وزن 03/6±52/73 کیلوگرم، قد 78/4±44/176 سانتی متر، شاخص توده بدنی 90/1±48/23 کیلوگرم بر مترمربع) انتخاب شدند. سابقه پزشکی آزمودنی ها مبنی بر عدم برخورداری از هرگونه سابقه بیماری قلبی _عروقی، مصرف سیگار و یا هر نوع دارو و مکمل توسط پرسشنامه اطلاعات عمومی مورد بررسی قرار گرفت. پس از توضیحات اولیه در خصوص نحوه اجرای آزمون و خطرات احتمالی، آزمودنی¬ها پرسشنامه اطلاعات عمومی و رضایت نامه را تکمیل کردند. آزمودنی¬ها به سه گروه رکاب زدن همراه با انسداد عروق پا(6 نفر)، رکاب زدن بدون انسداد(6 نفر) و کنترل(6 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی¬های گروه تمرین با انسداد و تمرین بدون انسداد به مدت 4 هفته، هر هفته 6 جلسه و در مجموع 24 جلسه، تمرین رکاب زدن را با شدت 50% wmax و در 5 نوبت 3 دقیقه ای و یک دقیقه استراحت بین هر نوبت انجام دادند. قبل از شروع پروتکل، دو ساعت پس از جلسه اول تمرین و 24 ساعت پس از جلسه آخر تمرین خون گیری انجام شد و vegf سرم به روش الایزا اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها پس از اطمینان از توزیع طبیعی آنها، از آزمون تحلیل واریانس یکسویه و آزمون t مستقل استفاده گردید. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که سطوح سرمی vegf، در پاسخ به فعالیت رکاب زدن همراه با انسداد نسبت به تمرین رکاب زدن بدون انسداد، افزایش معناداری پیدا کرد(011/0p=). همچنین نتایج نشان داد که چهار هفته فعالیت رکاب زدن سطوح سرمی vegf را در گروه با انسداد و بدون انسداد(هر دو گروه تمرینی)، افزایش می دهد، اما این افزایش معنی دار نبود(063/0p=). به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که پس از چهار هفته هیچ اختلاف معنی داری بین تمرین رکاب زدن همراه با انسداد عروقی پا و تمرین رکاب زدن به تنهایی بر سطوح سرمی vegf به عنوان یکی از عوامل رگ زایی در مردان جوان سالم وجود ندارد.
سمیه احمدآبادی حمید رجبی
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تاثیر گذاری چهار هفته تمرین پلایومتریک بر الگوی فعالیت عضلات موافق و مخالف در مراحل مختلف پرش عمقی واکنشی دختران فعال بود. بیست دانشجوی دختر تربیت بدنی با میانگین سن( 0.8± 65/21 سال)، وزن(5/9±57 کیلوگرم) و قد(64/1متر) به طور تصادفی به دو گروه تجربی(10 نفر) و کنترل(10 نفر) تقسیم و سپس گروه تجربی تمرین 4 هفته ای پلایومتریک، هر هفته دوجلسه، را انجام داد. هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون را به صورت پرش عمقی واکنشی از پله ای به ارتفاع cm20 انجام دادند. الگوی فعالیت(دامنه سیگنال، ماکزیمم فعالیت، زمان شروع و مدت فعالیت هر عضله، هم فعالی) عضلات راست رانی، دوسر رانی، درشت نی قدامی و دوقلوی میانی پای برتر از ریشه دوم مجذور(rms) داده های خام الکترومیوگرافی و زمان پرواز اول، تماس با زمین، ارتفاع پرش و توان انفجاری از دستگاه ارگوجامپ بدست آمد. با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره کاهش معنادار دامنه سیگنال عضله دوسر رانی و درشت نی قدامی و ماکزیمم فعالیت عضله دوقلوی میانی، افزایش معنادار مدت زمان فعالیت عضله درشت نی قدامی بین دو گروه تجربی و کنترل دیده شد. آزمونt وابسته، تفاوت معنادار هم فعالی عضلات ساق گروه تجربی بین مرحله پیش فعالیت با دو مرحله تماس و پرواز را نشان داد. به نظر می رسد چهار هفته تمرین پلایومتریک در گروه تجربی با تغییر الگوی فعالیت عضلات، زمان رسیدن به اوج فعالیت عضلات را کاهش و مدت زمان فعالیت عضلات را افزایش می دهد.
