نام پژوهشگر: مهرداد علی پور
مهرداد علی پور متین باقرپور
. در این پایان نامه، یک مدل ریاضی چند هدفه برای توزیع بار بسته های داده در انتقال چند پخشی داده ها از یک فرستنده به چند گیرنده در شبکه ی راه گزینی بسته ای ارائه می شود که هدف آن کمینه کردن احتمال غیرقابل بازیابی بودن داده ها در هر نقطه ی مقصد با استفاده از رویکرد تصحیح خطا در مقصد است. در این مدل همچنین سعی می شود که تراکم موجود در شبکه از طریق کمینه کردن بیشینه ی استفاده از لینک های شبکه کاهش یابد. هر اتصال بین دو گره در شبکه با استفاده از یک مدل زنجیره ی مارکوف دو حالتی که به مدل گیلبرت-الیوت مشهور است، مدل می شود و توزیع آماری تعداد بسته های از دست رفته در هر مسیر با به دست آوردن توزیع آماری نسبتی از کل زمان ارسال داده ها که حداقل یکی از لینک های مسیر موردنظر خراب است مدل می شود. برای تعیین نسبت مدت زمان خرابی هر مسیر از کل مدت زمان ارسال داده ها، شبیه سازی انجام می شود. مدل چند هدفه ی ارائه شده با استفاده از یک الگوریتم ژنتیک چند هدفه بر پایه ی الگوریتم spea و با در نظر گرفتن یک رویکرد جریمه برای جواب هایی که محدودیت های مدل را نقض می کنند، برای یک شبکه ی نمونه و با در نظر گرفتن چندین سناریوی مختلف حل می شود و نتایج مربوطه ارائه می شود. نتایج نشان می دهد که ارسال بسته های داده از طریق چند مسیر مختلف برای هر مقصد، باعث افزایش قابلیت اطمینان در ارسال داده ها و همچنین کاهش تراکم در شبکه ی کامپیوتری می شود.
مهرداد علی پور علی اکبر آقاکوچک
قابهای مهاربندی همگرای فولادی یکی از متدوالترین سیستم های سازه ای برای مقابله با بارهای جانبی از قبیل زلزله و باد می باشد. این گونه سیستم های سازه ای بسیار اقتصادی هستند و از سختی و مقاومت بالایی بر خوردار هستند. سختی زیاد آن ها از شکل پذیر بودن آن می کاهد. از طرفی نیاز به شکل پذیر بودن سیتم های سازه ای برای مستهلک کردن انرژی در حین زلزله، لازم می باشد. از این رو نیاز به اعمال ضوابطی برای شکل پذیر تر کردن قابهای مهاربندی همگرا احساس می شد. اخیرا آیین نامه های لرزه ای ضوابطی را برای شکل پذیر کردن این نوع سیستم های سازه ای ارائه و آن ها را به دو گروه با شکل پذیری ویژه و عادی تقسیم بندی کرده اند. زلزله های شدید گذشته نشان داده اند که سیستم مهاربندی همگرا، گرچه یک سیستم مناسب در مقابل بار جانبی و زلزله می باشد ولی ممکن است عملکرد خوبی نداشته و رفتار ایده الی که در آیین نامه ها ذکر شده است را از خود نشان ندهند. در این مطالعه ضوابطی که در آیین نامه ها برای شکل پذیر کردن قابهای مهاربندی همگرا در آیین نامه ها بیان شده بود، مد نظر قرار گرفت. با مدل سازی نمونه هایی که بر اساس این ضوابط طراحی شده بودند، رفتار لرزه ای این نوع سیستم ها با آنی که در آیین نامه ها عنوان شده، مقایسه و بررسی شد. در ادامه تاثیر پارامتر های مختلف موثر در رفتار لرزه ای این گونه قابها بررسی شد. پارامتر هایی که در این مطالعه در نظر گرفته شدند عبارت بودند از: فاصله آزاد انتهایی مهاربند در ورق اتصال، ضخامت ورق اتصال، زاویه مهاربند و هندسه ورق اتصال. اثر فاصله آزاد انتهایی در رفتار لرزه ای این گونه سازه ها، در سیستم های با ورق اتصال مستطیلی و باریک شده بررسی شد. بمنظور داشتن درک بهتر از رفتار لرزه ای و حد نهایی شکل پذیری در این گونه قابها از مفهوم کرنش معادل پلاستیک برای پیش بینی شکست در نواحی بحرانی استفاده شد. این نواحی بحرانی عبارت بودند از: میانه مهاربند و گوشه ورق اتصال محل اتصال آن به تیر یا ستون.