نام پژوهشگر: معصومه اسماعیلی
فهیمه اکرمیان کیومرث فرحبخش
این پژوهش در ارتباط با مقایسه ملاک های محتوایی و فرایندی همسرگزینی در افراد با میزان بالا و پایین خودمتمایزسازی در کاشان، در سال 88-87، صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه دختران و پسران 20 تا 30 ساله شهر کاشان بودند که از میان آن ها 300 نفر(153مرد و 147)، به صورت داوطلب برای پر کردن پرسش نامه، انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات این تحقیق از پرسشنامه های ملاک های همسرگزینی و خودمتمایزسازی، استفاده شد. در این پژوهش 3 فرضیه مطرح شده که با بهره گیری از روشهای آمار استنباطی(آزمون t و آزمون خی دو) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و جداول و نمودارهای آن از طریق روش های آمار توصیفی، ارائه گردیده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که با 0/95 اطمینان، افراد با میزان خودمتمایزسازی بالا، ملاک های فرایندی و افراد با خودمتمایزسازی پایین، ملاک های محتوایی را مورد توجه قرار داده اند.. همچنین یافته ها حاکی از آن است که مردان و زنان در ملاک های محتوایی و فرایندی همسرگزینی متفاوتند. زنان بیشتر از مردان، هم به ملاک های محتوایی و هم به ملاک های فرایندی در انتخاب همسر توجه دارند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که به طور کلی زنان بیشتر از مردان به ملاک های انتخاب همسر پاسخ می دهند.
معصومه اسماعیلی یدالله یزدان پناه
پایان نامه ی حاضر در چهار فصل به بررسی عقلانیت در اندیشه ی فلسفی ابن سینا پرداخته و روش عقلی ایشان را مورد بررسی قرار می دهد. جناب بوعلی به عنوان رئیس المشائین بزرگ ترین مفسّر فلسفه ی مشائی و ارسطوئی بوده و خود نیز در این زمینه صاحب نظری به نام است. گرایش جناب بوعلی به عقلانیت اشراقی در دورن متأخر زندگی و سوال بر سر گذر ایشان از معبر عقلانیت بحثی به سمت روش اشراقی و اختلافات اهل نظر در این رابطه، مهم ترین دلیل نگارش این رساله بود. بخش اول از رساله با عنوان مبانی بحث به بررسی فلسفه ی مشاء، جایگاه بوعلی در فلسفه ی مشاء و توضیحی راجع به زندگی و آثار بوعلی اختصاص یافته و کلیات این مباحث به قلم تحلیل و بررسی بیان می شود. بخش دوم از رساله با عنوان عقلانیت بحثی، مفاد عقلانیت بحثی اعم از ارسطوگرایی، اهمیت به منطق و برهان و بنیاد قرار دادن اولیات را مطرح کرده و اهمیت برهان و منطق را در فلسفه ی بوعلی به تصویر می کشد. در این بخش با بررسی ادراک و مراحل آن از منظر بوعلی به جایگاه و نقش ادراک عقلی پرداخته شده و این نوع ادراک را به عنوان مهم ترین نوع از شناخت مورد بررسی قرار می دهد. بخش سوم از این رساله با عنوان عقلانیت اشراقی به بیان گرایش جناب بوعلی به عقل اشراقی اختصاص یافته و مصادر اشراقی تفکر بوعلی از جمله مصدر افلاطونی، مصدر افلوطینی، مصدر هرمسی، مصدر شریعت و عرفان با توضیحی راجع به چگونگی تأثیر هر مصدر در تفکر اشراقی بوعلی شمرده شده است. در این بخش که شامل چند فصل می باشد مولفه های عقل اشراقی نیز بیان شده و جوانب اشراقی در رسائل عرفانی ابن سینا و سه نمط آخر اشارات مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بخش اخر در سه فصل به نتیجه گیری از کل تحقیق اختصاص دارد. ابتدا عقل دوره ی اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و در فصل دوم اشراق در فلسفه ی بوعلی بیان شود و در آخرین فصل، مولفه های عقل بحثی و عقل اشراقی جمع بندی شده و مورد بحث بررسی اجمالی قرار می گیرد. به طور خلاصه بررسی کرده که به عنوان نتیجه ی بخش سوم قلمداد می شود. این اثر با استفاده از کتب و رسائل بوعلی چون اشارات و تنبیهات، شفا، مبدأ و معاد، تعلیقات، حی بن یقظان، رساله الطیر، رساله العشق نگاشته شده و تمام رساله جز نقل قول های مستقیم با پردازش قلم نویسنده بوده است.
شیما مهدی پور معصومه اسماعیلی
این پژوهش به بررسی اثربخشی درمان مرور زندگی در مرحله هویت یابی بر سلامت عمومی نوجوانان دختر دبیرستانی منطقه 22 شهر تهران صورت گرفته است.از میان جامعه آماری این پژوهش 30 نفر از دانش آموزان دختر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند.سلامت عمومی هر دو گروه قبل و بعد از اجرای درمان توسط آزمون سلامت عمومی ghq(گلدبرگ،1972) اندازه گیری شد.تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل واریانس چند متغیره یک طرفه داده ها نشان داد که افزایش سلامت عمومی در سلامت عمومی در سطح 95% معنادار بوده است و فرضیه پژوهش مبنی بر اثربخشی روش درمان مرور زندگی بر سلامت عمومی نوجوانان مورد تایید قرار گرفت.