سارا زارع کاریزک منیژه نوروزیان
هدف از تحقیق حاضر، بررسی ومقایسه اثر حاد کشش ایستا، پویا وترکیبی با وقفه های زمانی 2و5 دقیقه بر اجرای پرش عمودی و فعالیت الکتریکی عضله پهن داخلی به هنگام پرش، در دختران تمرین نکرده بود. بدین منظور تعداد 11 آزمودنی با میانگین و انحراف استاندارد سن 90/0±58/21 سال، قد 91/4±67/162 سانتیمتر، وزن 02/1±87/59 کیلوگرم و نمایه توده بدنی 88/3±63/22 کیلوگرم بر مترمربع، از میان 20 دختر تمرین نکرده دانشگاه تربیت معلم تهران که در پاسخ به فراخوان همکاری، داوطلبانه اعلام آمادگی کرده بودند، به طور تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها پس از 1جلسه آشناسازی با روند اجرای کار، در 8 جلسه جداگانه که 48 ساعت با هم فاصله داشتند در آزمایشگاه تربیت بدنی حاضر شدند و در هر جلسه ،پس از 5 دقیقه رکاب زدن بر روی چرخ کارسنج با مقاومت نیم کیلو گرم وسرعت 70 دور در دقیقه، به طور تصادفی در یکی از گروههای هشت گانه (بدون کشش با دو و پنج دقیقه وقفه، کشش ایستا با دو و پنج دقیقه وقفه، کشش پویا با دو و پنج دقیقه وقفه و کشش ترکیبی با دو و پنج دقیقه وقفه) قرار گرفتند و پس از اجرای کشش و اعمال وقفه مورد نظر، در حالیکه الکترودهای دستگاه الکترومایوگرافی به آنها متصل بود، اقدام به اجرای 2 پرش عمودی با حداکثر توان، که 30 ثانیه با هم فاصله داشتند، می نمودند و آزمونگر همزمان زمان پرواز و فعالیت الکتریکی عضله را به وسیله دستگاههای زمانسج پرواز والکترومایوگرافی ثبت می کرد ودر پایان هر جلسه نیز آزمودنی ها اقدام به تولید حداکثر نیروی ایزومتریک mvc) ( می کردند وآزمونگر فعالیت الکتریکی آن را ثبت می نمود. در نهایت میانگین زمان پرواز و نسبت mvc/rms عضله پهن داخلی در دو پرش، به عنوان نمره آزمودنی در نظر گرفته شدند. در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی برای مقایسه متغیرهای درون گروهی استفاده شد. نتایج کلی تحقیق حاضر بدین صورت بود که تفاوت معناداری بین اجرای پرش عمودی وفعالیت الکتریکی عضله پهن داخلی پس از انجام انواع کشش با وقفه های 2و5 دقیقه، به طور کلی با یکدیگر (000/0p =)و در هر یک از وقفه های 2و5 دقیقه به طور جداگانه (002/0 , p=004/0p=) وجود داشت.
