نام پژوهشگر: هادی افرا
هادی افرا نعمت الله فاضلی
موضوع پژوهش حاضر، بررسی فرآیندهای هویت یابی جوانان است. در جوامع سنتی مبنای هویت یابی ویژگی های انتسابی افراد بود. در چنین جوامعی عمدتا از طریق دین یکپارچه و منسجم و دارای هویتی ثابت و پایدار بودند. اما با پای نهادن جوامع به دوران موسوم به مدرنیته و پیامدهای آن، تحولاتی در زمینه های فرهنگی و ساختاری رخ داده و دیدگاههای سنتی که هویت را ثابت می دانستند زیر سوال رفتند. ویژگی ممتاز جوامع مدرن آزادیهای متعدد برای خودآفرینی سوژه است اما در جوامع این چنینی، انسجام و ثبات هویت شخصی را که پیشتر سنت حفظ کرده بود در معرض تهدید قرار داده و آن را سیال و بی ثبات کرده است. دیدگاههای هویت سیال دو دسته اند؛ دیدگاههایی مانند ساختارگرایی که علت سیالیت هویت را عوامل ساختاری می دانند و در مقابل، دیدگاههایی مانند پساساختارگرایی، مطالعات فرهنگی و دیدگاههای پست مدرن که عوامل ساختاری را به کنار نهاده و بر عوامل فرهنگی تاکید دارند. در چهارچوب نظری پژوهش حاضر سعی شده تا بیشتر از دیدگاههای تلفیق گرایانی مانند بوردیو و گیدنز استفاده شود. چنین رهیافتی ما را قادر ساخته تا به درک و فهمی ژرف تر از هویت شخصی براساس واقعیات جهانی و داخلی نائل آییم. با توجه به ماهیت موضوع مورد بحث، پژوهش حاضر بر مبنای «نظریه مبنایی» انجام شده است. در چنین روشی فرآیند کار از طریق نمونه گیری، گردآوری و تحلیل به طور همزمان انجام می گیرد. با استفاده از تکنیک مصاحبه داده ها گردآوری و با رسیدن به مرحله اشباع نظری پس از انجام 27 مصاحبه به اتمام رسید. در روند انجام کار سعی شده است که پراکندگی متوازنی در اکثر متغیرهای مهم نظیر سن، جنس، تحصیلات و وضعیت تاهل لحاظ شود. در این پژوهش، اطلاعات گردآوری شده در مرحله «کدگذاری آزاد» به «مفاهیم» و سپس به «مقولات» عام تر تبدیل شده اند. این مقولات در «کدگذاری محوری» براساس «مدل پارادایمی» نظم بیشتری یافته اند. مدل پارادایمی ابعاد مختلف پژوهش حاضر را پوشش می دهد و توصیف نهایی «هویت یابی جوانان» نیز بر مبنای همین مدل صورت گرفته است. داده های گردآوری شده این پژوهش حاکی از آنند که در میان افراد نمونه،«دیگری مهم» جایگاه و نقش برجسته ای از هویت و هویت یابی دارد. افراد نمونه خواهان دستیابی به هویت رضایت بخش اند و برای رسیدن به آن در تلاشند. افراد در پیگیری این خواسته های خود، که در میل به مولفه هایی چون تایید و پذیرش دیگری مهم، کسب، احترام، دستیابی به اعتماد بنفس، موفقیت و دستیابی به اهداف خود می یابد، با چالش های بسیاری مواجه هستند. این چالش ها از یک سو متاثر از عناصر و شرایط مداخله گر چون سن، جنس و تجربه ی زیسته و از دیگر سو بازتاب شرایط تاریخی و اجتماعی هستند. در این برآیند پیچیده هر یک از افراد نمونه با توجه به شرایط، استراتژیهای خاصی را برای قابل قبول تر کردن وضعیت ارتباطی بکار می گیرند. موفقیت و یا ناکامی این افراد در بکارگیری این استراتژیها احساس رضایت ویا نارضایتی درونی آنها را از هویت شخصی رقم می زند. یافته های پژوهش نشان می دهد که عمدتا جوانان نتایج مطلوب و بلند مدتی از راهبردهایشان کسب نمی کنند و این عدم دستیابی به هویت رضایت بخش در قالب احساسات پنهان نا امیدی و تاسف و تسلیم در برهه های مختلف زندگی انعکاس می یابد.