نام پژوهشگر: سیده فاطمه میر مرعشی
سیده فاطمه میر مرعشی علی محمدی آسیابادی
چکیده: هدف اصلی ما بررسی شخصیّت شمس و کیمیا خاتون در منابع تاریخی چون مناقب العارفین افلاکی و رسال? سپهسالار از فریدون بن احمد سپهسالار و مقایسه و تطبیق روایت های ارائه شده، در این کتاب ها با روایت های داستانی معاصر در کتاب های داستانی اخیر مانند «کیمیا خاتون» از سعیده قدس و «دختر مولانا» از موریل موفروی و نیز مقا?س? این دو روایت داستانی با همدیگر از نظر عناصر داستانی است. تأکید ما بر بررسی شکل های مختلف روایت در بیان این ماجرای تاریخی است. تا بتوانیم دریابیم چه قسمت هایی از این روایات متأثّر از این کتاب هاست و اگر دخل و تصرّفی صورت گرفته چگونه انجام شده و این روایات را به چه شکلی در آورده است. با توجّه به اینکه آنچه دربار? رابط? شمس و کیمیا خاتون و نیز مولانا در منابع تاریخی نقل شده بسیار ناچیز می باشد. هدف ما بررسی این موضوع است که نویسندگان مورد بحث یعنی خانم قدس و موفروی با چه ابزارهایی از روایت در پر کردن فضاهای خالی کوشیده اند و تا چه اندازه واقعیّت ها را مبنای داستان پردازی و شخصیّت پردازی قرار داده اند. از آن جایی که پای? اصلی منابع روایی کهن بر مدح و منقبت است و در مدح شاهد مبالغه هایی در توصیف شخصیّت ها و ویژگی های آن ها هستیم؛ از طرفی رمان های تاریخی معاصر هر یک به نحوی از این منابع متأثرند، بنابراین در منابع کهن روایی نمی توان به نکات صد در صد تاریخی دست یافت، علاوه بر این در رمان های تاریخی معاصر شاهد نگرش های تازه ای در بیان روایت هستیم؛ مثلاً در«دختر مولانا» به دلیل خارجی بودن نویسنده و همچنین قدرت تخیّل وی شاهد تصویری ماورایی و منجی گونه از شمس هستیم که به نحوی متأثّر از عقاید مسیحی نویسنده است. در صورتی که در «کیمیا خاتون» با توجّه به اینکه اساس کتاب بر مبنای روانکاوی است، شمس شخصیّتی بیمارگونه دارد که عملکرد های وی با توجّه به انگیزه های روانی و سرکوبی غرایز که در میان عرفا معمول است به تصویر کشیده می شود. واژگان کلیدی: شخصیّت، روایت، شمس، کیمیا خاتون، مناقب العارفین، رساله سپهسالار.