نام پژوهشگر: محمدرضا کهنسال
سمانه شاه حسین دستجردی ناصر شاهنوشی
با وقوع خشکسالی های اخیر در استان گلستان و اهمیت بخش کشاورزی در این استان، توجه به اقدامات پیشگیرانه ای (مدیریت ریسک خشکسالی) که بتواند اثرات خشکسالی را کاهش داده و غافلگیری کشاورزان را به حداقل ممکن رساند، حائز اهمیت فراوان می باشد. با توجه به اینکه بخش کشاورزی شهرستان گنبدکاووس در خشکسالی سال زراعی 87-1386 با 900 میلیارد ریال بیشترین میزان خسارت را در استان داشته است، تمرکز مطالعه حاضر بر این شهرستان قرار داده شده است. در این تحقیق، ضمن ارزیابی و پیش بینی خشکسالی ها و نیز شناسایی و گروه بندی راهکارهای مدیریت ریسک خشکسالی به اولویت بندی راهکارها توسط کارشناسان بخش های اجرایی، تحقیقاتی و آموزشی جهاد کشاورزی شهرستان گنبدکاووس، شرکت آب منطقه ای و مرکز تحقیقات کشاورزی استان گلستان و تعدادی از کشاورزان مجرّب این شهرستان در سال 1388 پرداخته شده است. از شاخص استانداردشده بارش (spi) و روش های زنجیره مارکوف و شبکه عصبی مصنوعی برای ارزیابی و پیش بینی وقوع خشکسالی ها، و از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (ahp) به منظور اولویت بندی راهکارهای مدیریت ریسک خشکسالی بهره گرفته شد. همچنین، از آمار و اطلاعات «ایستگاه بارانسنجی گنبد» واقع در بخش مرکزی و «ایستگاه تبخیرسنجی ترشکلی» واقع در بخش داشلی برون شهرستان گنبدکاووس به ترتیب طی سال های 87-1346 و 87-1354 استفاده گردید. بر اساس نتایج حاصله، دو روش زنجیره مارکوف و شبکه عصبی مصنوعی احتمال وقوع خشکسالی ها در بلندمدت را بیش از ترسالی ها در شهرستان گنبدکاووس برآورد نموده و از دقّت بالایی در دوره های اولیه پیش بینی برخوردارند. نتایج اولویت بندی در نرم افزار expert choice نشان داد که در بخش راهکارهای «زراعی»، معرفی ارقام مقاوم به خشکی و شوری؛ در بخش راهکارهای «فنّی آبیاری»، استفاده از سیستم های آبیاری تحت فشار؛ در بخش راهکارهای «قانونی»، بیمه خشکسالی و تخصیص اعتبارات و در بخش راهکارهای «نهادی»، استقرار نظام پایش و پیش آگاهی خشکسالی در سطح ملّی یا منطقه ای و آموزش کشاورزان از اولویت بالاتری در مدیریت ریسک خشکسالی برخوردارند. از اینرو، لازم است که برنامه ریزان و سیاستگزاران منطقه ای، تصمیمات خود را در چارچوب اولویت های مذکور اتخاذ نمایند.
مریم حسن نژاد محمدرضا کهنسال
اولین پروژه بین¬المللی ترسیب کربن در ایران با همکاری سازمانهای بین¬المللی در راستای تحقق سه هدف جذب کربن اتمسفری از طریق احیای مناطق بیایانی (هدف جهانی)، ارائه مدلی برای افزایش بهره¬وری اراضی مناطق خشک و بیابانزدایی با مشارکت مردم (هدف ملی) و بهبود وضعیت اجتماعی، اقتصادی و کاهش فقر جوامع محلی (هدف محلی) در منطقه حسین¬آباد غیناب شهرستان سربیشه استان خراسان جنوبی، در مساحتی به وسعت 144 هزار هکتار و مشتمل بر حدود 800 خانوار به اجرا درآمده است. در مجموع پروژه ترسیب کربن سه هدف عمده جذب کربن اتمسفری از طریق احیای مناطق بیابانی (هدف جهانی)، ارائه مدلی برای افزایش بهره¬وری اراضی مناطق خشک و نیمه خشک و بیابانزایی از طریق احیای مراتع تخریب شده با مشارکت مردم (هدف ملی) و بهبود وضعیت اقتصادی-اجتماعی جوامع محلی، کاهش فقر و نهایتاً بهبود شاخص توسعه انسانی منطقه اجرای پروژه (هدف محلی) را دنبال می¬کند. در مطالعه حاضر تلاش شده، برخی فعالیتهای پروژه که در راستای دستیابی به اهداف محلی آن مورد اجرا قرار گرفته است، از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد. به منظور ارزیابی عوامل موثر بر عضویت روستاییان در گروههای توسعه، مشارکت اعضای گروهها در برنامه¬های آموزشی و نیز فعالیتهای حفاظتی-ترویجی و عوامل موثر بر دریافت وام توسط اعضای گروهها از پروژه از الگوی لاجیت دو گانه و به منظور ارزیابی عوامل متمایزکننده گروههای توسعه از روش تجزیه و تحلیل تمایزی استفاده شده است؛ همچنین با استفاده از روشهای اقتصاد مهندسی، به ارزیابی آموزشهای اشتغالزای اجرا شده از سوی پروژه پرداخته شده و با استفاده از روش تصمیم¬گیری چند شاخصه آنتروپی سیاستهای انگیزشی طراحی شده در مطالعه حاضر در راستای توانمندسازی جوامع محلی مورد بررسی و امکان¬سنجی قرار گرفته¬اند. نتایج مطالعه نشان داده که از میان سیاستهای انگیزشی مطرح شده در مطالعه، بالاترین درصد موافقت مردم محلی مربوط به سیاست سازمان محور توسعه و ترویج استفاده از انرژیهای نو و کمترین درصد موافقت این جوامع مربوط به سیاست سازمان محور سیستم جریمه¬های نقدی در ازای تخریب منابع طبیعی می¬باشد. همچنین به اعتقاد مردم محلی سیاست آموزش¬محور ارائه تسهیلات و آموزش به زنان و افراد کم¬بضاعت از اثرگذارترین و سیاست سازمان محور ارائه خدمات و تسهیلات در راستای جایگزینی دامهای سبک به جای دام سنگین کم اثرترین سیاست انگیزشی در راستای توانمندسازی جوامع محلی و حفاظت از مراتع می¬باشند. همچنین نتایج حاکی از سطوح بالای توجیه-پذیری اقتصادی اجرای آموزشهای اشتغالزا در میان کلیه طبقات درآمدی خانوارهای منطقه بوده است، البته نتایج نشان¬دهنده کاهش توجیه¬پذیری اقتصادی این برنامه¬ها در طبقات بالای درآمدی نسبت به طبقات پایین درآمدی جامعه می¬باشد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل تمایزی نشان داده که برخی متغیرهای شکل¬دهنده ساختار گروههای توسعه روستایی به طور معنا¬داری در سه گروه اختلاف داشته که خود ناشی از تفاوت در عملکرد این گروهها می¬باشد. براساس نتایج حاصل، متغیرهای وضعیت اسکان، تجربه فعالیت در مشاغل مختلف، درآمد خالص سالانه، سن و جنسیت از جمله مهمترین عوامل اثرگذار بر مشارکت روستاییان در فعالیتهای مختلف پروژه (متغیرهای معنی¬دار در الگوهای لوجیت) بوده¬اند.
