نام پژوهشگر: زهرا سیدیزدی
مهناز صادقی گوغری زهرا سیدیزدی
فرهنگ عامه آیینه تمام نمای تاریخ تمدن و جامعه شناسی و اطلاعات مردم شناسی است. که بازگو کننده تمام اآیین ها و رسوم خاص هر ملتی است.فرهنگ عامه شامل دو شاخه اصلی سنتهای اصلی مادی و معنوی است در برگیرنده سنتهای گفتاری و غیر گفتاری میباشد سنتهای گفتاری مانند ضربالمثلها گویشها متلکها و ... . سنتهای غیر گفتاری مانند داستانهای عامیانه که شامل سمک عیار، فرامرزنامه، طوطی نامه، حمزه نامه میشود که بیان کننده آداب و رسوم مردم میباشد از بدو تولد تا مکرگ و شامل آیین های فرهنگی ،اجتماعی سیاسی و خرافات نیز میباشد. بررسی عناصر فرهنگ عامه در گرشاسب نامه و مقایسه آن با شاهنامه فردوسی هدف اصلی این پژوهش میباشد.
محبوبه ملکی بابهویزی زهرا سیدیزدی
فردوسی، شاعر حماسه سرای بزرگ جهان و شاهکار بی مانندش شاهنامه از دیرباز مورد توجه و پژوهش پژوهندگان قرار گرفته است. با آنکه درحوزه شاهنامه پژوهی و فردوسی شناسی کارهای ارزنده ی بسیاری صورت گرفته ،اما در حوزه ی بلاغت جای پژوهش های بایسته خالی است. این پژوهش به بررسی اطناب و ایجاز با تاکید بر بخش پهلوانی شاهنامه پرداخته است.برای این منظور منابع متعددی از کتب معانی بررسی گردید و ضمن نشان دادن اختلاف آرای نویسندگان، نظرات آنها نیز نقد و بررسی شد. در بخش ایجاز علاوه بر بیان انواع ایجاز و شیوه های ایجاد آن موارد تازه ای از ایجاز ،در شاهنامه نظیر ایجاز در آرایه ها، براعت استهلال، تصاویر و ایجاز در اطناب و .... یافت شد.در بخش اطناب نیز انواع اطناب و معانی ضمنی آن و موارد کاربرد اطناب با ذکر شواهد بیان شده است.
قلندر روستائی سعید حاتمی
ناصرخسرو قبادیانی شاعر دگراندیش خراسانی نیمه ی دوم قرن پنجم هجری قمری و سنایی غزنوی، شاعر منتقد خراسانی اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری قمری، با دوری جستن مطلق یا نسبی از مدح و تحت تأثیر تحوّلی عمیق که در روح و شخصیّتشان پدید آمده بود، در ضمن ابیات زیادی در دیوان و حدیقه، در ابعاد و زوایای مختلف، به مقولۀ عقل نگریسته و نظرات خود را مطرح نموده اند. هدف نگارنده این است که در ضمن جمع آوری، دسته بندی و تحلیل بازتاب های این موضوع مهم در آثار آنان، به خصوص در حدیقه ی سنایی و دیوان ناصرخسرو که تجلّی گاه اصلی این بازتاب هاست، میزان تأثیرپذیری این نظریّات از اوضاع اجتماعی و عقاید کلامی رایج و مسلّط بر جامعه ی عصر آنان را تعیین نماید. ماحصل این جستار آن است که نظریّات این دو متفکّر بزرگ خراسانی، به شدّت از اوضاع اجتماعی و فکری جامعه تأثیر پذیرفته است و هر دو از دریچة عقاید کلامی منطبق بر مذهب اعتقادی خود، به عقل نگریسته و به گونه ای مطلق گرایانه و متعصّبانه کوشیده اند تا از عقل و عقل گرایی به عنوان ابزاری در جهت تبیین و تثبیت دیدگاه های مبتنی بر نحله ی مذهبی خود بهره برداری نمایند. امّا به دلیل تفاوت و تباین بنیادین در مواضع فکری و اعتقادی آنان، درون مایه های نظراتشان در این خصوص، با هم یکسان نیست. سنایی در ضمن همراهی با جریان سیاسی و فرهنگی حاکم و مسلّط بر جامعه، از منظر کلام اشعری به موضوع عقل نگریسته و نظریّات او در این خصوص، در عین تنوّع، گستردگی و غنای بسیار حداقل در اصول و بنیان های نظری، با عقاید ابوالحسن اشعری تطابق دارد؛ امّا ناصرخسرو بیرون از چارچوب نظام سیاسی و فرهنگی مسلّط بر جامعه ایستاده و با خشم و نفرتی زایدالوصف می کوشد تا از عقل و عقل گرایی، به عنوان وسیله ای برای تأثیرگذاری بر توده های خاموش، در خواب و به تلاطم و حرکت وا داشتن مانداب ذهن و اندیشه ی آنان، استفاده کند و از موجبات، اسباب عوام فریبی و استحمار حاکم بر جامعه پرده بر گیرد تا زمینه ی لازم را برای القاء و جانشین سازی نظام فکری و سیاسی مورد نظر خویش فراهم آورد.