شکوفه نادری منیژه نوروزیان
هدف پژوهش حاضر طراحی آزمون میدانی جدید بنام (fast) به منظور برآورد توان هوازی بازیکنان فوتسال و بررسی روایی و پایایی آن بود. شرکت کنندگان در این تحقیق 14 نفر از بازیکنان فوتسال تیم هیرسا حاضر در مسابقات دسته یک بانوان باشگاه های کشور با میانگین سنی 22/4+-5/21 سال ، قد 17/4+-64/159 سانتی متر ، توده بدنی 15/5+-01/56 کیلوگرم ، درصد چربی 32/4+-79/22 درصد و bmi 08/2+-99/21 کیلوگرم بر مجذور متر بودند . حداکثر اکیژن مصرفی (vo2max) آزمودنی ها با استفاده از دستگاه گازآنالایزر (آزمون ملاک) و مسافت بدست آمده از آزمون میدانی طراحی شده اندازه گیری شد که میانگین به ترتیب، 5/2+-98/48 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه و 27/101+-2/1389 متر بدست آمد. همچنین ضربان قلب و لاکتات آزمودنی ها پس از هر دو آزمون نیز مقایسه شد. یافته ها نشان داد که بین vo2max بدست آمده از آزمون فزاینده آزمایشگاهی و مسافت طی شده در آزمون میدانی طراحی شده، بین ضربان قلب بیشینه بلافاصله پس از هر دو آزمون و میزان لاکتات خون دو دقیقه پس از هر دو آزمون همبستگی معناداری وجود داشت . (853/0 =r ، 01/0=p، 868/0=r، 01/0=p به ترتیب) همچنین نتایج آزمون تی همبسته نشان داد که بین میزان لاکتات خون دو دقیقه پس از هر دو آزمون تفاوت معناداری وجود داشت (014/0=p، 355/0=t). در بررسی پایایی آزمون fast نتایج آزمون icc برای شاخص توان هوازی (مسافت) در دو مرحله آزمون –آزمون مجدد ضریب پایایی بالایی را نشان داد (r=0/774 ، p=0/00) . نتیجه اینکه به دلیل همبستگی بالای آزمون fast با آزمون آزمایشگاهی فزاینده (گاز آنالایزر) و پایایی بالای آن می توان از این آزمون جدید در ارزیابی vo2max بازیکنان فوتسال استفاده کرد.
پژمان معتمدی حمید رجبی
چکیده ندارد.
محمدرضا محمدحسینی کمازانی حسن خلجی
چکیده ندارد.
فردین مرادی محمدرضا دهخدا
چکیده ندارد.
سحر رزمجو حمید رجبی
چکیده ندارد.
پریسا سیف محمدرضا دهخدا
چکیده ندارد.
مهری سلامتی حمید رجبی
چکیده ندارد.
حسین عابد نظری حمید رجبی
چکیده ندارد.
خالید محمدزاده سلامت حمید رجبی
چکیده ندارد.
سارا غدیری حمید رجبی
چکیده ندارد.
فهیمه نقی نژاد حیدر صادقی
چکیده ندارد.
فریدون ذبیحی فریبرز هوانلو
چکیده ندارد.
داراب باقری حمید آقا علی نژاد
چکیده ندارد.
سارا غدیری حمید رجبی
تمرینات قدرتی علاوه بر افزایش قدرت، باعث بهبود عوامل آمادگی جسمانی می شود. به هر حال در طراحی برنامه های قدرتی عوامل تعیین کننده ای باید در نظر گرفته شود که مهمترین آنها تحلیل نیازها، میباشد(11). بر اساس تحقیقات انجام گرفته قدرت ناحیه مرکزی در توسعه اجرای ورزشی تقش بسیار مهمی ایفا می کند(86). اما اینکه چگونه و بر کدام یک ازعوامل ورزشی تاثیر بیشتری خواهد داشت کمتر مورد بررسی قرارگرفته است و همچنان ابهاماتی در خصوص پروتکل های تمرین این بخش از بدن وجود دارد. ناحیه شکمی که اغلب به بخش مرکزی معروف است، چیزی بیشتراز عضله راست شکمی می باشد(38). هر چند تعریف بخش مرکزی در بین دانشمندان بسیار گوناگون است. اما با توجه به بسیاری از ویژگی های تمرینی، بخش مرکزی می تواند به عنوان سیستم عضلانی بخش پایینی تنه تعریف شود(38). عضلات مهم بخش عضلانی پایینی تنه، عضلات راست شکمی، مورب های داخلی و خارجی، عرضی شکمی و راست کننده ستون فقرات می باشند(38). باتوجه به اهمیت این ناحیه در عملکرد ورزشی، معرفی برنامه ای ویژه ی این ناحیه و همچنین آزمون ویژه برای سنجش قدرت مرکزی بدن و در نهایت مطالعه میزان تاثیر این تمرینات برهریک ازعوامل آمادگی حرکتی ضرورت میابد.