نام پژوهشگر: لیدا فکرت
سمیه ابراهیمی کلاته نو مهدی مدرس اول
کفشدوزک ها یکی از پرجمعیت ترین خانواده ها ازنظر تعداد گونه در راسته ی سخت بالپوشان (coleoptera) است و به علت نقشی مهم که در کنترل طبیعی آفات دارند، مورد توجه قرار گرفته اند. در این تحقیق کفشدوزک های شهرستان مشهد که بیش تر حشره خوار بودند، طی سالهای 1390 و 1391 از باغ ها، مزارع و گلخانه ها جمع آوری گردیدند. شناسایی اولیه نمونه¬ها باتوجه به خصوصیات ریخت¬شناسی و استفاده از¬ برخی منابع داخلی و خارجی و کلید شناسایی گوردن (1985) انجام شد. سپس هویت نمونه¬ها توسط پروفسور الدریک ندود در دانشگاه بوهمیای جنوبی کشور چک و پروفسور هلموت فورش در موزه¬ی حشره شناسی آلمان مورد تأیید قرار گرفت. در نهایت 23 گونه کفشدوزک تحت چهار زیر¬خانواده، شش قبیله و سیزده جنس شناسایی شدند که دو گونه¬ی آن با نام هایmader pharoscymnus brunneosignatusو scymnus mimulus capra and fursch برای ایران و گونه¬ی fabricius menochilus sexmaculatus برای استان خراسان رضوی جدید گزارش می¬شود. علاوه¬بر مشخصات ریخت¬شناسی گونه¬ها، کلید شناسایی برای گونه¬های جدید ایران تهیه شده است. هم¬چنین طی جمع¬آوری و بررسی افرادی از گونه¬یlinnaeus coccinella septempunctata پارازیتوئیدی از راسته¬ی دوبالان، خانواده¬ی phoridae و جنس phalacrotophora یافت شد. این گونه توسط پروفسور دیزنی از دانشگاه کمبریج انگلستان با نام علمی phalacrotophora fasciata fallen شناسایی و تأیید شد که پارازیتوئید شفیره¬ها است و جنس و گونه¬ی آن برای اولین دفعه از ایران گزارش می¬شود.
نوید میرامیرخانی لیدا فکرت
بررسی تنوع گونهای بال ریشکداران شهرستان اصفهان و حومه چکیده: در بررسیهایی که به منظور جمعآوری و شناسایی فون بالریشکداران شهرستان اصفهان و حومه طی سالهای 91-93 انجام گرفت، جمعا 15گونه متعلق به 10 جنس و 4 خانواده جمعآوری و شناسایی گردیدند. همچنین در سال 92 نمونه برداریهایی از دانشگاه فردوسی مشهد صورت گرفت که حاصل آن شناسایی 6 گونه متعلق به 5 جنس و 2 خانواده بود که از این تعداد یک جنس و گونه برای فون ایران جدید بودند که به ترتیب با علامت (*) و (**) مشخص گردیدهاند. تمامی نمونههای جمعآوری شده به صورت اسلایدهای میکروسکوپی در کلکسیون حشرهشناسی گروه گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد نگهداری میشوند. اسامی گونهها به ترتیب زیرراسته و خانواده به شرح زیر است: زیرراسته tubulifera خانواده phlaeothripidae haplothrips reuteri (karny, 1917); haplothrips tritici (kurdjumov,1912); karnyothrips* flavipes** (jones, 1912), plicothrips apicalis (bagnall, 1915). زیرراسته terebrantia خانواده aeolothripidae aeolothrips mongolicus pelikan, 1985;rhipidothrips gratiosus uzel, 1895. خانواده melanthripidae melanthrips fuscus (sulzer, 1776). خانواده thripidae anaphothrips sudanensistrybom, 1911; aptinothrips rufus (haliday, 1836); chirothrips manicatus (haliday, 1836); chirothrips meridionalis bagnall, 1927; frankliniella intonsa (trybom, 1895); frankliniella occidentalis (prgande, 1895); limothrips angulicornis jablonowski, 1894; microcephalothrips abdominalis (crawford dl, 1911); odontothrips confuses priesner,1926;tenothrips frici (uzel, 1895); thrips atratus haliday, 1836; thrips meridionalis (priesner, 1926); thrips physapus linnaeus, 1758; thrips tabaci lindeman, 1889. کلمات کلیدی:بال ریشکداران،اصفهان،فون.