امین نعمتی محمد قربانی
فعالیتهای کشاورزی را میتوان به عنوان پرمخاطرهترین فعالیتهای اقتصادی نام برد که تولیدات آن تحت تأثیر ریسکهای متفاوتی قرار میگیرند. یکی از ریسکهای مهمی که در فرآیند تولید علاوه بر کاهش عملکرد، کاهش خلوص محصولات، افزایش ضایعات سبب آلودگی زیست محیطی بویژه آلودگی آب، خاک، خسارت به تنوع ژنتیکی حشرات میشوند، ریسک مرتبط با علفهای هرز میباشند که بطور متوسط سالانه حدود 30 درصد خسارت به محصولات کشاورزی وارد مینمایند. با توجه به خسارت مستقیم و غیرمستقیم و نیز هزینههای ناشی از کنترل آنها، باید به نوعی مشخص شود که کشاورزان برای کنترل علفهای هرز چقدر حاضرند پرداخت نمایند و این پرداخت روشهای مختلف کنترل مبتنی بر کشاورزی پایدار تحت تأثیر چه عواملی قرار خواهد گرفت به همین دلیل نظر به اینکه هم اکنون تصویری شفاف از تمایل به پرداخت کشاورزان برای مبارزه با آنها وجود ندارد، در این مطالعه تلاش شد تا این مهم در چارچوبی علمی مبتنی بر روشهای اقتصادی مورد ارزیابی قرار گیرد. دادههای مورد نیاز، از 180 نفر از کشاورزان گندمکار آبی و دیم شهرستانهای مشهد، سبزوار، نیشابور، تربتجام و تربتحیدریه در سال زراعی 88-1387 از طریق تکمیل پرسشنامه جمعآوری شد. نتایج نشان داد که متغیر درآمد سالانه کشاورز دارای تأثیر مثبت و معنیدار در احتمال بکارگیری روشهای کنترل شیمیایی، مکانیکی و تناوب زراعی برای مدیریت علفهای هرز دارد. نتایج حاصل از بررسی الگوی قیمتگذاری علفکشهای همسو با محیطزیست نشان داد که کاهش آلودگی آب، کاهش تهدید سلامت انسان، شاخص آگاهی کشاورزان از آثار سوء ناشی از مصرف علفکشها و متغیر مجازی یک ساله بودن علفهای هرز تأثیر معنیداری بر قیمت علفکشهای همسو با محیطزیست و کشاورزی پایدار دارند.
سعید عابد هومان لیاقتی
این مطالعه امکانسنجی ایجاد شرکتهای لیزینگ ماشینهای کشاورزی را با استفاده از دادههای مقطع زمانی سال 1388 مربوط به 210 نفر از کشاورزان انتخابشده به روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده در استان خراسان رضوی مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان داد متوسط تجربه کشاورزان، سطح زیرکشت و درآمد سالیانه کشاورزان بر احتمال توان خرید نقدی فناوری ماشینهای کشاورزی تأثیر مثبت معنیدار و تنوع فعالیتهای کشاورزی بر احتمال توان خرید نقدی فناوری ماشینهای کشاورزی تاثیر منفی معنیدار دارد. با توجه به نتایج مطالعه افزایش دسترسی کشاورزان به اعتبارات بانکی برای افزایش توان خرید نقدی فناوری ماشینهای کشاورزی، یکپارچهسازی اراضی کشاورزی، ارائه خدمات مشاورهای برای ارتقاء درآمدهای کشاورزی و نیز فراهم آوردن زمینههای لازم برای سودآوری فعالیتهای متنوع کشاورزی پیشنهاد شد. همچنین نتایج نشان داد که در مجموعه سه فناوری، تراکتور بالاترین تقاضا را به خود اختصاص داده است و پس از آن ادوات مرتبط با آن بالاترین تقاضا را دارا می باشند. بنابراین در برنامه ریزی فروش لیزینگی باید هدف گیری اولیه بر تراکتور و ادوات مرتبط با آن، بذرپاش، چاپر و کمباین باشد و در هدف گیری های بعدی سایر تقاضا ها را مورد توجه قرار داد. از سوی دیگر باید بر تحویل سریع فناوری ماشینهای کشاورزی مورد تقاضا، نرخ بهره زیر 10 درصد، وثیقههای انفرادی، فناوری تولید داخل و بازپرداخت اقساط (سالانه) برنامهریزی فروش را متمرکز کرد. مشارکت یارانهای دولت در ارتباط با مابه التفاوت نرخ بهره مورد تقاضای شرکتهای لیزینگ و بهره برداران کشاورزی میتواند به فرایند شکلگیری این صنعت در بخش کشاورزی و در نهایت تقاضای موثر کشاورزان برای این فناوریها کمک نماید.
الهه بسکابادی محمدرضا کهنسال
تغییر اقلیم یکی از مهم ترین چالش های زیست محیطی است که امروزه جهان با آن روبرو می باشد. بیان پی آمدهای تغییر اقلیم بر کشاورزی پیچیده است. افزایش غلظتco2 ، تغییرات دما و تغییرات الگوهای بارش می توانند باعث اثرات مهمی بر کشاورزی جهانی شوند. در این مطالعه تلاش شده است تا اثر تغییر اقلیم ناشی از دو برابر شدن غلظتco2 که بر دما و بارندگی تأثیر می گذارد، بر تولید گندم با در نظر گرفتن عوامل اقتصادی مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور نتایج شبیه سازی های بیوفیزیکی در الگوی اقتصادی ادغام شده است. الگوی اقتصادی، عکس العمل کشاورزان را نسبت به تغییر اقلیم با استفاده از برنامه ریزی غیرخطی بررسی می کند. این مطالعه عملکرد گندم را در مشهد نسبت به سناریوهای مختلف در دوره زمانی 1379-1400 تحلیل می نماید. سناریوهای متفاوتی از تغییر اقلیم، قیمت ها و درجه ریسک گریزی جهت بررسی واکنش عملکرد محصول تعریف شدند. نتایج نشان داد که عملکرد بهینه گندم از1331/45 کیلوگرم در هکتار در سال پایه به 1955/32 کیلوگرم در هکتار در سال هدف تغییر کرده است. به عبارت دیگر پیش بینی می شود، تغییر اقلیم 48% عملکرد بهینه را افزایش دهد. همچنین پیش بینی می شود 23% مصرف آب و 81% مصرف کود در سال 1400 نسبت به سال پایه بیشتر شود، بنابراین تغییر اقلیم باعث افزایش به کارگیری نهاده های کود نیتروژن و آب می شود. مصرف نهاده ها و عملکرد گندم در سناریوهای سال های 1379 و 1400 در اثر تغییر قیمت ها تحت تاثیر قرار نمی گیرد، بنابراین می توان گفت سیاست های قیمتی کارایی لازم را در آینده نخواهد داشت.