لذا هدف از این پژوهش بررسی تاثیریک دوره تمرینات مقاومتی بخش مرکزی بدن بر امادگی حرکتی دختران فعال بود. پژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی انجام گرفت که 27 نفر از دختران فعال که میانگین سن، قد، و وزن انها به ترتیب0.808 ±22.96، 5.237±162.74 و4.75±56.44 بود، آزمودنی های این پژوهش را تشکیل دادند. آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه تجربی(n=17) و کنترل(n=10) قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 6 هفته تحت تمرینات مقاومتی ویژه بخش مرکزی بدن قرار گرفتند که هفته ای 3 جلسه، انجام می گرفت. مدت تمرینات بخش مرکزی 40-20 دقیقه و هر جلسه شامل 6 الی 7 حرکت در سه نوبت بود. زمان استراحت بین هر حرکت 30 ثانیه و بین هر نوبت 3 دقیقه بود. پس از انجام هر جلسه تمرینات آزمودنی ها به گروه کنترل که مشغول انجام تمرینات کلاس عملی خود بودند ملحق می شدند. در هر دو هفته حرکات ورزشی متفاوتی ارائه گردید که همگی در جهت تقویت عضلات نامبرده بود. که این حرکات از هفته اول تا پایان هفته ششم از آسان به مشکل بر اساس اصل پیشرفت تدریجی تمرین طراحی گردید(4و6و17). عوامل آمادگی حرکتی که مرد ارزیابی قرار گرفتند شامل : توان بالا تنه، توان پایین تنه، چابکی، سرعت و تعادل بود. همچنین برای بررسی میزان تاثیر تمرینات بر بخش مرکزی از ازمون جدیدی با عنوان آزمون قدرت مرکزی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری در مقایسه درون گروهی در متغیر های توان پایین تنه(p=.003) و تعادل(p=.001) وجود دارد در حالیکه تفاوت بین گروهی برای این متغیر ها معنی دار نبود. همچنین تفاوت درون گروهی(p=.001) و بین گروهی(p=.047) در بررسی این تمرینات بر روی قدرت بخس مرکزی معنی دار بود. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت تمرینات منتخب موجب افزایش قدرت عضلات بخش مرکزی گرددو همچنین می تواند تعادل و توان بالاتنه ورزشکاران را بهبود بخشد.
حمید رجبی علی اکبر گلشنی
چکیده برای درک رفتار مکانیکی سنگ در شرایط مختلف، از تفسیر نتایج آزمونهای آزمایشگاهی و صحرایی استفاده می گردد. یکی از اهداف اصلی آزمایشات، تعیین ویژگیهای تغییر شکل و مقاومت نمونه های سنگ تحت شرایط حاکم درمحل بوده و نحوه شکل گیری گسیختگی، تحت اثر آزمایش سه محوری، از موضوعاتی است که می تواند در کاربردهای مهندسی ژئوتکنیک مورد استفاده قرار گیرد. تغییر در فشار همه جانبه در آزمایش سه محوری باعث تأثیر در نتایج آزمایش و تغییر در الگوی شکست نمونه گشته و مطالعات آزمایشگاهی بر روی سنگ گرانیتی اینادا نشان می دهند که در تنشهای همه جانبه کم، صفحه شکست بصورت قائم (اسپیلیتینگ) و در تنشهای همه جانبه بیشتر، صفحه شکست به حالت مایل (گسیختگی برشی) تغییر خواهد کرد. در این پایان نامه، جهت بررسی تأثیر فشار همه جانبه بر آزمایش سه محوری، محیط سنگ را به صورت ذرات متصل به هم (bonded-particles method) در نظر گرفته و چنین مدلی با استفاده از روش المان مجزا و کُدنویسی در برنامه pfc3d شبیه سازی گردیده است. مدل مفروض دارای ذراتی هم اندازه ذرات سنگ مورد نظر (قطر 2 میلیمتر) بوده و بر خلاف حالت طبیعی آن، دارای ریزترکهای اولیه نمی باشد و هندسه مدل با نمونه آزمایشگاهی یکسان است. در زمان آزمایش و با اعمال تنش، ریزترکهای ایجاد شده تغییر شکل نداده و برای تشکیل ریزترکی بزرگتر، به یکدیگر نمی پیوندند. به منظور کالیبراسیون نتایج مدلسازی با آزمایش تک محوری، از روش تئوری ابعادی بهره گرفته و