نام پژوهشگر: سعید گوهری
علی رضا فیروزفر سید علی ایوب زاده
عملکرد آبگیرها از مهمترین مسائل در آبگیری از رودخانه می باشد که تحت تاثیر الگوی جریان در رودخانه قراردارد و هرگونه تغییر در الگوی جریان رودخانه می تواند تاثیر بسزایی در عملکرد این سازه داشته باشد. از جملهموارد مهم در عملکرد آبگیر، آبگیری با رسوب کم است زیرا که مشکلات ناشی از ورود رسوبات به این سازهباعث تحمیل هزینه های فراوان به استفاده کنندگان از سیستم انتقال می شود. الگوی خط جدایی جریان میزانورود رسوبات درشت دانه به آبگیر را تحت تاثیر قرار می دهد به نحوی که اگر آبگیری از کف بیشتر انجام شودرسوب بیشتری وارد آبگیر خواهد شد. استفاده از سازه ها در داخل رودخانه باعث ایجاد تغییر در الگوی جریان ودر نتیجه خط جدایی جریان می شود.به همین منظور، در این تحقیق اثر سازه های آبشکن و صفحات مستغرق برالگوی خط جدایی جریان به صورت آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش ها در شرایط کانال مستقیم و آبگیر 90 درجه، نسبت دبی آبگیری ثابت و در چهار حالت بدون حضور سازه، وجود آبشکن، وجود صفحات مستغرق و ترکیب آبشکن با صفحات مستغرق انجام گرفت. تعداد آزمایش های انجام شده 4 مورد بوده است.ابعاد، تعداد و آرایش صفحات مستغرق ثابت، و بر اساس مقادیر توصیه شده طراحی مورد استفاده قرار گرفتهاست. طول آبشکن مورد استفاده 25 سانتی متر و مکان قرارگیری آن در فاصله 80 سانتی متری از خط مرکزی کانال آبگیر در دیواره مقابل بوده است. در مطالعات آزمایشگاهی صورت گرفته سرعتهای سهبعدی جریان در در یک شبکه بندی مشخص برداشت شده و پس از پردازش داده های adv محدوده آبگیر با استفاده از دستگاهالگوی جریان در محدوده آبگیر ترسیم و خطوط جدایی جریان در تراز tecplot سرعت، با استفاده از نرم افزار های عمقی مختلف استخراج شد. پس از استخراج خطوط جدایی جریان، الگوی آن در شرایط مختلف سازه ای و تاثیر سازه ها مورد بررسی قرارگرفت. نتایج حاصل از آزمایش ها نشان می دهد که در حالت عدم استفاده از سازه عرض جدایی جریان در لایه های تحتانی بیشتر از لایه های سطحی می باشد و با افزایش فاصله از کف عرضجدایی جریان کاهش می یابد. این امر به علت مومنتوم بالای جریان در لایه های سطحی و در نتیجه تاثیر کمترمکش اعمال شده از سمت آبگیر بر جریان در این نواحی می باشد. همچنین در طول مشخص روند تغییرات عرض جدایی جریان در عمق از تابع ریاضی لگاریتمی تبعیت می کند. بیشتر بودن عرض جدایی جریان در لایه های تحتانی باعث می شود که آبگیری بیشتر از این لایه ها انجام شود و انتظار می رود در این حالت میزان رسوببیشتری وارد آبگیر شود. در حالت وجود آبشکن الگوی خط جدایی جریان همانند حالت بدون نصب سازه می باشد و عرض جدایی جریان در لایه های نزدیک به کف در این حالت نیز بیش از لایه های سطحی می باشد وروند تغییرات عرض جدایی در عمق نیز از تابع ریاضی لگاریتمی تبعیت می کند. با به کار گیری سازه آبشکنمقادیر عرض جدایی جریان در لایه های مختلف نسبت به مقادیر نظیر در حالت بدون استفاده از سازه کاهش می یابد ولی کاهش عرض جدایی جریان در سطح کمتر از کف می باشد و با توجه به افزایش سرعت آبگیری انتظارمی رود رسوب کمتری در این حالت وارد آبگیر شود. در حالت وجود صفحات مستغرق الگوی خط جدایی جریان کاملا برعکس دو حالت بدون سازه و آبشکن می باشد، در این حالت عرض جدایی در سطح بیش تر از کف می باشد. روند تغییرات عرض جدایی جریان در عمق از تابع ریاضی نمایی تبعیت می کند استفاده ازصفحات مستغرق باعث تغییر در الگوی خط جدایی جریان به شکل ایده آل می گردد. چون عرض جدایی در سطح بیش از کف می باشد انتظار می رود رسوب کمتری وارد آبگیر شود. وجود صفحات مستغرق باعث ایجادجریان گردابه ای می شود که مانع از ورود جریان های تحتانی به آبگیر می شود و الگوی خط جدایی جریان راتغییر می دهد. در حالت ترکیب آبشکن و صفحات مستغرق الگوی خط جدایی جریان مشابه حالت وجودصفحات مستغرق می باشد و روند تغییرات عرض جدایی در عمق از تابع ریاضی نمایی تبعیت می کند.به کارگیری سازه آبشکن و صفحات مستغرق، باعث شده است عرض جدایی جریان نسبت به حالت حضور صفحات،در سطح افزایش و در کف کاهش می یابد.با توجه به الگوی خط جدایی جریان، ترکیب آبشکن و صفحات مستغرق نسبت به دیگر حالات در کاهش رسوب ورودی به آبگیر موثرتر می باشد.
سعید گوهری ابوالفتح خالقی
چکیده: در گذشته مجازات بیشتر جنبه سزادهنده داشته مانند تنبیهات بدنی، طرد از قبیله، بی حیثیت کردن و حتی حبس کردن و ... بوده و محکوم به عنوان یک موجود انسانی در فرایند دادرسی، مورد ملاحظه و توجه قرار نمی گرفته است به مرور زمان و با تحولات صورت گرفته در حقوق جزا دامنه توجه به شخصیت بزهکار به لحاظ شخصیت وی در تعیین واکنش اجتماعی موثر در راستا اصلاح و درمان گسترش یافت. در نظام کیفری ایران علی رغم اینکه، قانونگذار در موارد مختلف بررسی و تحقیق پیرامون ابعاد شخصیت متهم یا محکوم علیه توسط مقامات قضایی اعم از دادسرا یا دادگاه را در مقررات خصوصا جهت استفاده از نهادهای تخفیف، تشدید، تعلیق مجازات، آزادی مشروط، عفو و همچنین صدور قرارهای تأمین کیفری پیش بینی کرده است. لیکن در مراحل مختلف دادرسی کیفری اعم از مرحله کشف، تعقیب جرم، تحقیقات مقدماتی، دادرسی و مرحله اجرای مجازات به استثناء مجازات زندان ، پرونده شخصیت در کنار پرونده کیفری تشکیل نمی گردد. این پایان نامه ضمن تبیین اهمیت لزوم تشکیل پرونده شخصیت سعی دارد، با استفاده از روش تحلیلی با مراجعه به کتب، منابع، مقالات، به بررسی جایگاه پرونده شخصیت در فرایند جزایی ماهوی و شکلی نظام کیفری ایران به منظور اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و جلوگیری از تسری رفتار مجرمین به سایر اقشار جامعه و تحقق عدالت کیفری از اصلاح مجرمین در اعمال مجازات ها در قالب انجام آزمایش های علمی مانند پزشکی، روانشناسی، روانشناختی، جامعه شناسی و... بپردازد. کلید واژه ها: پرونده، شخصیت، نظام کیفری، حالت خطرناک، شخص.
شاهو قربانیان سعید گوهری
ازدیاد و تراکم جمعیت در شهرها و ظهور صنایع مختلف باعث افزایش آلودگی و تمرکز آن در سطوح شهری شده است. آلودگی محیط زیست علاوه بر به خطر انداختن زندگی موجودات زنده، حیات آدمی را نیز به مخاطره انداخته است؛ بنابراین لازم است عوامل موثر در آلودگی محیط، شناسایی و تا حد امکان کنترل شوند. یکی از منابع مهم در آلوده سازی منابع آب پذیرنده آب های سطحی می باشند. جهت برآورده نمودن بار آلودگی آب های سطحی، شناخت پارامترهای آلودگی و نحوه توزیع بار آن ها در بخش های مختلف رودخانه اهمیت زیادی دارد. در این تحقیق، ابتدا منطقه مورد مطالعه از لحاظ ویژگی های عمومی حوضه آبریز، منابع آلاینده و وضعیت هیدرولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت و پس از تعیین بهینه ترین ایستگاه های نمونه برداری، پارامترهای کیفی لازم در سال های 1389 و 1388 مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس آمار و اطلاعات بدست آمده مدل سازی هیدرولیکی و کیفی آب رود قشلاق توسط مدل wasp7.5 انجام گرفت. حوزه آبریز سیروان مهم ترین حوزه آبریز در استان کردستان است و رودخانه قشلاق در مجاورت شهر سنندج مهم ترین شاخه این حوزه آبریز می باشد که بیشترین مصرف آب شرب و کشاورزی را دارد. در این بررسی سعی شده که اثرات فاضلاب های شهری و صنعتی، خصوصاً حادثه انسان ساخت واژگونی تانکر حاوی mtbe (c5h12o) بر کیفیت رودخانه قشلاق تعیین شود. برای نیل به این هدف فاکتورهای کیفی آب تحت تأثیر عوامل فوق در 12 ایستگاه نمونه برداری در مسیری به طول 75 کیلومتر در فاصله زمانی دوازده ماهه سال 1389 اندازه گیری شد. پارامترهای اکسیژن محلول، بی.