سمانه سادات همراز محمدرضا کهنسال
چکیده با توجه به اهمیت تنوع زیستی زراعی، در این مطالعه تلاش شده است که با استفاده از روش های ارزش گذاری محیط زیست، ارزش اقتصادی این تنوع بذر گندم در شهرستان مشهد محاسبه شود. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل 102 پرسشنامه از گندمکاران شهرستان مشهد جمع آوری شده است. در رابطه بین خصوصیات اقتصادی- اجتماعی افراد نمونه و شاخص اهمیت دهی به خصوصیات پایه ای بذر، نشان داد که متغیرهای سن، میزان درآمد سالانه از منابع کشاورزی و تعداد افراد خانوار دارای تاثیرگذاری منفی و متغیرهای میزان تحصیلات، میزان درآمد سالانه از منابع غیر کشاورزی، سابقه کشاورزی، دارا بودن وام و مساحت مزرعه دارای تاثیرگذاری مثبت بر میزان این شاخص محاسباتی بوده اند. در ارزیابی تمایل به پرداخت افراد و همچنین تمایل به واگذاری زمین از سوی آنها معین گشت که سطوح تمایل به پرداخت و واگذاری زمین در حد قابل قبولی است و این مساله بر امکان به کار بستن این دو سناریو توسط دولت دلالت دارد. همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای سن، درآمد سالانه از منابع دامپروری، درآمد سالانه از زراعت، شاخص تنوع بذر، تعداد افراد شاغل در بخش کشاورزی و نوع منبع درآمدی اصلی دارای تاثیرگذاری منفی بر احتمال پیشنهاد سطوح بالاتر برای سناریو واگذاری زمین می باشد. در خصوص سناریو پرداخت نقدی نیز متغیرهای سن، سابقه کشاورزی، درآمد از دامپروری و میزان وام افراد دارای تاثیرگذاری منفی می باشند. در بررسی سناریو دریافت نقدی از دولت نیز معین گشت متغیرهای سن، تعداد افراد شاغل در بخش کشاورزی، سابقه کشاورزی، میزان وام، میزان درآمد سالانه از دامپروری و نوع منبع درآمدی اصلی دارای تاثیرگذاری منفی بر سطح تمایل به دریافت نقدی پیشنهادی کشاورزان است. در برآورد الگوی قیمت گذاری کیفی بذر گندم از سوی کشاورزان معین گشت که تاثیرگذاری خصوصیات میزان ریزش کمتر هنگام برداشت و برداشت راحت تر با کمباین بر میزان تمایل به پرداخت و قیمت پیشنهادی افراد مثبت است. در بررسی ریسک تولیدی نیز مشخص شد که تنوع بذر کاهنده میزان ریسک تولیدی کشاورزان است. کلمات کلیدی: ارزش گذاری مشروط،ریسک تولیدی، قیمت گذاری کیفی، گندم، مشهد
سهیلا پوریزدیان محمدرضا کهنسال
در این مطالعه تلاش شده است تا پروفیل اعتبارات موجود با پروفیل اعتبارات پیشنهادی 164 کشاورز استان خراسان رضوی در سال 1388 مقایسه شود و با استفاده از روش تحلیل چندپاسخه (mca) و بهرهگیری از الگوی لاجیت عوامل موثر بر مدیریت هزینهکرد اعتبارات کشاورزی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان داد بین پروفیل اعتبارات موجود و پروفیل اعتبارات پیشنهادی در بعضی از موارد اختلاف زیادی وجود دارد. همچنین متغیرهای نرخ بهره و نظارت کارشناسان بانک تأثیر مثبت و معنی دار و متغیرهای مدت وام، بازپرداخت اقساط و نوع وثیقه تأثیر منفی و معنی دار بر احتمال بکارگیری وام در حوزه تولید دارند. متغیرهای میزان وام، بازپرداخت اقساط، فاصله بین تقاضا و دریافت وام و نوع وثیقه تأثیر مثبت و معنی دار و متغیرهای سطح تحصیلات، تنوع فعالیتهای کشاورزی و نحوه پرداخت وام توسط بانک تأثیر منفی و معنی دار بر احتمال هزینهکرد وام در حوزه مصرف دارند. با بهره گیری از الگوی توبیت، عوامل موثر بر تقاضای بالفعل و بالقوه اعتبارات مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان داد تقاضای بالفعل اعتبارات نسبت به متغیرهای نرخ بهره، نحوه پرداخت وام توسط بانک، بازپرداخت اقساط و فاصله بین دریافت وام و شروع اقساط و تقاضای بالقوه اعتبارات نسبت به متغیرهای تحصیلات کشاورز، تجربه کشاورز، درآمد کشاورزی، مدت وام، بازپرداخت اقساط، فاصله بین دریافت وام و شروع اقساط و درصد پاسخگویی بانک به تقاضای وام کشش پذیر است. در پایان پیشنهاداتی به منظور بهبود کیفیت اعتبارات ارائه شده است.
سمانه مسعودی پور محمدرضا کهنسال
در دو دهه ی گذشته نوین سازی کشاورزی با مقیاس کوچک به یک مسأله مهم برای توسعه اقتصادی بسیاری از کشورهای با درآمد پایین تبدیل شده است. اما یکی از موانع عدم گسترش تکنولوژی های جدید، نرخ پایین پذیرش می باشد که ممکن است به عوامل متعددی از جمله سرمایه ناکافی ربط داده شود. بازار مالی روستایی نقش موثری در تامین منابع مالی و نقدینگی مورد نیاز برای توسعه بخش کشاورزی دارد. موسسات مالی و اعتباری تأمین کننده اعتبار، برای حمایت از مشتریان خود بر نرخ بهره پایین تأکید می کنند. در حالی که اعتبارات فراهم شده می تواند در صورت لحاظ کردن هزینه مبادله ، بسیار گران باشد. هزینه های بالای مبادله علاوه بر کاهش کارایی بانک ها، به افزایش نرخ بهره وام منجر می شوند که نتیجه نهایی آن کاهش بانک پذیری است.در این مطالعه تلاش شده است هزینه های مبادله دریافت کنندگان اعتبارات بانک کشاورزی برآورد و عوامل موثر بر هزینه های مبادله از طریق داده های مقطع زمانی 105 کشاورز شهرستان مشهد در سال 1389 که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شده اند، بررسی شود. نتایج نشان داد میانگین هزینه مبادله دریافت تسهیلات از بانک کشاورزی برابر 476261 ریال به ازاء هر 10 میلیون ریال وام می باشد.نرخ هزینه مبادله برابر4.8 درصد برآورد شده است. نتایج برآورد الگوهای رگرسیونی نشان داد متغیرهای سن، تحصیلات، مبلغ وام و شاخص دارایی بر میزان هزینه مبادله اعتبارات تأثیر دارند بگونه ای که متغیرهای سن و تحصیلات تأثیر منفی بر میزان هزینه مبادله و متغیرهای مبلغ وام و شاخص دارایی بر میزان هزینه مبادله تأثیر مثبت دارد. با توجه به یافته ها،توصیه می شود الگوی پرداخت اعتبارات گروهی در دستور کار مدیران بانک کشاورزی قرار گیرد.