پارامترهای بی بعد موثر بر مدل تعیین و دو منحنی کالیبراسیون مدل بدست آمده است. برای مقایسه رفتار مکانیکی و الگوی شکست مدل و نمونه آزمایشگاهی در آزمونهای تک محوری و سه محوری با شرایط یکسان، خصوصیاتی از قبیل مدول الاستیسیته، ضریب پواسون و نیز میزان تنش ماکزیمم محوری مورد بررسی قرار گرفته است. جهت بررسی روند گسترش ریز ترکها در مدلسازی آزمایشات تک محوری و سه محوری با فشارهای همه جانبه متفاوت، تعداد ریزترکها تا لحظه گسیختگی گزارش و تغییر الگوی شکست با تغییر فشار همه جانبه، با نتایج آزمایشگاهی مقایسه شده است. عدد چگالی ترک در نتایج آزمایشگاهی با افزایش تنش محوری، از مقدار اولیه خود کاهش و در لحظه شکست تقریبا ثابت می باشد. نتایج حاصل از مدلسازی و مطالعات آزمایشگاهی در مورد تنش ماکزیمم محوری و ضریب پواسون از نزدیکی مناسبی برخوردار می باشد. مدول الاستیسیته حاصل از مدلسازی کمتر از مدول الاستیسیته آزمایشگاهی بوده و میزان اختلاف مشاهده شده در حدود 36 درصد می باشد. بنظر می رسد این اختلاف از عدم حضور ریزترکهای اولیه در مدل ناشی شده است. عدد چگالی ترک در مدلسازی دارای مقدار اولیه صفر بوده و در نزدیکی تنش شروع ترک، رشد پیدا کرده و این رشد در حوالی تنش ماکزیمم دچار افزایشی ناگهانی می گردد. این افزایش ناگهانی از رشد ناپایدار ریزترکها در حوالی تنش ماکزیمم ناشی می شود. در تمامی آزمایشهای تک محوری و سه محوری با تنشهای همه جانبه متفاوت، عدد چگالی ترک در لحظه گسیختگی در بازه ای ثابت قرار گرفته است که می تواند معیاری برای رخ دادن شکست در مدل باشد. مطالعات آزمایشگاهی نیز حاکی از قرار گیری عدد چگالی ترک دربازه ای ثابت در زمان گسیختگی نمونه می باشد.
شهین اصلانی افسانه شمشکی
هدف از این پژوهش مقایسه تاثیر دو وچهار جلسه تمرینات پلایومتریک با حجم یکسان این نوع تمرینات بر توان بی هوازی در دانشجویان دختر رشته تربیت بدنی بود. در این پژوهش 30 نفر از دانشجویان دختر تربیت بدنی بطور تصادفی در سه گروه دو جلسه تمرین در هفته (n=10) ، چهار جلسه تمرین در هفته (n=10) وگروه کنترل (n=10) قرار داشتند. اعضاء گروه نمونه در این پژوهش دارای میانگین سنی 1/194 ± 20/433 سال، میانگین قد 4/738 ±162/400 سانتی متر ، میانگین وزن7/618 ± 55/566 کیلوگرم ، میانگین درصد چربی بدن4/82 ± 28/603 و میانگین شاخص توده ی بدنی 2/709 ± 21/363 کیلوگرم بر متر مربع بودند. پروتکل تمرینات برای گروه دو جلسه تمرین در هفته شامل 60 پرش بود که 20 پرش بر روی سکوی 20 سانتی ، 20 پرش بر روی سکوی 30 سانتی و 20 پرش بر روی سکوی 40 سانتی بود. برای گروه چهار جلسه تمرین در هفته شامل 30 پرش بود که 10 پرش بر روی سکوی 20 سانتی، 10 پرش بر روی سکوی 30 سانتی و 10 پرش بر روی سکوی 40 سانتی بود. در مجموع همه آزمودنی ها در طول تمرینات 480 پرش را اجرا نمودند. برای ارزیابی توان بی هوازی آزمودنی از تست وینگیت 30 ثانیه ای استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss با ویرایش 13 و در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی صورت گرفت. در سطح آمار توصیفی از شاخصه هایی نظیر میانگین، میانه، کجی و کشیدگی استفاده شد و در آماراستنباطی از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. نتایج نشان داد که انجام دو و چهار جلسه تمرین پلایومتریک در هفته و آن هم به مدت چهار هفته به شرط یکسان بودن حجم تمرینات باعث افزایش توان بی هوازی می گردد. p< 0/05 اما این افزایش در توان بی هوازی در گروه چهار جلسه ای نسبت به گروه دو جلسه ای بیشتر بود.
