نام پژوهشگر: بهادر صادقی
بهادر صادقی حسین وحید دستجردی
هدف از نگارش این رساله توصیف نتایج مطالعه بر روی شصت فراگیر بزرگسال ایرانی در امر آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان بیگانه است تا به بررسی موارد ذیل بپردازد: الف) چگونه راهبردهای خواندن وویژگی های کاربردشناسی احتمالا بر درک مطلب و فرایند تعبیر و ترجمه عبارات اصطلاحی انگلیسی در خلال روند دو سبک خواندن (با ارائه متن و بافت و بدون آن)حاکم است ویا آنهارا توصیف می کند؟ ب)فراگیران بر اساس کدام نشانه های متنی یا اصول ارتباط، مفاهیم و تعابیر معناشناختی و کاربردشناختی خود را شکل می دهند؟ و پ) تعیین نقش نقشه یابی فرهنگی و تعیین این میزان که تا چه حد دانش فراگیران ایرانی زبان انگلیسی به عنوان زبان بیگانه تحت تاثیر زبان اولشان قرار می گیرد و چه زمان سعی می کنند معنای خود را شکل بدهند.این مطالعه با استفاده از آمار توصیفی و کیفی (به کمک نظرات شخصی وفراشناختی شرکت کنندگان) تلاش دارد تابه نتایجی در خصوص عبارات اصطلاحی دست یابد. یافته ها حاکی از آن است که الف)در هر دو حالت ارائه و عدم ارائه بافت/متن ،تاثیرات عمده ای برروی اصطلاحات یکسان و متفاوت در مقایسه با اصطلاحات مشابه وجود دارد ب) استفاده از متن درشکل دهی معنای/معانی اصطلاحی از اهمیت بسزایی برخوردار است و راهبردهای متفاوتی در این راستا به کار گرفته می شود و پ) میزان عدم شفافیت بین اصطلاحات مقصد و مبداء تاثیر قابل ملاحظه ای بر سرعت و سهولت درک آن اصطلاحات می گذارد. همچنین فقدان دانش ضمنی اصطلاحات دلیل عمده ای در عدم موفقیت فراگیران در درک مطلب معانی اصطلاحی است. علاوه بر آن، برخورد با اصطلاحات به صرف یک سری اقلام واژگانی مجزا و تصادفی، مستقل از نظام فرهنگی و مفهومی بشری/انسانی منجر به بروز پدیده انتقال منفی می شود. همچنین مشخص گردید که در بسیاری از موارد ، فراگیران سطح بالا به طور متناسب و فزاینده ای نسبت به دو سطح دیگر متوسط و پایین از عملکرد بهتری برخوردار بودند و تمامی شرکت کنندگان دارای تسلط و درک بیشتری از اصطلاحات وابسته به فرهنگ آمریکایی (نسبت به اصطلاحات وابسته به فرهنگ بریتانیایی ) داشتند. همچنین مباحثی در خصوص فعالیت های کلاسی و تحقیقات آتی مورد بحث قرار می گیرد.
بهادر صادقی غلامعلی چگینی زاده
دولت ایالات متحده آمریکا در 21 مارس 2003 (فروردین سال 1382) ، در سایه شعارهایی نظیر مبارزه با تروریسم و دستیابی به سلاح های اتمی، برقراری صلح، اعطای دموکراسی و آزادی، به صورت غیر قانونی به کشور عراق لشگرکشی کردوآن را به اشغال نظامی خویش درآورد. درپی این حمله نظامی ایالات متحده آمریکا و کشورهای متحد آن، دولت بعث عراق به رهبری صدام حسین سرنگون شد و به سرعت سیر جدیدی از خشونت ها و منازعات قومی و مذهبی در عراق ریشه گرفت. سقوط رژیم صدام حسین راه های گوناگونی را پیش روی مردم عراق نهاد که این مسیرها می توانست (و می تواند) به بهتر شدن و یا بدتر شدن وضعیت آن ها ختم شود. این تهاجم به عنوان یکی از بزرگترین اشتباهات تاریخی دولت آمریکا محسوب می گردد. با بررسی دقیق وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی عراق امروز، به نظر می رسد که طیف وسیعی از عوامل داخلی و خارجی چون مولفه های تاریخی و ویزگی های ژئوپلتیک کشور عراق، تاثیرات واقعه یازده سپتامبر، سقوط دیکتاتوری صدام و تبعات خلاء قدرت و سیستم بسته مدنی، حضور نیروهای ائتلاف و تاخیر در فرایند تشکیل دولت- ملت سازی، حضور قدرت های بزرگ و دخالت در امور منطقه ای و پیامد امنیتی، نوع نگرش سیاسی ، مذهبی، اقتصادی و فرهنگی مردم در دو طیف وسیع شیعه و سنی، دوران نوسازی و سکولاریسم و تاثیرات آن بر مذهب، نقش کشورهای همسایه در دوران پس از اشغال و چالش های امنیت ملی، رقابت بازیگران منطقه ای، همگی به عنوان عوامل تعیین کننده ای در حل معمای امنیت قومی در شرایط امروزی عراق ایفای نقش می کنند. هدف عمده این تحقیق در پنجمین سالگرد اشغال عراق، شناسایی و طبقه بندی علل و ریشه های خشونت ها و ناآرامی های عراق کنونی است تا ما را به ارائه راهکارهای علمی و عملی برای برون رفت از شرایط موجود رهنمون سازد. لذا این مطالعه با تلخیص عوامل فوق در سه سطح و با فرض سه عامل اختلافات فرقه ای (سطح داخلی)،برهم خوردن توازن قدرت (سطح منطقه ای) و میل آمریکا به تثبیت قدرت هژمونی (سطح سیستمیک یا بین المللی)پس از سقوط صدام حسین– به شناسایی و تبیین مهم ترین عوامل شکل دهنده منازعات و خشونت های فرقه ای و مذهبی در کشور عراق می پردازد.