او.دی پنج، سی.او.دی، ازت آمونیاکی، نیترات و فسفات شبیه سازی شده و دیگر متغیرهای کیفی با استانداردهای موجود ایران و جهان مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به شدت آلودگی در ایستگاه های آلوده خودپالایی رودخانه با استفاده همزمان از روش های استریتر- فلپس و تحلیلی مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که تا قبل از ورود فاضلاب شهر سنندج و فاضلاب های صنعتی واحدهای تولیدی به رودخانه قشلاق،این رود در معرض آلودگی چندانی قرار نگرفته، اما با ورود فاضلاب شهر سنندج در یک مسیر اصلی و چندین مسیر فرعی کیفیت رودخانه به طور ناگهانی تغییر ماهیت داده و در آستانه بحران قرار می گیرد. به طوری که در فصول گرم سال با دبی پایین رودخانه عملاً توان خودپالایی رود قشلاق نیز یارای کاهش آلودگی ناشی از فاضلاب ها را نخواهد داشت، و حتی در چندین ایستگاه آب رودخانه قابلیت استفاده برای مصارف کشاورزی را هم ندارد. با توجه به نتایج شبیه سازی مدل برای ایستگاه های مورد مطالعه دیده می شود که انطباق بین داده های مدل و مشاهده ای در حد قابل قبول و کافی می باشد. پس می توان نتیجه گرفت که مدل wasp7.5 مدل مناسبی جهت شبیه سازی کیفیت آب رودخانه قشلاق می باشد، که می توان از این مدل جهت برنامه ریزی و مدیریت کمی و کیفی رودخانه و همچنین پیش بینی در شرایط آتی استفاده نمود. بهترین تطابق در ایستگاه های مورد مطالعه در مورد پارامتر کیفی اکسیژن محلول، در ایستگاه دوم با ضریب تعیین (r2) 99/0 است، که مقدار بالایی است و همچنین مقدار rmse برای این مورد برابر با 22/0 و mae برابر با 195/0 بوده که کمترین مقدار در بین ایستگاه های کیفی مورد مطالعه می باشد. جالب اینکه ایستگاه دوم دارای بدترین شرایط کیفی از لحاظ آلودگی می باشد. همبستگی بسیار بالای مدل با ضریب تعین (99/0) در شبیه سازی پارامترهای اکسیژن محلول و اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی بالاخص در ایستگاه های آلوده تر کارایی بالای این مدل را در شبیه سازی آلودگی ناشی از فاضلاب های شهری، نشان می دهد.
سعید گوهری محسن دانش مسگران
در این تحقیق به منظور بررسی ارزش تغذیه ای پس ماند تقطیری دانه گندم و استفاده از آن در جیره گاوهای شیری دو آزمایش انجام شد. در آزمایش اول به مقایسه ترکیب شیمیایی، مولفه های تولید گاز و تجزیه پذیری انواع جیره های حاوی سطوح مختلف پس ماند تقطیری دانه گندم با یکدیگر وهمچنین با جیره پایه پرداخته شد. جیره پایه بر اساس ماده خشک، شامل 53 درصد کنسانتره و 47 درصد علوفه بود که در تیمارهای آزمایشی بخشی از فیبر علوفه یونجه با فیبر موجود در پس ماند تقطیری دانه گندم جایگزین شده بود به گونه ای که تیمار آزمایشی اول حاوی 5 درصد پس ماند