زهره سادات مرتضوی حسین صادقی
چکیده همیاری یک رابطه ی سودمند دوطرفه بین دو گونه است. شاید شناخته شده ترین نمونه ی همیاری در دنیای جانوران، بین مورچه ها (hymenoptera: formicidae) و شته ها (hemiptera: aphidoidea) باشد. مورچه ها در مقابل تغذیه از عسلک شته ها، علاوه بر حفاظت از آن ها در برابر دشمنان طبیعی، به بهداشت کلنی آن ها نیز کمک می کنند. به منظور شناسایی شته ها و مورچه های همیار آن ها، در طول فصل زراعی 1392 از گیاهان زراعی، باغی و مرتعی در نقاط مختلف شهرستان مشهد نمونه برداری شد. در این مطالعه، 21 گونه مورچه از سه زیرخانواده ی myrmicinae، dolichoderinae و formicinae شناسایی شد. گونه ی crematogaster sordidula (nylander, 1849) از زیرخانواده ی myrmicinae برای اولین بار از ایران گزارش می شود. هم چنین 27 گونه شته متعلق به 4 زیرخانواده ی aphidinae، callaphidinae، chiatophorinae و lachninae شناسایی شد. در بین آن ها، 5 گونه به نام های (aphis salicariae koch,1855، chaitophorus hillerislambersi pintera, 1987، chaitophorus israeliticus hille ris lambers, 1960، cinara maghrebica mimeur, 1934 و schizaphis nigerrima (hille ris lambers, 1931)) برای اولین بار از ایران گزارش می شوند.
زهرا نظری حسن آبادی غلامحسین مروج
شپشک آردآلود مرکبات (planococcus citri risso (homoptera: pseudococcidae یکی از مهم ترین آفات مرکبات، گیاهان زینتی و گلخانه ای در بیشتر مناطق جهان می باشد. تمام اندام های گیاهی توسط این آفت مورد حمله قرار می گیرد و تراکم بالای جمعیت آن سبب ترشح فراوان عسلک، زردی برگ ها، ضعف عمومی درخت و درنهایت منجر به ریزش برگ و میوه می شود. مبارزه ی شیمیایی با این شپشک منجر به بروز مقاومت در آفت نسبت به سموم شیمیایی و تاثیر منفی روی دشمنان طبیعی شده است. یکی از راهبردهای سازگار با محیط زیست جهت کنترل آفات استفاده از قارچ های بیمارگر حشرات و آفت کش های گیاهی می باشد. در پژوهش حاضر اثرات کشندگی و زیرکشندگی قارچ metarhizium anisopliae var rzu-10 و سموم گیاهی تنداکسیر (عصاره ی فلفل تند)، سیرینول (عصاره ی سیر) و پالیزین (عصاره ی اکالیپتوس) علیه شپشک آردآلود مرکبات درشرایط آزمایشگاه مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد، مرگ ومیر حشره ی کامل و پوره ی سن دوم ماده شپشک با افزایش غلظت قارچ و سموم گیاهی افزایش یافت. مقادیر lc50 قارچ روی حشره ی کامل و پوره ی سن دوم ماده به ترتیب 104 × 6/9 و 105 × 6/1 کنیدی بر میلی لیتر به دست آمد. مقادیر lc50 سموم سیرینول، تنداکسیر و پالیزین روی حشره ی کامل به ترتیب 972، 1189 و 1298 پی پی ام و روی پوره ی سن دوم به ترتیب 1013، 1224 و 1226 پی