نام پژوهشگر: سیاوش صلواتیان
ابراهیم اسکندری پور عبدالله گیویان
هدف اصلی این پایان نامه، واکاوی فرهنگ حاکم بر جریان ارتباطات کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی اینترنتی است. شبکه اجتماعی گوگل ریدر به دلیل ویژگی های خاص و نحوه تعاملات رایج در آن به عنوان مطالعه موردی این پژوهش انتخاب شده است. در این پژوهش از روش کیفی شبکه نگاری استفاده شده که هدف آن دستیابی به بینش مشارکت کنندگان در شبکه است. همچنین از روش نظریه زمینه ای جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. در مرحله اول از مراحل سه گانه کدگذاری براساس نظریه زمینه ای، یعنی مرحله کدگذاری باز، بیش از 30 مفهوم به داده ها الصاق شد، کدهایی مانند: اقتضای شبکه و نوع محتوای رایج، گروه ها و نگرش های غالب. در مرحله کدگذاری محوری؛ چهار مقوله «هویت و شخصیت مجازی کاربران (تحدید مختصات شهروندی)»، «برساخت و بازتعریف ساخت و الگو»، «بستر بالقوه شبکه» و «نظارت و محدودیت های اعمالی»، پدیدار شد. در انتها و در مرحله کدگذاری انتخابی، تحلیل مجدد تمام کدها، مفاهیم حاصله و پیدا کردن خطوط مشترک آن ها با هدف ساخت یک مقوله اصلی پوشش دهنده تمامی مقولات پدیدار شده، انجام گرفت. طی این مرحله، مقوله اصلی به عنوان «شهروندی شبکه ای - مجازی» نام گذاری شد. این مقوله اشاره به ابعاد مختلف ادراک کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی اینترنتی از شبکه ای که در آن فعالیت می نمایند دارد.
هادی البرزی دعوتی عبدالعلی علی عسکری
چکیده سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران تاکنون با بهره گیری از رادیو و تلویزیون به عنوان دو رسانه ارتباطی، نقش مهمی در عرصه رسانهای کشور داشته است؛ بنابراین برای حضور فعال در عرصههای داخلی و بینالمللی نیاز به شناخت مسیر حرکت خود و مطالعه آینده براساس تغییر و تحولات رسانهای دارد. دراین پژوهش، با توجه به تکامل و توسعه اینترنت، ابتدا از طریق مطالعات اسنادی، روندهای موثر در آینده رسانه ملی در عرصه اینترنت شناسایی شده که عبارت اند از: رشد فناوری، تغییرات فرهنگی و اجتماعی، اسناد بالادستی، رقبای سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی، رقابت حرفهای در تقابل با رقابت غیرحرفهای، هزینه و فایده در تولیدات رسانهای، ویژگیهای رسانههای نوین، جایگزینی تبلیغات تلویزیونی با تبلیغات اینترنتی، آغاز به کار اینترنت ملی و تشکیل شورای عالی مجازی. همچنین آیندههای محتمل رسانه ملی در فضای اینترنت، در قالب آینده مطلق، آینده موازی، آینده مکمل و آینده سایهای تعریف شد که با بررسی دیدگاههای 20 صاحب نظر- با استفاده از روش دلفی- نتایج ذیل به دست آمد، نظر اجماعی خبرگان با توجه به روندهای محیطی و محاطی بر سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به ترتیب اولویت، حضور موازی در فضای اینترنت با 36 /86 در صد امتیاز در رده اول، حضور مکمل در فضای اینترنت با 59/64 درصد امتیاز در رده دوم، حضور مطلق در فضای اینترنت با 31/60 درصد امتیاز در رده سوم و حضور سایهای در فضای اینترنت با 23/37 درصد در