نام پژوهشگر: شاپور اعتماد
علی معظمی جهرمی شاپور اعتماد
رساله حاضر به بررسی انتقادی مفهوم آزادی در نزد فیسلوف سیاست معاصر فیلیپ پتیت می پردازد. اهمیت نظریه پتیت در این است که او برپایه پژوهش های تاریخی کوئینتن اسکینر و نیز رجوع به تاریخ فلسفه سیاسی، مفهومی از آزادی (آزادی به مثابه عدم سلطه) را ارائه می دهد که بدیلی برای آزادی منفی لیبرالی به شمار می رود. پتیت میکوشد نشان دهد که این مفهوم پردازی از آزادی که اساساً با نظریه جمهوری خواهانه دولت سازگار است چه برتری هایی بر نظریه لیبرالی آزادی دارد. در رساله حاضر پس از معرفی فیلیپ پتیت و زمینه بحث نخست آرای ایزایا برلین به عنوان مهم ترین شارح و معرف آزادی منفی (آزادی به مثابه عدم دخالت) را شرح داده ام. سپس دو فیسلسوف دیگر یعنی جرالد کوهن و فردریش فون هایک را بررسی کرده ام که اگرچه هر دو به.....
اکرم محمدی منوچهر محسنی
کیده موضوع این رساله بررسی اثر عوامل سازمانی و فردی بر فعالیتهای علمی اعضای هیات علمی در ایران بوده است .مطالعه سیر تحولات فرهنگی ، اجتماعی وپیشرفتهای اقتصادی ، تکنولوژیکی در جهان، نشان می دهد که بیشتر پیشرفتهای بشر وابسته به رشد دانش و آگاهیهای علمی وی بوده است. این وابستگی در دو قرن اخیر و همزمان با رشد روز افزون دانش شدت بیشتری یافته و کشورهایی که در زمینه علمی گوی سبقت را ربوده اند . در زمینه های اجتماعی و اقتصادی توسعه بیشتری حاصل نموده اند. لذا با توجه به این اهمیّت در این رساله به دنبال مطالعه عوامل موثر بر تولید علم بوده و از میان عوامل متعدد ، عوامل فردی و سازمانی را برگزیده ایم. عوامل فردی که در این رساله مورد مطالعه قرارگرفته اند ، عبارتند از: تاثیر متغیر جنس ، سن ، مرتبه علمی ، نوع مدرک تحصیلی ، محل اخذ مدرک تحصیلی ، نوع استخدام ، سابقه تدریس خصوصا تدریس در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری و برخورداری از سمت مدیریتی در دانشگاه. در زمینه عوامل سازمانی تاثیر مدیریت علم ، فرهنگ علم ، منابع سازمان علم و میزان ارتباطات علمی بر فعالیت علمی مورد مطالعه قرارگرفته است . در بخش نظری در حوزه ارتباطات علمی از رویکرد کارکردی ، انتقادی ، ساختارگرایی ، نظریه ریاضی ارتباطات و نظریه پویایی پیچیده و بازتابی ارتباطات علمی استفاده گردید .در بخش مرتبط با مدیریت علمی، علاوه بر نظریه هایی که به وظایف مدیران مراکز علمی می پردازد نظریه هایی که اثر بخشی مدیران را منوط به ویژگی های فردی آنها می دانند ، نیز مورد مطالعه قرار گرفت دربخش فرهنگ نظریه های مرتبط با فرهنگ موسسات علمی ، در دو بعد هنجاری و معرفتی مورد بررسی قرلر گرفت . در بخش مرتبط با منابع سازمانی علم،تاثیر منابع انسانی ، فیزیکی و مالی بر فعالیت علمی مورد بررسی قرلر گرفت. روش بررسی این پژوهش ، روش پیمایشی بوده و از تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 250 نفر از اساتید رشته های فیزیک و شیمی کشور بودند . در این پژوهش از تکنیک های آماری متناسب با سطح سنجش متغیرها خصوصاٌ ، تحلیل روایی ، تحلیل همبستگی،مقایسه میانگین ها(t-test) ، مقایسه واریانسها(anova) ، رگرسیون چند متغیری استفاده گردید . نتایج این پژوهش تاثیر متغیرهای فردی چون جنس ، سن ، مرتبه علمی ، نوع مدرک تحصیلی ، سابقه تدریس ، خصوصا تدریس در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری را بر فعالیت علمی نشان داده است. همچنین نتایج این پژوهش تاثیرمتغیر های سازمانی مورد مطالعه را بر فعالیت علمی نشان داده است. از میان عوامل سازمانی نوع و میزان ارتباطات علمی اعضای هیأت علمی اثر بیشتری بر فعالیت علمی آنها داشته است .افزایش میزان ارتباط علمی فرد و برقراری ارتباط با اعضای جامعه علمی ، انجمنهای علمی ، موسسات تحقیقاتی ، کارخانه ها و ادارات دولتیمی تواند موجب افزایش میزان فعالیت علمی گردد. به کارگیری مدیران شایسته جهت مدیریت دانشگاهها و نحوه انجام وظایف مدیریتی توسط آنان بر چگونگی انجام فعالیت علمی موثر است . فرهنگ موسسات علمی در ابعاد هنجاری و روش شناختی نقش موثری در چگونگی انجام فعالیت علمی دارد . منابع سازمان علم امکانات مورد نیاز را در اختیار محققین قرار می دهد و از عوامل موثربر رشد دانش است .
حسین کاجی شهرام پازوکی
پساپدیدارشناسی تکنیک آیدی یکی از برجسته ترین فلسفه هایی است که در گفتمان فلسف? تکنولوژی حضور دارد. هرچند این نوع از پدیدارشناسی تکنیک، در قالب مضامین و محورهای متفاوتی بسط یافته است، ما در این رساله سعی کرده ایم آن را از منظر مواجهه با آموز? دترمینیسم تکنولوژیک بخوانیم. کامیابی و ناکامی های این مواجهه، پرسش رسال? ماست. در فصل اول از جای گاه پساپدیدارشناسی آیدی در گفتمان فلسف? تکنولوژی سخن می گوییم و در فصل دوم تلاش می کنیم دریابیم پساپدیدارشناسی آیدی چگونه در دل پدیدارشناسی و با تکیه بر غیرمبناگرایی، عمل گرایی و بررسی های موردی شکل می گیرد. در فصل سوم هم پساپدیدارشناسی تکنیک آیدی بسط می یابد. نشان می دهیم چگونه آیدی از پساپدیدارشناسی استفاده می کند تا فراتر از آموز? دترمینیسم تکنولوژیک برود و نسبتی امکانی میان انسان و ابزار برقرار کند. او دو سطح تحلیل خرد و کلان برای طرح رویکرد خود معرفی می کند؛ در سطح خرد چهار نسبت تجسد، هرمنیوتیکی، غیریت و زمینه را بسط می دهد و در سطح کلان بر مفهوم چندگانگی فرهنگی تکیه می کند. فصل چهارم شرح مواجه? مستقیم آیدی با آموز? دترمینیسم تکنولوژیک است. در این فصل با ارائ? تقریرهای گوناگونی که این آموزه وجود دارند مشی های آیدی را به بحث می گذاریم. دو رویکرد آیدی که در این جا بسط می یابند یکی جای گزینی مفهومی به نام غایت به جای دترمینیسم و دیگری اشتباه دانستن پرسش دترمینیسم هستند. فصل پنجم متکفل پرداختن به وجوه و الزامات هنجاری کار آیدی در مواجهه با دترمینیسم تکنولوژی است. فصل ششم نیز مقایسه ای میان آیدی و هایدگر با محور دترمینیسم تکنولوژیک سامان می دهد و بر این نظر است که آیدی ضمن استفاده از تحلیل ابزار هایدگر، این تحلیل را در سطح تحقیق موجودبین (انتیک) بسط داده است. فصل آخر هم سعی دارد ارزیابی ای از کارنام? پساپدیدارشناسی آیدی در رودرویی با دترمینیسم تکنولوژیک ارائه کند. این رساله درصدد است نشان دهد پساپدیدارشناسی آیدی در مواجهه با کدام تقریر از دترمینیسم تکنولوژیک موفق است؟ با تقسیم دترمینیسم تکنولوژیک به دترمینیسم های سخت و نرم و دترمینیسم های متکی بر قانون و هنجاری نشان می دهیم او تنها نفی کنند? دترمینیسم های سخت و متکی بر قانون است. واژگان کلیدی:
