نام پژوهشگر: مهسا کریمی

بررسی روابط فیلوژنتیکی ژن acc در گیاهان با استفاده از بانک های اطلاعاتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان البرز - دانشکده کشاورزی 1389
  مهسا کریمی   کمال سادات اسیلان

اولین مرحله تولید اسید چرب در موجود زنده ، کربوکسیله شدن مولکول استیل کوآنزیم a می باشد که این عمل تحت تاثیراستیل کوآنزیم a کربوکسیلاز صورت می پذیرد . بدین ترتیب که استیل کوآنزیم a کربوکسیلاز یک co2را بر روی استیل کوآنزیم a تثبیت و تولید مالونیل کوآنزیم a می کند که واسطه کلیدی در بیوسنتز اسیدهای چرب و متابولیت های ثانویه گوناگون است. ژن تک کپی پلاستیدی و سیتوسولی استیل کوآنزیم آ کربوکسیلاز، اولین گام کاتالیزی در بیوسنتز اسیدهای چرب، جهت مطالعه ی روابط فیلوژنتیکی، تکاملی و سیستماتیکی خانواده ها توانایی زیادی دارد. بیوانفورماتیک شاخه ای از علم زیست شناسی است که به ذخیره، تجزیه وتحلیل وتفسیراطلاعات آزمایشگاهی می پردازد. درتجزیه های فیلوژنتیکی روابط تکاملی بین مواد ژنتیکی مدنظراست. این روابط تکاملی به وسیله مطالعه جهش های جایگزینی، حذف، ازدیاد وجهش با آرایش مجدد تعیین می شود که درمعرض انتخاب طبیعی قرارمی گیرند. درواقع فیلوژنی به مفهوم روابط تکاملی بین موجودات یا ژن های آن ها می باشدکه درطول زمان با فرآیندهایی از اجداد مشترک خود مشتق شده اند.با توجه به نقش کلیدی acc ها در گیاهان این تحقیق به منظور بررسی روابط تکاملی درacc های 4 خانواده brassicaceae ، poaceae، polygonaceae و fabaceae انجام شد و برای این منظور تعداد 430 توالی از سایت ncbi استخراج شد که در نتیجه توالی های اسخراج شده گیاهان مورد مطالعه بصورت سیستماتیک بررسی شدند.براساس نتایج حاصل شده از روابط تکاملی گیاهان فوق در خصوص ژن مذکور می توان چنین بیان نمودکه احتمالا ژن های تک نسخه و یا کم نسخه دستخوش تکامل گروهی شوند کم می باشد.این ژن را شاید بتوان در گروه ژن هایی که در طی فرایند تکامل دستخوش تغییرات اندکی شده اند، قرار داد. نتایج حاصل از درخت فیلوژنتیکی در این تحقیق با سایر مطالعات بدست آمده از تحقیقات مورفولوژیکی و مولکولی مطابقت دارد.

بررسی الگوی مکانی و کنش متقابل بلوط ایرانی و بنه در جنگل های زاگرس (مطالعه موردی: جنگل های باینگان، استان کرمانشاه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1391
  مهسا کریمی   محمد رضا پورمجیدیان

جنگل های زاگرس به لحاظ وسعت، ارزش های زیست محیطی و حفاظت آب و خاک از اهمیّت خاصی برخوردار هستند که در طی دهه های گذشته به دلیل قرار گرفتن در یک بستر اقتصادی- اجتماعی و عدم مدیریت جامع تا حد زیادی تخریب شده و می رود تا توان بالقوه خود را از دست بدهد. با توجه به اهمیّت این جنگل ها در حفظ حیات ساکنین منطقه، لازم است تا با مطالعه و شناخت کافی از وضعیت این جنگل ها و پتانسیل بالقوه آن ها، نسبت به برنامه ریزی و مدیریت مناسب در مورد آن اقدام شود. بررسی الگوی مکانی جوامع گیاهی، به منظور شناخت این جوامع و درک بسیاری از مسائل در بوم شناسی و مدیریت جنگل ضروری است. هدف از اجرای این تحقیق بررسی الگوی مکانی و کنش متقابل بلوط ایرانی و بنه به عنوان مهمترین گونه های جنگل های زاگرس است تا با شناخت بیشتر این گونه ها بتوان گامی در جهت حفظ و احیاء آن ها برداشت. بدین منظور یک قطعه دو هکتاری با ابعاد 200×100 متر در دامنه های جنوبی جنگل های باینگان انتخاب و مورد آماربرداری صددرصد قرار گرفت. با استفاده از روش فاصله تا خطوط موازی، مختصات تمامی درختان تعیین، و در نهایت نقشه مکانی درختان تهیه شد. به منظور تحلیل الگوی مکانی گونه ها از روش کوادرات های پیوسته، شاخص نزدیکترین همسایه و شکل تک متغیره تابع k-رایپلی و برای بررسی کنش متقابل گونه ها از شکل دومتغیره تابع k-رایپلی و رابطه ی اندازه درخت- فاصله استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده کوادرات های پیوسته الگوی بلوط ایرانی را کپه ای متمایل به تصادفی و الگوی بنه را به شکل کپه ای ضعیف معرفی کرد. اما شاخص نزدیکترین همسایه الگوی بلوط ایرانی را کپه ای و بنه را به صورت تصادفی تعیین کرد. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از شکل های تک و دومتغیره تابع k-رایپلی نشان داد که الگوی مکانی و کنش متقابل گونه-ها با افزایش مقیاس تغییر می کند. همچنین نتایج عدم کارآیی رابطه اندازه درخت- فاصله را در بررسی کنش متقابل گونه ها نشان داد. به طور کلی نتایج این پژوهش بیانگر تشریح مناسب الگوی مکانی و کنش متقابل گونه ها توسط تابع k-رایپلی در توده مورد بررسی است که می تواند به عنوان یک کلید راهنما در شناخت و تصمیم گیری برنامه های مدیریتی و دخالت های جنگل شناسی مفید باشد.