رده چهارم است. در بحث «آینده مطلوب» نیز از بین آیندههای محتمل، آینده مطلوب سازمان صداوسیما در ده سال آینده حضور موازی در فضای اینترنت با امتیاز 44/94 درصدی میباشد. با توجه به این آینده نگری، رسانه ملی در ده سال آینده در کنار رسانه های سنتی به بهرهمندی مستقل و یکسان از اینترنت برای جذب مخاطب مبادرت خواهد ورزید. به عبارت دیگر، در آینده موازی، توجه به رسانه اینترنت و فضای مجازی از لحاظ تأمین نیروی انسانی، بودجه و سایر موارد مورد نیاز مانند رسانه های سنتی «رادیو و تلویزیون» پیش بینی میشود. کلمات کلیدی: فضای اینترنت، آیندههای محتمل صداوسیما، آینده مطلوب صداوسیما، روندهای محیطی و محاطی
حنانه احمدی عبدالعلی علی عسکری
هدف اصلی این پژوهش ارائه ساختار سازمانی مناسب و بومی برای اجرای آی پی تی وی در ایران است. مطالعه زنجیره ارزش آی پی تی وی در مقایسه با زنجیره ارزش تلویزیون سنتی و مطالعه تطبیقی زنجیره ارزش و ساختار سازمانی الگوهای موفق اجرای آی پی تی وی در جهان از دیگر دغدغه های این پایان نامه در جهت شناخت صحیح ساختار سازمانی بوده است. سازمان مجازی، ساختار شبکه ای، ساختار پروژه ای و ساختار ماتریسی چارچوب نظری تحقیق را تشکیل داده اند. در این پژوهش به منظور بررسی ژرفانگر از روش کیفی و برای جمع آوری اطلاعات از تکنیکهای مطالعه اسنادی، تطبیقی و مصاحبه عمیق استفاده شد. جامعه آماری مصاحبه شوندگان متشکل از سه گروه سه نفره از اساتید علم مدیریت و مدیریت رسانه صاحبنظر در حوزه رسانه های نوین و ساختارهای سازمانی، مدیران سازمان صدا و سیما درگیر در اجرای ملی پروژه آی پی تی وی و متخصصان حوزه آی تی خارج از سازمان صدا و سیما می باشد که شیوه نمونه گیری آن به صورت گلوله برفی بود. نتایج حاکی از آن است به منظور اجتناب از ایجاد سلسله مراتب سازمانی دست و پاگیر، بهترین گزینه تعریف قرارگاهی مرکزی است. این قرارگاه از اتحاد سازمانهای تامین کننده حلقه های زنجیره ارزش آی پی تی وی به وجود می آید. به واسطه این اتحادها مناسب ترین ساختار بین سازمانی برای این قرارگاه ساختار شبکه ای و مناسب ترین ساختار درون سازمانی ساختار ماتریسی می باشد.
مریم میر شاه ولد مهدخت بروجردی علوی
در این پژوهش نحوه برجسته سازی اسناد ویکی لیکس درباره ایران در سایت چهار نشریه ای که ویکی لیکس به منظور وسعت بخشیدن به دایره مخاطبان خود، از همکاری آنها در انتشار افشاگری های خود استفاده کرده، مد نظر قرار گرفته است. به این منظور کلیه مطالب منتشر شده درباره ایران در سایت این چهار نشریه که عبارتند از نیویورک تایمز، گاردین، اشپیگل و ال پاییس در یک بازه زمانی شش ماهه (از ابتدای انتشار اسناد در 23 ژوئیه 2010 تا 23 ژانویه 2011) از طریق تحلیل محتوا بررسی شده است.یافته های این پژوهش نشان می دهد سایت نشریه نیویورک تایمز بیش از سه نشریه دیگر درصدد برجسته ساختن اسناد ویکی لیکس درباره ایران بوده است. این برجسته سازی را می توان از نظر تعداد و اندازه مطالب اختصاص یافته به انعکاس این اسناد، استمرار در انتشار این مطالب، میزان استفاده از تحلیل های گوناگون درباره اسناد ویکی لیکس در خصوص ایران، میزان بهره گیری از عکس های بزرگ در انتشار این مطالب، میزان استفاده از تیترهای دارای بارالقایی، اقناعی و تبلیغی و حجم استفاده گسترده از تکنیک هایی چو ن درج سابقه رویداد، اطلاعات پایه و رویدادهای موازی مشاهده کرد.