حسین واله احمد احمدی
نقد متافیزیک ویتگنشتاین متقدم از منظر علوم عقلی اسلامی نشان می دهد که اشتراک دیدگاه در مسائل متافیزیکی فراوانی وجود دارد و اختلاف دیدگاه ها ریشه در تفاوت پیشفرض های پایه ای در باب رابطه ذهن و عین دارد. در حالیکه ویتگنشتاین این رابطه را در وحدت صوری ذهن و عین می داند و میان صورت و ماده واقعیت ، قلمرو امکان خاص و قلمرو ضرورت ، نقش بیان کردن و نشان دادن زیان ، سمانتیک و سینتکس در منطق و زیان ، حوزه علم و حوزه فلسفه تمایز می گذارد و بدین سان تعریف جدیدی از فلسفه به مثابه فعالیت ارائه می کند در علوم عقلی اسلامی رابطه ذهن و عین از ناحیه ماده و مستند به واقع نمایی ذاتی معرفت است و این پیشفرض سبب شده که واژه معرفت مشترک معنوی تلقی شود و قلمرو های پیشگفته به یک معنا متعلق معرفت واقع گردند. لذا در حالیکه ویتگنشتاین معانی متافیزیکی را یاوه نمی داند بیان کردن آنرا ممتنع می داند اما در علوم عقلی اسلامی چنین محدودیتی دیده نمی شود . با پرداخت زیان شناسی نظری سازواری متخذ از مباحث زبانی مطروحه در علوم عقلی اسلامی می توان به نظامی نظری دست یافت که در چارچوب و جهتگیری عمومی ، با زبان شناسی نظری ویتگنشتاین متقدم تفاوت فاحشی ندارد هر چند در اثر اختلاف پیشفرض مذکور لاجرم تمایزهایی خواهد داشت . معرفت شناسی ، وجود شناسی و زبان شناسی در مبادی اولیه باید با یکدیگر متلائم باشند لذا بازخوانی نظریات در هر کدام از این حوزه ها با این هدف ضرورت دارد و باید در شمار اهداف بحث متافیزیکی قرار گیرد.
علی حقی شاپور اعتماد
علم شناسی مبتنی بر چند رکن است. به موجب اصطلاحات قدمای ما، اگر بخواهیم علم شناسی بکنیم باید مبادی تصوری و تصدیقی علم را بشناسیم. مبادی تصدیقی علم بر دو نوع است، یکم ، مبادی روش شناختی و دوم ، مبادی غیر روش شناختی.از این جا روش شناسی وارد فلسفه علم می شود. به بیان دیگر، تصدیقاتی که در علم مفروض می گیریم و علم را برآنها بنا می کنیم دو دسته اند: تصدیقات روش شناختی و تصدیقات غیر روش شناختی. تصدیقات غیر روش شناختی مثل اینکه تصدیق کنیم عالم خارج وجود دارد . علیت وجود دارد و این مساله که آیا ما در علم ناگزیر از قبول اصل علیت هستیم یا نه. مراد از تصدیقات روش شناختی این است که علم چه چیزی را روش می گیرد؟ مثلا آیا اصل استقرا حجیت دارد یا نه؟ و اما شناخت مبادی تصوری علم و پاره ای از تصوراتی که در عالم علم به کار می رود رجوع به تاریخ علم را لازم می آورد. در این پژوهش ، مدار و محور بحث ، روش شناسی علوم تجربی از نظرگاه ابن سینا، سید محمدباقر صدر و پوپر است.