تقطیری گندم، 1/28 درصد علوفه یونجه و 7/8 درصد کنجاله سویا و تیمار آزمایشی دوم حاوی 7/8 درصد پس ماند تقطیری گندم، 2/25 درصد علوفه یونجه و 1/7 درصد کنجاله سویا بودند. با افزایش میزان پس ماند تقطیری گندم در جیره های آزمایشی و کاهش میزان علوفه یونجه، غلظت ndf در جیره های آزمایشی ثابت ماند هر چند غلظت adf در جیره های آزمایشی پایین آمد (05/22 و 55/23 درصد در تیمارهای آزمایشی اول و دوم در مقایسه با 03/26 درصد در جیره پایه ). میزان ndf علوفه ای در تیمار حاوی مقادیر 5 و 7/8 درصد از پس ماند تقطیری گندم نسبت به جیره پایه به ترتیب 5 و 11 درصد کاهش پیدا کرد (8/65 و 47/60 در مقایسه با 55 درصد از مجموع ndf جیره). میزان گاز تولید شده از بخشهای قابل تخمیر در شکمبه برای تیمارهای حاوی پس ماند تقطیری گندم به طور معنی داری (p<0.05) بیشتر از جیره پایه بود، هر چند نرخ تولید گاز برای جیره پایه بالاتر از سایر تیمارها بود (p<0.05). تخمین میزان انرژی قابل متابولیسم بر اساس حجم تولید گاز در 24 ساعت و ترکیب شیمیایی خوراکها در بین تیمارها یکسان بود همچنانکه تغییرات ph با گذشت زمان وهمچنین در بین تیمارها نیز معنی دار نبود. حجم تولید گاز تجمعی و قابلیت تجزیه پذیری ماده خشک برای تیمارهای حاوی پس ماند تقطیری گندم با گذشت زمان افزایش پیدا می کرد، که در ارتباط با ماهیت ndf موجود در تیمارهای حاوی پس ماند تقطیری گندم و قابلیت تجزیه پذیری adip موجود در آنها در مقایسه با علف یونجه می باشد. در آزمایش دوم به بررسی تاثیر جایگزینی علف یونجه با پس ماند تقطیری دانه گندم بر ph شکمبه، قابلیت هضم مواد مغذی، متابولیتهای خونی و رفتار تغذیه ای گاوهای شیری پرداخته شد. در این آزمایش از 9 راس گاو شیری هلشتاین در قالب طرح مربع لاتین 3×3 در یک دوره 21 روزه (7 روز نمونه گیری) استفاده شد. مصرف ماده خشک، تولیدشیر، ترکیب شیر و غلظت گلوکز خون برای تمامی تیمارهای آزمایشی مشابه بودند. پس ماند تقطیری گندم حاوی مقادیر فراوانی از پروتئین با تجزیه پذیری پایین در شکمبه می باشد که منجر به کاهش غلظت آمونیاک شکمبه و در نتیجه آن افت غلظت نیتروژن اوره ای خون می گردد که در تیمار حاوی 5 درصد از تفاله تخمیری گندم مشاهده گردید (p<0.05). فعالیت جویدن (شامل خوردن، نشخوار کردن و استراحت) در یک دوره 24 ساعته در فواصل زمانی 5 دقیقه مورد ارزیابی قرار گرفت که تمامی فاکتورهای مربوط به فعالیت خوراکی حیوان به جز مجموع فعالیت جویدن به ازاء کیلوگرم ndf مصرفی برای تیمارهای حاوی پس ماند تقطیری گندم مشابه جیره پایه بود. قابلیت هضم فیبر خوراک نیز به خاطر تجزیه پذیری بالای فیبر موجود در پس ماند تقطیری گندم، همراه با افزایش آنها در جیره به طور معنی داری (p<0.05) افزایش پیدا کرد. نتایج این مطالعه بر این نکته تاکید دارند که پس ماند تقطیری خشک گندم قادر به جایگزینی با علوفه جیره تا 7/8 درصد از ماده خشک جیره بدون هیچ گونه تاثیر سویی بر مصرف خوراک، تولید و ترکیب شیر، متابولیتهای خونی و قابلیت هضم مواد مغذی می باشد.