پس از نیویورک تایمز، سایت نشریه اشپیگل بیشترین برجسته سازی را در انعکاس دادن مطالب مربوط به ایران از افشاگری های ویکی لیکس دارد. رویکرد این نشریات در استفاده از تکنیک های خبر پیشرفته همچون سابقه رویداد، کاملا با جهت گیری منفی به ایران است به نحوی که هیچ نمونه سابقه رویداد با جهت گیری مثبت در این خصوص مشاهده نمی شود. اما از نظر جهت گیری تیتر، می توان در برخی از این نشریات، نظیر اشپیگل شاهد غالب بودن تیترهای با جهت گیری منفی به آمریکا بود. بیش از 48 درصد تیترهای اشپیگل نگاه انتقاد آمیز به آمریکا دارند. از این رو می توان این نشریه را انتقادی ترین نشریه به سیات خارجی آمریکا دانست. درباره موضع گیری ها به سایت ویکی لیکس اینبار نیویورک تایمز بیش از سه نشریه دیگر به اقدام این سایت نگاه انتقادی دارد و بیشترین تیترهای منفی درباره ویکی لیکس را منعکس کرده است.
عاطفه حیدری محمد علی حکیم آرا
بوم فرهنگی ایران با آمیزه ای از سه رنگ فرهنگی باستان، اسلامی و مدرن رنگ آمیزی شده است. هم اکنون این سه سوگیری فرهنگی در برنامه های مختلف سیما به روشنی به چشم می خورد. برای نمونه در بسیاری از برنامه های نمایشی، آشکارا جلوه هایی از ایران باستان (دید و بازدیدهای نوروز و...)، سنت های اسلامی (اشاره به اماکن مقدس و مذهبی، نوع پوشش و...) و زندگی مدرن (استفاده از خودروهای لوکس، تلفن همراه و...) دیده می شود. نشانه های این سه دوره فرهنگی در تبلیغات بازرگانی نیز متجلی است. در راستای دغدغه های اندیشمندان و مسولان فرهنگی کشور در چند دهه اخیر، که نگران تاثیرات تهاجم فرهنگی غرب، تغییر ارزشها و هویت اجتماعی، در قالب شیوه ها و سبک زندگی بوده اند، این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که در تبلیغات پخش شده از صدا و سیما، کدام دسته از ارزش های نشانه ای دوره باستان، اسلامی و مدرن در قالب سبک زندگی، بازنمایی شده است. از این رو این پژوهش، به نشانه شناسی آگهی های تلویزیونی با توجه به ارزش های نشانه ای سبک زندگی ایرانی در تبلیغات بازرگانی پرداخته است. بدین منظور تیزرهای پخش شده از شبکه سه سیما، طی دو ماه پایانی سال 1390 مطالعه شدند. تصاویر برپایه چارچوب های نظری سوسور، پیرس، بارت و اکو در زمینه نشانه شناسی تصویر بررسی شد و نهایتاً با استفاده از الگوی سلبی و کادوری در سه سطح توصیفی، بیان معانی آشکار رموز به کار رفته در آن و تحلیل معانی تلویحی و دلالت های ضمنی تحلیل شدند. نتایج نشان داد در بافت فرهنگی اکثر تیزرها، استفاده از سنت ها و رسوم و آیین های ملی و میهنی بیشتر به نمایش درآمده بود. در برخی از آنها، این نگاه باستانی با اشاراتی از ارزش های دینی همراه بوده است. به نظر می رسد توسعه روزافزون وسایل ارتباطی و تمایل به کسب آسایش بیشتر در زندگی امروزی، استفاده از نشانه های زندگی مدرن را جایز می داند.