الهه اعظم رحمتی محمدرضا کهنسال
فعالیت کشاورزی فعالیتی ذاتاً خطرزاست و همین مخاطره پذیری فعالیت های کشاورزی باعث شده که بحث بیمه محصولات کشاورزی به عنوان یک راهکار مدیریتی مقابله با ریسک مطرح شود. در این راستا بابهره گیری از چارچوب پژوهش کیفی و به دفعات مکرر به 25 بهره بردار نمونه از بین زارعین شهرستان مشهد مراجعه و اقدام به تکمیل پرسشنامه گردید و بدین ترتیب به نیازسنجی نوع بیمه موردنیاز زارعین و طرح های پیشنهادی آنان در مورد هریک از روش های بیمه ای پرداخته شد. در این پژوهش ضمن معرفی روش های جدید بیمه ای مطرح در دنیا، رفتار زارعین در دو سناریوی تطابق و عدم تطابق غرامت با حق بیمه در هریک از این روش ها مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. همچنین به بررسی رفتار آتی زارعین در صورت تغییر در نرخ حق بیمه و غرامت در نظام فعلی پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که زارعین نسبت به برخی از روش های جدید بیمه ای واکنش مثبتی از خود نشان می دهند. برای نظام فعلی نیز در صورت وجود انعطاف جهت تغییرپذیری در حق بیمه و غرامت زارعین عکس العمل های متفاوتی از خود بروز می دهند که قابل تأمل است. نزدیک کردن این برنامه ها و روش ها با خواست ها، نیازها و انتظارات کشاورزان یکی از راه هایی است که در توسعه بیمه کشاورزی می تواند موثر باشد.
مریم چراغی محمد قربانی
چکیده این پژوهش عوامل موثر بر تمایل به پرداخت کشاورزان مشهد برای بهبود کمیت و کیفیت آب زیرزمینی را با استفاده از الگوی توبیت و دادههای مقطع زمانی 195 نفر از کشاورزان انتخاب شده به روش نمونهگیری طبقه ای در سال 1390 مورد مطالعه قرار داد. نتایج نشان داد سن، درآمد کل، روش انتقال آب به شکل موتور پمپ، تغییر الگوی کشت و الگوی کشتی متناسب با منطقه بر میزان حداکثر تمایل به پرداخت برای افزایش کمیت آبزیرزمینی توسط کشاورزان کوچک، متوسط و بزرگ مقیاس تأثیر معنی دار دارند. مالکیت اراضی بر میزان حداکثر تمایل به پرداخت برای بهبود کیفیت آب زیرزمینی توسط کشاورزان کوچک، متوسط و بزرگ مقیاس تأثیر معنی داری دارند. میانگین حداکثر تمایل به پرداخت برای افزایش کمیت آب زیرزمینی در واحد حجم در سه گروه کشاورزان کوچک مقیاس، متوسط مقیاس و بزرگ مقیاس به ترتیب 16/309، 36/328 و 61/359 ریال در هر متر مکعب میباشد. همچنین میانگین حداکثر تمایل به پرداخت برای افزایش کیفیت آب زیرزمینی در واحد حجم در سه گروه کشاورزان کوچک مقیاس، متوسط مقیاس و بزرگ مقیاس به ترتیب 7/324، 09/359 و 61/359 ریال در هر متر مکعب میباشد. با توجه به نتایج مطالعه توجه به تمایل های پرداخت کشاورزان برای بهبود کمیت و کیفیت آب های زیرزمینی به عنوان مبنایی برای سیاستگزاری ها پیشنهاد شد. کلید واژه ها: قیمتگذاری آب، تمایل به پرداخت، الگوی توبیت، کشش
علی رهنما محمدرضا کهنسال
در دهه های اخیر به دلیل بروز بحران آب، بیشتر کشورها به مدیریت منابع آبی و تخصیص هرچه بهتر آب گرایش پیداکرده اند. آب این ماده حیاتی مهمترین عامل محدود کننده ی توسعه ی اقتصادی و نیز مهمترین نهاده ی کشاورزی در ایران است. هدف این پژوهش، تخمین ارزش اقتصادی آب با به کارگیری رهیافت برنامه ریزی ریاضی مثبت در میان بهره برداران زراعی شهرستان قوچان است. داده های مورد استفاده در این پژوهش با استفاده از به کارگیری روش نمونه گیری تصادفی ساده و تکمیل 118 پرسش نامه از میان بهره برداران زراعی شهرستان قوچان در سال 1390-1389 فراهم گردید. سپس با به کارگیری روش آنالیز واریانس بهره برداران نمونه در گروه بهره برداران (کمتر از 5 هکتار ) و (بیشتر از 5 هکتار) تقسیم شدند که عکس لعمل هر گروه از بهره برداران نماینده تحت تاثیر سه سناریو (کاهش 30، 40 و 70 درصدی در منابع آب برای بهره بردارن گروه 1 و کاهش 10، 25 و 75 درصدی در منابع آب برای بهره برداران گروه2) و افزایش در قیمت آب ( افزایش 70، 80 و 100 درصدی برای بهره برداران گروه 1 و افزایش 75، 80 و 100 درصدی برای بهره برداران گروه 2) با استفاده از کالیبراسیون تابع هزینه درجه دو و سه سناریو ( کاهش 15، 65 و 85 درصدی در منابع آب برای بهره برداران گروه 1 و کاهش 15، 60 و 85 درصدی در منابع آب برای بهره برداران گروه 2) و افزایش در قیمت آب ( افزایش 25، 50 و 100 درصدی برای هر دو گروه از بهره برداران ) با به کارگیری کالیبراسیون تابع c.e.s با استفاده از بسته نرم افزاری gams مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق کالیبراسیون تابع هزینه درجه دو نشان داد که در سناریوهای کاهش در منابع آب ارزش اقتصادی آب به ترتیب 110، 134 و 312 تومان برای بهره برداران گروه 1و در بهره برداران گروه 2 ارزش اقتصادی آب به ترتیب برابر 10، 126 و 473 تومان به دست آمده است. همچنین ارزش اقتصادی آب با به کارگیری کالیبراسیون تابع c.e.s برای بهره برداران گروه 1 به ترتیب 11، 143 و 357 تومان و برای بهره برداران گروه 2 به ترتیب 7، 133 و 443 تومان حاصل شده است و سطح زیر کشت محصولاتی مانند گندم، جو، سیب زمینی و گوجه فرنگی نسبت به سناریوهای موجود دچار تغییرات کمتری شده است.