محمد امرایی سعید گوهری
برخورد دو جریان در کانال ها، پدیده ای است که در رودخانه ها، کانال های آبیاری و زهکشی، سیستم های فاضلاب شهری و... به وفور دیده می شود. در محدوده اتصال کانال ها، رفتار جریان به متغیرهای بیشتری چون هندسه کانال ها، نسبت دبی ها، عرض شاخه و زاویه اتصال دو شاخه از کانال و... بستگی دارد. محل تلاقی کانال ها و رودخانه ها به عنوان ناحیه ای با اغتشاش بالا و حرکت سه بعدی جریان شناخته می شود. در تقاطع کانال ها بدلیل تغییر در مقدار و جهت سرعت، مقدار دبی جریان و دبی رسوب، پدیده هایی چون فرسایش عمیق بستر، فرسایش سواحل و بالاخره رسوب گذاری در پائین دست محل تلاقی بوجود می آید. در این تحقیق با بهره گیری از مدل عددی فلوئنت الگوی جریان دوفازی (آب و هوا) در یک کانال متقاطع مستطیلی مدل سازی شده و تأثیر زاویه اتصال (30، 45، 60 و 90 درجه) به کانال بر الگوی جریان بررسی شده است. بدین منظور از مدل های آشفتگی k-?، k-? و rsm استفاده گردیده و پس از شناخت مدل مناسب به صحت سنجی نتایج مدل عددی و مطالعه پارامتریک اثر زاویه اتصال به کانال بر روی ویژگی های جریان از جمله پروفیل سطح آب و میدان سرعت جریان در کانال پرداخته شده است. به منظور صحت سنجی نتایج عددی، داده های آزمایشگاهی وبر و همکاران (2001) که روی یک کانال مستطیلی با تقاطع 90 درجه و در 6 نسبت دبی انجام شده بکار گرفته شده است. از 6 نسبت دبی مطالعات وبر و همکاران (2001)، نسبت دبی 25/0 به دلیل ایجاد جریان ثانویه قوی تر در پایین دست کانال اصلی انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که دقت مدل های آشفتگی مذکور در پیش بینی میدان جریان در طول کانال مناسب بوده اما مدل rsm در شبیه سازی الگوی جریان از دقت بالاتری برخوردار می باشد و مدل k-? در پیش بینی نواحی برگشتی جریان از دقت خوبی برخوردار نیست. مدل سازی عددی الگوی جریان در زوایای مختلف تقاطع با مدل آشفتگی rsm ضمن پیش بینی مناسب توزیع سرعت در داخل میدان، تغییرات ایجاد شده در سطح آب را نیز به خوبی پیش بینی نمود. نتایج نشان می دهد که با کاهش زاویه اتصال، پروفیل سطح آب بالادست تقاطع روند کاهشی و پروفیل سطح آب پایین دست ناحیه تقاطع روند افزایشی در عمق دارد. اعماق بالادست تقاطع به ترتیب حدود 2، 3/4، 6 و 9 % بالاتر از اعماق پایین دست تقاطع در زوایای 30، 45، 60 و 90 درجه می باشند که با نتایج مطالعات هوانگ و همکاران (2002) همبستگی خوبی نشان داده است. تنها ضعف مدل عددی در پیش بینی پروفیل سطح آب، عدم توانایی در شبیه سازی دقیق نوسانات سطح آب پایین دست تقاطع مشاهده گردید. همچنین نتایج نشان می دهد که علاوه بر ناحیه چرخشی در پایین دست تقاطع، یک ناحیه سکون در گوشه بالادست تقاطع و در داخل کانال اصلی تشکیل می شود که کاهش زاویه اتصال به کانال باعث کاهش ابعاد این نواحی و در نتیجه کاهش اغتشاش جریان در پایین دست و هموارتر شدن خطوط جریان خواهد شد. در تقاطعات 45 و 60 درجه هیچ ناحیه جدایی در بستر کانال مشاهده نگردید و در تقاطع 30 درجه نیز ناحیه جدایی بطور کامل محو شد. در تقاطع 90 درجه ابعاد ناحیه جدایی از سطح به کف کاهش می یابد که از این نظر با نتایج آزمایشگاهی وبر و همکاران (2001) و سایر محققین مطابقت داشت. نتایج حاصله از توزیع تنش برشی نیز نشان داد که علاوه بر فرسایش شدید دیواره روبروی تقاطع در زوایای اتصال بزرگتر، احتمال تشکیل یک چاله فرسایشی نیز در پایین دست دهانه تقاطع وجود دارد. در مجموع نتایج شبیه سازی الگوی جریان و توزیع تنش برشی در زوایای مختلف تقاطع نشان می دهد که به دلیل رشد ناحیه جدایی در زوایای تقاطع بزرگتر و اثرات آن روی انتقال رسوبات و آبشستگی، طراحی با زاویه اتصال کوچکتر به منظور کاهش احتمال آسیب های ناشی از سیل توصیه می شود.
