نام پژوهشگر: سید هادی طباطبایی
سید هادی طباطبایی قاسم پور حسن
در این تحقیق کوشیده ایم تا ارتباطی که میان نظام فلسفی سهروردی و آراء و اندیشه های سیاسی او وجود دارد را تبیین کنیم .در ابتدای ورود به بحث از فلسفه سیاسی اسلام سخن گفته ایم و کوشیده ایم تا رویکردهای مختلف به این مفهوم را بیان داریم.شبهات و سئوالاتی را که در این زمینه مطرح شده بود و چالش فکری که در این بحث در گرفته بود را بازگو کردیم و رویکرد خود را نیز در قبال فلسفه سیاسی اسلام بیان داشتیم و بدین نکته اذعان کردیم که با پذیرش چنین نگرشی است که می توان پذیرفت ،فلسفه سیاسی اسلام امکان تحقق وقوعی و معرفتی دارد.در انتهای این فصل نیز بحث خود را معطوف به نگرش سهروردی کردیم و معنای فلسفه سیاسی اسلام در اندیشه او را نیز بیان کردیم. در فصل دوم از مبانی فلسفی سهروردی سخن گفته ایم و کوشیده ایم تا اندیشه های فلسفی او را در بیان نظام فلسفی اشراقی بیان کنیم.در این فصل کوشش ما بر آن بوده است تا از مبانی ای سخن بگوییم که در اندیشه سیاسی سهروردی تاثیر گذار بوده است و از طرح سایر انگاره های سهروردی خودداری کردیم.همچنین از طرح مباحث جزیی و ریز اندیشه های او امتناع کردیم و به طرح کلیات مباحث اندیشه او اکتفا کردیم.در پایان هر کدام از مباحث ،از ارتباط آن نگرش فلسفی با اندیشه های سیاسی سهروردی نیز سخن گفته ایم. فصل سوم این تحقیق را به اندیشه های سیاسی سهروردی اختصاص دادیم.در ابتدای این فصل کوشیدیم تا سئوالاتی که در باب اندیشه سیاسی سهروردی مطرح شده است را پاسخ گوییم.سپس با بیان اندیشه های سیاسی سه تن از فیلسوفان بزرگ اسلامی یعنی فارابی،ابن سینا و غزالی،کوشیدیم تا نسبت سهروردی را با این اندیشه ها نیز مشخص کنیم.سپس به طرح مباحث سهروردی در باب سیاست پرداختیم. فصل پایانی این تحقیق نیز به جمع بندی از مباحث مطروحه اختصاص یافت که در آن از تاثیری که اندیشه های سیاسی سهروردی از نظام فلسفی او پذیرفته است سخن گفتیم و اذعان داشتیم که سهروردی با بیان نگرشهای فلسفی خود است که موفق به ترسیم اندیشه ای سیاسی و تشکیل نظامی نورانی می شود.