تکتم امیری محمد قربانی
منابع طبیعی در توسعه اقتصادی- اجتماعی کشورمان نقشی اساسی دارد. از این رو برآورد ارزش اقتصادی کارکردها و خدمات منابع طبیعی از جمله حوضه های آبخیز، علی رغم پیچیدگی، برای مدیریت و توسعه پایدار امری ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق به ارزشگذاری اقتصادی کالاها و خدمات اصلی حوضه آبخیز سد کارده شهرستان مشهد با استفاده از رویکردهای هزینه جایگزین، قیمت های بازاری و انتقال منافع در سال 1390 پرداخته شد. ارزش های استفاده ای و غیر استفاده ای در قالب چهار گروه تولیدی، تنظیمی، حمایتی(حفاظتی) و فرهنگی محاسبه شدند. نتایج نشان داد ارزش اقتصادی کل حوضه برابر با 5/751 میلیارد ریال و ارزش هر هکتار از حوضه 64/19 میلیون ریال می باشد. سهم ارزش های مستقیم از ارزش اقتصادی کل 33 درصد و سهم ارزش های غیر مستقیم 67 درصد می باشد که این نشان دهنده ارزش بالای کارکردهای غیر بازرای است. همچنین ساختارهای انگیزشی به منظور بهبود کالاها و خدمات زیست-محیطی حوضه آبخیز مورد بررسی قرار گرفتند و با استفاده از روش چند شاخصه آنتروپی رتبه بندی شدند. بدین منظور تعداد 23 پرسشنامه از طریق مصاحبه با کارشناسان آبخیزداری گردآوری شد. مطابق نظر کارشناسان سیاست های ارزشگذاری منافع غیر مستقیم ارائه شده توسط کارکردهای زیست محیطی آبخیز و پرداخت های جبرانی، پرداخت های مالی جبرانی(تشویقی) به کسانی که فعالیت های حفاظتی آبخیز های بالادست را به عهده دارند، توسط کشاورزان یا بهره برداران پایین دست و توسعه مجوزهای قابل عرضه در بازار بر اساس معیار آنتروپی اولویت های اول تا سوم شناخته شدند.
مسعود حسین زاده محمدرضا کهنسال
چکیده در اکثر کشور های در حال توسعه همچون ایران، بخش کشاورزی نقش مهمی از نظر تولید و ایجاد اشتغال ایفا می کند و سهم عمده ای از فعالیت های اقتصادی این کشورها در این بخش متمرکز شده است. از مهم ترین وظایف بخش کشاورزی، دستیابی به خودکفایی و تامین امنیت غذایی با توجه به محدودیت های موجود می باشد. لذا به منظور دستیابی به این اهداف، طراحی برنامه ای منسجم و هدفمند در زمینه کشت محصولات کشاورزی همچون تعیین الگوی بهینه کشت امری اجتناب ناپذیر است تا علاوه بر تخصیص بهینه منابع بین محصولات گوناگون، سودآوری و رفاه کشاورزان نیز افزایش یابد. هدف این پژوهش، تعیین الگوی بهینه کشت با به کارگیری رهیافت برنامه ریزی ریاضی بازه ای در میان بهره برداران زراعی شهرستان اسفراین قبل و بعد از هدفمند کردن یارانه ها می باشد. به این منظور کشاورزان بر اساس منابع آبی در سه گروه استفاده کننده از آب رودخانه، چاه عمیق و دیم کار طبقه بندی شدند. داده های مورد استفاده در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و تکمیل 207 پرسش نامه از میان کشاورزان این سه طبقه جمع آوری گردید. نتایج تعیین الگوی بهینه کشت در این سه طبقه نشان داد که الگوی بهینه کشت با توجه به محدودیت های موجود در گروه استفاده کننده از آب رودخانه قبل و بعد از هدفمند کردن یارانه ها کشت پیاز می باشد. در گروه استفاده کننده از آب چاه عمیق، الگوی بهینه کشت قبل از هدفمند کردن یارانه ها کشت ذرت علوفه ای، یونجه آبی، آفتابگردان و هندوانه دانه ای و بعد از هدفمند کردن یارانه-ها کشت زیره سبز، ذرت علوفه ای، یونجه آبی و هندوانه دانه ای می باشد. الگوی بهینه کشت برای گروه کشاورزان دیم کار قبل از هدفمند کردن یارانه ها شامل کشت محصولات نخود و عدس می باشد. همچنین الگوی بهینه کشت بعد از هدفمند کردن یارانه ها برای این گروه به ازاء ? = 0، شامل کشت محصولات نخود، عدس و جو و به ازاء سایر مقادیر ?، شامل کشت محصولات نخود و عدس می باشد. کلید واژه ها: الگوی بهینه کشت، برنامه ریزی ریاضی بازه ای، شهرستان اسفراین
سمیه رحیمی بایگی محمدرضا کهنسال
چکیده در این پژوهش تقاضای انواع متفاوت گوشت، یعنی گوشت قرمز، گوشت مرغ و گوشت ماهی در دوره 1360 تا 1390 در ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . به منظور انتخاب مناسب ترین مدل تقاضا بین مدل های روتردام، سیستم تقاضای تقریبا ایده آل(aids) و مدل cbs، به تفکیک در دو بخش خانوارهای شهری و روستایی ایران از روش sur بهره گرفته شد. نتایج حاصل از مقایسه مدل های مذکور نشان داد که در دوره مورد مطالعه در بخش شهری سیستم تقاضای تقریبا ایده آل در حالت مقید به قید همگنی و در بخش روستایی سیستم تقاضای تقریبا ایده آل در حالت مقید به قید همگنی و تقارن نسبت به سایر مدل ها دارای برتری هستند. نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که برای مصرف کننده شهری گوشت قرمز، مرغ و ماهی کالایی ضروری ( نرمال) محسوب می شود و از طرفی گوشت قرمز و مرغ کالاهایی بی کشش و گوشت ماهی کالایی کشش پذیر است. و اما برای مصرف کننده روستایی همه انواع گوشت کالایی ضروری (نرمال) محسوب می شود و تقاضای مصرف کننده روستایی برای گوشت قرمز و مرغ بی کشش و برای گوشت ماهی کشش پذیر می باشد. بیشترین کشش خود قیمتی برای هر دو مصرف کننده شهری و روستایی مربوط به گوشت ماهی می باشد و بین سه گروه گوشت رابطه جانشینی وجود دارد. سپس پیشبینی تقاضای گروه های گوشت در مناطق شهری و روستایی ایران، تا سال 1404 (چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران ) در قالب چهار سناریوی قیمتی با استفاده از مدل برتر پیش بینی (aids) انجام شد. نتایج نشان داد؛ برای هر دو مصرف کننده شهری و روستایی در تمام سناریو ها به جز سناریوهایی که درآمد واقعی در آن ثابت فرض شده است و سناریویی که درآمدها بر اساس روند گذشته شان و قیمتها با فرض تورم ده درصدی ساخته می شود، میزان تقاضای گوشت، روند کاهشی دارد.