مریم معظمی گودرزی محمود احمدی افزادی
این روزها استفاده از "روزنامه نگاری شهروندی" واطلاعات وبلاگ ها، پادکست و ویدیوهایی که توسط کاربران (مخاطبان) منتشر می شود، مهم ترین مشخصه های به روز بودن رسانه هاست؛ هرچند که استفاده رسانه ها از این منابع خبری جدید مشکلات وگرفتاری های خود را دارد. مسئله این تحقیق بررسی قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدهای مطرح برای رسانه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در استفاده از "محتوای کاربر ساخته" است این مطالعه به صورت کیفی و در دو مرحله ی، جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و مصاحبه عمیق انجام شد. در مصاحبه عمیق از کارشناسان، مدیران و سردبیران خبر، درباره جایگاه" محتوای ایجاد شده توسط کاربران" در اخبار صدا و سیما و فرصت و تهدیدهای ناشی از آن و قوت و ضعف های رسانه صداو سیما در این حوزه، پرسش شد. در نهایت، اطلاعات و یافته های حاصل از مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه ها، در جداولی فهرست بندی و از طریق تکنیک سوات تجزیه و تحلیل شد. چهار دسته راهبردهای قوت-فرصت، قوت-تهدید، ضعف-فرصت و ضعف-تهدید برای استفاده خبر صداو سیما از "محتوای کاربر ساخته" با ترسیم ماتریس سوات بدست آمد که با توجه به شرایط و اولویتهای رسانه صداو سیما در چهار دسته گنجانده می شوند: 1-رسانه صداو سیما باید با توجه به امکانات درون رسانه، برای بهره گیری از امکانات و تکنولوژیهای روز و همچنین حضور موثر و حرفه ای در رسانه و شبکه های اجتماعی تلاش کند. 2-بخش خبر رسانه صداو سیما باید به متعادل سازی رابطه خود با حاکمیت توجه کند. این رسانه همچنین باید برای کسب اعتماد و اعتبار، انتظارات مخاطبان، کاربران و افکار عمومی جامعه را از تنها رسانه صوتی تصویری و فراگیر کشور برآورده سازد. 3-تقویت نیروهای حرفه ای و بها دادن به آنها درکنار آموزش سایر نیروها و اصلاح سیستم جذب نیرو 4- کسب اعتماد و اعتبار با دادن فرصت و امکانات به مخاطبان و کاربران برای ایفای نقش در رسانه و تولید محتوا همچنین با توجه به یافته ها و مقایسه پاسخ گروههای مصاحبه شونده، تعدادی راهکار عملیاتی نیز برای استفاده خبر صداو سیما از "محتوای کاربر ساخته" در این تحقیق پیشنهاد شده است، که می تواند مقدمه آغاز کار باشد.
سینا معتضدی بشیر حسینی
از چند دهه گذشته، کشورهای زیادی با درک ضرورت آموزش سواد رسانه ای در عصر جدید، به آموزش این نوع از سواد پرداخته اند. آن ها سعی کرده اند در کنار آموزش مفاهیم سواد رسانه ای، اقتضائات و شرایط بومی کشورشان را هم در نظر بگیرند. تجربیات کشورهای مختلف، دانش گران بهایی است که ما می توانیم با استفاده از آن، تا حدودی عقب افتادگی خود را در این زمینه جبران کنیم و با در نظر گرفتن شرایط بومی خود، به الگوی بومی ارتقاء سواد رسانه ای دست یابیم. با توجه به اهمیت سنین نوجوانی و تمرکز هجمه های دشمنان بر آنان، تحقیق حاضر به طراحی الگوی بومی ارتقاء سواد رسانه ای نوجوانان در ایران پرداخته است. برای پاسخ به سوالات تحقیق، از دو روش مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه ی عمیق استفاده شده است. در این راستا، با مطالعه ی وسیع الگوها و راهکارهای کشورهای مختلف در زمینه ی آموزش سواد رسانه ای و انجام پانزده مصاحبه با مدیران ارشد رسانه ملی، اساتید ارتباطات، برنامه ریزان آموزشی و معلمان آموزش سواد رسانه ای، داده های لازم گردآوری شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در الگوی بومی ارتقاء سواد رسانه ای نوجوانان در ایران، دو نهاد آموزش و پرورش و رسانه ملی، نقش بسزایی در آموزش سواد رسانه ای دارند. در این الگو، هدف اصلی، «هدایت و تربیت» نوجوانان است و ملزومات آموزش سواد رسانه ای، شیوه تدریس و محتوای آموزشی بر اساس اهداف اصلی و فرعی الگو طراحی شده است.
