نام پژوهشگر: نرگس غلامی
نرگس غلامی محمدحسن کریم پور
منطقه مورد مطالعه در 45 کیلومتری جنوب غرب نیشابور و حدود 2 کیلومتری شرق روستای ارغش قرار گرفته است. داسیت، تراکیت، هورنبلندآندزیت، بازالت و توف با سن ائوسن و توده های نفوذی با ترکیب مونزونیت تا دیوریت با سن الیگومیوسن در منطقه شناسایی شدند. مجموعه کانی های اولیه به شدت تحت تأثیر آلتراسیون قرار گرفته است. زون بندی آلتراسیونی در منطقه شامل زون های پتاسیک، سریسیتی، کربناتی، سیلیسی و پروپلیتیک است. این زون بندی از یک روند متحدالمرکز پیروی می کند. کانی سازی پراکنده بیشتر مرتبط با آلتراسیون نوع پتاسیک است. پیریت فراوان ترین کانی سازی سولفیدی در منطقه است.کالکوپیریت نیز در زون آلتراسیون پتاسیک همراه با پیریت دیده می شود. اکسیداسیون کانی های سولفیدی اولیه سبب تشکیل مقادیر زیادی از کانی های اکسیدآهن مانند هماتیت و لیمونیت در بخش های سطحی منطقه شده است. اکتشافات ژئوشیمیایی در منطقه بر مبنای رسوبات رودخانه ای و سنگی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آنالیز رسوبات رودخانه ای بی هنجاری مس تا ppm 9/44 را نشان داد که با مرتبط با واحد سنگی هورنبلند مونزودیوریت پورفیری است. بیشترین میزان مس در نمونه های سنگی به ppm 4/108 می رسد که مربوط به واحد سنگی هورنبلند دیوریت پورفیری در مرکز منطقه می باشد. براساس نتایج حاصل ازمطالعات xrf، توده های نفوذی منطقه در محدوده واحدهای سنگی حدواسط کالک آلکالن قرار می گیرند، که نشان دهنده موقعیت تکتونیکی زون فرورانش حاشیه قاره می باشد. مقادیر پذیرفتاری مغناطیسی در سنگ های منطقه حاکی از وجود کانی مگنتیت در این سنگ ها است لذا می توان نتیجه گرفت که کانی سازی در منطقه مرتبط با توده های نیمه عمیق نوع i یا نوع اکسیدان بوده است. ارتباط منطقه مورد مطالعه با زون فرورانش حاشیه قاره، توده های نیمه عمیق مونزونیتی، وجود شواهد آلتراسیونی متنوع از جمله وجود زون پتاسیک به عنوان مهم ترین زون آلتراسیونی شناسایی شده، شواهد کانی سازی مس، وجود ناهنجاری های ژئوشیمیایی برای این عنصر و قرار گرفتن توده های نفوذی منطقه در سری گرانیتوئیدهای نوع i در کنار توجه به قرارگیری معدن طلای ارغش و معدن کائولن با فاصله کمی از منطقه مورد مطالعه، موید پتانسیل اکتشافی برای سیستم مس پورفیری در منطقه ارغش است.
نرگس غلامی غلامحسین کرمی
مدل مفهومی دشت سعادت شهر با استفاده از داده های پمپاژ، لاگ های حفاری مربوط به چاه ها، داده های سطح آب و دادههای ژئوفیزیکی،دشت ساخته شد. مدل تهیه شده آبخوان با استفاده از داده های 13 حلقه چاه مشاهده ای طی شرایط پایدار (بهمن 1388) و در شرایط ناپایدار (اسفند 1388 تا بهمن 1389) واسنجی گردید. پارامتر k و sاز مهمترین پارامترهایی هستند که در این مراحل بهینه سازی می شوند بر اساس نتایج حاصله مقادیر متوسط هدایت هیدرولیکی از 12 تا 23 متر بر روز و متوسط آبدهی ویژه از 02/0 تا 025/0 متغیر است. تحلیل حساسیت مدل طراحی شده نسبت به تغییر پارامترهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله بیانگر این است که بیشترین حساسیت مدل مربوط به مقادیر پارامتر هدایت هیدرولیکی می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده در مرحله صحت سنجی (اسفند 1389 تا بهمن 1390) درستی مدل ساخته شده مورد تأیید قرار گرفت. در نهایت از مدل صحت سنجی شده جهت پیش بینی وضعیت آینده آبخوان برای سه سناریوی مختلف مدیریتی استفاده شده و نتایج حاصله مورد ارزیابی قرار گرفت.
نرگس غلامی احمدرضا اخوان صراف
در پژوهش پیش رو سعی شده تا با بهره گیری از مفهوم اشتیاق مشتری به برند و مفهوم سازی آن در خصوص یکی از برندهای اصلی سمعک کشور، راهی نوین و در عین حال باثبات برای کسب مزیت رقابتی پایدار به سازمان و برند مربوطه پیشنهاد گردد. بر طبق الگوی پژوهش، هدف اصلی سنجش نحوه اثرگذاری درگیری ذهنی بر وفاداری افراد می باشد که در این بین مولفه های اشتیاق مشتری به برند و کیفیت ارتباط به عنوان متغیرهای میانجی در نظر گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش را مدیران نمایندگی های فعال شرکت پرشیا سمعک در کشور تشکیل می دهد.اطلاعات لازم با توزیع پرسشنامه بین کلیه اعضای جامعه گردآوری شده است. به منظور تعیین روابط بین متغیرها و تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای spss22 و smartpls بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در جامعه مورد بررسی، درگیری ذهنی مشتریان و یا اشتیاق آنان به برند به تنهایی منجر به وفاداری افراد نخواهد شد و هدف وفاداری زمانی محقق می گردد که سازمان بتواند از درگیری ذهنی و اشتیاق افراد جهت برقراری ارتباطی با کیفیت بالا بین خود و مشتریان استفاده کند.