سارا ملک نیا محمدرضا کهنسال
تخصیص بهینه زمین های کشاورزی در یک منطقه یکی از مسائل بسیار اساسی در استفاده بهینه از منابع تولید کشاورزی است. یکی از مهمترین تصمیمات کشاورزان تخصیص بهینه منابع است که این عمل اغلب از طریق تعیین الگوی بهینه کشت صورت می گیرد. هدف از این مطالعه معرفی و کاربرد رهیافت برنامه ریزی آرمانی ترتیبی توسعه یافته و فراآرمانی و تعیین الگوی بهینه کشت شهرستان گرگان با استفاده از این دو رهیافت می باشد. داده های مورد استفاده در این پژوهش با استفاده از بکارگیری روش نمونه گیری تصادفی ساده و تکمیل 112 پرسش نامه از میان بهره برداران زراعی شهرستان گرگان در سال 91-1390 فراهم گردید. سپس با بکارگیری روش آنالیز واریانس بهره برداران نمونه در گروه بهره برداران کمتر از 4 هکتار و بیشتر از 4 هکتار تقسیم و مدلهای مورد نظر برای هر دو گروه برآورد گردید و در پایان نتایج با الگوی کشت فعلی منطقه مورد مقایسه قرار گرفت. آرمانهای مورد نظر کشاورزان در این منطقه شامل: حداقل سازی هزینه کل زراعت، حداکثر اشتغال نیروی کار خانوادگی کشاورز و حداقل کردن مصرف آب در دو دوره کشت پائیزه و بهاره می باشد. نتایج نشان داد که آرمان حداقل مصرف آب در تمامی مدلها برآورده شده ولی آرمان حداکثر اشتغال در هیچ یک از مدلها برآورده نشده و از سطح قابل قبول مورد انتظار تصمیم گیرنده انحراف داشته است. مدل برنامه ریزی آرمانی ترتیبی توسعه یافته با مقادیر متفاوت آلفا بین بهینه سازی یا کارایی (0=?) و توازن بین اهداف (1=?) یک بار بطور ساده و یک بار با تغییرات 20 درصدی در مقادیر آرمانها برآورد گردید. همچنین نتایج نشان داد که در الگوی زیر 4 هکتار محصولات گندم، کلزا و باقلا در کشت بهاره به ترتیب 54% کاهش، 25%و37% افزایش و در کشت پائیزه پنبه 107? افزایش نسبت به الگوی فعلی داشته اند این در حالی است که در الگوی بالای 4 هکتار، در کشت بهاره گندم و کلزا به ترتیب 35%و 25% کاهش یافته و باقلا بدون تغییر مانده است. در کشت پائیزه نیز سویاو گوجه فرنگی به ترتیب 51% و 284% افزایش ولی شالی 26% کاهش را نسبت به الگوی فعلی نشان می دهد. بیشترین مقدار محاسباتی سود کل حاصل از تولید محصولات مربوط به مدل برنامه ریزی آرمانی ترتیبی توسعه یافته بوده که در گروه 1، 84% افزایش و در گروه 2، 102% افزایش داشته است. همچنین محصولات سیب زمینی، ذرت و جو در هیچ مدلی وارد الگوی کشت نشده و از بین محصولات تولیدی حذف شده اند.
جلال الدین گرگانی محمدرضا کهنسال
تخصیص و بهینه¬سازی منابع کشاورزی یکی از مسائل بسیار اساسی در استفاده از منابع تولید کشاورزی است. هدف از این مطالعه، تعیین الگوی کشت ریسک محور همسو با مدیریت آب کشاورزی با استفاده از الگوی ترکیبی (mga-motad) برای زارعین شهرستان گرگان می باشد. آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق جمع¬آوری 184 پرسشنامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان شهرستان گرگان بصورت نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای، در سال92 و آمارهای جهاد کشاورزی گرگان از سال91-1385 به منظور تکمیل داده¬ها تهیه گردید. نتایج نشان داد که در راستای مدیریت آب، می توان با حفظ درآمد کل و با الگوی کشت جدید تا 71/25 درصد آب مصرفی را کاهش داد همچنین نتایج حاصل از الگوی ترکیبی (mga-motad) حاکی از آن است که الگوی کشت نسبت به نوسانات ریسک آب واکنش نشان می دهد بطوریکه که سطح زیرکشت محصولات در الگوی ریسکی(motad-mga) نسبت به الگوهای تقریباً بهینه تفاوت قابل ملاحظه ای را نشان می دهند. با توجه به یافته¬ها استفاده از الگوی کشت مبتنی بر(mga-motad) به منظور تعادل بخشی به آب¬های زیرزمینی (تکلیف 25 درصدی برنامه چهارم توسعه) پیشنهاد شده است.
سعید امینی محمدرضا کهنسال
در دنیای امروز روند تخریب محیط زیست شدت گرفته که در بلندمدت بر زندگی و رفاه انسان ها تأثیر منفی خواهد گذاشت، بنابراین آگاهی از خدمات و ارزش خدمات محیط زیست در جلوگیری از تخریب آن موثر خواهد بود. مطالعه حاضر به تعیین عوامل موثر بر تمایل به پرداخت و میزان تمایل به پرداخت شهروندان برای خدمات و کارکردهای دریاچه چیتگر تهران با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و کاربرد مدل دومرحله ای هکمن پرداخته است. همچنین ارزش سالانه خدمات اطلاعاتی شامل خدمات تفریحی و حفاظتی و خدمات تنظیمی شامل خدمت تلطیف آب وهوا و خدمت تغذیه سفره های زیرزمینی، محاسبه می گردد. تعداد نمونه ی لازم در بهار 1393 از طریق تکمیل پرسشنامه و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده محاسبه شد و با استفاده از داده های به دست آمده از 400 پرسش نامه، تحلیل انجام گرفت. نتایج نشان داد که میانگین تمایل به پرداخت ماهیانه هر فرد در مورد کارکرد تفریحی 9445 تومان، برای حفاظت دریاچه 8767 تومان، برای کارکرد تلطیف آب وهوا 9400 تومان و برای کارکرد تغذیه سفره های زیرزمینی 7655 تومان می باشد. همچنین ارزش سالانه کارکرد تفریحی 113340 میلیون تومان، ارزش سالانه حفاظتی میلیون 105210 تومان، ارزش کارکرد تلطیف آب وهوا 112800 میلیون تومان و ارزش سالانه کارکرد تغذیه سفره های زیرزمینی 91860 میلیون تومان می باشد.