امیر قربانپور کیومرث فرحبخش
چکیده :رضایت زناشویی عبارت است از احساسات عینی از خوشنودی ، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن یا شوهر ، زمانیکه همه ی جنبه های ازدواجشان را در نظر می گیرند . رضایت زناشویی نگرش مثبت ولذت بخشی است که زن و شوهر از جنبه های مختلف روابط زناشویی خود دارند (نظری ،1388) . این پژوهش به منظور تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر شیوه ی کتاب درمانی بر میزان رضایت زناشویی زوجین انجام شد.جامعه ی مورد مطالعه ی این پژوهش زوجین مراجعه کننده به مرکزمشاوره ی بهزیستی شهر رشت بود . ابتدا 20نفر از مراجعین به شیوه ی در دسترس انتخاب و سپس به شیوه تصادفی در دو گروه جایگزین شدند . پس از انجام پیش آزمون برای همه ی آزمودنی ها از طریق آزمون رضایت زناشویی انریچ دوره ی مداخله ی هشت هفته ای صورت گرفت. در پایان دوره از همه ی اعضای دو گروه پس آزمون به عمل آمد . با تحلیل اطلاعات به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس یافته ها نشان داد که 3 فرض تایید و یک فرض رد شد .که به ترتیب از این قرار میباشند: آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر شیوه ی کتاب درمانی در افزایش رضایت زناشویی زوجین موثر است. آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر شیوه ی کتاب درمانی در کاهش تعارضات زوجین موثر است. آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر شیوه ی کتاب درمانی در افزایش رضایت زوجین در زمینه ی ارتباط با یکدیگر موثر است آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر شیوه ی کتاب درمانی در افزایش رضایت جنسی زوجین موثر است. سه فرض این تحقیق تایید ویک فرض رد شد.آموزش مهارتهای ارتباطی مبتنی برشیوه ی کتاب درمانی درافزایش رضایت زناشویی زوجین ،کاهش تعارضات زوجین ،افزایش رضایت درزمینه ی ارتباط زوجین موثراست .اما در افزایش رضایت زوجین در زمینه افزایش رضایت جنسی تاثیر ندارد.
جمیله احمدپوردیزجی عبدالله شفیع آبادی
در این تحقیق ، اثر بخشی واقعیت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه مورد بررسی و آزمایش قرارگرفته است . جامعه ی آماری این تحقیق ، زنان مطلقه ی مراجه کننده به مرکز مشاوره بهار زندگی و مرکز مشاوره مدیران خانه در منطقه 7 شهرداری تهران است . روش نمونه گیری از طریق نصب اعلامیه های تشکیل کلاس رشد و بالندگی فردی در محدوده ی شهرداری منطقه 7 بوده که نمونه ای به حجم 16 نفر (8 نفر در هر یک از گروههای آزمایش و کنترل) انتخاب شد . گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت مشاوره ی گروهی واقعیت درمانی قرار گرفتند ودر مورد گروه کنترل هیچ اقدامی صورت نگرفت . ابزاری که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت پرسشنامه ی بهزیستی روان شناختی است که توسط زنجانی طبسی ساخته شده است . روش تحقیق روش نیمه آزمایشی از نوع گروه کنترل نابرابر است . همچنین برای بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر روشهای آمار توصیفی از آزمون تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس چند متغیره یک طرفه استفاده شده است . نتایج تحقیق نشان داد که واقعیت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه در سطح 50/0 > p تاثیر مثبت معنا داری نداشته است همچنین نتایج نشان دهنده ی این است که واقعیت درمانی گروهی بر میزان رضایت از زندگی ، شادی و خوش بینی ، رشدو بالندگی فردی ، میزان ارتباط مثبت با دیگران ، و میزان خود پیروی زنان مطلقه در سطح 50/0 > p تاثیر مثبت معنا داری نداشته است ولی تاثیر مثبتی بر میزان معنویت این افراد در همین سطح معناداری داشته است .
فرزاد نادری معصومه اسماعیلی
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای نظریه مراجع محوری راجرز منطبق با عناصر درمانی مثنوی معنوی مولانا انجام شد. به منظور این مقایسه کتاب مثنوی معنوی مولانا همراه با تفاسیر متعددی که از این کتاب شده است و همچنین منابع موجود در رابطه با نظریه مراجع محوری راجرز مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به آنکه این تحقیق از نوع توصیفی بود، از روش تحلیل محتوا برای تجزیه و تحلیل عناصر درمانی مولانا در مقایسه با نظریه مراجع محوری راجرز استفاده شد. سوال اصلی پژوهش حاضر این بود که آیا می توان مفاهیم مثنوی معنوی را با مفاهیم درمانی مثنوی معنوی مقایسه کرد؟ و همچنین سوالات مرتبط دیگری با سوال اصلی و مفاهیم انسانگرایانه مولانا در مثنوی معنوی مرتبط با نظریه درمانی راجرز مطرح شد. نتایج پژوهش نشان داد که راجرز و مولانا نظریات مشابهی در رابطه با ماهیت انسان و منحصر بودن او و همچنین مفهوم اختیار، خودشکوفایی، رابطه بیمار روانی با عقاید و جهان بینی، علت شناسی مسائل روانی، نقش مشاور و مشاوره و تکنیک های همدلی، هماهنگی، پذیرش نامشروط و رابطه حسنه دارند. هر چند که مولانا این مسائل درمانی و نگرش خود را نسبت به انسان در قالب داستانهای تمثیلی و ادبیات عرفانی خود بیان می کند. اما آنچه که از تفاوت بین مولانا و راجرز وجود داشت تفاوت جهان بینی راجرز و مولانا و بیش از همه در علت شناسی بیماری روانی و در نتیجه در روش و شیوه درمان آنها بروز کرده است. دیدگاه مولانا دیدگاهی معنوی نگر و خدا محور است، و خدا و مفاهیم دینی به عنوان مرکز و محور یکپارچگی نظرات مولاناست و تمام مضامین مثنوی حول این مرکز معنا و مفهوم پیدا می کند. در حالی که دیدگاه راجرز دیدگاهی( هرچند متاثر از دین و شرق است) اما تجربی نگر و انسان محور است. درمان همه علت ها و داروی جمیع بیماری های روانی و درونی بشر که از شهوت و غضب و نخوت و ناموس تولید می شود در مکتب عرفانی مولانا عشق است. روش درمانی راجرز متفاوت از مولانا است. راجرز به صراحت اعلام داشته است که شرایط ضروری و کافی برای درمان، در رابطه درمانی نهفته است. در کل دیدگاه مولانا و راجرز علی رغم داشتن تعابیر متفاوت از انسان و بیان آن به گونه ای متفاوت، بهم نزدیک ، خوشبینانه و انسان گرایانه است.