علی فلک دین سعید گوهری
+ترکیب دو جریان با یکدیگر از مسائل مهم در مهندسی هیدرولیک می باشد که هم در مصنوعات بشری(کانال های آبیاری و زهکش های فاضلاب) و هم در طبیعت (رودخانه ها) به وفور دیده می شود. همزمان با پیشرفت دینامیک سیالات محاسباتی و استفاده از شبیه سازی عددی جریان می توان از صرف هزینه و زمان زیاد جلوگیری نمود. در مطالعه حاضر با استفاده از مدل هیدرودینامیک فلوئنت و صحت سنجی نتایج مدل عددی با داده های وبر و همکاران (2001)، هیدرولیک جریان در تقاطع کانالها به صورت سه بعدی شبیه سازی شده و اثر نسبت دبی بر روی الگوی جریان بررسی قرار گرفته است. برای تحلیل جریان از روش چند فازی حجم سیال(vof) و مدل های آشفتگی و rsm استفاده شده است. مدل آشفتگی rsm با کمترین میانگین درصد خطای نسبی سرعت طولی در همه نسبت دبی ها به عنوان بهترین مدل تعیین شد و سپس به تحلیل پارامترهای آَشفتگی جریان در طول کانال اصلی پرداخته شده است. نتایج حاصل تطابق مناسب نتایج مدل عددی با مدل آزمایشگاهی را نشان میدهد. متوسط خطای نسبی برای برآورد سرعت طولی و ابعاد ناحیه جدایی جریان به ترتیب 7 درصد و 56/0 درصد می باشد. نتایج نشان داد با افزایش نسبت دبی طول و عرض ناحیه جدایی جریان کاهش یافته و فاصله خط تقسیم جریان از دیواره داخلی کانال اصلی بیشتر می شود. با مقایسه جریان های ثانویه در نسبت های مختلف دبی، مشاهده شد که با افزایش نسبت دبی شدت جریان های چرخشی ثانویه در داخل کانال اصلی کاهش می یابد. توزیع تنش برشی، نشان داد که در محل ترکیب دو جریان مقدار تنش برشی بالا است و در گوشه سمت چپ کانال اصلی احتمال وجود یک ناحیه رسوب گذاری و در مقابل آن یک حفره آب شستگی وجود دارد. شبیه سازی های فلوئنت با نتایج شبیه سازی هوانگ و همکاران(2002) و مدل عددی cfx مقایسه شد و نتایج حاصل نشان دهنده برتری مدل عددی فلوئنت می باشد.
ماه دانه پوریاور سعید گوهری
یکی از راه¬های مقابله با بحران کمبود آب و افزایش تولید، تغییر روش¬های آبیاری سطحی سنتی به سطحی مدرن و یا آبیاری تحت فشار است. در این تحقیق بر اساس طبقه¬بندی ویلکوکس و ارزیابی فائو پارامترهای کیفی نظیر tds ,ec ,sar, ph ,cl ,na… در آب¬های سطحی و زیرزمینی شهرستان کرمانشاه بررسی شد. سپس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی gis مناطق مستعد جهت اجرایی سیستم¬های آبیاری تحت فشار با توجه به ویژگی کیفی آب مشخص گردید. همچنین با وزن دادن به مقدار هر پارامتر کیفی و جمع امتیاز آب در محل هر ایستگاه، اثر عوامل کیفی آب جهت اجرای سیستم¬های آبیاری بارانی و قطره¬ای تعیین گردید. نتایج نشان داد با توجه به مجموع امتیازها، کیفیت آب در محل ایستگاه¬های دوآب مرک، قورباغستان، سرآسیاب و حجت آباد - واقع بر روی رودخانه¬های شهرستان دارای اثر مثبت معمولی و کیفیت آب در ایستگاه خرس آباد غیر موثر و در ایستگاه¬های پل کهنه، ماهیدشت و پلچهر دارای اثر منفی در حد مختصر در کاربرد سیستم آبیاری بارانی کلاسیک ثابت می¬باشند. کیفیت آب در محل ایستگاه¬های دوآب مرک، قورباغستان، سرآسیاب و حجت آباد دارای اثر خنثی و کیفیت آب در ایستگاه خرس آباد دارای اثر منفی در حد مختصر و در ایستگاه¬های پل کهنه، ماهیدشت و پلچهر دارای اثر منفی در حد احتراز در کاربرد سیستم آبیاری قطره¬ای می¬باشند.
افشین نادری سعید گوهری
مشکل آبشستگی و رسوبگذاری در سازه های آبی از مهمترین چالش های منابع آبی می باشد. رسوبات رودخانهای در مخازن آبی نظیر سدها و بندها تهنشین شده و بهتدریج از حجم آب ذخیره شده میکاهند. عدم اطلاع از وضعیت رسوبگذاری در مخزن سد ودریاچهها و پیشبینی روشهای کنترل آن، موجب کاهش عمر مفید سد و اتلاف سرمایهمیشود. احداث بند انحرافی و کانال انتقال آب قزلچهسو برای تأمین آب مورد نیاز حدود دو هزار هکتار اراضی کشاورزی، حفظ و بقای حیات دریاچه زریوار، در اثر خشکسالیهای ممتد و جلوگیری از خروج آب از کشور بوده است. برای شبیهسازی کانال انتقال آب از رودخانه قزلچهسو به سمت دریاچه زریوار مدل عددیgstars بکار رفته و همچنین از دادههای روزانه و ماهیانه ایستگاه هیدرومتری نچی که در فاصله 700 متری بالادست بند انحرافی قرار دارد استفاده شده است. با توجه به اینکه رودخانه قزلچهسو رودخانهای فصلی است و آبگیری از آن در 5 ماه از سال (دی ماه لغایت اردیبهشت) صورت میگیرد، رسوب سالیانه آن بررسی شده است. نتایج مدلسازی نشان داد که علیرغم احداث حوضچه، در پنج ماه آبگیری، روزانه تقریباً 46 تن رسوب وارد دریاچه میشود. در این تحقیق با استفاده از نرمافزار هیدرودینامیک sobek حوضچه ترسیب موجود مدلسازی شد و کارایی آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بر اساس دو عامل طول و حداکثر سرعت مجاز حوضچه تا دبی 6 متر مکعب بر ثانیه توانایی ترسیب رسوبات را داشته و برای دبیهای سیلابی بیش از دبی طراحی کارایی چندانی نخواهد داشت.