محدثه افضلی حسن خجسته
در پژوهش پیش رو «نقش و کارکرد شبکه های اجتماعی مجازی در مدیریت بحران» با استفاده از روش نظریه زمینه ای مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. مسأله اصلی این پژوهش شناخت کارکردها و ویژ گی های خاص شبکه ها و رسانه های اجتماعی به عنوان رسانه هایی نوین در مدیریت بحران است. در کنار آن به دنبال فهم شباهت ها و تفاوت های این کارکردها با رسانه های جمعی و هم چنین یافتن راه های استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در مدیریت بحران است. داده های این پژوهش با استفاده از روش کیفی، رویکرد نظریه زمینه ای و ابزار مصاحبه عمیق با 11تن از اساتید و پژوهش گران حوزه رسانه های نوین و بحران، یه دست آمدند. مصاحبه ها پس از پیاده سازی در سه مرحله (طبق روش نظریه زمینه ای) کدگذاری شدند که در مجموع از میان 542 نظر و جمله معنادار، در مرحله اول تعداد 289 کد باز به دست آمد. از ادغام و کنار هم گذاشتن کدهای مشابه از طریق فن مقایسه های ثابت در مرحله دوم، مجموعا 53کد محوری (با نادیده گرفتن کدهای تکراری) حاصل شد. نهایتا در مرحله کدگذاری انتخابی، تعداد 20 گروه فرعی و پنج گروه اصلی از میان داده ها ظهور یافت. این گروه ها شامل ویژگی ها، کارکردها، بایسته های مدیریتی، چالش ها و راه کار های استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در مدیریت بحران می شوند. براساس نتایج پژوهش، ویژگی های شبکه های اجتماعی مجازی شامل پنج کد کاربرمحوری، خودابرازی انتخابی، تسهیل ارتباطات، هم سطحی و توزیع شبکه ای قدرت و کاربرپسندی می شود. کارکردهای شبکه های اجتماعی را هفت کد آموزش و آگاهی بخشی، رصد و پایش، اطلاع یابی، اظهاری-عاطفی، انسجام بخشی و بسیج شبکه ای، خودنظارتی و اطلاع رسانی همگانی تشکیل می دهند. پنج کد کاربرشناسی، اعتمادیابی و اعتمادزایی، اطلاع رسانی مداوم و پاسخ گویی مناسب، معرفت شناسی شبکه و برنامه ریزی جامع و هدفمند نیز بایسته های مدیریتی در استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در زمان بحران را تشکیل می دهند. چالش ها و راه کارهای استفاده از شبکه ها در مدیریت بحران نیز دو کد دیگری هستند که یافته های پژوهش در قالب کلی به دست داده اند.