هادی قادریانی محمد آرمند
چکیده: در این تحقیق به مقایسه ی آرای تربیتی علامه طباطبایی(ره) و ژان پل سارتر پرداخته شد روش تحقیق تحلیلی ـ مقایسه ای بوده که درجمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای استفاده و این نتیجه گرفته شد؛ در حالی که علامه طبلاطبایی تنوعی از اهداف را مورد نظر قرار می دهد و اهداف او صبغه ی الهی دارد زان پل سارتر به اهدافی می اندیشد که بیشتر جنبه ی شخصی دارد و فرد را در انتخاب شخصی یاری کند همچنین در مورد دیگر ارکان تعلیم و تربیت مانند محتوا، روش و معلم و شاگرد دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی دیگاه وسیع تر و جامع تری است و بیشتر توجه به سعادت دنیوی و اخروی دارد و این در حالی است که ژان پل سارتر بیشتر جنبه ی شخصی به این گونه عناصر می دهد و اعتقادی به زندگی اخروی ندارد وبیشتر آزادی و انتخاب شخصی و مسئولیت فرد را درانتخاب هایش در نظر می گیرد. جامعیت و کلیت اندیشه های تربیتی مرحوم علامه طباطبایی به گونه ای است که جنبه ی شخصی فرد را نیز در نظر می گیرد و اندیشه های سارتر را هم در بر می گیرد.
به رزان حسینی معصومه اسماعیلی
طلاق، فرایند عاطفی و فیزیکی جدایی یک زوج است که در طی زمان و در قالب مراحل خاصی اتفاق می افتد. قوانین طلاق در جامعه ما مبتنی بر قرآن است. در قرآن نیز، طلاق به صورتِ فرایندی، معرفی و تبیین شده است که از جمله مهم ترین مفاهیمی که در فرایند مذکور خودنمایی می کند مفهوم "إیلاء" است؛ إیلاء در واقع به معنای سوگندی است که مقتضای آن کوتاهی کردن در کاری است که به خاطر آن سوگند یاد شده است، و در فقه به معنای سوگند خوردن بر امتناع از آمیزش جنسی است که قبل از نزول آیات قرآن در این باب، برای اذیت زنان از آن سوء استفاده می شد؛ اما خداوند با محدود کردن آن به چهارماه، آن را وارد فرایند طلاق کرده است. هدف پژوهش حاضر این بود که با بازتعریفِ "إیلاء" در بافتِ فرایند طلاقِ قرآنی، "الگوی إیلاء" را تبیین نماید. برای این منظور از روش هرمنوتیک استفاده کردم و 3 افق را مورد بررسی قرار دادم؛ افق مولف(قرآن)، افق پژوهشگر و افق خوانندگان که خودش 3 گروه را در بر می گرفت: 1-تفاسیر قرآن(بیضاوی، ابن کثیر، رازی، فی ظلال القرآن به عنوان نمونه). 2-فقه مذهب امام شافعی(روژی پرشنگدار به عنوان نمونه). 3- افراد طلاق گرفته که در مصاحبه ما شرکت نمودند. نتایج بدست آمده عبارت بودند از این که؛ اولاً الگوی سه طلاقه (طلاقِ رایج در منطقه کردستان) که با لفظ سه طلاقه پایان می یابد، سرعت اجرای طلاق را افزایش می دهد، ثانیاً تأخیر در تصمیم گیری برای طلاق، در انصراف از انجام طلاق موثر است، ثالثاً الگوی إیلاء وابسته به لفظ نیست که مثل سه طلاقه(طلاقِ رایج) در جامعه مورد مطالعه، با از دهن پریدن یک کلمه از سوی شوهر، زندگی زناشویی به جدایی برسد؛ بلکه این الگو، فرایندی است و زمان بر آن مترتب است و عمل گراست. الگوی إیلاء بر مدار صبر می چرخد و اگر خود زوجین بخواهند می توانند با طیِ فرایند «الگویِ إیلاء» به تدریج صمیمیت را در خود ایجاد کرده و به زندگی زناشویی رضایت آمیز برگردند. الگوی إیلاء چه منجر به بازگشت زوجین به زندگی زناشویی گردد و چه منجر به جدایی دایمی آن ها شود، خاصیت شفابخشی و درمانی دارد.