عاطفه تکرلی حسین بانژاد
شکل دهانه سرریزهای لبه پهن مرکب، ترکیبی از دو نوع سرریز ساده می باشد، که علاوه بر سادگی در ساخت، ازنظر کارایی هیدرولیکی نیز مورد توجه بوده است.از مهمترین امتیازات سرریزهای مرکب این است که در جریان های کم در مقایسه با سرریزهای ساده دیگر بار هیدرولیکی بیشتری را در بالادست سرریز ایجاد نموده و اندازه گیری دبی جریان را با حساسیت بیشتری انجام می دهد. در جریان های زیاد، مقطع بالایی سرریز مانع از افزایش زیاد سطح آب بالادست سرریز و برگشت آب گردیده و اندازه گیری دبی های زیاد را با دقت قابل قبول امکان پذیر می سازد. در پژوهش حاضر، خصوصیات هیدرولیکی جریان روی یک سرریز لبه پهن مرکب مستطیلی با استفاده از روش عددی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور نخست، اقدام به ساخت یک مدل فیزیکی از این سرریز با ابعاد معین شد و آزمایشات مربوطه با استفاده ازیک فلوم با ابعاد طول، عرض و ارتفاع به ترتیب برابر با 10× 0/83× 0/5 متر در محدوده ی دبی 118-24 لیتر بر ثانیه انجام گرفت. ابتدا، میدان جریان سه بعدی روی سرریز با استفاده از نرم افزار flow3d و با استفاده از مدل آشفتگی rng استاندارد، شبیه سازی شد. با توجه به مدل مورد استفاده، از روش احجام محدود برای حل معادلات ناویر-استوکس متوسط گیری شده زمانی و برای محاسبه سطح آزاد از روش حجم سیال (vof) استفاده گردید. مقایسه نتایج عددی با داده های آزمایشگاهی نشان دادکه این مدل قابلیت پیش بینی الگوی سه بعدی جریان روی سرریز مورد مطالعه را با دقت مناسب دارد. بنابراین، با تغییر در ابعاد سازه، به بررسی تأثیر تغییر هندسه سازه بر پارامترهای هیدرولیکی ازجمله ضریب دبی، ضریب سرعت و آستانه استغراق به صورت عددی پرداخته شد. برای این منظور تغییرات ضریب دبی، ضریب سرعت و آستانه استغراق نسبت به پارامترهای بدون بعد h1/l و yf/h1 ، که پارامترهای موثر در سرریز لبه پهن مرکب محسوب می شوند، حاصل از مدل عددی به صورت نمودارهایی ترسیم شد. با توجه به نموداهای ضریب دبی و ضریب سرعت با yf/h1 مشخص شد که در یکyf/h1 ثابت، با افزایش عرض قسمت مرکزی و ارتفاع دهانه سرریز، ضریب دبی و ضریب سرعت نیز روند افزایشی دارند. نمودار تغییرات آستانه استغراق با پارامتر بدون بعد h1/l نشان داد که در مقادیر h1/l کوچکتر از 0/45، تغییر هندسه تأثیری روی آستانه استغراق نداشته و محدوده آستانه استغراق بین 76-60 درصد می باشد.
سعید گوهری علی اکبر صالحی نیشابوری
چکیده ندارد.