سعیده سروری پروانه نظرعلی
هدف از این پژوهش، تعیین تاثیر فعالیت شدید استقامتی برعوامل هموریولوژیکی ورزشکاران تیم ملی سه گانه بوده که 9 نفر از اعضای تیم ملی سه گانه، (میانگین سنی 2/15±20/12 سال و میانگین وزنی8/54±70/12 کیلوگرم ) به عنوان آزمودنی در نظر گرفته شدند. آزمودنی ها مسابقه دو گانه (سه مرحله ای) شامل 2 کیلومتر دویدن، 7 کیلومتر دوچرخه سواری و 2 کیلومتر دویدن بطور متوالی را (یکی از رشته های رسمی مسابقات چند گانه) به اجرا گذاشتند. خونگیری به میزان 7 سی سی از ورید بازویی دست راست ورزشکاران، در دو مرحله استراحتی و بلافاصله پس از فعالیت، به منظور بررسی میزان تغییرات عوامل هموریولوژیکی، بعمل آمد. نتایج تجزیه و تحلیل آماری داده ها با آزمون tزوجی انجام گرفت، یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مسابقه دوگانه (3 مرحله ای) سبب افزایش در ویسکوزیته پلاسما در سرعتهای 12،30و60 گردیده اما این افزایش از لحاظ آماری معنی دار نبود.از سوی دیگر2کیلومتر دویدن ،7کیلومتر دوچرخه سواری و 2کیلومتر دویدن، سبب افزایش در ویسکوزیته کل خون در سرعتهای12 ،30و60 گردیده و این افزایش از لحاظ آماری معنی دار نشان داده شد.سرعت رسوب گویچه ای پس از فعالیت کاهش معناداری داشت .تعداد گلبولهای قرمز، هماتوکریت و هموگلوبین پس از فعالیت افزایش معناداری نشان داد.حجم پلاسما با توجه به تغییرات گلبولهای قرمز خون، کاهش یافت که از لحاظ آماری معنی دارنشان داده شد p=0.05)). نتایج پژوهش حاضر، افزایش عوامل موثر در هموریولوژی، نظیر ویسکوزیته خون و هماتوکریت را، قابل توجه می داند.پیشنهاد می گردد نتایج آزمایشات ریولوژیکی خون برای جلوگیری از آسیب وحفظ سلامتی در خصوص ورزشکاران استقامتی، مورد استفاده قرار گیرد.
نجمه رضایی نژاد پروانه نظرعلی
هدف این پژوهش مطالعه اثر شدت گرم کردن بر پویایی اکسیژن مصرفی و متغیرهای تنفسی تمرین زیربیشینه در زنان تیم ملی فوتسال بود. بدین منظور بازیکنان تیم ملی فوتسال(12نفر) با میانگین سنی22/5، میانگین وزن 56 کیلوگرم و میانگین قد 163 سانتی متر در این پژوهش شرکت کردند. پس از اندازه گیری vo2max و lt آزمودنی هادر 3جلسه جداگانه 3پروتکل گرم کردن(شدید، متوسط و بدون گرم کردن) را قبل از تمرین زیربیشینه(80% اکسیژن مصرفی آستانه لاکتات) انجام دادند. گازهای تنفسی، تهویه ریوی معادل تهویه ای اکسیژن در طول تمرین نفس به نفس توسط دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی(gas analyzer )جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز واریانس یکطرفه با اندازه گیری مکرر و برای تعیین تفاوت بین متغیرها از آزمونlsd استفاده شد. نتایج پژوهش کاهش معنی داری در ثابت زمانی 3 و4 پس از گرم کردن شدید و متوسط نسبت به بدون گرم کردن نشان داد(0/05=p ).نسبت اکسیژن مصرفی به زمان رسیدن در ثابت زمانی 2،3 و4 پس از گرم کردن شدید و متوسط نسبت به بدون گرم کردن افزایش معنی داری نشان داد. متغیرهای تنفسی(تهویه ریوی، معادل تهویه ای اکسیژن، نسبت تبادل تنفسی و اکسیژن نبض) پس از سه وضعیت(گرم کردن شدید، متوسط و بدون گرم کردن) تفاوت معنی داری نشان نداد. می توان گفت گرم کردن سبب کاهش زمان رسیدن به حالت یکنواخت اکسیژن مصرفی شده، شیب نمودارvo2 kinetic تندتر شده و در مدت زمان کمتر اکسیژن بیشتری مصرف می شود. ومتغیرهای تنفسی تحت تاثیر گرم کردن قرار نمی گیرد.