ژیلا مومنی معصومه اسماعیلی
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه تعارض ادراک شده والدین با عزت نفس و سلامت روان دانش آموزان شهر تهران بود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانش آموزان پایه اول، دوم و سوم دبیرستان های شهر تهران تشکیل می دادند. اما با توجه به اینکه آموزش و پرورش با اجرای این تحقیق در مناطق مختلف، همکاری لازم را نداشت، در نتیجه منطقه 2 بعنوان جامعه آماری و نمونه ای متشکل از 300 دانش آموز از چهار دبیرستان دخترانه و پسرانه در دسترس غیر انتفاعی که حاضر به همکاری بودند، انتخاب شدند و به پرسش نامه های تعارض ادراک شده بین والدین، عزت نفس کوپر اسمیت، و آزمون سلامت عمومی (ghq-28) پاسخ گفتند. تحلیل داده ها نشان داد که چهار بعد سلامت روان با تعارض ادراک شده والدینی رابطه مثبت دارد(همه آنها در سطح 1 درصد معنی دار بودند به جز بعد اضطراب که در سطح 5 درصد معنی دار بود)؛ بدین معنا که هر چه نمرات تعارض ادراک شده بالاتر باشد، نمرات مربوط به افسردگی، اظطراب، علایم جسمانی، و اختلال در کارکرد اجتماعی نیز بالا می رود. همچنین چهار بعد عزت نفس و همچنین نمره کلی عزت نفس با تعارض بین والدینی رابطه منفی و معنا داری داشت( در سطح 1 درصد معنی دار بود)، بدین معنی که هر چه تعارض ادراک شده بین والدین بیشتر باشد؛ نمرات عزت نفس نوجوان کمتر می شود. بررسی تاثیر متغییر جنسیت به عنوان یک متغییر تعدیل کننده نشان داد که رابطه بین سلامت روان و تعارض ادراک شده والدینی، در مورد دختران معنی دار، ولی در مورد پسران معنی دار نیست. این در حالی است که رابطه بین عزت نفس با تعارض ادراک شده بین والدین در هر دو جنس، معنی دار است، ولی برای دختران این رابطه خیلی قدرتمند است. واژگان کلیدی: عزت نفس، تعارض ادراک شده بین والدین، سلامت روان، جنسیت
عباس غلامی کیومرث فرح بخش
بررسی رابطه مولفه های شخصیتی و عملکرد خانواده با فرسودگی شغلی کارکنان مراکز اتشنشانی شهر تهران بررسی رابطه مولفه های شخصیتی و عملکرد خانواده با فرسودگی شغلی کارکنان مراکز اتشنشانی شهر تهران بررسی رابطه مولفه های شخصیتی و عملکرد خانواده با فرسودگی شغلی کارکنان مراکز اتشنشانی شهر تهران بررسی رابطه مولفه های شخصیتی و عملکرد خانواده با فرسودگی شغلی کارکنان مراکز اتشنشانی شهر تهران بررسی رابطه مولفه های شخصیتی و عملکرد خانواده با فرسودگی شغلی کارکنان مراکز اتشنشانی شهر تهران بررسی رابطه مولفه های شخصیتی و عملکرد خانواده با فرسودگی شغلی کارکنان مراکز اتشنشانی شهر تهران
بریسا کرمی احمد اعتمادی
چکیده پژوهشی با عنوان "اثربخشی آموزش رویکرد آرنولد لازاروس بر بهبود رابطه ی مادر-دختر" انجام شد. که این نوع پژوهش از نوع نیمه آزمایشی می باشد. در این پژوهش جامعه ی آماری، کلیه دختران مقطع راهنمایی شهر روانسر در سال تحصیلی 89-90 می باشد. نمونه ی آماری، 30 نفر از دخترانی هستند که در پیش آزمون نمره پایین کسب کرده اند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پس از آن دانش آموزان دختر گروه آزمایش طی 11 جلسه رویکرد لازاروس را آموختند، در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی ندیدند. پس از اتمام آموزش ،دانش آموزان ،دانش آموزان هر دو گروه مجددا آزمون مادر –دختری را تکمیل نموده و نمرات محاسبه شده در 2 مرحله ، ثبت گردید. سپس معنی داری میانگین تفاوت نمرات با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و از طریق آزمون تی استودنت برای گروه های مستقل و وابسته محاسبه گردید. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه مقیاس رابطه ولی-فرزند فرم مادر-فرزند که توسط فاین مورلند و شوبل ساخته شده است می باشد که روایی و پایایی ابزار قبلا اندازه گیری شده و مورد تایید می باشد. این پژوهش یک فرضیه داشت که شامل این بود که درمان رابطه ای مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس باعث بهبود رابطه ی مادر-دختر می باشد، که نتایج فرضیه را تایید کردند. چکیده پژوهشی با عنوان "اثربخشی آموزش رویکرد آرنولد لازاروس بر بهبود رابطه ی مادر-دختر" انجام شد. که این نوع پژوهش از نوع نیمه آزمایشی می باشد. در این پژوهش جامعه ی آماری، کلیه دختران مقطع راهنمایی شهر روانسر در سال تحصیلی 89-90 می باشد. نمونه ی آماری، 30 نفر از دخترانی هستند که در پیش آزمون نمره پایین کسب کرده اند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پس از آن دانش آموزان دختر گروه آزمایش طی 11 جلسه رویکرد لازاروس را آموختند، در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی ندیدند. پس از اتمام آموزش ،دانش آموزان ،دانش آموزان هر دو گروه مجددا آزمون مادر –دختری را تکمیل نموده و نمرات محاسبه شده در 2 مرحله ، ثبت گردید. سپس معنی داری میانگین تفاوت نمرات با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و از طریق آزمون تی استودنت برای گروه های مستقل و وابسته محاسبه گردید. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه مقیاس رابطه ولی-فرزند فرم مادر-فرزند که توسط فاین مورلند و شوبل ساخته شده است می باشد که روایی و پایایی ابزار قبلا اندازه گیری شده و مورد تایید می باشد. این پژوهش یک فرضیه داشت که شامل این بود که درمان رابطه ای مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس باعث بهبود رابطه ی مادر-دختر می باشد، که نتایج فرضیه را تایید کردند. چکیده پژوهشی با عنوان "اثربخشی آموزش رویکرد آرنولد لازاروس بر بهبود رابطه ی مادر-دختر" انجام شد. که این نوع پژوهش از نوع نیمه آزمایشی می باشد. در این پژوهش جامعه ی آماری، کلیه دختران مقطع راهنمایی شهر روانسر در سال تحصیلی 89-90 می باشد. نمونه ی آماری، 30 نفر از دخترانی هستند که در پیش آزمون نمره پایین کسب کرده اند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پس از آن دانش آموزان دختر گروه آزمایش طی 11 جلسه رویکرد لازاروس را آموختند، در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی ندیدند. پس از اتمام آموزش ،دانش آموزان ،دانش آموزان هر دو گروه مجددا آزمون مادر –دختری را تکمیل نموده و نمرات محاسبه شده در 2 مرحله ، ثبت گردید. سپس معنی داری میانگین تفاوت نمرات با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و از طریق آزمون تی استودنت برای گروه های مستقل و وابسته محاسبه گردید. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه مقیاس رابطه ولی-فرزند فرم مادر-فرزند که توسط فاین مورلند و شوبل ساخته شده است می باشد که روایی و پایایی ابزار قبلا اندازه گیری شده و مورد تایید می باشد. این پژوهش یک فرضیه داشت که شامل این بود که درمان رابطه ای مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس باعث بهبود رابطه ی مادر-دختر می باشد، که نتایج فرضیه را تایید کردند. چکیده پژوهشی با عنوان "اثربخشی آموزش رویکرد آرنولد لازاروس بر بهبود رابطه ی مادر-دختر" انجام شد. که این نوع پژوهش از نوع نیمه آزمایشی می باشد. در این پژوهش جامعه ی آماری، کلیه دختران مقطع راهنمایی شهر روانسر در سال تحصیلی 89-90 می باشد. نمونه ی آماری، 30 نفر از دخترانی هستند که در پیش آزمون نمره پایین کسب کرده اند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پس از آن دانش آموزان دختر گروه آزمایش طی 11 جلسه رویکرد لازاروس را آموختند، در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی ندیدند. پس از اتمام آموزش ،دانش آموزان ،دانش آموزان هر دو گروه مجددا آزمون مادر –دختری را تکمیل نموده و نمرات محاسبه شده در 2 مرحله ، ثبت گردید. سپس معنی داری میانگین تفاوت نمرات با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و از طریق آزمون تی استودنت برای گروه های مستقل و وابسته محاسبه گردید. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه مقیاس رابطه ولی-فرزند فرم مادر-فرزند که توسط فاین مورلند و شوبل ساخته شده است می باشد که روایی و پایایی ابزار قبلا اندازه گیری شده و مورد تایید می باشد. این پژوهش یک فرضیه داشت که شامل این بود که درمان رابطه ای مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس باعث بهبود رابطه ی مادر-دختر می باشد، که نتایج فرضیه را تایید کردند. چکیده پژوهشی با عنوان "اثربخشی آموزش رویکرد آرنولد لازاروس بر بهبود رابطه ی مادر-دختر" انجام شد. که این نوع پژوهش از نوع نیمه آزمایشی می باشد. در این پژوهش جامعه ی آماری، کلیه دختران مقطع راهنمایی شهر روانسر در سال تحصیلی 89-90 می باشد. نمونه ی آماری، 30 نفر از دخترانی هستند که در پیش آزمون نمره پایین کسب کرده اند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پس از آن دانش آموزان دختر گروه آزمایش طی 11 جلسه رویکرد لازاروس را آموختند، در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی ندیدند. پس از اتمام آموزش ،دانش آموزان ،دانش آموزان هر دو گروه مجددا آزمون مادر –دختری را تکمیل نموده و نمرات محاسبه شده در 2 مرحله ، ثبت گردید. سپس معنی داری میانگین تفاوت نمرات با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و از طریق آزمون تی استودنت برای گروه های مستقل و وابسته محاسبه گردید. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه مقیاس رابطه ولی-فرزند فرم مادر-فرزند که توسط فاین مورلند و شوبل ساخته شده است می باشد که روایی و پایایی ابزار قبلا اندازه گیری شده و مورد تایید می باشد. این پژوهش یک فرضیه داشت که شامل این بود که درمان رابطه ای مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس باعث بهبود رابطه ی مادر-دختر می باشد، که نتایج فرضیه را تایید کردند.