رویا ارجمندی جلیل شاکری
شعر هر شاعری، آینه تمام نمای زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هنری جامعه ای است که در آن زندگی می کند. بر این اساس و در دنیای معاصر، عده ای از شاعران بر این باورند که قالب ها و زبان شعر کلاسیک برای بیان این شرایط و محیط، قاصر است؛ از این رو هر کدام به شیوه ای سعی در به روز رسانی شعر خود متناسب با زمان و مکان زیستگاه خویش دارند؛ و این آغاز قدم نهادن در وادی نوآوری ست. شیوه های نوآوری در میان شاعران مختلف متفاوت است؛ بعضی تنها مفاهیم امروزی و کلمات جدید را در شعر خویش وارد می کنند و این شیوه را نوآوری در شعر معاصر می دانند؛ شبیه آنچه محمدتقی بهار به آن معتقد بود؛ عده ای دیگر با روی آوردن به قالب های شعری جدید سعی در تغییر سبک خویش دارند و خود را از پیروان نیما در این حیطه می دانند؛ و عده ای چون محمدعلی بهمنی نه از سنت کهن ادبی بریده اند و نه لزوم تجدد ادبی را منکر شده اند؛ اینان شیوه ای میانه در پیش گرفته اند. محمد علی بهمنی یکی از نام آشناترین شاعران معاصر است که در عرصه ی نوآوری قدم نهاده است؛ هرچند قالب غزل کلاسیک را گاهی برای بیان مقصود برمی گزیند، اما دیگر قالب های شعری او نیز تلفیقی از قالب سنتی با مضامین و مفاهیم امروزی است که سبب شده از وی به عنوان شاعری نوکلاسیک یاد شود. در این پژوهش به بررسی حوزه های نوآوری در اشعار محمدعلی بهمنی در حوزه های زبانی، تخیّل، موسیقی، عواطف و ساختار و محتوا می پردازیم می پردازیم تحت عنوان بررسی حوزه های نوآوری در اشعار محمدعلی بهمنی. مبنای کار ما در تقسیم بندی و تحلیل، بررسی میزان استفاده این شاعر از کلمات جدید، واژه سازی ها، عامیانه ها؛ تشبیه، استعاره، کنایه ، موسیقی بیرونی، درونی، کناری، عواطف، ساختار، مضامین و محتوای اشعار ایشان خواهد بود.
محسن نوبهاری سعید حاتمی
چکیده ندارد.
فرشته صادقی پور زهرا سیدیزدی
چکیده ندارد.
زهرا سیدیزدی کاووس حسن لی
چکیده رساله/پایان نامه: یکی از ضروری ترین پژوهش ها و مطالعات بنیادی در عرصه فردوسی شناسی و شاهنامه پژوهی شناسایی و معرّفی همه نوشته هایی است که در پیوند با فردوسی و شاهنامه به نگارش درآمده است. در پیشگفتار رساله، اهمیّت و ضرورت تحقیق،پیشینه پژوهش،اهداف و روش تحقیق بیان شده است. درمقدمه به طور خلاصه اهمّیّت کتاب شناسی و مقاله شناسی ها در پژوهش و تاریخچه ای از پیدایش کتاب شناسی بازگو شده است.سپس به برخی از صحیح ترین مطالب اساسی در پیوند با فردوسی و شاهنامه که از مقالات معتبر به دست آمده،اشاره شده و مهمّ ترین رویدادها و افراد موثّر و جریان ساز در روند شاهنامه پژوهی ذکر شده است. این رساله به معرّفی و بررسی انتقادی 1007مقاله می پردازد.هر مقاله حداقل در سه بخش مضامین اصلی، منابع اصلی و نقد و نظر، معرّفی و بررسی شده اند. تأثیرات و بازتاب های مقالات اصیل در مقالات دیگر نیز نموده شده است. مقالات بر اساس موضوع، فصل بندی و در درون فصل ها بر اساس تاریخ تنظیم شده است.در نتیجه گیری و پیشنهادها ضمن تحلیل دستاوردها ونشان دادن جاهای خالی پژوهش در میدان شاهنامه پژوهی، پیشنهادهایی در جهت رشد و غنای این عرصه ارایه شده است. نمودارها و جدول ها که در نتیجه گیری آمده به خواننده امکان می دهد تا روند فردوسی شناسی و شاهنامه پژوهی تا سال 1370 را در یک نگاه کلّی و به اجمال مشاهده کند.