پریسا صمدی محمدرضا کهنسال
یکی از عوامل مهم تاثیرگذار در تقویت و افزایش انگیزه تولیدکنندگان، افزایش سودآوری فرآیند تولید محصول است که این امر تنها با وجود یک نظام بازاریابی کارا میسر خواهد بود. با توجه به توانمندی تولید و کشت گیاهان دارویی در استان خراسان رضوی و وجود اختلاف فاحش بین قیمت تولید کننده و مصرف کننده آلوئه ورا و با علم به اینکه تاکنون هیچ مطالعه اقتصادی بر روی این محصول انجام نشده، در مطالعه حاضر بازاریابی این محصول در شهرستان مشهد مورد بررسی قرار گرفت و عوامل موثر بر مصرف آن شناسایی شد. به منظور بررسی عوامل موثر بر حاشیه بازاریابی، تعداد 35 پرسشنامه از تولیدکنند گان، 3 پرسشنامه از عمده فروشان و 90 پرسشنامه از خرده فروشان به روش نمونه گیری تصادفی تکمیل و به منظور بررسی عوامل موثر برمصرف آلوئه ورا نیز تعداد 360 پرسشنامه از شهروندان مشهد، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب و بر اساس پنج سطح درآمدی (گروه های پایدار ایده آل، پایدار قوی، نیمه پایدار، پایدار ضعیف، ناپایدار) جمع آوری گردید. نتایج تخمین مدل مارک آپ و حاشیه نسبی لگاریتمی نشان داد که قیمت خرده فروشی و هزینه بازاریابی تاثیر مثبت و معنی داری بر حاشیه بازاریابی دارند و با کاهش هر یک از این متغیرها، حاشیه بازاریابی کاهش می یابد. ارزش کالاهای فروخته شده اثر منفی و معنی داری بر حاشیه بازاریابی نشان داد که بدین معناست هر چه ارزش کالای فروخته شده افزایش یابد حاشیه بازاریابی کاهش می یابد. با توجه به قرارگرفتن مصرف در چهارگروه، ابتدا از مدل لاجیت ترتیبی استفاده گردید اما با نقض فرض رگرسیون های موازی، از مدل لاجیت ترتیبی تعمیم یافته برای بررسی عوامل موثر بر مصرف آلوئه ورا استفاده شد. نتایج برآورد مدل لاجیت ترتیبی تعمیم یافته نشان داد که ضریب سه متغیر رضایتمندی، تبلیغات و درآمد در هر سه سطح صفر (مقایسه عدم مصرف با مصرف کم، متوسط و زیاد) و یک (مقایسه عدم مصرف و مصرف کم با مصرف متوسط و زیاد) و دو (مقایسه عدم مصرف، مصرف کم و متوسط با مصرف زیاد) معنی دار و مثبت است. در واقع با افزایش تبلیغات، رضایتمندی و یا درآمد سطح مصرف آلوئه ورا افزایش می یابد. ضریب متغیر آگاهی در دو سطح صفر و یک معنی دار نبود، اما در سطح دوم معنی دار و مثبت بود که نشان می دهد اگر فرد در سطح عدم مصرف باشد، افزایش آگاهی باعث انتقال وی به سطوح مصرف کم یا متوسط نمی شود بلکه احتمال انتقال وی به سطح مصرف زیاد افزایش می یابد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود اولاً با نظارت بر قیمت خرده فروشی قیمت پرداختی مصرف کننده را در بازار کاهش داد، ثانیاً با افزایش رضایتمندی و آگاهی افراد از طریق تبلیغات به افزایش تقاضای این محصول کمک کرد.
مجتبی احمدیان مرندیز محمدرضا کهنسال
یکی از راهکارهای افزایش سودآوری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی و همچنین دسترسی به امنیت غذایی بالاتر افزایش تولید گوشت مرغ در واحد سطح از طریق ایجاد تغییرات عمده در تکنولوژی از جمله تکنولوژی پرورش در قفس مرغ گوشتی است. بر این اساس در مطالعه حاضر عوامل (اقتصادی و غیراقتصادی) موثر بر تمایل مرغداران شهرستان بجستان (که رتبه چهارم تولید گوشت سفید در استان خراسان رضوی را داراست) به پذیرش تکنولوژی پرورش در قفس مرغ گوشتی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت رسیدن به این هدف واحدهای پرورش مرغ گوشتی شهرستان بجستان که حاضر به مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بوده اند(48 واحد) انتخاب و اطلاعات مورد نیاز از آن ها از طریق سرشماری در سال 1392 جمع آوری و سپس با استفاده از الگوی لاجیت ترتیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بررسی اثرات نهایی متغیرها در الگوی لاجیت ترتیی نشان می دهد که سن مالک مرغداری، محل سکونت ، وضعیت تراکمی محدوده مرغداری، ظرفیت جوجه ریزی ، استفاده از نیروی کار خانوادگی ، و درآمد سالانه از شغل دوم احتمال قرار گرفتن واحدها در زمره واحدهای با عدم تمایل و یا با تمایل کم جهت پذیرش تکنولوژی پرورش در قفس مرغ گوشتی را افزایش و از سوی دیگر احتمال قرار گرفتن این واحدها در زمره واحدهای با تمایل زیاد جهت پذیرش تکنولوژی فوق را کاهش می دهد. همچنین نتایج مطالعه نشان می دهد که تحصیلات مرغدار، شغل اصلی، میزان رضایت از شغل مرغداری، تجربه در زمینه فعالیت مرغداری، تمایل به افزایش ظرفیت، درجه مکانیزاسیون، نقدینگی در دوره، سابقه دریافت وام و درآمد سالانه مرغداری احتمال قرار گرفتن واحدها در زمره واحدهای با تمایل زیاد جهت پذیرش تکنولوژی پرورش در قفس مرغ گوشتی را افزایش و از سوی دیگر احتمال قرار گرفتن واحدها در زمره واحدهای با عدم تمایل و یا با تمایل کم جهت پذیرش تکنولوژی پرورش در قفس مرغ گوشتی را کاهش می دهند.باتوجه به یافته های مطالعه برنامه ریزی جهت برگزاری دوره های ترویج برای مالکین مسن تر و دارای سطح تحصیلات پایین تر و فراهم نمودن مقدمات حضور بیشتر کارشناسان جهاد کشاورزی در روستا جهت ارتباط بهتر با مرغداران و همچنین افزایش حمایت های مالی از صنعت مرغداری بوسیله اعطای تسهیلات بلندمدت و با نرخ بهره مناسب به منظور ارتقای سطح تکنولوژی واحدها پیشنهاد می شود.
اهون کاسب محمد قربانی
در چند سال اخیر نحوه نگرش به موضوع انرژی در ایران تغییر چشمگیری داشته است، از یک سو پایان پذیر بودن انرژی های فسیلی و از سوی دیگر افزایش مداوم قیمت ها و اجرای طرح هایی همچون هدفمند کردن یارانه ها، دولت ها را بر آن داشته که به سوی مجموعه ای از انرژی های نو حرکت کنند. اتخاذ و توسعه سیاست ها و راهبردهای مناسب برای سرمایه گذاری در انرژی های تجدیدپذیر، به تجزیه و تحلیل مزایای سرمایه گذاری در آن بر اساس تمایل به پرداخت خانوارها نیاز دارد. این مطالعه با استفاده از اطلاعات مقطع زمانی سال 1393 مربوط به 250 خانوار و 4518 مشاهده از استان خراسان رضوی و به کارگیری آزمون انتخاب و مدل لاجیت متداخل به ارزش گذاری ویژگی های سرمایه گذاری در انرژی های تجدیدپذیر پرداخته است. برآورد مدل لاجیت متداخل با متغیرهای اقتصادی- اجتماعی نشان داد که متغیرهای سن، مالکیت مسکن و برخورداری از خودرو بر میزان تمایل به پرداخت ها تأثیر مثبت و معنی داری دارد. هم¬¬چنین خانوارهای شهری برای کاهش آلودگی هوا و افزایش اشتغال زایی ارزش بیشتری قائل اند، آنها به ترتیب تمایل به پرداخت ماهانه¬ای برابر 48033 و 34947 ریال برای این دو ویژگی دارند. از طرفی برای تأثیرات چشم اندازی ارزش زیادی قائل نیستند و تمایل به پرداخت ماهانه¬ای برابر 1669 ریال برای آن دارند. با توجه به یافته¬ها، اجرای مطالعه به صورت جامع تر در ایران و به صورت دوره¬های زمانی 3 تا4 ساله برای بررسی سیاست¬های اجرا شده در خصوص انرژی های تجدیدپذیر پیشنهاد شده است.