پی ام محاسبه گردید. در تحقیق حاضر برای اولین دفعه تاثیر قارچ بیمارگر و سموم گیاهی فوق روی رشد و تولید مثل شپشک آردآلود مورد بررسی قرار داده شد. تعداد تخم گذاشته شده توسط حشره ی ماده در اثر غلظت های 103 و 104 کنیدی بر میلی لیتر به ترتیب 5/84 و 2/72 عدد بود که در مقایسه با شاهد (6/161)کاهش معنی دار نشان داد. تعداد تخم گذاشته شده توسط حشره ی ماده تحت تاثیر غلظت هزار پی پی ام از سموم سیرینول، تنداکسیر و پالیزین در مقایسه با شاهد (1/148 تخم) به ترتیب 9/21 و 7/61 و 4/28 درصد کاهش یافت. پالیزین در کلیه ی غلظت های مورد مطالعه و تنداکسیر در غلظت هزار و دو هزار پی پی ام میزان جوانه زنی اسپور و رشد میسیلیوم قارچ بیمارگر را به طور معنی دار کاهش داد، اما سیرینول درکلیه ی غلظت ها تفاوت معنی دار با شاهد نداشت. میانگین درصد مرگ ومیر اصلاح شده ی حشرات کامل در اثر کاربرد اختلاط قارچ با سموم تنداکسیر یا پالیزین تفاوت معنی دار با کاربرد هر کدام از آن ها به تنهایی نداشت، اما کاربرد اختلاط قارچ با سم سیرینول موثرتر از کاربرد سم و قارچ به تنهایی بود.
ناهید غلامی مهدی مدرس اول
راسته ی راست بالان )ملخ های شاخک کوتاه، ملخ های شاخک بلند، سیرسیرک ها و آبدزدک ها( با بیش از بیست و شش هزار گونه ی شناخته شده دارای دو زیر راسته ی ensifera و caelifera می باشد. به منظور بررسی فون راست بالان زیرراسته ی ensifera در شهرستان مشهد و حومه، در فصول بهار، تابستان و اوایل پاییز سال های 1392 و 1393 نمونه برداری های متعدد انجام شد. نمونهها عموماً با استفاده از تور حشرهگیری استاندارد و یا به طور مستقیم با دست جمعآوری شدند. در مجموع چهارده گونه متعلق به ده جنس، سه خانواده و سه بالاخانواده جمع آوری و شناسایی شدند. دو زیرگونه ی ceraeocercus fuscipennis fuscipennis (از قبیله ی drymadusini) و platycleis fatima fatima (از قبیله ی platycleidini) از خانواده ی tettigoniidae برای اولین مرتبه از ایران گزارش می شوند. نمونه های جمع آوری شده در مجموعه ی حشره شناسی گروه گیاه پزشکی دانشکده ی کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد نگهداری می شوند. در ادامه، امکان استفاده از داده های مولکولی مبتنی بر توالی ژن coi در شناسایی ملخ های شاخک بلند شهرستان مشهد و حومه ارزیابی شد. توالی ناحیه ی ژنی coi در ملخ های شاخک-بلند tettigonia viridissima، platycleis affinis affinis، p. intermedia intermedia و سیرسیرک gryllus bimaculatus تعیین گردید. بر اساس روابط تبارشناسی و فواصل نوکلئوتیدی، دو خانواده ی tettigoniidae و gryllidae در دو گروه جداگانه قرار گرفتند و گونه های مورد مطالعه در این تحقیق به خوبی از یکدیگر تفکیک گردیدند.