معصومه پیری مرتضی منادی
از مهمترین مهارتهایی که بر بقاء،رشد ودوام خانواده اثر می گذارد،مهارت ایجاد ارتباط سالم مبتنی بر سازگاری وتفاهم بین اعضای خانواده به ویژه زوجین است.گفتگو متداولترین شیوه ارتباط است که طی آن اطلاعاتی رد وبدل می شود که اساس شناخت قرار می گیرد .حال ممکن است این سئوال مطرح شود که در جریان گفتگو چه اتفاقی می افتد که بعضی گفتگو ها تداوم پیدا می کند ورضایت بخش است اما برخی دیگر از گفتگو ها نا تمام باقی می ماند ونارضایتی زوجین را به همراه دارد ؟چرا زوجین یکی از عوامل صمیمیت را گفتگو داشتن می دانند؟هدف از انجان این پژوهش بررسی نقش تعامل نمادین در صمیمیت زوجین از دیدگاه زنان شهرستان کرج است.در این پژوهش از روش کیفی استفاده شده است.نمونه گیری هدفمند بوده ودر گرداوری داده ها از مصاحبه استفاده شده است.شرکت کنندگاه 10نفر از زنان تحصیلکرده وخانه دار شهرستان کرج بوده است.نتایج این پژوهش نشان داد که گفتگو بین زوجین باعث شناخت دغدغه ها ،آرزوها ،اهداف،تفاهمات وتفاوتهای یکدیگر است.این شناخت همدلی،مشورت ودر جریان کار هم بودن را به دنبال دارد که اینها از عوامل ایجاد صمیمیت ودر نهایت سازگاری زوجین است.داشتن گفتگوی سازنده از جمله مهارتهای مهمی است که باعث تبادل اطلاعات شده وخیلی از سوئتفاهمات را رفع می کند.از دید زنان گفتگو با همسر نه تنها باعث شناخت شده که نشاندهنده توجه مثبت همسر به آنهاست وآن را نشانه صمیمیت می دانند.معناسازیها، تعریف یکسان از موقعیت،اذهان نزدیک به هم ،سرمایه های فرهنگی مشابه وخودهای انعطاف پذیر از جمله عوامل موثر یر گفتگو ودر نهایت صمیمیت زوجین است.از انجایی که همیشه پیشگیری بهتر از درمان است،نهادینه کردن گفتگو در خانواده ها ایرانی نه تنها باعث رفع سوئ تفاهمات بین زوجین می شود بلکه نزدیکی فرزندان و والدین را هم به دنبال دارد.فرزندانی که زوجین آینده هستند.
امید افشاری کاشانیان معصومه اسماعیلی
چکیده این پژوهش در مورد اثربخشی مفهوم حرکت جوهری و جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء ملاصدرا بر تغییر منبع کنترل دانش آموزان در دو سطح تحقیقی آزمایشی – کتابخانه ای صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان سوم راهنمایی مدرسه دین و دانش شهرک اکباتان بودند، که از میان آنها 26 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات و تحقیق مزبور از کتب و منابع فلسفی در سطح کتابخانه ای استفاده شد و در سطح آزمایشی نیز از پرسشنامه منبع کنترل راتر استفاده گردید. در این پژوهش، سوال مطرح شده با بهره گیری از روش های آمار توصیفی و استنباطی ( آزمون تحلیل واریانس ) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و جداول مربوطه از طریق آمار توصیفی ارائه گردیده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که با 99% اطمینان، افرادی که آموزش دو مفهوم حرکت جوهری و جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء را دریافت کردند، تغییر معنی داری در حرکت از منبع کنترل بیرونی به درونی داشتند. کلید واژه ها : حرکت جوهری، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء، منبع کنترل (درونی – بیرونی)
محبوبه پاک نژاد احمد برجعلی
در این تحقیق که به منظور بررسی رابطه پیشداوری جنسیتی با رضایت شغلی و استرس شغلی زنان صورت گرفته است جامعه پژوهش متشکل از زنان شاغل در کارخانه های تولیدی ماشین و نمونه آماری شامل 30 نفر از زنان کارخانه محور سازان ایران خودرو میباشد که با روش نمونخ گیری در دسترس انتخاب شدند.به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات داز آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است.نتایج نشان داد بین پیشداوری جنسیتی با استرس شغلی رابطه معنا داری بطور مستقیم وجود دارد،بین پیشداوری با رضایت شغلی رابطه معنا داری بصورت معکوس وجود دارد و پیشداوری جنسیتی و رضایت شغلی هر یک بخشی از میزان استرس شغلی را پیش بینی میکنند.
معصومه اسماعیلی منیره پلنگی
در قرن دهم هجری در زمینه ی بحث عقلی از معاد جسمانی نخستین قدم از سوی «غیاث الدین منصور دشتکی شیرازی» در مکتب فلسفی شیراز برداشته شد. وی با تألیف کتاب حجّه الکلام نظریه ای بدیع در این مسأله ارائه کرد. صدرالمتالّهین که به این کتاب دسترسی داشت، نظریه ی ابتکاری غیاث الدین منصور را در این مسأله مورد مناقشه قرار داد و اشکال تناسخ را بر آن وارد دانست. وی با تمسّک به مبانی ابتکاری اش در حکمت متعالیه، برهانی فلسفی بر اثبات معاد جسمانی اقامه نمود و بسیاری از مطالب و عبارات دشتکی را بدون ذکر نامی از او عیناً در کتب خویش آورد. همین امر موجب شد تا منتقدین ملّاصدرا همچون «ضیاءالدین درّی اصفهانی» به ایشان نسبت انتحال و سرقت علمی داده و وصف بدیع بودن را از نظریه ی صدرالمتالّهین بستانند. بنابراین، پاسخ به این پرسش که «آیا نظریه ی معاد جسمانی ملّاصدرا همان گونه که از ضیاءالدین درّی اصفهانی نقل شده است، رونوشتی از آراء غیاث الدین منصور دشتکی می باشد؟ یا اینکه با فرض تأثر ملّاصدرا از دشتکی، نظریه ای ابداعی است؟» انگیزه ی اصلی تألیف این رساله گردید. پژوهش و دقّت نظر در مبانی نظری دشتکی و ملّاصدرا برای اثبات معاد جسمانی نشان داد که نقل بخش اعظم کتاب حجّه الکلام توسط صدرالمتالّهین، بدون ذکر نامی از کتاب مزبور هرگز به معنای اخذ نظریه ی غیاث الدین منصور و انتحال آن به خود نمی باشد، زیرا این دو حکیم در مسأله ی معاد جسمانی با هم اختلاف مبنایی و جوهری داشته و بر اساس مبانی متفاوت در عین استفاده از عبارات مشابه، به نتایج مختلفی دست یافته اند. به اجمال می توان گفت ملّاصدرا در طرح نظریات فلسفی خود همچون اصالت وجود، حرکت جوهری، ترکیب اتّحادی نفس و بدن، حدوث جسمانی نفس و تجرّد قوّه ی خیال وام دار آراء دشتکی ها بوده است و می توان منشأ و ظهور ابتدایی مبانی خاصّ ملّاصدرا را در آثار غیاث الدین منصور یافت.