مهدی صادقی محمدرضا کهنسال
حمایت از ایجاد و توسعه بنگاه های کوچک و متوسط اقتصادی یکی از اولویت های اساسی در برنامه توسعه اقتصادی اکثر کشورهاست. با این وجود اجرای طرح اعتبارات بنگاه های کوچک و متوسط اقتصادی در ایران طی سال 1384با بحث های فراوانی از سوی موافقان و مخالفان آن در مورد اثربخشی آن همراه بوده است . با توجه به اهمیت طرح بنگاه های زود بازده و بار مالی سنگینی که برای اجرای این طرح در کشور هزینه شده و با توجه به آمار های متناقض منابع رسمی، این مطالعه به منظور بررسی اثر اعتبارات بنگاههای زود بازده در زیر بخش دامپروری در استان خراسان جنوبی انجام گرفته است. روشی که در مطالعه حاضر برای بررسی تأثیر اعتبارات بنگاههای زود بازده در زیر بخش دامپروری استان خراسان جنوبی به کار گرفته شده استفاده از سیستم معادلات(sure) با روش پانل دیتا می باشد، علاوه بر آن از مدل لاجیت ترتیبی نیز استفاده شده است. جامعه آماری این مطالعه کلیه بنگاه های دریافت کننده تسهیلات زودبازده در زیر بخش دامپروری استان خراسان جنوبی است که در مجموع 1067 بنگاه می باشد. اطلاعات مورد نیاز جهت انجام این مطالعه از طریق پیمایشی و تکمیل پرسشنامه برای دوره زمانی 1391- 1384 از بنگاه های زیر بخش دامپروری جمع آوری شد. تخمین دستگاه معادلات به ظاهر نامرتبط با روش پانل نشان داد تمام متغیرهای موجود در معادله اول دارای رابطه مثبت و معنی دار با جریان سرمایه گذاری بنگاه های زود بازده در زیر بخش دامپروری هستند در این میان ارزش افزوده بنگاه ها بیشترین تاثیر را دارند. در معادله دوم نیز متغیرها معنی دار و مثبت گزارش شده اند و با توجه به ضرایب بدست آمده متغیر با وقفه انباره سرمایه نقش پررنگ تری بر انباره سرمایه دارد. ضریب برآوردی نیروی کار در معادله سوم معنی دار نیست. در معادله چهارم متغیرهای ارزش افزوده و شاخص کاربری دارای اثر معنی داری بر رشد نیروی کار نیستند. و فقط سرمایه گذاری قابلیت تغییر معنی دار بر بکارگیری نیروی کار را دارد. نتایج مدل لاجیت ترتیبی نشان داد اثر نهایی استفاده از اعتبارات برای متغیر سود در بخش اول یعنی کسانی که کمتر از 30میلیون تومان وام گرفته اند منفی و در سه سطح دیگر مثبت گزارش شده است. این امر نشان می دهد که افزایش میزان سود بنگاه به میزان یک واحد سبب ایجاد تغییرات مثبت در احتمال استفاده از اعتبارات بانکی برای گروه های دو، سه و چهار خواهد شد. بیشترین تاثیر مثبت متغیر سود در سطح گروه چهار یا کسانی که بیشتر از 90 میلیون اعتبارات بانکی دریافت کرده اند گزارش شده است. به طوری که با یک واحد(میلیون) افزایش در سود و ثابت ماندن سایر شرایط احتمال استفاده از اعتبارات بانکی به اندازه 029/0افزایش می یابد. در گروه های سوم و چهارم با بالا رفتن سرمایه گذاری احتمال استفاده از اعتبارات کاهش خواهد داشت. اثر نهایی هزینه واسطه بنگاه ها در گروه یک و دو منفی گزارش شده است و می تواند نشان دهنده ترس بنگاه ها از گرفتن وام با بالا رفتن هزینه ها در بنگاه هایی که کمتر از 60 میلیون وام گرفته اند باشد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود سیاستگذاران به منظور افزایش تولید، اشتغال و سرمایه گذاری بلندمدت در این بخش، ایجاد ثبات در بازار نهاده ها و محصولات را به منظور تضمین سودآوری فعالان این بخش مدنظر قرار دهند، چراکه اعتبارات، تنها یکی از نهاده های اصلی تولید است و تسهیل پرداخت آن بدون توجه به وجود ثبات در بازار نهاده و محصول به تنهایی مشکلات این بخش را حل نخواهد کرد.
بهاره معدنیان آرش دوراندیش
بانک کشاورزی به عنوان منبع اصلی پرداخت تسهیلات اعتباری به کشاورزان محسوب می شود و اعتبارات نقش مهمی در توسعه بخش کشاورزی دارند. ازنظرقوانین بانک کشاورزی قسمت اعظم منابع مالی پرداخت وام باید از محل بازپرداخت وام های پرداخت شده در سالهای قبل تأمین شود. بنابراین عدم بازپرداخت وام ها سبب خواهد شد که بانک در پرداخت وام های مورد نیاز کشاورزان با مشکل روبرو گردد. در این مطالعه به بررسی عوامل موثر بر عدم یا تأخیر در بازپرداخت تسهیلات اعطایی به کشاورزان بانک کشاورزی در استان تهران پرداخته شده است. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از طریق پرسشنامه و مصاحبه با تمامی کارشناسان تسهیلات بانک های کشاورزی استان تهران (14 شهرستان) و تمامی کشاورزان بخش زراعت این استان (391 کشاورز) که در در سال 1391 وام هایی با بازپرداخت کمتر از دوسال را دریافت نموده اند،جمع آوری گردید. متغیرهای مهم اثرگذار بر عدم یا تأخیر در بازپرداخت تسهیلات اعطایی با استفاده از روش دلفی استخراج و سپس براساس نظر کارشناسان بانک اولویت بندی گردید و با استفاده از الگوی لاجیت چندگانه عوامل موثر بر بازپرداخت وام های دریافتی بررسی شد. نتایج نشان می دهد که قوانین بانکی و لابی گری در بانک سهم زیادی در تاخیر بازپرداخت تسهیلات اعطایی از دیدگاه کارشناسان بانک دارد. همچنین، عواملی مانند نوع وام، مدت زمان بازپرداخت، معرف و سن کشاورز از جمله متغیرهای معنی دار بر عدم یا تأخیر در بازپرداخت تسهیلات از سوی کشاورزان می باشند. با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد می شود که با تغییر قوانین بانکی از لابی گری جلوگیری نمود و همچنین با متناسب کردن میزان تسهیلات و مدت بازپرداخت آن، به کشاورزان در بازپرداخت تسهیلات کمک نمود.
سمانه تژده محمد قربانی
هدف این مطالعه آن است که رفتارهای اصلاحی و حفاظتی چغندرکاران جهت بهبود کیفیت خاک، محصولات کشاورزی و حذف آلاینده های شیمیایی، رعایت تناوب زراعی، پسماندهای گیاهی، آیش گذاشتن زمین و به کارگیری شخم حفاظتی مورد بررسی قرار گیرد. برای بررسی رفتار کشاورزان، از الگوی لاجیت چند متغیره و نیز از کشاورزان چغندرکار شهرستان تربت جام که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند استفاده شده است.