افسانه نصیری افسانه شمشکی
به طور کلی گرم کردن شامل دو بخش است، بخش عمومی که در آن عضلات اصلی درگیر در جریان فعالیت بدنی به کار گرفته می شوند و دیگری گرم کردن اختصاصی است که در قالب اجرای مهارت های ورزشی آن رشته خاص و با شدتی کمتر از سطح رقابت اجرا می شود. حرکات کششی به دلیل افزایش طول عضله، گرم کردن بدن و کاهش احتمال آسیب دیدگی، اغلب به عنوان جزء اصلی گرم کردن قبل از تمرینات و فعالیت های ورزشی مورد توجه است. در حقیقت به نظر می رسد فعالیت های آمادگی گرم کردن و انعطاف پذیری قبل از یک مسابقه، رابطه طول- تنش عضله اسکلتی را به حد مطلوب می رساند، افزایش نیرو و توان تولیدی را میسر می سازد و می تواند باعث بهبود اجرای مهارت شود. دیدگاه های مختلفی در مورد اجرای بعداز حرکات کششی وجود دارد. پژوهش های مختلف افزایش یا کاهش در اجرا را بعداز حرکات مختلف کششی نشان داده اند. بدین منظور تعداد 9 نفر از دوندگان سرعتی و پرشی مرد نخبه کشور، به ترتیب با میانگین و انحراف معیار سن (3/19± 23/22 سال)، قد (2/027±183/11سانتی متر) و وزن (3/74±72/44 کیلوگرم)، داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها در پنج جلسه جداگانه در اجرای آزمون شرکت کردند که یک جلسه جهت آشنایی و چهار جلسه دیگر شامل گرم کردن عمومی و کشش ایستا، پویا، pnf و بدون حرکات کششی بود. برای بالا بردن اعتبار و روایی و هم چنین حذف اثرات یادگیری، آزمودنی ها در چهار گروه دو و سه نفری تقسیم بندی شدند که هر گروه در هر جلسه یکی از چهار پروتکل مورد نظر را انجام دادند و سپس زمان عکس العمل، پرش عمودی، دوی سرعت 30 متر و قدرت بیشینه پا مورد ارزیابی قرار گرفت. در این پژوهش از آمار توصیفی برای تعیین میانه، انحراف استاندارد، دامنه اعداد و برای تعیین اختلاف میانگین ها از آمار استنباطی، روش آنالیز واریانس دوطرفه (anova) و آزمون تعقیبی lsd استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری میان نوع کشش و زمان عکس العمل وجود ندارد و اختلاف معنی داری بین نوع کشش، توان، دوی سرعت و قدرت بیشینه پا وجود دارد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که کشش ایستا و pnf باعث کاهش در اجرا می شود و کشش پویا اثر منفی بر عملکرد ندارد، لذا پیشنهاد می شود ورزشکاران نخبه سرعتی و پرشی در صورت استفاده از حرکات کششی از حرکات کششی پویا استفاده کنند.
حمید رجبی اصغر خالدان
نتایج این پژوهش نشانگر آنست که تمرین ورزشی در هوای آلوده در مقایسه با تمرین ورزشی در هوای پاک ، اثرات مشابهی بر لیپیدها و لیپوپروتئینهای سرم دارد اما می تواند تاثیر متفاوتی بر ترکیب سلولی خون داشته باشد.