موسی مفاخری سیدمحمد کلانترکوشه
چکیده: این پژوهش با هدف مطالعه رضایت زناشویی و هویت ملی، دینی و قومی در میان دو گروه از زوجین استفاده کننده از ماهواره و غیرآن انجام شد. روش اصلی اجرای تحقیق، پژوهش کیفی و مدل پدیدارشناسی بود. نمونه گیری در دو مرحله به شیوه تصادفی ساده و هدفمند صورت گرفت. ابزار اصلی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار بود که با 20 نفر از زوجین استفاده کننده از برنامه های ماهواره ای و 15 نفر از زوجین بدون ماهواره مصاحبه شد. بعد از تحلیل داده ها، دو گروه در شاخص های رضایت زناشویی تفاوت آشکاری با هم نداشتند. هویت دینی و شاخص های مرتبط با آن نیز در دو گروه در حد بالایی بود که به ویژه برای گروه استفاده کننده از ماهواره قابل توجه است. احساس تعلق نسبت به شاخص های تاریخی و فرهنگی هویت ملی در دو گروه در حد بالایی گزارش شد اما در شاخص مشارکت سیاسی انتقادهایی در دو گروه مشاهده شد که ناشی از وجود شرایط تبعیض و عدم توجه به شاخصه های فرهنگی اقوام و اقلیت های مذهبی موجود در کشور است. با توجه به یافته های پژوهش، رضایت زناشویی به میزان زیادی تحت تاثیر باورها و انتظارات زوجین قرار می گیرد و هویت دینی هم بخشی از باورهای فرد است که در دستیابی به رضایت زناشویی به عنوان عاملی حمایتی و تسلی بخش عمل می کند. هویت ملی و قومی نیز در شکل دادن به «مراسم و قواعد» مراحل چرخه زندگی خانواده های ایرانی ( و از جمله خانواده های کرد) اثر گذار است. باورهای منطقی، گفتگوی رضایت بخش، داشتن مسئولیت و حفظ احترام متقابل شاخص های مهم دستیابی به رضایت زناشویی و تداوم آن در طول زندگی مشترک است.
زهرا جهان بخشی معصومه اسماعیلی
چکیده: مقدمه: تولد یک کودک تغییر چشمگیری در سیستم خانواده به وجود می آورد و باعث تنظیم مجدد سیستم خانواده می شود، زوج ها به والدین تبدیل می شوند. والدین نقش های تازه ایی را تجربه می کنند. تولد نوزاد هر دو والد را به صورت فردی و جداگانه و همچنین ارتباط زناشویی آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. بسیاری از والدین لذت و شادی را در نوزادشان می یابند اما در همین زمان آن ها با چالش های معنی دار و مهمی مرتبط با مراقبت از نوزاد روبرو می شوند. هدف تحقیق: زنان در انتقال به مرحله والدینی چه چالش ها و تغییراتی را تجربه می کنند، و رضایت زناشویی زنان در انتقال به مرحله والدینی چگونه است؟ روش پژوهش: در این پژوهش از روش مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با 30 زن استفاده شد. جامعه تحقیق زنان نخست زا شهر تهران بود که نمونه گیری به صورت هدفمند ملاکی از بین زنان نخست زا که دامنه سنی نوزادان آنها تا 36 ماهگی بود و به درمانگاه زینب بختیاری منطقه 15 تهران مراجعه کرده بودند، انتخاب شد. روش پژوهش نظریه داده بنیاد بود. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که زنان ایرانی در انتقال به مرحله والدینی تجارب مثبت و منفی داشتند.و همگی چالش ها و مشکلاتی را توصیف کردند که در ارتباط با بارداری و مراقبت از نوزاد بود. هویت و اضافه بار نقش، درگیری زیاد با نقش، غرق شدن در نقش و تعارض نقش از عمده ترین چالش ها و تغییرات زنان در انتقال به مرحله والدینی بود.این موارد لاجرم بر رضایت زناشویی آنها تأثیر می گذاشت. 17 نفر از شرکت کنندگان داستان هایی از نزدیک تر شدن به همسرانشان و رسیدن به سطح جدیدی از پختگی در روابطشان بیان می کردند و 3نفر از زنان تغییری در رضایت زناشویی خود ذکر نکردندو 3نفر بحران شدید و 7نفر بحران متوسط و کاهش کوتاه مدت در رضایت زناشویی را گزارش کردند. در حالی که انتقال به مرحله والدینی زوج ها را به چالش می طلبید. ولی این به معنای آسیب به رضایت زناشویی در همه زنان نبود. کلمات کلیدی:رضایت زناشویی، انتقال به مرحله والدینی، چالش ها و تغییرات
سولماز مبسم معصومه اسماعیلی
چکیده ندارد.