آرش هنرمند حسین صادقی نامقی
چکیده کنه های تارتن جزو مهمترین آفت های گیاهان باغی، زراعی و زینتی محسوب می شوند که هر ساله زیان اقتصادی زیادی به محصولات وارد می کنند. به منظور بررسی فون کنه های جنس tetranychus spp. و بندپایان شکارگر آن ها در شهر مشهد و اطراف آن، در فصول زراعی تابستان 1392و 1393 با روش های مختلف اقدام به نمونه برداری از گونه های گیاهی زراعی و غیر زراعی در مناطق مختلف شد. در صورت لزوم نمونه های نابالغ تا رسیدن به مرحله ی بلوغ در آزمایشگاه پرورش داده شدند. پس از تهیه اسلاید، بندپایان مورد مطالعه توسط کلیدهای موجود شناسایی شدند. با ارسال نمونه هایی از کنه ها و شکارگرهای آن ها به مراجع ذیصلاح، هویت همگی گونه ها تائید شد. در این پژوهش 4 گونه کنه از جنس tetranychus spp.، 4 گونه کنه ی شکارگر و 5 گونه از حشرات شکارگر جمع آوری و شناسایی شد. از این میان حشره ی شکاگر feltiella acarisuga (vallot, 1827) برای فون حشرات ایران جدید بود. فهرست کنه های جنس tetranychus spp. و شکارگرهای آن ها بر اساس خانواده به شرح زیر می باشد: tetranychidae: tetranychus urticae (koch, 1836); t. cinnabarinus (boisduval, 1867); tetranychus turkestani (ugarov & nikolskii 1937); tetranychus kanzawai (kishida, 1927). phytoseiidae: euseius finlandicus (oudemans, 1915); paraseiulus triporus(chant & yoshida shaul,1982); typhlodromus bagdasarjani (wainstein & arutunjan, 1967 ); phytoseiulus persimilis ( athias-henriot, 1957). coccinellidae: stethorus gilvifrons (mulsant, 1850); clitostethus arcauatus (rossi, 1794). cecidomyiidae: feltiella acarisuga (vallot, 1827). thripidae: scolothrips longicornis (priesner, 1926). anthocoridae: orius niger (wolff, 1811). کلید واژه ها: شکارگر، فون، کنه ی تارتن، مشهد
لیدا فکرت پرویز شیشه بر
تریپس پیاز، thrips tabaci lindeman یکی از آفات مهم محصولات کشاورزی بوده و به طور گسترده در تمام نقاط دنیا انتشار دارد. با توجه به تنوع میزبانی، پراکنش وسیع جغرافیایی و مقاومت رو به رشد نسبت به سموم این آفت این امکان وجود دارد که در مناطق مختلف ایران زیرگونهها یا بیوتیپهای مختلفی از این حشره وجود داشته باشد. جهت بررسی این امکان مطالعات مورفومتریکی و مولکولی روی جمعیتهای مختلف این آفت انجام شد. برای انجام این مطالعات 22 جمعیت تریپس پیاز از روی توتون و پیاز در 17 استان کشور جمعآوری شد. برای انجام بررسیهای مورفومتریکی در مجموع 631 اسلاید میکروسکوپی از افراد ماده تهیه گردید. سپس با اندازهگیری 24 کاراکتر پیوسته برای هر فرد، بررسی تفاوت بین جمعیتهای مختلف با انجام آنالیزهای تجزیه به مولفههای اصلی و آنالیز تابع تشخیصی انجام شد. با انجام آنالیز روی دادههای خام، میزان واریانس محاسبه شده برای مولفههای اول و دوم 98/73 درصد مجموع واریانسها بود. مقادیر ویژه برای این دو مولفه به ترتیب برابر 814/15 و 203/1 بود. کاراکتر طول بند چهارم شاخک به طول بند هفتم با ضریب 930/0 بیشترین نقش را در تفکیک افراد حول محور مولفه اول داشت. در آنالیز تابع تشخیصی، میزان واریانس محاسبه شده برای دو تابع تشخیصی اول و دوم، 100 درصد مجموع واریانسها بود. به طور کلی، افراد جمعیتها علیرغم وجود مقداری همپوشانی، به دو گروه مجزا تقسیم شدند و جمعیتهای جمعآوری شده از روی توتون از جمعیتهای جمعآوری شده از روی پیاز تفکیک گردیدند. قسمت اعظم همپوشانی مشاهده شده مربوط به تریپسهای جمعآوری شده از روی توتون در استان گلستان بود. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی درونگونهای این آفت، dna ژنومی از هر فرد ماده با استفاده از کیت استخراج dneasy tissue and blood kit (quiagene) و با خراش دادن و قرار دادن نمونه در طول شب در دمای 56 درجه سانتیگراد در داخل proteinase k، در 30 میکرولیتر آب دو بار تقطیر و استریلیزه استخراج گردید. واکنش زنجیره پلیمراز در حجم 25 میکرولیتر انجام و ژن میتوکندریایی سیتوکروم اکسیداز، زیر واحد یک با استفاده از پرایمرهای c1-j-1751 و c1-n-2191 تکثیر شد و توالیهای به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آنالیز حداکثر پارسیمونی با استفاده از نرمافزار کامپیوتری paup*4.b10 انجام شد.مشخصات تبارنمای حاصل به این شرح بود: طول= 164، شاخص پایداری= 8598/0 و شاخص نگهداری= 9129/0. کلیه تبارنماهای حاصل از سه روش بیشینه پارسیمونی، بیشینه احتمال و nj نشانگر دو گروه بودند: یک گروه تریپسهای جمعآوری شده از روی توتون (گروه تک نیا) و گروه دیگر تریپسهای جمعآوری شده از روی پیاز؛ با این استثنا که یکی از جمعیتهای جمعآوری شده از روی توتون (جمعیت گلستان) با جمعیتهای مربوط به پیاز همگروه بود. به عبارت دیگر، جمعیت تریپس جمعآوری شده از روی توتون استان گلستان هم از لحاظ مولکولی و هم از لحاظ مورفومتریکی خصوصیاتی شبیه به تریپسهای جمعآوری شده از روی پیاز را نشان داد. برای تأئید نتایج به دست آمده از مطالعات مولکولی و مورفومتریکی، آزمایش دیگری طراحی شد تا رشد و نمو، تولیدمثل و پارامترهای جدول زندگی سه جمعیت از تریپهای پیاز (یک جمعیت جمعآوری شده از روی پیاز مربوط به استان خراسان، دو جمعیت جمعآوری شده از روی توتون مربوط به استانهای مازندران و گلستان) روی پیاز و توتون مطالعه گردید. کلیه آزمایشات در دمای 25 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 50 درصد و طول دوره روشنایی به تاریکی 16 به 8 ساعت انجام شد. طول دوره رشدی از تخم تا بلوغ در جمعیتهای خراسان رضوی، گلستان و مازندران به ترتیب برابر با 22/15، 66/14 و82/17 روز بود. مرگ و میر پیش از بلوغ در این سه جمعیت به ترتیب برابر با 30، 38 و 58 درصد بود. افراد ماده جمعیتهای خراسان رضوی، گلستان و مازندران به ترتیب میانگین تخمی برابر با 5/29، 7/27 و 3/26 عدد تخم و میانگین طول عمری برابر با 18، 17/78 و 19/07 روز داشتند. نرخ خالص تولیدمثل (r0) در جمعیتهای فوقالذکر بهترتیب برابر با 19/75، 18/48 و 10/84 و نرخ ذاتی رشد (rm) به ترتیب برابر با 0/143، 0/141، 0/096 بود. جمعیتهای خراسان رضوی و گلستان (هر دو روی پیاز) دوره رشدی، مرگ و میر و پارامترهای جدول زندگی مشابهی داشتند، در حالیکه جمعیت مازندران (روی توتون) از نظر ویژگیهای فوق اختلافات معنیداری با دو جمعیت قبلی داشت. نتایج حاصل از بررسیهای بیولوژیکی تأئیدی بر نتایج حاصل از مطالعات مولکولی و مورفومتریکی بود. بطور کلی، نتایج حاصل از هر سه مطالعه بیانگر هتروژن بودن تریپس پیاز و وجود حداقل دو بیوتیپ از این گونه روی میزبانهای مذکور بود.