علی بیات حمید رجبی
هدف این تحقیق بررسی همبستگی بین سه آزمون زیربیشینه جورج روی نوار گردان، چرخ کارسنج آستراند و پله آستراند با آزمون بیشینه بروس که بر روی نوار گردان انجام می شود قبل و بعد از یکدوره تمرین منتخب و بررسی اثر تمرین بر روی همبستگی بین آزمونهای زیربیشینه و بیشینه بوده است .
وحید مقدم ارسلان دمیرچی
هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر تمرینات پلایومتریک بر بهبود توان پا و رکورد شنا در شناگران نوجوان 15-17 سال بود.
شهرام صفری حمید رجبی
در این تحقیق هدف محقق ، بررسی میزان اعتبار توان هوازی از طریق آزمونهای غیرمستقیم و زیربیشینه پله کانادایی و یک مایل راهپیمایی -دویدن با توجه به آزمون بیست متر رفت و برگشت و مقایسه اعتبار بدست آمده در ورزشکاران و غیرورزشکاران می باشد. بدیهی است انتخاب آزمون مناسب و اندازه گیری دقیق متغیرها، ارزیابی دقیق تری از استقامت قلبی-تنفسی نیز فراهم شده است.
علی اصغر هاشمی بنی حمید رجبی
هدف این بررسی تاثیر سه نوع برنامه تمرین هوازی (با حجم و شدت یکسان و تکرار متفاوت در هفته) به مدت شش هفته و سه هفته بی تمرینی بر تغییرات توان هوازی دانش آموزان 18-15 ساله غیرورزشکار بوده است.نتایج نشان داد که بعد از شش هفته تمرین با حجم و شدت یکسان و تکرار متفاوت هفته، توان هوازی یکسان بود و در بی تمرینی نیز یکسان مشاهده شد.
رضا عطارزاده حسینی اسماعیل ابراهیمی
هدف از این مطالعه ، تاثیر خستگی و برنامه تمرینی بر فعالیت الکتریکی عضلات پهن داخلی مایل(vmo) و پهن خارجیvl)) در زنجیره حرکتی بسته زانو است.
آسیه نمازی حمید رجبی
هدف از این تحقیق ، توصیف وضعیت برخی از عوامل آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی تهران است . لذا متغیرهای تحقیق عبارتند از : آمادگی جسمانی ، شامل : استقامت عضلات خم کننده بالاتنه ، استقامت عضلات کمربند شانه، چابکی، استقامت قلبی-تنفسی و در بخش ترکیب بدنی شامل وزن -قد، درصد چربی ، شاخص توده بدن، شاخص نسبت قد به ریشه سوم وزن ponderal index)hwr) ، شاخص نسبت محیط کمر به محیط لگن (whr)، شاخص توزیع چربی در بدن c-index)) بودند.
علیرضا فارسی فاطمه سلامی
هدف از این پژوهش مقایسه روشهای متداول برآورد درصد چربی است. بدین منظور تعداد 30 نفر از دانشجویان پسر 26-18 ساله غیرورزشکار دانشگاه تربیت معلم تهران بعنوان نمونه در تحقیق شرکت کردند.
زهرا بیکی حسن عباس بهرام
در این رساله محقق سعی دارد تا به پرسشهای زیر پاسخ گوید: 1- آیا توان هوازی و افسردگی در میان پسران و دختران تفاوتی دارد؟ 2-آیا ارتباط معنی داری بین توان هوازی و افسردگی در پسران و دختران وجود دارد؟ 3-در صورت وجود ارتباط، آیا میزان همبستگی در پسران و دختران تفاوتی دارد؟
لطفعلی بلبلی حجت الله نیک بخت
بر اساس نتایج بدست آمده می توان گفت که فعالیت در آب گرم سبب کاهش هماتوکریت ، افزایش آلبومین و درصد حجم پلاسمای مردان میانسال می شود . علاوه بر آن ضربان قلب زمان استراحت کاهش یافته و حجم ضربه ای افزایش می یابد .