نام پژوهشگر: فرزانه غلامرضایی
فرزانه غلامرضایی محمدحسین دهقانی فیروزآبادی
تصوّف در ایران و اسلام همواره از بحث انگیزترین رویدادهای فرهنگی و اجتماعی به شمار رفته و در طول حیات خویش از آغاز تا امروز، دستخوش تحوّلات فراوان بوده است. طرح نظریات گوناگون از سوی اندیشمندان مختلف ازجمله عوامل موثّر براین تحوّلات بوده است. ابوحامد امام محمّد غزالی از جمله کسانی است که نقشی مهمّ و تأثیرگذار در تاریخ تفکّر ایران و اسلام، به ویژه در حوزه عرفان و فلسفه داشته است. او همواره با واکنش های متفاوتی از سوی پژوهشگران عرصه عرفان و تصوّف روبرو بوده است. شهرت وی بیشتر تحت تأثیر انتقاداتش درباره فلسفه مشّاء، مطرح بوده و دافعه او را در تاریخ تفکّر، از سوی فلاسفه و خردگرایان در پی داشته است. با این همه در حوزه تصوّف نیز صاحب نظر و ایده بوده و با تلفیق علوم دینی و آموزه های عرفانی، تصوّفی مردم پسند و معتدل ارائه کرده است. فریدالدّین عطّار نیشابوری از جمله شاعرانی است که در کنار سنایی غزنوی و مولانا جلال الدّین بلخی، یکی از ارکان شعر تصوّف را تشکیل می دهد. او نیز چون مولوی و سنایی از تأثیر آراء امام محمّد غزالی برکنار نمانده است. در این پژوهش، پس از بحث درباره آراء عرفانی ابوحامد امام محمّد غزالی و بررسی اندیشه های عرفانی عطّار نیشابوری، براساس چهار مثنویِ اسرارنامه، الهی نامه، منطق الطّیر و مصیبت نامه، و در نظر گرفتن آراء عرفانی غزالی که در چهار اثر مهم و عرفانی او، احیاء علوم الدّین، کیمیای سعادت، مشکوهالانوار و رسا له الطّیر آمده است، موارد تأثیرپذیری اندیشه عطّار از آراء غزالی مورد بررسی و تحقیق قرارگرفته است. عطّار در طرح و ایده بخشی از آثار خود، از آثار غزالی متأثّر و در لایه هایی از اندیشه هایش وام دار آراء عرفانی امام غزالی است؛ با این که او همواره تشخّص اندیشه و لحن خود را حفظ نموده و در پاره ای موارد، رفتار و پندار غزالی را به چالش کشیده است، باورهای عرفانی غزالی به طرز محسوسی در مثنوی های عطّار بازتاب یافته ، به شکل تأثیری سازنده نمود می یابند.