سعید گوهری مسعود قدسیان
در این تحقیق استفاده همزمان از دو سازه آبشکن و صفحات مستغرق برای کاهش حجم رسوبات وارد شده به آبگیر جانبی مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه الگوی جریان نیز به دو صورت عددی و آزمایشگاهی صورت گرفته است. در شبیه سازی ریاضی ابتدا با استفاده از نرم افزار گمبیت (gambit) ابعاد مدل و گره های مورد نیاز تولید و با اعمال شرایط مرزی در مدل هیدرودینامیک فلوئنت (fluent) حل شده است. پردازش اطلاعات خروجی از فلوئنت با استفاده از نرم افزار تک پلات (tecplot) انجام شده است. اثر پارامترهای نسبت دبی آبگیری (qr)، طول آبشکن(ld)، فاصله آن از مقابل آبگیر(li) و زاویه آن با جریان در کانال اصلی (?) بر روی کنترل رسوب ورودی به آبگیر مورد بررسی قرار گرفته است. آزمایش ها برای سه نسبت آبگیری 13/0، 18/0 و 24/0 انجام شده است. طول آبشکن های بکار رفته 15، 20 و 25 سانتیمتر با زوایای قرارگیری 45، 90 و 135 درجه با جهت جریان اصلی بوده است. همچنین مکان قرار گیری آبشکن ها در سه موقعیت0، b و b2 (b عرض کانال آبگیر) از خط مرکزی کانال اّبگیر بوده است. ابعاد، تعداد و آرایش صفحات مستغرق ثابت، و بر اساس مقادیر توصیه شده طراحی مورد استفاده قرار گرفته است. استفاده از صفحات مستغرق باعث ایجاد جریان چرخشی و دور کردن رسوبات از دهانه آبگیر و نتیجتا باعث کاهش حجم ورود رسوبات به آبگیر می شود. به منظور هدایت جریان به سمت آبگیر و افزایش کارآیی صفحات، از تک آبشکن در دیواره مقابل آبگیر در کانال اصلی استفاده شده است. همچنین برای مطالعه الگوی جریان بستر کانال اصلی و آبگیر پس از رسیدن به تعادل دینامیکی با روش های مناسب صلب شده است به طوری که امکان حرکت رسوبات پس از برقراری جریان وجود نداشته باشد. ارتفاع رسوبات کف بوسیله بستر نگار خودکار در محدوده 4 متری و در فواصل طولی5 سانتیمتر و فواصل عرضی به 10 سانتیمتر اندازه گیری شده است. مولفه های سرعت جریان آشفته در سه بعد (u,v,w) بوسیله دستگاه سرعت سنج وکترینو در 5 نقطه از عمق و در فواصل طولی و عرضی 10 سانتیمتر اندازه گیری شده است. تعداد کل آزمایش های انجام شده در کنترل رسوب و الگوی جریان 99 مورد بوده است. نتایج حاصل از شبیه سازی عددی با نصب آبشکن و صفحات مستغرق نشان می دهد که مقدار سرعت جریان در نزدیک کف کانال آبگیر افزایش می یابد و هدایت جریان به سمت آبگیر بیشتر شده است. همچنین مقدار عرض صفحه جدایی جریان در کانال اصلی کاهش می یابد که می تواند منجر به کاهش ورود رسوبات به آبگیر گردد. با نصب آبشکن و صفحات، ناحیه پر سرعت جریان در نواحی نزدیک بستر افزایش پیدا می کند. افزایش سرعت جریان در نزدیک بستر صلب می تواند منجر به انتقال رسوبات وارد شده به آبگیر به سمت پایین دست گردد که این امر به عدم انسداد آبگیر در اثر انباشت رسوبات کمک می کند. نتایج آزمایش ها نشان می دهد که کارآیی صفحات با احداث آبشکن در ضلع مقابل آبگیر افزایش پیدا کرده و مقدار ورود رسوبات به آبگیر کاهش پیدا می کند. میزان رسوبات ورودی به آبگیردر نسبت آبگیری 13/0 نقریباً به صفر نیز رسیده است. در بررسی تغییرات مقدار حجم رسوبات انباشته شده در آبگیر با طول آبشکن بدون در نظر گرفتن اثر سایر پارامترها و با طول آبشکن b 2/0 (b عرض کانال اصلی)، نسبت به آبشکن با طول b 15/0، مقدار ورود رسوبات به آبگیر 53 درصد کاهش یافته است. ضمنا با طول آبشکن b 25/0، مقدار ورود رسوبات به آبگیر تا 81 درصد کاهش می یابد. بررسی ها نشان می دهد که طول ناحیه جدایی جریان در داخل آبگیر با افزایش مقدار دبی انحرافی به آبگیر کاهش پیدا می کند. بررسی های آزمایشگاهی نشان می دهد با نصب آبشکن در مقابل آبگیر، عرض خط جدایی جریان در کف کاهش، و در سطح افزایش می یابد که با این عمل ناحیه تحت تاثیر آبگیر در کف کاهش یافته و مقدار ورود رسوبات به آبگیر کاهش می یابد. با احداث آبشکن در مقابل آبگیر مقدار اندازه سرعت جریان در مقابل آبگیر و بعد از آن افزایش می یابد و مقدار سرعت عرضی جریان به سمت آبگیر بیشتر شده که می تواند باعث هدایت بیشتر جریان در کانال اصلی به سمت آبگیر گردد.