حسین مسیبی چناربن معصومه اسماعیلی
چکیده ندارد.
سمیه کاظمیان مصطفی تبریزی
چکیده ندارد.
علی نیلوفری احمد اعتمادی
چکیده ندارد.
طالب مساعد کیومرث فرحبخش
چکیده ندارد.
بیتا بیانی معصومه اسماعیلی
چکیده ندارد.
اقدس سادات رضوی معصومه اسماعیلی
چکیده ندارد.
سحر کیانی نژاد معصومه اسماعیلی
چکیده ندارد.
معصومه اسماعیلی مجید محمود علیلو
چکیده ندارد.
جمیله ولدخانی معصومه اسماعیلی
چکیده ندارد.
مرضیه کریمی ایراندخت فیاض
تحقیق حاضر با هدف دستیابی به اصول و روشهای مهارتهای ارتباطی بر مبنای سنت معصومان (ع) تدوین یافته است . برای دست یابی به این هدف، به سه سوال اصلی پاسخ داده شده است که عبارتند از : 1. آموزش مهارتهای ارتباطی بر مبنای سنت معصومان (ع) چه ضرورتی دارد ؟ 2. اصول آموزش مهارتهای ارتباطی بر مبنای سنت معصومان (ع) کدامند ؟ 3. روشهای آموزش مهارتهای ارتباطی بر مبنای سنت معصومان (ع) کدامند ؟ حاصل تحقیق، در مورد سوال اول ، دستیابی به 7 مورد ضرورت آموزش مهارتهای ارتباطی بر مبنای سنت معصومان (ع) بود، از جمله: به دست آوردن خیر دنیا و آخرت، رفع نیازهای جسمی و روحی، مصونیت از انزوای اجتماعی،تقویت روحیه ی برادری و در مورد سوال دوم تحقیق، دستیابی به 14 اصل اساسی از جمله: اصل ابراز محبت، اصل احترام به دیگران. اصل مراقبت زبان ، اصل خیر خواهی و در مورد سوال سوم تحقیق دستیابی به 40 روش، از جمله: روش گزیده گویی، روش استفاده از کلمات محبت آمیز، روش پرهیز از فریاد کشیدن، روش قطع نکردن سخن طرف مقابل، روش پرهیز از ناسزاگویی، روش پذیرش عذر دیگران ، در بهبود ارتباطات انسانی بود . تحقیق حاضر از نوع تحقیقات بنیادی ـ نظری است و با رو ش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده. روش جمع آوری اطلاعات نیز کتابخانه ای می باشد و در ثبت و نگارش مطالب ، از ابزار فیش استفاده شده است، روش تجزیه و تحلیل مطالب نیز به صورت عقلانی ـ منطقی بوده است.
لیلا حسن زاده خدیجه آرین
هدف ازانجام این پژوهش تعیین میزان اثربخشی آموزش گروهی خودگویی مثبت بر افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر سال سوم متوسطه شهرستان بابلسر می باشد ما همگی در فکرمان با خود حرف می زنیم بیشتر اوقات هیچ کس متوجه نمی شود که ما چه چیزهایی به خودمان می گوییم در واقع، گاهی حتی متوجه این گونه پیام های کوتاهی که به خودمان می دهیم نمی شویم چون آنها خیلی سریع اتفاق می افتد. نحوه فکر ما می تواند بطور عمدی و نسباً مستقیم بر چگونگی احساس ما تاثیر بگذارد هر یک از ما به وسیله نوعی خودگویی درونی و بر افکارمان تأثیر می گذاریم و به خود می گوییم باید راجع به چه فکر کنیم و به چه فکر کنیم و به چه چیزی اعتقاد داشته باشیم و حتی چطور رفتار کنیم. سوال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه آیا خودگویی مثبت بر افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان اثر دارد؟ جامعه آماری برای انجام این پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهرستان فریدونکنار در سال 1386 که تعداد آنها 1000 نفر می باشد. بدین منظور از کل دانش آموزان مقطع سوم یک دبیرستان 20 نفر به روش تصادفی ساده در دو گروه 1- گروه آزمایش (10 نفر) 2- گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شده بودند و پرسشنامه سنجش سازگاری در مورد آنان اجرا گردید. روش تحقیق در این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت است از پرسشنامه 165 سوالی بهی رام بل که روایی و اخبار آن توسط خانم سپمولن در سال 1365 و توسط آقای نقشبندی در سال 1378 اعلام شده بود. روش آماری: داده های جمع آوری شده در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزی و تحلیل قرار گرفتند. داده های بدست آمده از آزمون تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و از آزمون من-ویتنی هم استفاده شد. در این پژوهش دو فرضیه مطرح شده بود که در این فرضیه ها خودگویی درونی و تاثیر آن بر سازگاری اجتماعی و سازگاری کلی مورد بررسی قرار گرفته بود و هر دو فرضیه تایید شد. نتایج این پژوهش نشان داد که f محاسبه شده برای بررسی میانگین های گروه آزمایش و کنترل در حوزه سازگاری (0/179) و در حوزه سازگاری اجتماعیی (1/99) می باشد بنابراین می توان نتیجه گرفت که: آموزش خودگویی مثبت در ارتقای سازگاری اجتماعی و سازگاری کلی دانش آموزان موثر بوده است.