نام پژوهشگر: مسعود ابوالحسنی
مسعود ابوالحسنی احمد عابدی
چکیده ندارد.
مسعود ابوالحسنی احمد عابدی ارانی
در مباحث مربوط به زمان، ملاصدرا به عنوان بزرگترین و مهمترین چهره فلسفه اسلامی، الفاظی به کار می گیرید که ظاهراً با الفاظ آینشتین به عنوان بزرگترین شخصیت در فیزیک مدرن مشابه است. آنچه صدرالمتألهین در این مبحث بدان می پردازد، از مهمترین و جالب ترین دستاوردهای فلسفه اسلامی بشمار می رود و در عین غنا از انسجامی درونی با بقیه ابتکارات و نظریات وی بالاخص نظریه «حرکت جوهری» برخوردار است. ایشان در عین حالی که بر اساس مبنای اسلاف خویش زمان را مقدار حرکت می داند، آنرا «بُعد چهارم» اشیاء معرفی کرده و همانند ابعاد سه گانه، زمان را از ذاتیات جسم می داند. آینیشتن نیز در نظریاتی انقلابی با نام «نسبیت عام» و «نسبیت خاص»، که مبنای فیزیک مدرن و تحولات بعدی آن قرار گرفت، زمان را در کنار مختصات سه گانه، «بعد چهارم» و متحد با آنان معرفی نمود. هر یک از این دو تفکر در حوزه خود سبب ساز تحولات اساسی و دستاوردهای شگرفی شد. این رساله بر آن است که سیر تاریخی هر یک از این دو نظریه در باب زمان را در بستر حوزه خویش بررسی نموده و سپس به مقایسه و تطبیق بین آنان بپردازد.