نام پژوهشگر: مهدی نادری نسب
مهدی نادری نسب محمد احسانی
امروزه، سازمان های ورزشی از جمله فدراسیون های ورزشی همانند سازمان های غیر ورزشی در معرض تغییر و تحولات محیطی و جهانی قرار دارند و با مسائل ویژه خود دست به گریبانند در این رابطه کریمادیس گزارش کرده است که بخش های ورزشی با مشکلاتی همچون دوره های نزول، قوانین و مقررات دولتی محدود کننده، مشکلات مالی و قرار گرفتن در محیط رقابتی ناشی از تغییرات محیطی بویژه در بخش خدمات ورزشی مواجهند (33). همچنین کشورهای در حال توسعه به واسطه تحولات جهانی با مسائلی همچون کاهش شدید کمک های دولتی به بخش ورزش نداشتن برنامه های منسجم، ضعف ارتباطات و فقدان فرآیندی برای جذب مشارکت دیگران در سازمان های ورزشی مواجه شده اند که این موضوع باعث محدودیت هایی در رشد و توسعه ورزش آن ها شده است (15). تیبولت واسلک (1994) در تحقیق خود گزارش کرده اند که سازمان های ورزشی بر حسب شرایط محیط درونی و بیرونی خود و با استفاده از فرآیند برنامه ریزی استراتژیک به میزان های مختلف از استراتژی های نوآورانه، توسعه ای، مکتشف و تقویتی مطابق با جذابیت برنامه ها و وضعیت رقابتی برای رویارویی با این تحولات و دستیابی به اهداف خود استفاده کرده اند(75). علاوه بر این بسیاری از فدراسیون های فوتبال در سطح جهان به طراحی و تدوین برنامه استراتژیک خود پرداخته اند. برنامه استراتژیک یوفا، برنامه استراتژیک کنفدراسیون فوتبال آسیا در 8 کشور آسیایی با عنوان چشم انداز فوتبال آسیا، برنامه استراتژیک استرالیا، نیوزلند، مصر، چین وغیره تقریبا بیانیه رسالت مشابه ای با عنوان توسعه فوتبال و ارتقاء این رشته ورزشی دارند که نشان دهنده توجه دنیا به برنامه ای جامع در مورد فوتبال می باشد. دراین بین تعداد زیادی از کشورها دارای برنامه استراتژیک محرمانه ای در مورد فدراسیون فوتبال خود هستند. برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی است در جهت تجهیز منابع سازمان و وحدت بخشیدن به تلاش های آن برای نیل به رسالت و اهداف بلند مدت، با توجه به امکانات و محدودیت های درونی و بیرونی هر سازمان در این فرآیند، قوّت ها و ضعف های داخلی و فرصت ها و تهدید های بیرونی سازمان (تحلیل swot) شناسایی می شوند و با توجه به ماموریت سازمان، اهداف بلند مدت برای آن تدوین می گردد و برای دستیابی به این اهداف، از بین گزینه های استراتژیک اقدام به انتخاب استراتژی هایی می شود که با تکیه بر قوّت ها و با بهره گیری از فرصت ها، ضعف ها از بین برود و از تهدیدها پرهیز شود تا در صورت اجرای صحیح باعث موفقیت سازمان گردد(5). در این رابطه دیوید فرآیندی 12مرحله ای برای طراحی و تدوین برنامه استراتژیک ارائه کرده است. این فرآیند با شناسایی مأموریت، اهداف و استراتژی های کنون سازمان شروع می شود و به رویه های ارزیابی استراتژی ها خاتمه می یابد (23) . علاوه بر اینکه برنامه ریزی استراتژیک با نارسائیهای جوهری و فراگردی مواجه است (16) این فرآیند در سازمان های کشور با مشکلاتی مثل نبود اتفاق نظر در میان مسوولان در مورد برنامه ریزی استراتژیک، فقدان تجزیه و تحلیل جامعه فرصت ها و خطرهای ملی، توجه ناکافی به ارزش ها، روشن نبودن گزینه های مختلف استراتژیک در برخورد با مسائل، پایبند نبودن به اولویت های استراتژیک، اجرای ضعیف برنامه های استراتژیک و فقدان در نظارت و ارزیابی نتایج عملی برنامه های استراتژیک نیز روبرو بوده است (25). این موضوع در مورد فدراسیون فوتبال نیز صدق می کند به طوری که علیرغم تلاش های گسترده مسوولین و دست اندرکاران، فاقد برنامه استراتژیک برای انجام مسوولیت خود می باشد و احتمالا با مشکلات نداشتن چنین برنامه ای مواجه بوده است. ممکن است یکی از دلایل عدم کسب رتبه مناسب در بین تیم های فوتبال جهان همین موضوع باشد. به عنوان مثال می توان به این نکته اشاره کرد که نهایت آمال و آرزوی فوتبال ما، صعود به مسابقات جام جهانی فوتبال شده است و فعالیتهای فوتبال ما حالتی سینوسی به خود گرفته و با فراز و نشیب های فراوانی روبرو است. بنابراین، در حالیکه بسیاری از فدراسیون های فوتبال در سطح جهان با به کارگیری فرایند برنامه ریزی استراتژیک توانسته اند به خوبی به رسالت خود عمل کنند و به اهداف مورد نظر دست یابند این مساله مطرح است که فدراسیون فوتبال ایران هنوز فاقد برنامه استراتژیک برای انجام مسوولیت های خود می باشد. بدین منظور، این تحقیق سعی دارد با بکارگیری فرآیند برنامه ریزی استراتژیک و استفاده از الگوها و روش های علمی متداول مورد استفاده بویژه در سازمان های ورزشی، به طراحی و تدوین برنامه استراتژیک فدراسیون فوتبال ایران بپردازد و به سوالات زیر پاسخ دهد: 1. وضعیت موجود فدراسیون فوتبال ایران از لحاظ شاخص های مرتبط با برنامه استراتژیک چگونه است؟ 2. فدراسیون فوتبال قصد دارد به چه موقعیتی دست یابد؟ 3. فدراسیون فوتبال چگونه می تواند به این موقعیت دست یابد؟