نام پژوهشگر: حامد مسرور
حامد مسرور علیرضا شکیبایی
هدف از انجام این تحقیق بررسی کارایی بورسهای منطقه ای کشور درسال1386 ،رتبه بندی این واحدها براساس کارایی های مشخص شده، مشخص کردن بورسهای منطقه ای کارا و ناکارا و جستجوی عامل موثر بر کارایی واحدهای مورد بررسی، می باشد. دراین تحقیق ازروش غیر پارامتریک dea (تحلیل پوششی داده ها)استفاده می شود. در روش تحلیل پوششی داده ها دو مدل ccr و bcc از مدلهای پایه ای و اصلی برای تجزیه و تحلیل داده هاست که هر یک در قالب مدل ورودی محور یا خروجی محور قابل بیان می باشند. ما از این مدلها دراین تحقیق استفاده خواهیم کرد. در مدلهای ورودی محور با ثابت نگه داشتن خروجی ها سعی درکاهش میزان ورودی ها داریم. درمدلهای خروجی محور ورودی ها را ثابت نگه داشته و سعی درافزایش میزان خروجی ها داریم. درمدل ccr (فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس) ده واحد کارا بوده و دارای کارایی یک شدند. با استفاده از روش اندرسون-پیترسون واحدهای کیش ، زنجان واصفهان دارای بالاترین کارایی درمدل ccrشدند. در روش ccr واحدهای سیستان و بلوچستان)بیست ویکم )، کرمانشاه (بیستم) و اردبیل (نوزدهم) دارای کمترین کارایی شدند. واحدهای زنجان با یازده بار، آذربایجان غربی با هشت بار و اصفهان با شش بار مرجع شدن، بیشترین دفعات به عنوان واحد مرجع برای ساخت واحد های مجازی مورد استفاده قرارگرفتند. درمدل bcc(فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس) شانزده واحد بر روی مرز کارایی قرارگرفتند و دارای کارای یک شده و پنج واحد نیز از آنها به عنوان واحدهای نا کارا شناسایی شدند. واحدهای کیش ، اصفهان و زنجان دارای بالاترین کارایی درمدلbcc بودند. سه واحد فارس(بیست ویکم)،آذربایجان شرقی (بیستم) و خوزستان(نوزدهم) دارای کمترین کارایی بودند. با توجه به اینکه هنگام محاسبه کارایی با فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس ناکارایی مقیاس از کارایی واحد حذف می شود، کارایی در این حالت بزرگتر یا مساوی کارایی در حالت فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس است. با فرض بازده متغیر تغییرات قابل ملاحظه ای در محاسبه ی کارایی واحدها نسبت به حالت قبل یعنی فرض بازده به مقیاس ثابت دیده می شود که این خود بیانگر تاثیر مشخص مقیاس عملکرد واحد ها بر روی میزان کارایی آنها ست. واحد کیش درهر دومدل با اختلاف فاحشی در امتیاز کارایی دارای رتبه اول در میان بورس های منطقه ای قرار دارد که این واحد را به عنوان یک واحد شاخص و استثنایی در میان تمام واحدها مطرح می¬کند. باتوجه به قرار گرفتن بورس های کرج و مشهد درمدلccr در رتبه های هشتم وپانزدهم ودرمدل bcc دررتبه ی ششم و پنجم نمی توان فرض یک مبنی براینکه این بورسها درمیان سایر بورسها دارای بالاترین کارایی می باشند را پذیرفت. اما به دلیل قرار گرفتن واحد اصفهان درمدلccr در رتبه ی سوم و در مدلbcc در رتبه ی دوم می توان فرض یک مبنی بر اینکه، این بورس در میان سایر بورسها یکی از سه بورس با بالاترین کارایی است، را می توان پذیرفت. از مقایسه¬ی سطح بندی بورسهای منطقه ای براساس رتبه ی آنها در مدل ccr و bcc با سطح بندی بورسهای منطقه ای برحسب توسعه یافتگی استان محل مشخص شد که در مدل ccr فقط شش واحد و در مدل bcc فقط پنج واحد در سطحی از کارایی قرار دارند که با توجه به سطح توسعه یافتگی استان محل بورس منطقه ای انتظار داریم. از این مقایسه و همچینین تخمین دو رگرسیون مربوط به این دو حالت نتیجه گرفقیم فرض دوم را مبنی بر وجود رابطه مستقیم بین رتبه ی کارایی بورس منطقه ای و سطح توسعه یافتگی استان محل آن را نمی توان پذیرفت.