اسماعیل ارجمندی عبدالعلی علی عسکری
«آرایش رسانه ای کارآمد» الزام اصلی مأموریت صداوسیماست که «مدیریت و هدایت فرهنگ و افکار عمومی جامعه» می باشد، لذا ضرورتاً باید الگویی برای تنظیم آرایش رسانه ای تدوین گردد تا با برتافتن آن الگو، صداوسیما مأموریت خود را محقق و در مواجهه با امپریالیسم رسانه ای دشمن، بر تهدیدات آن نیز فایق آید. بر این اساس پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که، الگوی آرایش رسانه ای صداوسیمای جمهوری اسلامی، چگونه باید باشد؟ که در کنار این مسئله، به بررسی شرایط نوین فضای رسانه ای جهان برای انطباق با شرایط جدید و همچنین، آشنایی با حوزه ها و جوانب آرایش رسانه ای نیز می پردازد. برای پاسخ به این پرسش، تحقیق حاضر به صورت کیفی انجام شد و گردآوری داده ها نیز به روش مصاحبه عمیق با 15 کارشناسان خبره از اساتید علوم ارتباطات و مدیریت رسانه، سینما، علوم نظامی، علوم سیاسی و دانش مدیریت استراتژیک انجام گرفت که پس از استخراج و کدگذاری داده ها به صورت گام به گام و مرحله به مرحله از مصاحبه ها، به کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مقوله بندی پرداخته شد. با به اشباع رسیدن مقولات و اتصال و پیوند مقولات اصلی، طرح نظری بزرگ تری شکل گرفت و یافته ها به آرامی شکل نظریه بر خود پذیرفت. از این طریق تدوین الگوی موردنظر مورد مداقه قرار گرفت. طراحی الگوی موردنظر که به صورت ترکیبی بر مبنای طرح ریزی در دانش مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی در مدیریت عمومی شکل گرفته، پس از تعریف و تبیین مفهوم «آرایش رسانه ای» به الگوی گام به گام برای طراحی آرایش رسانه ای رسید که شامل 14 گام اصلی است که شامل موارد زیر می باشد: پیش گام. تنظیم عقبه آرایش رسانه ای 1.تعیین رویکردهای طراحی 2. تفکیک پارادایم 3. تنظیم اصول و قواعد طراحی آرایش 4. تعیین نوع آرایش رسانه ای آفندی، تهاجمی، متقارن و نامتقارن، 5. شناخت وضع موجود و استعداد نیروی خودی و غیر 6. ترسیم وضع مطلوب و برآورد وضعیت از فضای نوین رسانه ای 7. تعیین حوزه نفوذ و کانون تمرکز تمدنی و اولویت ها و نیازسنجی جامعه و نظام 8. تنظیم حوزه های آرایش رسانه ای و قالب ها و گونه های رسانه ای 9. سازمان دهی، نهادسازی و تنظیم زنجیره تأمین 10. تبیین اهداف، مأموریت و چشم انداز کل و جزء 11. تأمین منابع انسانی و امکانات 12. هدایت و رهبری 13. انتشار کیفی و کمی پیام 14. نظارت و ارزیابی، آسیب شناسی مجدد، بازطراحی و به روزرسانی.
مهدی محسنی سیاوش صلواتیان
مسئله این پژوهش پس از کاهش شدید منابع مالی سازمان صداوسیما ایجاد گردید. محقق برای یافتن شیوه های نوین و یا اصلاح شیوه های فعلی تأمین کننده منابع مالی، از طریق دو شیوه «مطالعه اسنادی و کتابخانه ای» و «مصاحبه عمیق»، پژوهش خود را صورت داد. پژوهش دارای 2 بخش است. بخش اول شامل مطالعه تطبیقی سازمان های رسانه ای عمومی و تحت مالکیت دولتی و بخش دوم متشکل از مصاحبه با دانشجویان، اساتید مرتبط با رشته های رسانه و مدیران سازمان صداوسیما است. مصاحبه با افراد با استفاده از شیوه های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انجام گردید. در انتها نیز پس از احصاء شیوه ها، محقق آنها را با ویژگی های اقتصاد مقاومتی تطبیق داده و بررسی کرده است.